Friday 9 May 2008

درخواست خوانندگان از کجکول برای دادن فراخوان افشاگری

یک کمنت بسیار مهم
بعد از خواندن نوشته های مهم کجکول رفتم و کتاب "درکوی صوفیان" را از نمایشگاه کتاب تهران تهیه کردم و آن را با سرعت اما با دقت خواندم. این چند خط را از آن در آوردم که برای شما میفرستم. شاید به درد کارتان بخورد
ضمناً بد نبود یک فراخوان میدادید که همه دوستداران حضرت آقای محذوبعلیشاه به آسیب شناسی سلسله توجه کنند و برای سلامت سلسله گنابادی ، به افشای عوامل نفودی – براساس دلیل و سند و مدرک قابل نشان دادن- بپردازند. چون هدف شما هم از وقتی کجکول را براه انداخته اید تهمت و اتهام ردن نبوده، و همه افشاگریهای شما مستند بود
با تشکر و آرزوی پیروزی برای شما
این هم کلمات قصار از کتاب در کوی صوفیان که در ارتباط با عمق عوامل نفوذی به داخل سلسله گنابادی است
اطلاعی که از درون فرقه داشتم حکایت میکرد که سخت ترین ضربه در صدسال اخیر به فرقه – گنابادی- طرح همین موضوع بوده است که برای اولین بار در کتاب حاضر – درکوی صوفیان- مظرح شد. صفحه چهارصدو هشتاد
.
به خاطر دارم یک روز که در منزل خیابان زمرد حدودا ساعت چهاربعد ازظهر با آقای تابنده رضاعلیشاه صحبت داشتیم درباره دوره های
آسایش روسای گنابادی صحبت بود. گفتم ... صفحه دویست و بیست و چهار- در کوی صوفیان

.
در یک مجلس بسیار خصوصی که اغیار و اتباع فرقه حضور نداشتند و حاج علی تابنده از عموها و مشایخ فرقه شکایت مینمود که چه اذیتها و آزارها دارند ... علی تابنده گفت ... صفحه چهارصدونودوچهار
.
البته کسانی که بعد از مرگ علی تابنده از فرقه دل زده شده اند و بیش از هفتاد سال است که با فرقه گنابادی طی زمان کرده اند میگفتند ... چهارصدونود وشش
.
در یک مجلس بسیار خصوصی که آقای سلطان حسین تابنده و فرزندشان حاج علی تابنده با دو سه نفر همراه که نمیخواهم به اسم ایشان اشاره کرده باشم چرا که امروز بر خلاف دیروز در فرقه گنابادی جایی ندارند ... پانصد و بیست و یک
.
یک کمنت دیگر
.
با درود بی پایان به شما دوستداران دلیر و با پشتکار مولانا المعظم حضرت آقای مجذوبعلیشاه
آرزوی موفقیت و پیروزی و سربلندی دارام. خبرهایتان همیشه ناب و تکان دهنده است
منتظر خبرهای جدید شما عزیزان هستیم ، مخصوصا خبرهای حدید شما عزیزان هستیم
مخصوصا نگذارید پای اینها به خارج از کشور هم باز شود و امیدواریم نتوانند کوچکترین ضربه ای به کرج و هرنقطه دیگر ایران بزنند
علی یارتان

2 comments:

Anonymous said...

برنامه از بين بردن تصوف در ايران در دوران رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني توسط عوامل فلاحيان و سعيد امامي براساس تبعيت از ديدگاههاي مدرسه حقاني طبق نگرشهاي حجتيه و در راس آن مؤتلفه به مرحله جديدي وارد شد. قتل رهبر دراويش صوفي گنابادي علي تابنده محبوبعليشاه در سال 1375 با خوراندن نوشيدني اجباري به وي در هتل هما بارزترين اقدامات قتلهاي زنجيره اي در اين راستا بود. حمله عوامل شبه نظامي با هماهنگي كامل نهادهاي امنيتي، نظامي و انتظامي به حسينيه شريعت قم و تخريب آن در ماه محرم در سال 84 و دستگيري تعداد زيادي از درويشان توجه جهانيان و ايرانيان را بخود جلب كرد. تخريب حسينيه دراويش در بروجرد در آبان 86 نيز هشداري براي خطري بالقوه كه مي رود تا بالفعل شود را گوشزد مينمايد. اين خطر كه اسدالله بادامچيان آن را خطر پياده نظام دشمن خواند در كنار تمامي اتفاقات سياسي و سركوبهاي مدني به نمادي خطرناك از حركت جاري متعصبين مذهبي منبعث از محافل اصولگرايان و تماميت خواه تبديل شد.

Unknown said...

سلا وخسته نباشید عرض می کنم

ممنون از زحمات شما دوستان