Tuesday 20 May 2008

زمستان میگذرد و رو سیاهی به زغال میماند

او رفت
با سرشکستگی و کارنامه ای به سیاهی زغال


پورمحمدی در شرایطی از وزارت کشور رفت که در اثر بی لیاقتی و بیعرضگی های او بی نظمی سراسر نظام جمهوری اسلامی را در چنگال مخوف خود گرفته. امام جمعه شهر بم را از در خانه اش دزدیده اند و از مرزهای جنوبی خارج کرده اند. فرمانده ناجای چنوب را از خودروی شخصی اش بیرون آورده و در دریا انداخته و غرق کرده اند. میزان قاچاق مواد مخدر بصورت ترانزیت از ایران رکوردهای جهانی را شکسته است. مافیا در دولت نهادینه شده و مافیای دولتی جای خود را به دولت مافیایی داده. قتل و سرقت و عدم تامین عرض و مال و ناموس یک امر روزمره در ایران شده
این کارنامه نکبت بار سه سال تصدی وزارت کشور توسط پورمحمدی است
اما پورمحمدی دروغهای شاخداری هم گفته که قابل انکار نیست. دروغهای مکتوب و مستند. از جمله نامه ای که به انتقادهای حجت الاسلام کروبی درمورد افتضاح تخریب حسینیه بروجرد توسط باند تبهکار موسوم به "گردان امام هادی ع" نوشت و در آن حقیقت را وارونه جلوه داد و مردم بر او نبخشیدند و نخواهند بخشید

حالا مردم توجه خود را به برنامه های معاون فرهنگی وزارت کشور بسته اند. حجت الله ایوبی؛ که پیش از این نیز در زمینه های مختلف فرهنگی در داخل و خارج از کشور کارنامه درخشانی ارائه داده بود. هرچند از همین حالا زمزمه نغمه هایی برعلیه او به گوش میرسد که بیشتر توسط مسئول دفتر سیاسی و قائم مقام جدید الانتصاب وزارت کشور یعنی مهندس عباس محتاج پراکنده میشود. عباس محتاج در مراسم خداحافظی با پورمحمدی با رندی و موقع شناسی سکوت کرد و فرصت سخنرانی خود را به شخص دیگری سپرد. عباس محتاج از همان زمان خدمت در نیروی دریایی عادت کرده که جلوی تریبون کمتر حرف بزند

.

اصل عرفان ، مدارا است

.

سيدمحمدمهدي طباطبايي، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي، در گفت‌وگو با خبرنگار آيين و انديشه خبرگزاري فارس، درباره عرفان‌ها و معنويت‌هاي دروغين اظهار داشت: پيدايش هر چيزي، يك زمينه و بستري دارد. بشر وقتي گرفتار سه مضيقه و تنگنا بشود، ناچاراً از ظاهر به باطن مي‌رود. اين سه مضيقه عبارت‌اند از تنگناهاي مالي، تنگناهاي اجتماعي و تنگناهاي شغلي. در اين حالت طبيعتا زمينه براي ورود عرفان‌ها و معنويت‌هاي دروغين مثل دعانويسي و جادوگري باز مي‌شود. وي افزود: هر وقت هر چيزي مشتاق زيادي پيدا كند و عرضه كم باشد، تقلب در آن زياد مي‌شود. در مورد عرفان هم وضع به همين صورت است. اصل عرفان عبارت است از توجه به خدا و امامان معصوم و اجراي فرامين الهي. يك سلسله از آداب و دعاها داريم كه مشخص است و طبيعي است كه بايد اجرا شود. طباطبايي گفت: متاسفانه گرفتاري مردم باعث مي‌شود يك عده سوء استفاده كنند و به مردم حرف‌هاي دروغين بگويند. وي ادامه داد: من خودم جوان كه بودم وارد عرفان شدم. تارك خيلي از كارها شده بودم و دائم به مسجد كوفه مي‌رفتم. مادرم مرا پيش آيت‌الله شيرازي برد كه مجتهد مسلم آن روز بود. ايشان به من گفتند كه يا بايد بپذيري كه جدت حضرت علي(ع) عارف نبوده و ديگران عارف بوده‌اند. يا بايد بپذيري علي(ع) عارف بوده و ديگران عارف نبوده‌اند. اگر علي(ع) عارف بوده، علي(ع) زراعت و كشاورزي مي‌كرده، علي(ع) خودش آذوقه در خانه‌ها مي‌برده، علي(ع) خودش بچه يتيم بزرگ مي‌كرده، به بيوه‌ زن‌ها رسيدگي مي‌كرد و ... اينكه زنت را رها كني و فقط نماز بخواني و روزه بگيري و ذكر بگويي، شيوه علي(ع) نيست. ديدم راست مي‌گويد و صد و هشتاد درجه راهم را تغيير دادم. طباطبايي گفت: عرفان همان است كه امامان معصوم مي‌گويند. امام زين‌العالدين(ع) وقتي از دنيا ‌رفتند، امام باقر(ع) ‌فرمود پدرم سه شغل داشته است و ما هر كدام يك شغلش را انتخاب كرديم. در حالي كه امام زين‌العابدين(ع) بالاترين عارف بوده است. هر كسي كه وابسته به ائمه است به عرفان حقيقي راه دارد، اما كسي كه از ائمه جدا شده است و مي‌خواهد در انزوا به عرفان برسد، كلاهبرداري مي‌كند و اين عرفان حقه‌بازي است. وي افزود: من توصيه مي‌كنم هر كسي كه در انزوا دنبال عرفان است، كار بيهوده‌اي مي‌كند. بايد ببينيم امامان چگونه زندگي مي‌كردند. پيغمبر(ص) در مسجد مدينه و حضرت علي(ع) در مسجد كوفه به مردم عرفان ياد مي‌دادند و اينگونه نبوده است كه به كنجي بروند و عزلت گزينند. طباطبايي گفت: هر كس مردم را به خدا دعوت مي‌كند عارف است و هر كسي كه مردم را به خودش دعوت مي‌كند، قطعا حقه باز است. اينكه، من بوي امام زمان(عج) مي‌دهم يا امام زمان(عج) به من عنايت دارد، همه اينها حقه‌بازي است. عرفاني كه دعوت الي‌الله كند عرفان حقيقي است و عرفاني كه دعوت الي‌النفس كند عرفان دروغين است. وي درباره خلأهايي كه در زمينه آموزش دين در كشور وجود دارد، اظهار داشت:‌ كلاً جوان يك احساس جواني دارد كه مركب است از خواسته‌هاي بسيار بلندمرتبه، و اين جزو سرشت جوان است. اگر اين گرسنگي روح جوان درست اشباع نشود،‌ مشكل‌ساز مي‌شود. لذا معارف ديني را بايد به نحو خيلي ساده و پخته توسط كساني كه مدارج علمي بالايي دارند به جوانان گفته شود و جوانان را از طريق علم روز و ابزارهاي مدرن به اين دعوت كنند. وي گفت: جوانان هم بايد يك مقداري به مسائل مادي و زندگي بپردازند. اميرالمؤمنين(ع) وقتي وارد كوفه شد، اولين كاري كه كرد نخل‌كاري و درخت‌كاري بود و كشاورزي را شروع كرد. خودش هم كار مي‌كرد و مردم را شاغل كرد و بعد به آنها معارف ديني ياد داد. ما بايد به جوانان اشتغال بدهيم و بعد به آنها معارف ديني را بياموزيم. طباطبايي در پايان گفت: همچنين بايد به ازدواج جوانان رسيدگي كنيم و مشكلات اقتصادي‌شان را حل كنيم. سپس با مطالب كوتاهي كه امامان گفته‌اند جوانان را به اخلاق دعوت كنيم. اصل عرفان، اخلاق درست است. اينكه مدارا كنيم، مهربان باشيم، چيز فهم باشيم، خدوم باشيم كار برايمان عار نباشد و...

No comments: