Friday 30 July 2010

پاسخ به اعتراض کجکول، و جواب کجکول به این پاسخ

جواب حجت الاسلام ابوالحسن نواب به اعتراض "طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم، پیروان اسلام ناب محمدی


به دنبال اعتراض شدید "طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی" به دریوزگی مفرط آخوندک کاسه لیس ، سلطان شکر ناصرمکارم شیرازی و افتاء او در باب نفی کامل مرجعیت شیعه ، حجت الاسلام ابوالحسن نواب مطالبی برای رفع شبهه اظهار داشت


در بیانات حجت الاسلام ابوالحسن نواب آمده است
"
اگر فردی ملتزم باشد که مبنای اداره حکومت عبارت از احکامِ حکومتی است که توسط "ولی فقیه" صادر میشود و این احکام را رعایت کند، او ملتزم به "ولایت فقیه" است. حالا این فرد میتواند از مراجع دیگر تقلید کند".
ایشان همچنین اضافه کرده اند که "تمامی متدینین ( یعنی اشاره ایشان به طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی است) نظرات مراجع را در مسایل شرعی، و نظر رهبری را در مسایل حکومتی رعایت میکنند"

بعد حجت الاسلام نواب "مورد هلال و رویت هلال ماه و اعلام عید فطر" را مثال زده است که سال گذشته نمونه کامل مناقشه عموم مراجع تقلید با نظر رهبری بود، و کسی آن را از خاطر نبرده است

طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم در عین همه احترامی که به غالب نظریات حجت الاسلام ابوالحسن نواب قائل هستند، در این مورد با ایشان موافق و همعقیده نمیباشند، زیرا نظریه ابراز شده توسط ایشان را مبتنی بر یک سفسطه مستور میدانند به این شرح

حجت الاسلام ابوالحسن نواب در نظریه خود حکم در مسائل شرعی و حکم در مسائل حکومتی را از هم تفکیک کرده اند. حال آن که این تفکیک زمانی معتبر است که حکومت، غیر دینی" باشد مثل نظام پهلوی، نه "حکومت دینی" مثل نظام کنونی! پُرواضح است که زمانی که شخصِ حاکم خود را هم حاکم شرع یعنی دارای مرجعیت دینی بشمارد و هم حاکم حکومت یعنی رهبر مملکت و نظام، دیگر امکان تفکیک میان نظریاتش در احکام حکومتی و شریعتی محو میشود (مثل همان نمونه اعلام روز عید فطر براساس "حکم حکومتی"). ناصر مکارم شیرازی نیز قائل به تفکیک نشده است. در اصل جواب رهبری به استفتاء هم "ولایت فقیه" شعبه ای از ولایت معصوم علیه السلام در دوران غیبت شمرده شده است. حالا چون فرض براین است که "ولایت معصوم علیه السلام" عامه و کلیه و مطلقه بوده، و مشتمل بر هر دو زمینه سیاسی و شرعی است، بالطبع جائی برای "مرجعیت" در زمان ظهور امام علیه السلام نخواهد بود و نیست. اما بر اساس این فتوای جدید چون "ولایت ولی فقیه" به عنوان شعبه ای از "ولایت معصوم" علیه السلام ، در دوران غیبت معرفی شده، درنتیجه دیگر جائی و جایگاهی برای "مرجعیت" در دوران غیبت نیز باقی نمیماند و کلیه احکام صادره از طرف ولی فقیه در دوران غیبت، برای همه باید مُطاع بحساب آید، اعم از آن که مرجع باشند یا مقلد. و این نظریه با اصل و اساس فرهنگ تشیع در تقابل و تنازع است

طلاب حوزه علمیه قم – پیروان اسلام ناب محمدی

نهمین روز از مرداد ماه سال هزار و سیصد وهشتادونه هجری شمسی

در ادامه نظر حجت الاسلام ابوالحسن نواب را ببینید.



وسیع تر شدن دایره التزام به ولایت فقیه

تاريخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۳۸۹ -


خبرآنلاین: سید ابوالحسن نواب معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز گفت: بحث التزام به ولایت فقیه بحث جدیدی نبوده و عقبه آن به دوران حضرت امام (ره) باز می گردد. دوران امام این مسئله طرح شده بود که آیا آنانکه مقلدان حضرت امام ره) نیستند التزامی به ولایت فقیه ندارند؟ و یا بحث هایی که بعضا اوایل انقلاب پیش آمد مانند اینکه مطرح می شد افرادی که مقلد امام هستند انقلابی و سایرین نمی توانند انقلابی باشند که بعد از پیروزی این مسئله به نشان تبعیت از ولایت فقیه مبدل شده بود.

نگاه مقام معظم رهبری به مسئله التزام به ولایت فقیه منطبق بر نگاه حضرت امام (ره) است. دیدگاه امام در این مسئله عبارت بود از اینکه تبعیت در احکام شرعی از مرجع دیگر ربطی به التزام به ولایت فقیه و عدم التزام به آن ندارد، بلکه اگر فردی متلزم باشد احکام حکومتی که مبنای اداره حکومت است را بر اساس نظر ولی فقیه رعایت کند،این فرد ملتزم به ولایت فقیه است؛ حال این فرد می تواند از مراجع دیگر تقلید کند.

در این دیدگاه احکام حکومتی عبارت از احکامی است که مربوط به اداره حکومت می شود. باید اذعان داشت در "دایرهء متدینین" التزام نداشتن به ولایت فقیه چندان دیده نمی شود، چون "تمامی متدینین" نظرات مراجع در مسایل شرعی و نظر رهبری در مسایل حکومتی را رعایت می کنند. مثلا متدینین هر چه مجلس شورای اسلامی از نظر گذرانده و شواری نگهبان قانون اساسی که ملاک عمل شان نظرات مقام معظم رهبری و پیش از این نظرات حضرت امام خمینی(ره) بود، تایید کند را قبول دارند که این نشان از التزام به ولایت فقیه است. به عبارت دیگر افرادی که مقابل مبانی حکومت دینی به مخالفت برخواسته، در دایره ملتزمین به ولایت فقیه جای نمی گیرند. زیرا ممکن است فردی ولایت فقیه را قبول نداشته ولی مقابل احکام حکومتی اقدامی انجام نداده و ملتزم هستند این احکام را رعایت کنند.

با این فتوای فقهی که هم اکنون مقام معظم رهبری در پاسخ به یک استفتاء و در تعریف از ملتزمان به ولایت فقیه شده است، دایره این افراد بسیار وسیع تر شده است. آنان که با دستورات حکومتی ولی فقیه مخالفت نکرده و التزام عمل به آن دارند، در این دایره وسیع جای می گیرند.

مثلا رویت هلال ماه شوال و تعیین عید فطر شامل دو حکم است. یک جنبه آن حکومتی است که بر مبنای حکم رهبری آن روز تعطیل عمومی اعلام شده و نماز عید فطر اقامه می شود. حال اگر افرادی این روز را بر اساس فتوا یا نظری یوم الشک اعلام کنند تباینی با حکم حکومتی ندارد. به این مسئله مخالفت با حکم حکومتی اطلاق نمی شود. هر گاه این افراد اعلام به مخالفت با این حکم کرده مصداق عدم ملتزمان به ولایت فقیه هستند.

حکومت و دستورات حکومتی از الزامات مردم سالاری و دمکراسی است. اینکه رهبری جامعه اعلام می کند که شرکت در انتخابات واجب است، نوعی حکم حکومتی است. این احکام به دمکراسی قوام بخشیده و نباید از آن به عنوان تحت شعاع قرار دادن دمکراسی نام برد


دفن مقام مرجعیت در روز بزرگداشت تولد مهدی موعود عج

خیانت گستاخانه ناصرمکارم شیرازی خودفروخته به مذهب پر افتخار تشیع اثنی عشری

آيت‌الله مكارم شيرازي از مراجع تقليد قم، در جواب به استفتایی مبنی بر این که " آيا تبعيت از حكم حكومتي ولي فقيه بر مراجع تقليد هم واجب است؟" پاسخ داد: آری، واجب است

به گزارش خبرگزاریهای داخلی "آخوندک ناصر مکارم شیرازی ملقب به سلطان شکر" که چندروزی است که مجاور حرم مطهر "حضرت ضامن آهو علیه السلام" است، در یک کرنش زبونانه نسبت به حقوق و مزایای موعود از طرف مقام رهبری دست به صدور یک فتوای ذلیلانه زد و رسوایی بزرگی به بار آورد

"سلطان شکر ناصر مکارم شیرازی" که از خوان عطایای " جوجه پاسدارهای پر درنیاورده" سهم واردات و توزیع شکر را تصرف کرده ، در فتوای خائنانهء خود بکلی فاتحه جایگاه مرجعیت را خواند و اظهار نظر کرد که مرجعیت ، مُقّلدِ حکمِ حکومتیِ حاکم در بساط دغلکاری پهن شده توسط آخوندک ملعون مصباح یزدی است

طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی به این "فرومایهء خودفروخته" این پیام را دارند

امروز کار روزگار غدّار به جائی رسیده که هرکسی در هرمقام و منصبی که باشد، باید به مافیای " اخلافِ یزید بن معاویة بن ابی سفیان" کرُنش کند، تا او را با لگد از "قایق شکستهء نکبت زده "خودشان بیرون نیندازند، غافل از آن که اگر کرُنش کند و مانند تو "آخوندکِ فرومایهء خودفروختهء بیمقدار" به اسم فتوا، اراجیفی سرهم کند، توسط مردم ایران از کشتی قبول عامه در باتلاق ردّ و طرد عموم پرتاب میشود

ای آخوندک پست بیشرم فرومایه، سلطان الشکر ناصرالمکارم الشیرازی

اگر بنا به فتوای تو اطاعت از حکم حکومتی بطور مطلق (اعم از "جائر بودن و عادل نبودن حاکم" چنان که افتد و دانی) بر عموم مردم از جمله بر مراجع تقلید واجب است، و اگر "شما" معتقدید که در حکومت فعلی کسی که مدعی تصدی منصب "ولایت فقیه" است نماینده امام عصر علیه السلام در زمان غیبت است، و اگر "شما" معتقدید که ولایت امام عصر علیه السلام "ولایت عامه مطلقه" در همه امور اعم از سیاسی و اجتماعی و شرعی و عرفی است و در نتیجه "ولایت نایب او در عصر غیبت" نیز "ولایت عامه مطلقه" خواهد شد که در "مسائل حکومتی و غیرآن" کاملا و مطلقا برای مقلدین سایر مراجع و خود مراجع لازم الاتباع و مُطاع بالإطلاق است"، پس در این صورت "مراجع" چکاره اند؟ پس دیگر چه جایگاهی برای مرجعیت میماند؟؛

ای آخوندک بیشرف بی همه چیز

بااین فتوایی که تو داده ای، فاتحه مرجعیت را خوانده ای. تو "مقام رهبری" را در جایگاه نیابت "معصوم" در دوران غیبت میگذاری و حکم حکومتی او را به عنوان نظر شرعی جا میزنی . تو با فتوای خودت "مرجعیت" را در سالگرد تولد حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف دفن کردی و به خاک سپردی. تف بر تو! اُف بر تو و امثال تو

بنا به این حکم و فتوای تو، خود تو اولین کسی هستی که از مرجعیت مخلوع شده ای. پس آن عمامه را از دور سرت بازکن و "لچکِ خودفروشی" برسرت بکش که لعنت خدا و ملائک خدا و ارواح معصومین و مومنین بر تو و امثال تو باد

طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم –پیروان اسلام ناب محمدی

هشتم مرداد ۱۳۸۹

متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است: سوال:سلام عليكم، بيان مي شود كه ولي فقيه داراي شأن اداره جامعه اسلامي از ميان شئون ائمه (ع) مي باشد، سوال من اين است كه آيا اين مطلب نوعي ورود به حريم ائمه (ع) نمي باشد؟ از حضرت آيت الله مكارم استدعا دارم كه ما را نسبت به اين مسأله آگاه بفرمايند. جواب: ما معتقديم اداره شؤون جامعه اسلامي بايد از سوي خداوند كه خالق همه انسانها است اجازه داده شود.(هر چند پذيرش مردم وسيله پيشرفت اين هدف است) و نيز معتقديم كه ولي فقيه نماينده امام عصر عليه السلام در زمان غيبت است . سوال: آيا تبعيت از حکم حکومتي ولي فقيه بر مراجع تقليد هم واجب است ؟ جواب: آری، واجب است. سوال: در صورتي كه در زمينه سياسي يا اجتماعي حكمي از جانب رهبري جهت عامه شيعيان صادر شود آيا براي مقلدين ديگر مراجع تكليف مي آورد ؟در زمينه هاي ديگر چطور و چرا ؟ جواب: در مسائل حکومتی حکم ولی فقیه مطاع است

Thursday 22 July 2010

شهرام امیری – بازخوانی معمای یک مأمور


شهرام امیری – بازخوانی معمای یک مأمور

مقدمه

به دنبال درج دو گزارش در کجکول ( یکی از طرف امیرفرشاد ابراهیمی و سایتهای خبری، دومی از گفت و شنود یک منبع"آگاه اطلاعاتی" با خبرنگار خبرگزاری دولتی فارس وابسته به سپاه پاسداران) درباره شهرام امیری، گزارش کاملی توسط مطلعان بینام و نشان از زمره "اخوان الصفا" در اختیار کجکول قرار گرفت تا به عرض خوانندگان عزیز برسد. خوانندگان عزیز کجکول توجه دارند که "منبع اطلاعاتی در گفتگو با فارس نیوز" تلاش میکند تا با استفاده از قضیه مرموز بازگردانده شدن شهرام امیری به ایران، دست به یک پروسه تبلیغاتی و بزرگنمائی کاذب زده، و تفّوق سرویسهای جاسوسی ج- ا( جمهوری اسلامی) بر سازمان سیا و سایر ارگانهای اطلاعاتی غربی - آمریکایی را در اذهان مخاطبان جا بیندازد. درین راستا باید دانست که "ج- ا" با تمام قدرت سیاسی- دیپلماتیک - تبلیغاتی خود و بااستفاده از پایگاه های خبری اینترنتی و صدا و سیمای تحت قیمومیتش میکوشد تا این طور وانمود کند که شهرام امیری یک دانشمند ایرانی بوده که بنحوی در اختیار سازمانهای جاسوسی غرب قرار گرفته، اما با تلاش دستگاه های ضداطلاعاتی "ج- ا" دوباره به خاک وطن عودت داده شده است. این گزارش که اکنون در کجکول منتشر میشود نقطه اتمامی براین قبیل اقتدارنمایی های کاذب میگذارد و بطور شفافتری چهره شهرام امیری – این مأمور اطلاعاتی نفوذی – را در آئینه حقیقت نما ارائه میکند. اطلاعاتی که دربارهء این "مامور اطلاعاتی" در این نوشته به نظر شما یاران صفا و خُلّان وفا رسانده میشود همه مستند به شواهد خاص است. درعین حال تهیه کنندگان این متن، کوشیده اند تا با راستی آزماییِ اطلاعات جمع شده، این متن را با همه مدارک و شواهد انتشار یافته نیز مطابقت دهند تا جای ابهامی باقی نماند

مدیریت کجکول

شهرام امیری کیست؟؛ پژوهشگر علمی یا مامور اطلاعاتی

معمولا از او به عنوان یک دانشمند فیزیک صحبت میشود. باید دانست که این فقط سرکوه یخ بیرون از آب است. قسمت پنهان نگاه داشته شده واقعیت آن است که این دانشمند فیزیک سالها است در خدمت دستگاه های اطلاعاتی "ج- ا" عمل میکند. شهرام امیری از مدتها قبل برای فعالیت درمیدان "اطلاعات – ضداطلاعات" تحت آموزش متخصصان امر در "ج – ا" قرار گرفته و به شیوه مورد استفاده در " ک- گ- ب" سابق آموزش دیده است

مقامات رسمی آمریکایی پس از خروج شهرام امیری از آمریکا ادعا کردند که این فرد از سالها قبل با سازمانهای اطلاعاتی غربی –بویژه آمریکایی – همکاری تنگاتنگ داشته و اطلاعاتی درباره پیشرفتهای تحتقیقات اتمی "ج – ا" به سازمانهای اطلاعاتی آمریکا تحویل میداده. این افشاگری نکته مهمی است، اگرچه درباره کیفیت اطلاعات انتقال یافته به غرب معاینات مجددی صورت گیرد

بهرحال مقامات رسمی آمریکایی به شهرام امیری به عنوان یک منبع دست اول اطلاعاتی توجه داشتند، نه یک متخصص بهداشت و فیزیک پرتو

صرفنظر از میزان دقت و صحت و سُقم اطلاعاتی که شهرام امیری درطول سالهای اخیر (ونه فقط درمدت اقامتش درآمریکا) در اختیار سرویسهای غربی میگذاشته، درهرحال شکی نیست که او یک "مامور اطلاعااتی" با ماموریت "خبررسانی" بوده است. بحث درباره این که آیا او به عنوان یک مامور اطلاعات "ج – ا" خبررسانی میکرده، یا به عنوان یک مامور نفوذی غرب اطلاعاتی را کسب و انتقال میداده بعداً روشن میشود. اما در همین نقطه، خوانندگان عزیز باید توجه داشته باشند که به شهرام امیری باید به عنوان یک "مامور اطلاعاتی" نگریست نه یک دانشمند و متخصص فیزیک

البته یک نکته را نباید ازنظر دور داشت وآن اینکه شهرام امیری خود کاملا منکر همکاری با سرویسهای جاسوسی غربی" به نفع سرویسهای جاسوسی بیگانه و برعلیه منافع کشور خود" میباشد، و در عین حال ارتباطات گسترده خودرا با دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی پنهان نمیکند. او در مصاحبه تلویزیونی با صداوسیما به این مطلب تصریح کرد

شهرام امیری چه میگوید؟

شهرام امیری در صدا و سیما منکر هرگونه ارتباط اطلاعاتی با سرویسهای بیگانه برعلیه منافع عالیه وطن خود و به نفع قدرتهای بیگانه میباشد. معنی این حرف انکار ارتباط با سرویسهای اطلاعاتی غرب نیست

او مدعی است که تاقبل از سفربه عربستان با سرویسهای غربی همکاری نداشته. درعربستان ماموران استخبارات عربستان اورا – که همراه با لپ تاپ خودش برای زیارت به مدینه رفته بوده- سوار یک ون کرده و با خود به نقطه نامعلومی برده و با تزریق یک سرنگ اورا بیهوش کرده و سپس سوار یک هواپیمای پهن پیکر نموده و روانه آمریکا کرده اند. درآمریکا سرویسهای اطلاعاتی اورا درمعرض آزمایش با دستگاه های دروغ سنج قرار داده و درضمن ازاو خواستار همکاری با خودشان در ازای پرداخت مبالغ کلان (یکبار پیشنها ده میلیون دلاری و یکبار پیشنهاد پنجاه میلیون دلاری همراه با تمام تسهیلات زندگی در آمریکا یا هر کشور اروپایی همراه با زن و فرزند او) شده اند. امری که او با قاطعیت رد کرده است

سوابق امر

شهرام امیری یک فرد عادی نیست. عضوسابق هیات علمی دانشگاه نظامی صنعتی مالک اشتر وابسته به وزارت دفاع و متخصص رادیو ایزوتوپ با کاربرددوگانه نظامی- پزشکی است. محل خدمت او دانشگاه نظامی مالک اشتر است که یک مرکز تحقیقات نظامی درباره فعالیتهای اتمی و فیزیک ذرات و پرتوها است. "ج – ا" سالهاست که موفق به شکافتن هسته اتم و همچنین تخلیص اورانیوم به میزان بیست درصد شده است. علاوه براین برای شکافتن هسته های اتم روشهای گوناگون را تجربه میکند که ازجمله آنها استفاده از پرتوهای پرتوان است. این رشته در فیزیک محل تلاقی تکنولوژی و علم و نقطه اتصال فیزیک پرتو و فیزیک ذرات بنیادی است و به همین دلیل نیز از اهمیت فوق ویژه ای برخوردار است. دستگاههای اطلاعاتی غربی تمایل بسیار به کسب اطلاعات دقیق نسبت به میزان پیشرفت "ج – ا" در تمامی زمینه های مربوط به فیزیک ذرات بنیادی و آزمایشهای اتمی داشته و "ج – ا" را مظنون به شتاب بخشیدن به روند تحقیقات نظامی و موشکهای بالیستیک برای حمل کلاهک های هسته ای میدانند. مراکز اطلاعاتی غربی علاوه بر پرتاب ماهواره های جاسوسی و استفاده از پیشرفته ترین سیستمهای شنود و استراق سمع ... تلاش بسیار برای نفوذ درمراکز حساس صنعتی و خرید اطلاعات و استخدام خبرچین برای جمع آوری اطلاعات از طریق جاسوسی صنعتی – نظامی دارند. در مقابل دستگاه های ضداطلاعات "ج – ا " میکوشند که مانع نفوذ عوامل اطلاعاتی بیگانه شده و درعین حال تلاش میکنند تا سیستمهای اطلاعاتی بیگانه را با درز دادن اطلاعات غلط و مهندسی شده فریب دهند

در این که برآوردها شانزده دستگاه اطلاعاتی – جاسوسی آمریکایی نسبت به میزان پیشرفت نظامی – صنعتی "ج – ا" در زمینه تحقیقات هسته ای کاملا نادرست بود جای تردید نیست. یعنی این که به مدت چندسال "ج – ا" موفق شده بود با ارائه اطلاعات غلط و نادرست دستگاه جاسوسی و ضدجاسوسی آمریکایی را فریب دهد. امری که نشانگر پیچیدگی سیستمها و روشهای اطلاعاتی "ج – ا" است

آیا شهرام امیری دراین پروژهء فریب دستگاههای اطلاعاتی غرب شرکت داشته ؟ درهرحال مقامات آمریکایی کتمان نمیکنند که این فرد سالها قبل از رفتن به آمریکا با دستگاه های جاسوسی اطلاعات مرکزی آمریکا در ارتباط و سرگرم خبررسانی بوده است

http://www.mardomak.org/news/cia_offcials_on_amiris_future/

معمای سفر به آمریکا

ماجرا از ناپدیدشدن شهرام امیری در عربستان آغاز شد. بعد مشخص شد که شهرام امیری درآمریکااست

http://www.youtube.com/watch?v=yYlngg8kqj0&feature=related مقامات آمریکایی دعوی دارند که او آزادانه و به میل خود به خاک آمریکا رفته بود. اما خود او ادعای دیگری دارد. او میکوشد این باور را به مخاطب منتقل کند که آمریکایی ها بااستفاده از روش تهدید و تطمیع میکوشیدند اورا وادار به قبول همکاری با خود نمایند، اما او پیشنهادهای آنهارا نمیپذیرفته وبرای این امر دو دلیل داشته

یک این که حاضر به خیانت به وطنش نبوده

دوم این که اصولا اطلاعات بدردخوری نداشته. چون او در زمینه فیزیک بهداشت پرتو تخصص دارد نه تحقیقات اتمی و شکافت ذرات بنیادی

این ادعاهای شهرام امیری قابل تأمل است. برای دقت بیشتر دراین بار باید دوباره به مدینه بازگردیم و روند ناپدید شدن شهرام امیری را یکبار دیگر مرور کنیم

سناریوی تخیلی

سناریوی ربوده شدن امیری پرده از بسیار اسرار برمیدارد. این سناریو ازکجا به مغز امیری رسیده است؟ آیا خود او مخترع آن است یا نه؟ در این باره باید گفت که پس از مدتها غیبت، وقتی برای نخستین بار صداوسیمای جمهوری اسلامی مبادرت به پخش یک کلیپ کوتاه از شهرام امیری کرد او مدعی شد که اورا درمدینه ربوده ، بیهوش کرده و دست آخر با یک هواپیمای پهن پیکر نظامی درحال بیهوشی به آمریکا برده اند و ... بنا به دلایلی که در دست است این سناریو در ایران و بوسیله دستگاه های ضدجاسوسی "ج - ا" مهندسی شده، و از شهرام امیری خواسته شده تا آن را بازگو و اجرا نماید، تا نقطه آغاز پروسهء بازگرداندن او نزد خانواده اش در ایران باشد. ( محلی که شهرام امیری در آمریکا بسر میبرد مخفی بود، اما شهرام امیری از ماموران سیا و اف بی آی خواستار آن میشود که با خانواده اش تماس برقرارکند و خبر سلامتی خودرا به آنان بدهد. از همینجا ماموران اطلاعاتی ج – ا سرنخ ارتباط با شهرام امیری را به دست می آورند وبا تهیه کردن سناریو مزبور از همسر او میخواهند که در تماس بعدی او، متن کوتاه گفتاری را دراختیار او بگذارد و از او بخواهد که براساس همان متن، کلیپی از خود تهیه کرده و اعلام کند که اورا دزدیده وبه آمریکا برده اند، سپس این کلیپ را برروی یوتیوب قرار دهد تا آنها بتوانند گامهای بعدی را برای بازگرداندن او به ایران بردارند.) شهرام امیری هم به همان نحو که مقررشده بود کلیپ مزبور را تهیه میکند و برروی یوتیوب قرار میدهد. این کلیپ بلافاصله توسط صدا و سیمای ج –ا پخش میشود. به دنبال آن دستگاه دیپلماسی "ج – ا" بکار میفتد http://www.youtube.com/watch?v=bE46FRlL2QU&feature=related تا با تهدید به طرح شکایت در مجامع بین المللی و ارائه گزارش به به دفتر حافظ منافع آمریکا در سفارت سویس در ایران از آمریکایی خواهان استرداد شهرام امیری شود. اصرار دیپلماسی ایران بر مساله ربایش یک دانشمند اتمی توسط مراکز جاسوسی آمریکایی درواقع پرده ای از سناریوی بازگرداندن او است. اما درهرحال، به این ترتیب داستان ربایش او مردود است. برای بیشتر روشن شدن قضیه نظری به اظهارات همسر شهرام امیری در سیماس ج – ا میکنیم

همسر شهرام امیری در برابر دوربین تلویزیون در منزل خودش در یک صحنه پردازی کاملا ساختگی صحبت میکند

http://www.youtube.com/watch?v=otlfvNUq0pA&NR=1 چینش صحنه، بازی پسر شهرام امیری دریک گوشه از صحنه، تابلوهائی که به عنوان تزئین صحنه پشت سرهمسر شهرام امیری قرار داده شده، نوع لباس پوشیدن او ... همه از جعلی بودن این صحنه پردازی ساختگی حکایت دارد. همسر شهرام امیری دراین برنامه مدعی میشود که شهرام امیری هرگز حتی یک روز هم تنها به سفر نمیرفته و اورا بیخبر نمیگذاشته. درعین حال میگوید که شوهرش – چون طلبیده شده بوده – به تنهایی به سفرزیارتی به عربستان رفته است!! او به علت زانو درد نتوانسته شوهرش را همراهی کند. تناقض مضحک است

البته این سناریو بقدری پوشالی و ساختگی است که حتی منوچهرمتکی رئیس دیپلماسی و وزیرخارجه ایران – که دقیقاً درجریان پیچیدگی ابعاد اطلاعاتی و جاسوسی قرارنداشته- میگوید اول باید قضیه ربوده شدن شهرام امیری برای ما مسّلم شود ، بعد بااو مثل یک قهرمان ملی برخورد کنیم!!؛

سناریو ربایش بسیار ضعیف است مثلاً گفته میشود که شهرام امیری همراه با برخی از استادان دانشگاه ها برای یک سفر حج عمره به عربستان میرود. در شهرمدینه برای زیارت قبرستان بقیع میرود، درحالی که لپ تاپ حاوی اطلاعاتش را به همراه دارد!!( چرا؟ بردن لپ تاب به قبرستان بقیع چه توجیهی میتواند داشته باشد؟) این قسمتها بخشهای متناقض و ضعیف سناریوی او هستند

شهرام امیری، مذاکره ارشد در وین، منبع اطلاعاتی در فرانکفورت

آنچه بیش از همه فرض ربوده شدن اورا ضعیف میکند ارتباطات قبلی او برای خروج از ایران و مقدمه چینی پناهندگی به غرب است که به درستی نشانگر تلاش دستگاه های اطلاعاتی "ج – ا" برای وارد کردن "عامل نفوذی" خود در سرویسهای اطلاعاتی آمریکااست. دلایل محکمی که در اختیار است نشان میدهد که پروسه نفوذ شهرام امیری به غرب از مدتی قبل مهندسی و برنامه ریزی شده بوده www.goftaniha.org/2010/07/blog-post_17.html
ساندی تلگراف به نقل از وبسایت "اینتلیجنس آنلاین" در ۲۳ آذر ۸۸ نوشت: "این سازمان (سیا) سال گذشته پس از سفر امیری به فرانکفورت در ارتباط با کارهای تحقیقاتی اش با او تماس گرفت. یک بازرگان آلمانی نقش واسطه را بازی کرد. تماس نهایی در وین برقرار شد زمانی که امیری برای کمک به نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی به اتریش سفر کرد. لختی پس از آن، این دانشمند به زیارت مکه رفت و از آن زمان تاکنون دیده نشده است"

پس شبهه ای نیست که شهرام امیری ارتباطات خودرا با دستگاه اطلاعاتی غربی در عربستان آغاز نکرده است. او پیش از آن در فرانکفورت (آلمان) و وین (اتریش] وارد تماس با اینتلیجنسیای آمریکا شده است. فراموش نکنیم که شهرام امیری همراه با گروه مذاکره کننده ایرانی در نشست اتمی وین شرکت دارد. حضور او در این هیات عالیرتبه اتمی نشان دهنده آن است که به او نمیتوان به چشم یک دانشمند فیزیک بهداشت پرتو نگاه کرد. او درهرحال در حال تبادل اطلاعات و گفت و شنود با غرب پیرامون غنی سازی اورانیوم و شکافت هسته و آب سنگین بوده است

چندی بعد از سفر به وین، شهرام امیری به عربستان میرود و در مدت اقامتش در مدینه از طریق "ای میل" و "اسکایپ" به امیرفرشاد ابراهیمی وصل میشود و با اصرار و قسم خدا و پیغمبر ( براساس اسناد ارائه شده توسط امیرفرشاد ابراهیمی و نوشته هایش) درخواست میکند تا راهی برای پناهندگی اوبه به غرب پیدا کند. این ای میل زمانی برای امیرفرشادابراهیمی فرستاده میشود که او در انگلستان ودر تماس با علیرضا نوری زاده بوده است. امری که نباید تصادفی تلقی شود. بهمراه این ای میل شهرام امیری فتوکپی صفحات پاسپورت خودرا نیز ارسال میکند تا مسلم شود که او واقعا شهرام امیری است و قصد پناهنده شدن به غرب را دارد. ای میل او به امیرفرشادابراهیمی جالب است زیرا در آن ادعا میکند که قبل از این سفر، از مدتها پیش با سرویسهای اطلاعاتی غرب ارتباط داشته و به طور گمنام اخباری به آنان انتقال میداده. او درتماس با امیرفرشادابراهیمی خود را منبع گمنام اطلاعاتی غرب معرفی میکند و مدعی میشود که توسط سرویسهای "ج – ا "مورد سوء ظن قرار گرفته و به همین دلیل خواهان پناهندگی است چون اگر به ایران بازگردد جانش در خطر است

ای میلهای او به امیرفرشادابراهیمی و فتوکپی صفحات پاسپورتش نشان دهنده صحت این اسناد است. این اسناد جعلی نیست و توسط امیرفرشادابراهیمی ساخته نشده(بویژه فتوکپی صفحات پاسپورت عکس دار او). این اسناد نشان میدهد که شهرام امیری ماهها پیش از سفر به عربستان، خود را درارتباط با شبکه های جاسوسی غرب قرار داده بوده

امیرفرشادابراهیمی دراینباره مینویسد www.goftaniha.org/2010/07/blog-post_17.html

پشت پرده ماجرای شهرام امیری تا آنجایی که من می دانم چیست ؟

شهرام امیری در تاریخ شنبه 16 خرداد 1388 مطابق با ششم ژوئن 2009 برای من ایمیلی فرستاد و در آن خواستار کمک شده بود. وی در آن ایمیل اعلام کرده بود که اگر کسی به وی کمکی نکند مجددا مجبور به بازگشت به ایران خواهد شد . در آنزمان من اتفاقا در لندن بودم در دیداری که با آقای علیرضا نوری زاده داشتم موضوع را به وی گفتم و ایمیل را دادم و گفتم این فرد تقاضای کمک دارد . دقیقا بیست روز بعدش و در 26 ژوئن ایشان مجددا ایمیل دیگری برای من فرستادند که اظهار داشتند در عربستان هستند و وضعیت مناسبی از نظر مالی و امنیتی ندارند و این بار به حق زهرا و علی (ع) من را قسم داده بودند تا موضوع را جدی بگیرم و کمکش نمایم ، ضمن اینکه یک آی دی اسکایپ هم برای من فرستاده بودند تا باهم حرف بزنیم . این ایمیل برخلاف میل قبلی به فارسی و با فونت عربی بود و البته آی پی های هر دو ایمیل نیز برای عربستان و شهر مدینه بود .باهم دو روز بعد در اسکایپ صحبت کردیم ، من پیشتر شهرام امیری را اصلا نمی شناختم و هیچ راهی هم برای اینکه اصلا برایم ثابت بشود این فرد آنسوی اسکایپ شهرام امیری است یا خیر وجود نداشت ، از وی چند روزی مهلت خواستم تا ببینم آیا کمیته نجات می تواند به وی کمک کند یا خیر .موضوع را به اطلاع کمیته نجات رساندم ضمن اینکه اظهار کردم اگر این فرد همانی باشد که اظهار می دارد بی شک اطلاعاتش صد برابر با ارزش تر و مهم تر از اطلاعات و ارزش علیرضا عسگری است و تا همین جای کار هم که هنوز به ایران برنگشته است جانش بی شک در خطر خواهد بود . روز سه شنبه 20 مرداد 1388 برابر با 11 آگوست 2009 از طرف یکی از رابطین کمیته نجات با من تماس گرفتند و اعلام کردند که به آقای امیری بگویم دیگر هیچ گونه ارتباط اینترنتی و تلفنی با هیچ کس نداشته باشند و فورا خود را ترجیحا به ریاض سفارت آمریکا و اگر نمی توانند به کنسولگری آمریکا در مدینه معرفی کنند .همانروز من به ایشان ایمیل زدم و چند ساعت بعدش هم در اسکایپ با وی صحبت کردم که قرار شد فردای آن روز ایشان به دفتر کنسولگری در مدینه بروند ، بشدت نگران بود و از من مدام می پرسید که در سفارت باید با چه کسی حرف بزند ؟ که من ایشان را همانطور که در پشت خط اسکایپ داشتم نگه داشتم و مجددا با رابطمان حرف زدم و نام فرد مورد نظر در مدینه را به وی دادم و ایشان هم خوشحال اعلام کردند فردا ساعت 10 صبح آنجا هستند .یک هفته بعد از آن تماس آخری با خبر شدم که همه چیز بخوبی پیش رفته و وی به یک کشور امن منتقل شده است . حدود هفت ماه از این مدت گذشت و در ژانویه سال 2010 یکی از اعضای کمیته نجات در آمریکا با من تماس گرفتند و گفتند فردی درباره ایشان که در مکاتبات از آن به عنوان " شاهد اس اچ یا Witness SH " نام می بردند می خواهد با من دیداری داشته باشد ، آنزمان من در تایلند بودم و چند روز بعد در سفارت آمریکا در بانکوک دیداری داشتیم با فردی که خود را مامور امنیتی می خواند وی از من سئوال کرد که چقدر شهرام امیری را می شناسم ؟ که گفتم هیچ من هم مثل همه از طریق رسانه های جمعی با وی آشنا شدم ، از من علت مصاحبه ام درباره شهرام امیری را با تلویزیون "زد دی اف" آلمان پرسید که گفتم در آنجا هم کلیات را گفته ام و هیچ شناخت شخصی دیگری درباره وی ندارم ، فرد مذکور سئوال کرد آیا کسی را در دانشگاه "مالک اشتر" می شناسم که امین باشد و یا در گروه نظامی ... وابسته به سپاه ؟ که گفتم نه متاسفانه و ارتباط هم می تواند خطرناک باشد مخصوصا از جانب من

تماس شهرام امیری باامیرفرشاد ابراهیمی مهم است. او ازایران خارج شده و بلافاصله از طریق ای میل با امیرفرشادابراهیمی تماس گرفته. اما چرا با امیرفرشادابراهیمی؟ امیرفرشاد ابراهیمی تاچه اندازه درایران و نزد فیزیکدانان دانشگاه نظامی مالک اشتر شناخته شده است؟ همین امر نقطه ابهامی ایجاد میکند

ازانجا که امیرفرشادابراهیمی با اتحادیه اروپاو با برخی موسسات تحقیقاتی در آمریکا و اروپا در رفت و آمد، و مورد اطمینان است و طبیعتاً تماس با او، میتواند برای هرمتقاضی پناهندگی – بخصوص اگر دارای اطلاعات ذیقیمتی در عرصه تحقیقات اتمی باشد- راهگشا تلقی شود، بطوری که تماس با امیرفرشادابراهیمی و داشتن سفارشی از طرف او میتواند جاده صاف کن پناهندگی درغرب باشد، و این همان چیزی است که سناریو پردازان دستگاه های اطلاعاتی "ج – ا " خواهان آنند. نفوذ

امیرفرشادابراهیمی مینویسد که او بلافاصله با علیرضانوری زاده تماس میگیرد و ماجرارا به اطلاع او میرساند ( اشخاص دیگری هم هستند که از ایران به خارج رفته و خودرا ماموران اطلاعاتی جدا شده از "ج – ا" معرفی میکنند. این افراد با شهرام امیری نقاط مشترک فراوانی دارند. اول این که لدی الورود به خارج با امیرفرشادابراهیمی تماس میگیرند , دوم این که با علیرضا نوری زاده در ارتباط قرارداده میشوند؛ سوم این که ادعا میکنند قبل از خروج از ایران، سالها به غرب یا به ایرانیهای پناهنده به غرب اطلاعات میداده اند!!)؛

تاهمین اندازه افشاگری امیرفرشادابراهیمی نشان میدهد که شهرام امیری مدتها قبل از سفر به عربستان سرگرم زمینه چینی برای رفتن به آمریکا و ادامه همکاری با دستگاه اطلاعاتی و مراکز تحقیقی آن سامان بوده است. حقیقت آن است که او باپای خود و باآزادی وبراساس سناریوی از قبل طراحی شده در ادامه ارتباطاتش با غرب به آمریکا منتقل میشود( هیلاری کلینتون وزیرخارجه آمریکا گفت شهرام امیری آزادانه به آمریکا آمده و آزادانه هروقت بخواهد میتواند ازآمریکا برود)هدف از سفر او به نفوذ به قلب دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و فریب دادن آنها با اطلاعات غلط و بنا نوشته "فارس نیوز" کشف سیستمهای اطلاعاتی آمریکا و بیرون آوردن اطلاعات بوده است. در آبان ۸۸ اکیپ بازرسان آژانس انرژی اتمی که برای بازرسی از سایت فردو (قم) عازم ایران بودند, در فرانکفورت با شهرام امیری ملاقات کردند تا آخرین اطلاعات این سایت را از وی بگیرند.(پس وی در آن تاریخ در آلمان بوده است
در ۱۰ فروردین ۸۹ تلویزیون ان بی سی آمریکا خبر داد که شهرام امیری, در استخدام سیاست و در آمریکا سکونت دارد.

شهرام امیری میگوید که آمریکایی ها بارها اورا در ارتباط با پروسه راستی آزمایی درمعرض سنجش با دروغ سنج قرار دادند. این امر صحت دارد، درواقع در پی همین راستی آزمائیها ست که آمریکایی ها بزودی متوجه تناقضات زیاد در اظهارات او میشوند و به صحت ادعاهایش شک میکنند. به دنبال این قضیه یکی از ماموران اطلاعاتی آمریکا در بانکوک با امیرفرشادابراهیمی گفتگو میکند و درمورد تردید "سیا" درباره شهرام امیری نظرخواهی مینماید

العربیه در ۱۲ فروردین به نقل از جولیان بروگرو مقاله نویس روزنامه گاردین چاپ لندن خبر داد که “شهرام امیری با مسعود علی محمدی دیگردانشمند هسته ای رژیم که در ژانویه امسال در مقابل خانه اش در تهران ترور شد در ارتباط بود و سپاه پاسداران را مسئول تصفیه وی قلمداد کرد.... ناپدید شدن امیری بخشی از عملیات طولانی و برنامه ریزی شده سیا برای جدا کردن وی (از رژیم) بود. یکی از عوامل سازمان سیا طی تماس با امیری به او پیشنهاد می کند به امریکا پناهنده شود؛

فراموش نکنیم که طراحی سناریوی نفوذ شهرام امیری زمانی صورت گرفت که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا از میزان پیشرفت تحقیقات نظامی - اتمی "ج – ا" اطلاعات دقیقی نداشتند، و بخصوص هنوز وجود مرکز اتمی "فوردو" در قم افشا نشده بود. شهرام امیری در تیرماه سال هشتادوهشت ناپدید شد. درطول این یک سال آمریکا موفق شد تا از مجاری دیگری اطلاعات موثق بسیاری بدست آورد (بویژه افشاگریهای سازمان مجاهدین خلق) که سبب بی اعتبار شدن اطلاعات شهرام امیری شد(منبع اطلاعاتی در گفتگو با فارس به صراحت اظهار میکند که شهرام امیری برای خنثی کردن فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق فعالیت میکرده)و از این نقطه زاویه داری مساله بیشتر میشود. آمریکاییها که متوجه شده بودند شهرام امیری اطلاعات موثقی نمیدهد تغییر روش داده و کوشش میکنند تا از طریق تهدید و تطمیع توافق اورا به همکاری باخود جلب کنند. اینجااست که به او پیشنهاد مبالغ کلان درازای همکاری میدهند(منابع خبری رسمی آمریکایی گفتند که به شهرام امیری مبلغ پنج میلیون دلار داده اند که توسط او به علت خروج از آمریکا قابل برداشت نیست). این مبلغ میلیونیِ دلار در ازای همکاری، میتوانست کاملا در اتخاذ تصمیمات شهرام امیری موثر واقع شود. یعنی شهرام امیری که به عنوان مامور نفوذی "ج – ا "به غرب رفته بود،تحت تاثیر چنین پیشنهادی میتوانست تغییر جهت داده و دیگر نه به عنوان یک مامور نفوذی برای فریب دادن سیستم اطلاعاتی غرب، بلکه به عنوان یک مامور اطلاعاتی درخدمت سرویسهای اطلاعاتی غرب آغاز به همکاری کند. اما دراینجا دستگاه های اطلاعاتی جمهوری از وزنه خانواده یعنی پسر و همسر شهرام امیری برای فشار آوردن برروی او استفاده کردند. در این مورد یکی از کارشناسان امور اطلاعاتی به اسم "عابدین" میگوید در یک پروسه اطلاعاتی، سیستم اطلاعاتی میکوشد ماموران حریف را در دام خود بکشد و بعد هم آنهارا در دام خود نگهدارد. اما سرویسهای اطلاعاتی مقابل سعی میکنند در نقاطی این روند را شکسته و با ماموران به دام افتاده تجدید ارتباط کنند و آنها را وارد حوزه اقتدار خود نمایند

خلاصه و نتیجه گیری

از ابتدا که شهرام امیری به تور صیادان آمریکایی فرستاده شده، قرار نبود تا به این سرعت به کشورش بازگردانده شود. علت بازگرداندن سریع او به ایران فقط بعدازیک سال- هراس مقامات جمهوری اسلامی از آن بود که شهرام امیری برخلاف طرح از پیش تعیین شده، در شرایطی قرار گیرد که ناگزیر از افشای اطلاعات طبقه بندی شده با جزئیات دقیق درباره فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی شود. بدشانسی وزارت اطلاعات ایران آن بود که تقریباً همزمان با ناپدیدیشدن شهرام امیری، افشای مرکز اتمی فوردو در قم، بطور ناخواسته تمام طرحهای از پیش چیده شده سرویسهای اطلاعاتی" ج ا "را بهم ریخت. ابتدا همه تصور کردند که میان رفتن شهرام امیری به غرب و افشای مرکز اتمی فوردو ارتباطی وجود دارد. اما بعد بی اعتباری این فرضیه آشکار شد. معذلک آمریکایی ها که از وجود این مرکز مطلع شده بودند از شهرام امیری درباره این مرکز خواستار اطلاعات دقیق شدند. از همین نقطه بود که ایران تلاش خود را برای بیرون آوردن شهرام امیری از چنگ سرویسهای اطلاعاتی آمریکا آغازکرد. امادراین کار توفیقی نداشت چون شهرام امیری بطور کامل در نقطه ای مخفی نگاهداری میشد. در این اثنا، فردی بنام "احمدی" را که خود را از مسئولین حراست وزارت دفاع اطلاعات معرفی میکند، از طرف "وزارت اطلاعات ایران" در ارتباط با همسر امیری برای پیگیری وضعیت او قرار میگیرد و به همسرش اطمینان میدهد که "وزارت دفاع" و "وزارت خارجه" همراه با "وزارت اطلاعات" و سایر دستگاه های اطلاعاتی "ج – ا" بدنبال پیدا کردن ردی از شوهر او هستند

۷ تیر ۸۹ شبکه خبر ای. بی. سی خبر داد که در اوائل سال ۲۰۱۰ یکبار شهرام امیری با خانواده اش در ایران تماس گرفته. به دنبال همین تماس است که سرنخ ارتباط با شهرام امینی دردست وزارت اطلاعات قرارمیگیرد

کلیپ اول امیری بتاریخ ۱۷/۰۳/۸۹ از یوتیوب پخش شد http://www.youtube.com/watch?v=iD4SzcAeExg&feature=related

و از صدا وسیما و "پرس تی وی" http://www.youtube.com/watch?v=H1U1fpEoTdw&feature=related انتشار یافت. این فیلم کاملا زیر مدیریت سیستم اطلاعاتی ج – ا تهیه شد http://www.youtube.com/watch?v=TZ6pt_Etb0A&feature=related که زمینه ای بود تا بعداز آن "ج – ا" با همه توان تبلیغاتی و دیپلماتیک خود در صحنه بین المللی وارد عمل شود و تلاش کند تا در کوتاهترین زمان شهرام امیری – مامور اطلاعاتی نفوذی خودرا – به زیرچتر اقتدار خودش بازگرداند. اما چندساعت بعد ازآن کلیپ، فیلم دومی از شهرام امیری روی یوتیوب قرار گرفت که در نفی ویدئوی اول و برای خنثی کردن و زیر مدیریت و مهندسی دستگاه های آمریکایی تهیه شده بود http://www.youtube.com/watch?v=nM75SMmefRM&feature=related

در ۲۴ خرداد ۸۹ ویدئوی سوم http://www.youtube.com/watch?v=GSr8ck7Pqj4&feature=related و در ۲ تیر ۸۹ ویدئوی چهارم

http://www.youtube.com/watch?v=eWFvkAPYaEE&NR=1 باز درهماهنگی با سرویسهای ایران تهیه شد تا آنجا که بالاخره در تاریخ ۲۲ تیر ماه ۸۹ او به همراه یک مامور و چند ماشین به دفتر حافظ منافع "ج – ا " در سفارت پاکستان در واشنگتن فرستاده شده و از آنجا با فراهم شدن مقدمات سفر عازم دوحه شد وبالاخره روز بیست و چهار تیر هشتادونه ازآنجا به ایران آمد و در فرودگاه مورد استقبال حسن قشقاوی و مقامات وزارتخارجه و دستگاه های امنیتی و خانواده خود قرار گرفت. روزنامه واشنگتن پست روز (۲۴ تیر ۸۹ به نقل از مقامات آمریکایی اعلام کرد که بازگشت امیری به ایران به دلیل نگرانی از وضعیت خانواده اش درایران بوده ‌است. همین روزنامه خبر از پرداخت ۵ میلیون دلار پول از طرف سازمان سیا به شهرام امیری در چارچوب یک برنامه مخفیانه بنام "فرار مغزها" داد و افزود که به دلیل تحریم‌ها علیه ایران، امیری امکان دسترسی به این پول را نخواهد داشت. در ادامه این مطلب از قول یک مقام آگاه امریکایی گفته شد " شهرام امیری فقط میخواست خانواده اش را ببیند و متاسفانه یک روش ابلهانه را برای دیدن خانواده اش انتخاب کرد. در تهران شهرام امیری بعد از شرکت در چند مصاحبه تلویزیونی رهسپار قرنطینه امنیتی زیرنظر دستگاه های اطلاعاتی جمهوری اسلامی شد

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2010/july/18//-f88526d967.htm منابع آگاه اطلاعاتی در ایران به طور علنی خبر از درگیری سرویسهای اطلاعاتی ایران و آمریکا میدهند

http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=110194 آمریکایی ها ابایی نداشتند تا بگویند شهرام امیری رفت، اما اطلاعاتش دراختیار ما ماند. پولی هم که به او پیشنهادشده بود نزد ما ماند. او از سالها پیش باما همکاری میکرد

... و امروز ج – ا به درستی نمیداند که شهرام امیری چه گفته و چه نگفته. قبلا چه کرده و بعد چه خواهد کرد. آنها فقط به این خرسندند که موفق شدند یکی از ماموران خود را که خودشان به تور حریف انداخته بودند دوباره به حوضچه خود بازگردانند

http://www.mardomak.org/news/Shahram_Amiri_In_IRIB_2_Interview/

Wednesday 21 July 2010

اعتراف صریح مسئولان اطلاعاتی ایران به ماهیت واقعی ماموریت شهرام امیری


شهرام امیری در میدان یک نبرد اطلاعاتی عمل میکرد

او با اطلاعات غلطی که به سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا داد سبب انحراف این سازمان شد، همچنین شیوه های مورد استفاده "سیا" را فراگرفته و باخود به ایران آورد


اطلاعاتی که شهرام امیری از آمریکا آورد

يك مقام آگاه اطلاعاتی در گفتگو با فارس با اشاره به بازگرداندن شهرام اميري به كشور ، با ادعای وارد آوردن یک "شكست مفتضحانه به دستگاههاي اطلاعاتي و رسانه‌اي آمریکا" به روشنی و صراحت اعلام کرد که ماجرای شهرام امیری يك جنگ اطلاعاتي بين سازمان اطلاعات مركزي آمريكا و ما بود كه طراحي و مديريت آن توسط ايران انجام شد

این منبع مطلع اطلاعاتی جزئياتي از اطلاعات منتقل شده از سازمان اطلاعات مركزي آمريكا توسط شهرام اميري به كشورمان را تشريح و 2 شماره پلاك متعلق به خودروهاي سيا را نيز اعلام، و گفت :؛

ما در طراحي اين جنگ، هدف‌گذاري اطلاعاتي مختلفي را ديده بوديم و به فضل خدا به همه اهداف خود در اين جنگ دست يافتيم بدون آنكه حريف ما هيچ پيروزي واقعي را به دست بياورد.يكي از اين پيروزي‌ها همين اظهارات مسئولان امنيتي آمريكا است كه گفته بودند " اطلاعات اميري نزد ماست و خود او در ايران"؛
ما در هدف‌گذاري خود به دنبال اين بوديم كه از درون سازمان اطلاعات مركزي آمريكا اطلاعات خوبي را بدست بياوريم و در مقطعي كه آقاي شهرام اميري در آمريكا بود، توانستيم ارتباطي را با وي در اواخر سال 88 برقرار كنيم و اطلاعات بسيار ارزشمندي از اين طريق به دست آمد و در عين حال ايشان مديريت و راهنمايي نيز شدند.به دليل آنكه اطلاعات شهرام اميري به خاطر فشردگي زماني و ملاحظات خاص از طريق ارتباط از راه دور قابل دريافت نبود، در بازگشت به ميهن اسلامي اين اطلاعات منتقل شد و دستگاههاي اطلاعاتي جمهوري اسلامي ايران هم اكنون جزئيات ارزشمندي از سازمان اطلاعات مركزي آمريكا در اختيار دارند كه پيروزي بسيار بزرگي است
‌اين اطلاعات هدف‌گذاري شده در حوزه‌هاي مختلفي است؛ اولاً مشخص شد سيا در مقابل كلاهبرداران حرفه‌اي باز هم فريب اطلاعاتي خورده است و برخي سازمان‌هايي كه براي سيا كار جمع‌آوري اطلاعات انجام مي‌دهند چون فهميده‌اند اين سازمان در مورد فعاليت صلح آميز هسته‌اي كشورمان جهت‌گيري مشخصي دارد و فقط بر گزينه انحرافي تاكيد مي‌كند، با گرفتن پول‌هاي كلان، اطلاعات كاملا منحرف و غلطي به آنها منتقل كرده‌اند كه اين اطلاعات هم اكنون در اختيار ما به طور كامل قرار گرفته است و آنها توانسته‌اند از اين طريق يك كلاهبرداري حرفه‌اي را انجام دهند كه يكي از آنها، سازمان تروريستي منافقين است.

ما توانستيم اين موضوع را بفهميم كه آمريكائيها براي تكميل سناريوي فريبكارانه خود، در پي چه اقدامات ديگري بوده و به دنبال چه نفراتي براي ربايش و مستندسازي جعلي هستند.
چون سيا اصرار داشته كه همين جهت‌گيري را داشته باشد، با اتكا به اطلاعات غلط راه‌هايي را پيموده و ادعاهايي را مطرح كرده است و حتي به آژانس بين‌المللي انرژي اتمي فشار وارد كرده بود اما براي اثبات اين ادعاهاي واهي دنبال آدم‌ربايي و تكميل مستندات براي فريب‌كاري بودند و بر همين اساس به آقاي اميري پيشنهاد دادند با بر عهده گرفتن جزئيات و اسناد دروغين يك لپ‌تاپ موهوم از مواهب مادي كلاني برخوردار شود.اگرچه آمريكائيها بعدها فهميدند فريب خورده‌اند اما به خاطر تكرار ادعاهاي كذب، راهي جز ادامه همين مسير را نداشتند، اطلاعات و جزئيات فراواني در خصوص اين فريب خوردگي آمريكا موجود است كه در صورت نياز جزئيات آن مطرح مي‌شود
ديگر اطلاعات هدف‌گذاري شده كه توسط شهرام اميري در اختيار جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته کم نیستند، مثلاً ما راه‌هاي نفوذ و ضربه پذيري سازمان اطلاعات مركزي آمريكا را تكميل كرديم و برخي مكان‌ها، افراد و مرتبطين آنها نيز شناسايي شد.علاوه بر آنكه شيوه‌ها و روش‌هاي فعاليت‌هاي آنها در صحنه مشخص شد، موضوعات جزئي‌تر مانند خودروهاي آنها نيز مورد شناسايي قرار گرفت كه در صورت نياز جزئيات بيشتر آن اعلام مي شود
براي تنوير افكار عمومي جهان و رسانه‌هاي علاقمند به پيگيري ربايش شهروند ايراني، شماره پلاك دو خودروي متعلق به سازمان اطلاعاتي آمريكا را اعلام مي‌كنيم تا خبرنگاران آزاد تمام دنيا بتوانند اين موضوع را پيگيري كنند. دولت آمريكا نيز بايد شرايط تحقيق را فراهم كند تا نتيجه اين موضوع كاملا مشخص شود
"
يكي از اين خودروها تويوتا كرم‌رنگ به شماره XXE60006 و ديگري شورولت مدل SUV آبي تيره به شماره XUK6939 كه اسم رمز آن SPIT FIRE است؛ هر دوي اين خودروها متعلق به ايالات ويرجينيا هستند "



اين مقام آگاه در پاسخ به سوال ديگر خبرنگار فارس در خصوص اظهار نظر برخي مقامات آمريكايي در خصوص تحت فشار گذاشتن اميري از طريق تهديد خانواده وي نيز گفت:؛

اگر مواضع مختلف مقامات امنيتي، وزير خارجه و سخنگوي آمريكا مورد بررسي قرار بگيرد، نوعي آشفتگي و بيان حرف‌هاي متناقض مشهود خواهد بود كه يكي از آخرين موضوعات همين مسئله تهديد خانواده آقاي اميري است. پس از ارتباطي كه در سال 88 با روش‌هاي مختلف اطلاعاتي بين ما و شهرام اميري برقرار شد، وي گفت‌وگويي نيز با همسر خود داشتند و در همين فيلم كه هم اكنون نيز موجود است، آقاي اميري و همسرشان در يك گفت‌وگوي صميمانه با همديگر در خصوص موضوعات مختلف سخن مي‌گويند و همسر ايشان به وي اعلام مي‌كند كه در سلامت و وضعيت خوبي به سر مي‌برند و از وي مي‌خواهد مقاومت كرده و با آرامش براي بازگشت به ميهن تلاش كند.همانطور كه به طور گسترده در محافل آمريكايي و ساير كشورهاي غربي نيز گفته شده، ربايش آقاي اميري و بازگرداندن ايشان به ايران، شكست فاحشي براي سازمان اطلاعات مركزي آمريكا در جنگ با ايران بوده و بهتر است آنها اين شكست را بپذيرند وگرنه اطلاعات فراواني در اختيار ايران است كه در صورت لزوم منتشر خواهد شد

نظر طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی پیرامون فتوای اخیر مقام رهبری درباره ولایت فقیه

نظر طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی پیرامون فتوای اخیر مقام رهبری درباره ولایت فقیه

روز بیست و نه تیرماه هشتادونه مقام رهبری به صدور فتوایی مبادرت کردند که بعد از چند ساعت از اکثر پایگاه های خبری حکومتی برچیده شد. این فتوا در جواب یک استفتاء در باب چگونگی التزام به امام زمان و جانشین برحق ایشان بود. ابتدا متن این استفتاء و فتوا را ببینیم

استفتاء از مقام رهبری

خواهشمند است در خصوص«التزام به ولایت فقیه» توضیح دهید؛ به عبارت دیگر چگونه باید عمل نماییم تا بدانیم که به جانشین بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام كامل داریم؟؛


فتوای مقام رهبری

ولایت فقیه به معناى حاكمیت مجتهد جامع‌الشرایط در عصر غیبت است و شعبه‌اى است از ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) كه همان ولایت رسول الله (صلى الله علیه وآله) مى‌باشد و همین كه از دستورات حكومتى ولى امر مسلمین اطاعت كنید نشانگر التزام كامل به آن است. تاریخ انتشار: ٢٩ تير ١٣٨٩

اما دلیل حذف این فتوا از پایگاه های خبری اینترنتی چیزی نیست جز آن که این فتوا دارای توالی فاسده فراوان بود که بعد از صدور، مورد توجه صادرکننده آن قرار گرفت

طلاب ومدرسان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی ، متذکر چند مورد از اشکالات این فتوا شده اند که ذیلاً به عرض و اطلاع خوانندگان عزیز کجکول میرسد

بحث اول در این فتوا سفسطه ای آشکار میان حوزه اقتدار فقیه به عنوان مجری احکام و حدود شرعی، با اصل ولایت معصومین علیهم السلام میباشد که سبب ضعف و ابطال آن است. هر تازه طلبه ای میداند که اگر فقیه و امام ع و رسول ص در اجرای حکم زنا یک صد تازیانه بزنند، دلیل برآن نیست که ولایت فقیه و امام ع و رسول ص با هم مساوی است. دلیل برآن است که این سه شخص در مقام اجرای مواد شریعت در برابر شارع مقدس یکسان هستند. کافی است که مقام رهبری به این فصل در ضمن دروس آیت الله خمینی رجوع نمایند تا به اشتباه برداشت خود واقف شوند، و به یاد بیاورند که آیت الله خمینی نیز به ایشان در نامه ای متذکر همین کج فهمی درباره قضیه ولایت متعلق به فقیه و تفاوت آن با ولایت متعلق به معصوم شده بود

اما بحث دوم درآن است که اگر همین فتوای اخیر را بخواهیم مبنای کار قرار دهیم معنای آن درعمل این نیست که ولایت ایشان شعبه ای از ولایت ائمه معصومین و رسول الله علیهم الصلوة و السلام است. بلکه معنی این سخن آن است که در عصر غیبت یعنی دوران ما، صاحب شعبه ولایت معصومین ع آقای مصباح یزدی است، نه علی خامنه ای

اما چرا؟؛

دلیلش آن است که مقام رهبری درفتوای خود نوشته اند "همین که از دستورات حکومتی ولی امرمسلمین اطاعت کنید نشانگر التزام کامل به آن است"؛

حال بیائیم و ببینیم که آیا "هادیان بسیح" و "هادیان سپاه" و "انصارالمهدی" از چه کسی فرمان میبرند ازسیدعلی خامنه ای یا از مصباح یزدی؟ً!؛

اصولا "همایشهای بصیرت" که قرار است به صورت هفتگی در گوشه و کنار مملکت براه بیفتد برای توجیه نیروهای شبه دولتی است تا به آنها فهمانده شود که نباید عملیات و فعالیتهای خود را فقط منحصر ومحدود به اطاعت از اوامر و احکام حکومتی مقام رهبری کنند. بلکه باید بفهمند و درک کنند که مقام رهبری بنا به مصلحتهایی همیشه منویات و مافی الضمیر خود را بیان نمیکند. آنها باید یاد بگیرند و پرورش پیدا کنند که اصل برآن است که در صحنه عمل باید از رهبری فراتررفت. باید از اشخاص بصیری اطاعت کرد که به فهم سخنان و احکام ابراز شده رهبری اکتفا نمیکنند بلکه مافی الضمیر و منویات ناگفته رهبری را با بصیرتی که دارند درک میکنند و به سایرین امر به اجرا میدهند. در "همایشهای بصیرت" همه شاگردان فلسفه مصباح یزدی بطور علنی یکدیگر را دعوت و تشویق میکنند که باید جلوتر از رهبری راه رفت و در صورت لزوم در برخی موارد حتی برخلاف نظر بیان شده رهبری عمل کرد و هرجا که ضرورت اقتضا کرد باید رهبری را دور زد

پس با تعمق در فتوای اخیر مقام رهبری همه میفمهند که این فتوا، اطاعت از محمدتقی مصباح یزدی و شاگردان او را شعبه ولایت معصوم علیهم السلام در عصر غیبت قرار داده و آن را واجب شمرده است

بحث سوم درباره این فتوا ، به مضامینِ ذیلِ مفهوم مخالف آن راجع است. اگر فرض برآن باشد که اطاعت از احکام حکومتی ولی امر مسلمین در دوران غیبت، برابر با اطاعت از امام زمان عج باشد، در این صورت عدم اطاعت از احکام ولی امر مسلمین، باید عدم اطاعت از امام زمان عج تلقی شود. حال باید از مقام رهبری پرسید که چرا و به چه دلیل ایشان با دستخط خود حکم ریاست جمهوری شخصی مانند محمود احمدی نژاد را تنفیذ میکنند که هیچ تعهدی به اطاعت از حکم صریح مقام رهبری ندارد (و لاجرم مخالف با امام زمان عج است!!) کافی است قضیه بی اعتنائی محموداحمدی نژاد را به توصیه های شفاهی مقام رهبری مبنی برکنارگذاشتن اسفندیاررحیم مشایی بیاد بیاوریم. بی اعتنایی های مکرری که باعث شد مقام رهبری بطورکتبی سفارش به برکناری اسفندیاررحیم مشایی کنند که بازهم با بی اعتنایی بیشتر احمدی نژاد روبرو شد. وقتی خود اسفندیار رحیم مشایی زیر تهدید قرار گرفت و دچار وحشت شد و به اختیار خودش از مقام خود استعفا داد و کنار نشست، محمود احمدی نژاد که تاکنون شیوه بی اعتنایی در پیش داشت از آن لحظه به بعد دست به لجبازی شدیدتری زد و او را به مقام ریاست نهاد ریاست جمهوری منصوب کرد و عهده دار هفده هجده مسئولیت عالیه دیگر هم نمود

اگر اطاعت از ولی امر مسلمین لازم است چگونه است که نظر محموداحمدی نژاد در همه موارد مبتنی بر زیرپا گذاشتن نظریات فقهی مقام رهبری است؟ آیا نمونه نظریات ابراز شده محمود احمدی نژاد درباره حجاب و اصلاح ریش و کراوات زدن و نصب وزیر از میان نسوان و ...؛ و اغماض در این موارد در دوایر تحت امرخودش را که در تباین با نظریات فقهی مکتوب مقام رهبری است ، کافی از آن نیست که بگوییم

اقای محمود احمدی نژاد مطلقاً از مقام رهبری اطاعت و حرف شنوی ندارد

از آنجا که براساس فتوای رهبری اطاعت از رهبری معادل با اطاعت از امام زمان عج، و عدم اطاعت از رهبری معادل بی اعتنایی به امام زمان عج است، پس چرا و به چه دلیل مقام رهبری حکم ریاست جمهوری فردی را تنفیذ کرد که به طور مرتب و آشکار نسبت به ولایت معصوم در عصر غیبت و ولایت فقیه (که باید شعبه ای از ولایت معصوم تلقی شود!!) پشت میکند؟؛

در نتیجه، همین فتوای اخیر مقام رهبری دلیل بزرگی بر نفی اعتبار و رد مشروعیت خود مقام رهبری از مسندی است که برآن تکیه زده. به همین دلیل هم آن را کوتاه زمانی بعداز انتشار از روی پایگاه های خبری حذف و محو کردند


طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم - پیروان اسلام ناب محمدی

سی اُم تیر هشتادونه

Tuesday 20 July 2010

دو ضربه در یک هفته


ثبت زلزله های چند ریشتری در بیت رهبری

با صدور رای دادگاه عالی استیناف آمریکا مربوط به درخواست از وزیرخارجه آمریکا در تجدیدنظر در مورد ابقای نام گروهک منافقین (سازمان مجاهدین خلق یا همان فرقه رجوی) در لیست سیاه، همزمان با ملاقاتهای بسیار مهم "ایاد علاوی – مقتدا صدر" در سوریه با بشّار اسد و وزیر خارجه ترکیه که نشانگر زوال آخرین نقطه امید "نوری المالکی" به تشکیل کابینه جدید میباشد، جمهوری اسلامی دو ضربه بسیار شدید در عرض فقط یک هفته دریافت کرد

فروریختن سنگرهای جمهوری اسلامی در سیاست خارجی از یک طرف ناشی از کمرنگتر شدن هرچه بیشتر هاله مشروعیت مردمی این رژیم در چهارچوب سیاست داخلی است؛ و از طرف دیگر، برروی این فضای سیاست داخلی بنوبه خود اثرگذار است. امروز در میان نزدیکترین نزدیکان سیدعلی خامنه ای مساله اختلاف نظر و زاویه دار شدن با نقطه نظرهای رهبری آشکار شده است

در سالهای گذشته همه جا و همیشه سیدعلی خامنه ای از نمایندگانش در سفارتخانه ها و کنسولگریها و سایر موسسات وابسته به خودش در خارج میخواست که با لحن باجگیرانه با نمایندگان کشورهای غربی روبرو شوند، و اگر سفیری یا نماینده ای در این طرز برخورد اهمال میکرد بیدرنگ اقدام به جایگزینی او با شخص دیگر میکرد که به قول خودش " با جربزه تر" باشد. اما بیش از یک سال است که واقعیتها تغییر ریشه ای یافته و این سیاست خارجی باجگیری رهبری مثل یک تیغ زنگ زده شده. همینجاست که فشار برروی رهبری حتی در بیت خود او و در جمع نزدیکان و اطرافیان او بالا گرفته است. حتی نزدیکترین حامیان سیدعلی خامنه ای از میان روحانی های قم و تهران درباره تعادل دِماغی مقام رهبری به تردید افتاده اند و حتی بسیاری از آنها به این نتیجه رسیده اند که همصدا شدن غرب برعلیه سیاستهای داخلی و خارجی جمهوری اسلامی، و بیتفاوتی روسیه و چین به این همصدایی، به دلیل ضعف مدیریت داخلی است نه توطئه استکبار صهیونیستی! خیلی از اعضای مجلس خبرگان همراه با چندنفر از اعضای شورای نگهبان دیگر مخفی نمیکنند که اشکال کار از خود رهبری است که یک عده چاپلوس او را در حصر خود گرفته و پرده ای در برابر چشمهایش کشیده اند . در مغز او حجم بزرگی از اوهام را مرتباً تزریق میکنند، و او را در این خیالهای باطل سرگردان کرده اند ، بطوری که او در عالم توّهم خودش را سّکاندار دنیا بحساب می آورد. این فقها و روحانیون نزدیک به سیدعلی خامنه ای مدتها امیدوار بودند که اعتراضات بازاریها قدری مقام رهبری را بیدار کند، اما میبینند که توجه سیدعلی خامنه ای به دست و پازدنهای محمدعلی رامین که میخواهد قبای "امامت" برتن او بپوشاند، بیشتر معطوف است تا به اعتصاب بازاریها در شهرهای دور و نزدیک کشور. اشتباه در تعبیر بصیرت موجب بی بصری رهبری شده و همه سرمایه گذاریهای کلان سیاست بین المللی جمهوری اسلامی برباد رفته است

امروز زلزله سنجهای پایتخت ایران از التهاب گسلهای هرم قدرت و لرزه های چند ریشتری در بیت رهبری حکایت دارند امری که قرار و آرامش را از رأس این هرم و ارکان این قدرت ربوده است

اذا زُلزِبت الارض زلزالها و اخرجت الارض اثقالها و قال الانسان مالها

طلاب حوزه علمیه قم

پیروان اسلام ناب محمدی

Sunday 18 July 2010

شهرام امیری، جاسوس نمایی که هرگز ربوده نشده بود


شهرام امیری عضوسابق هیات علمی دانشگاه نظامی صنعتی مالک اشتر وابسته به وزارت دفاع و متخصص رادیو ایزوتوپ با کاربرددوگانه نظامی- پزشکی است که در سفر حج عمره در خرداد 1388 ناپدید می شود و بلافاصله دولت ایران مدعی میشود که وی توسط آمریکا - اسرائیل با مشارکت استخبارات عربستان سعودی ربوده شده است . رسانه های غربی نیز اعلام مدیارند که شهرام امیری همراه با "لپ تاپ شخصی اش" که دارای اطلاعات ذی قیمتی در حوزه هسته ای ایران هست به غرب پناهنده شده و هم اکنون در حال همکاری با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی می باشد

اولین بار در فروردین 1389 در شبکه تلویزیونی ای بی سی آمریکا اعلام شد که شهرام امیری به عنوان کارشناس انرژی اتمی ایران به آمریکا پناهنده شده است و در آمریکا می باشد

علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد نه کسی را به نام شهرام امیری می شناسد و نه اینچنین فردی در سازمان متبوعش مشغول بکار بوده است . حسن قشقاوی سخنگوی وقت امورخارجه ایران نیز با رد و انکار ارتباط شهرام امیری با فعهالیتهای هسته ای مدعی شد که او یک بازرگان ایرانی است که در اثنای سفر حج گم شده است . اما از علیرغم همه این تکذیبها وزارتخارجه با احضار سفیر و کاردار سفارت سوئیس در تهران - حافظ منافع دولت آمریکا در ایران- خواهان استرداد بیقید و شرط این جوان ربوده شده به ایران شد

در هفده خرداد 1389 فیلم عجیبی درروی یوتیوب قرار گرفت که به طزط کاملا کودکانه ای تهیه شده بود و در آن شهرام امیری مدعی بود که توسط استخبارات عربستان و جاسوسان آمریکایی ریوده شده و در یک نقطه نامعلوم آمریکا زندانی است. این فیلم یوتیوب در تلویزیون دولتی ایران در بخش خبری ویژه خود به یکباره پخش شد

یک هفته بعد فیلم کوتاه دیگری از شهرام امیری روی یوتیوب قرار گرفت که به طور عادی تهیه شده بود و درآن شهرام امیری با خونسردی توضیح میداد که " در اینجا آزادم و به همه اطمینان می دهم که در امان هستم " و مشغول تحصیل و زندگی می باشد .. او گفته های قبلی خود را یکجا تکذیب میکند نماید و درخواست می کند که :"از ارائه تصویر غلطی از او خودداری نمایند ."؛

موضوع با وجود این دو ویدیوی متناقض که البته هر دو هم واقعی و غیر قابل ساختگی به نظر می رسیدند پیچیده می گردد ، همگان در حال حل این معادله مجهول بودند تا اینکه سومین ویدیوی شهرام امری نیز از راه رسید و در شبکه یوتیوب منتشر شد

امیری در فیلم سوم یوتیوب خود به تاریخ دوم تیرماه 1389 میگوید که حالش خوب است و به زودی به ایران بازخواهد گشت . چند روز بعد نیز ویدئوی چهارمی از شهرام امیری برروی یوتیوب میرود که در آن او اظهارات ویدیو دوم خود را تکذیب می کند و چندین بار تاکید می کند که اگر به ایران بازنگردد جانش در خطر خواهد بود و مسئولیتش با دولت آمریکا می باشد. او مدعی میشود که در حال حاضر از دست ماموران اطلاعاتی آمریکا گریخته و درنقطه ایدر ایالت ویرجینیای آمریکا مخفی شده زیرا در سرتاسر آمریکا تحت تعقیب است و هر لحظه امکان دستگیری اش می رود. او در این ویدئو میگوید مصمم است به ایران بازگردد

دیگر فیلمی از شهرام امیری روی یوتیوب نمیرود، اما چند روز بعد دولت ایران اعلام میکند شهرام امیری در دفتر حفاظت از منافع ایران وابسته به سفارت پاکستان در واشنگتن رفته و پناهنده شده، وتقاضای بازگشت سریع و بیقید و شرط به ایران را کرده است. این خبر در اسلام آباد مورد تایید سخنگوی وزارت خارجه پاکستان قرار گرفت و اعلام شد که در ساعت شش و نیم عصر به وقت آمریکا "یک نفر" شهرام امیری را به سفارت پاکستان در واشنگتن برده است . از جانب دیگر، رحمانی مسئول دفتر حفاظت از منافع ایران در واشنگتن نیز این خبر را در گفتگو با شبکه خبر ایران تائید و ضمن اظهار این مطلب که وی بزودی به ایران برگردانده خواهد شد اظهار داشت که درپی افشاگری های شهرام امیری و دولت ایران پیرامون آدمربایی و اقدامات تروریستی آمریکا "یک نفر" از طرف دولت آمریکا ، وی را تحویل این دفتر داده است. فیلیپ کراولی نیز تقاضای شهرام امیری برای بازگشت به ایران را تایید و آن را به هنوان اتخاذ یک راه حل احمقانه توصیف کرد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا نیز به نوبه خود اعلام کرد : " شهرام امیری آزادانه و به اختیار خود به آمریکا آمده است و با میل خود نیز می تواند به ایران بازگردد. " بالاخره روز بیست و سوم تیرماه هشتادونه شهرام امیری از واشنگتن به دوحه پرواز کرد و روز پنج شنبه بیست و چهار تیرماه وی وارد تهران گردید، و مورد استقبال حسن قشقاوی در کنار اعضای خانواده اش قرار کرفت که با صدا و سیما صحبت کرده و از بازگرداندن شهرام امیری ابراز شادمانی و از مسئولین نظام تشکر میکردند . بدنبال این امر واشنگتن پست و سایر رسانه های آمریکایی از قول برخی منابع خبری اعلام داشتند که شهرام امیری مدتها پیش از خروج از ایران با سازمان اطلاعاتی سیا همکاری داشته است . امیری در فرودگاه امام خمینی در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام نمود که : "به من گفتند در یک مصاحبه ۱۰ دقیقه‌ای با شبکه سی ان ان بگویم که پناهنده شده و به خواست خودم به آمریکا آمده‌ام و حاضر بودند ۱۰ میلیون دلار به من بدهند و تا آخرین لحظه که می‌خواستم خاک آمریکا را ترک کنم، یک تلفن به من داده بودند که اگر از رفتن به ایران صرف‌نظر کنید تا ۵۰ میلیون دلار می‌دهیم و نیازی به مصاحبه هم ندارید و هر کشور اروپایی که بخواهید شما و خانواده‌تان را به آنجا منتقل می‌کنیم و در آنجا شما را تحت حمایت مالی و سازمانی قرار می‌دهیم و مشکلی پیش نمی‌آید.دولت آمریکا تا هیچ زمانی قبل از آنکه از خاک آمریکا خارج شوم، هیچ اظهار نظر رسمی درباره حضور من در خاک خودش نکرد". یک روز پس از ورود شهرام امیری به تهران وزیر امورخارجه اجمدی نژاد، منوچهر متکی گفت باید برای ایران محرز شود که گفته های شهرام امیری در رابطه با ربوده شدنش صحت دارد یا خیر. این نخستین بار بود که نظام جمهوری اسلامی با لحنی تردیدآمیز درباره قضیه ربوده شدن شهرام امیری صحبت کرد

به این ترتیب در این باره سه احتمال مطرح میشود

اول – این که شهرام امیری ربوده شده باشد. این امر با ادعای مقامات رسمی ایران از ابتدای مفقود شدن شهرام امیری تا روز مراجعت او به ایران همخوانی کامل دارد. اما از ابتدا مورد انکار عربستان و آمریکا بوده است

دوم- این که شهرام امیری به آمریکا فرستاده شده باشد. این احتمال با مطالب منتشر شده در نیویورک تایمز و واشنگتن پست انطباق دارد. این خبرگزاریها و نشریات گزارش دادند که شهرام امیری از مدتها قبل به سیا اطلاعات میداده است. به این ترتیب اصولا درباره نفس اطلاعاتی که او به سیا منتقل میکرده و در پی عادیسازی و جلب اعتماد دستگاه اطلاعاتی آمریکا درمورد فعالیتهای اتمی ایران، توسط دستگاه های اطلاعاتی ایران به امریکا فرستاده شده است. در صورت صحت این احتمال، مشخص میشود که چرا شانزده مرکز اطلاعاتی آمریکا به مدت حداقل هفت سال فریب خورده و گزارش میکردند که جمهوری اسلامی سالهاست فعالیتهای نظامی خودرا در چهارچوب اتمی متوقف کرده است

سوم- این که شهرم امیری نه ربوده و نه نفوذ داده شده باشد. بلکه خودش به میل خودش به آمریکا رفته و ازآنها تقاضای پناهندگی و همکاری در ازای دوشرط کرده بود. یکی دریافت مبالغ میلیونی دلار، که با پنج میلیون آن موافقت شده بوده. دوم انتقال همسروفرزند او به آمریکا

براساس قرائنی که در اختیار کجکول قرار گرفته، شهرام امیری عامل اطلاعاتی نفوذی نظام جمهوری اسلامی به آمریکا بوده است. اطلاعات مزبور را به نقل از وبلاگ امیرفرشاد ابراهیمی در اختیار خوانندگان عزیز قرار میدهیم

امیرفرشادابراهیمی با ارائه شواهدی نشان میدهد که زمانی که در سفربانکوک در تایلند بوده ماموران آمریکایی با او درباره شهرام امیری گفتگو میکنند. قبل ازآن نیز در سفر لندن درباره این شخص با علیرضا نوری زاده صحبت کرده بوده است

ضمیمه ها

یک – معرفی نامه شهرام امیری از سایتها

دوم – نقش امیرفرشادابراهیمی –بگفته خودش- درماجرای شهرام امیری

سوم – اطلاعات تکمیلی از شهرام امیری از سایتها

یک – معرفی نامه شهرام امیری از سایتها

شهرام امیری کیست؟
شهرام
- امیری متولد ۱۷/۰۸/۱۳۵۶ (۸ نوامبر ۱۹۷۷) از شهر کرمانشاه
نام پدر:
- عسکر امیری ساکن شهر کرمانشاه در غرب ایران است
همسر شهرام : معلم و
- در دبیرستانی در قیام شهر در نزدیکی پاکدشت تهران تدریس میکند.
آدرس
- منزل شهرام امیری: تهران, حکیمه, شهرک امام خمینی وابسته به هوا وفضا است.
شهرام
- امیری ابتدا لیسانس فیزیک و سپس فوق لیسانس فیزیک حالت جامد از دانشگاه علم در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱ میلادی) گرفت
سوابق شهرام امیری در وزارت دفاع و فعالیت های هسته ای
شهرام امیری قبل از سال
۲۰۰۱ به استخدام وزارت- - دفاع رژیم در آمده است.
شهرام امیری در سایت شیان که مرکز تحقیقات
- - برای ساخت سلاح اتمی بود (بعداز افشا، رژیم ناچار به انهدام آن شد) با یکی از متخصصین این سایت بنام دکتر پرویز کتانی کار میکرده است. پرویز کتانی یکی از مدیران در تیم محسن فخری زاده در این سایت در ساخت سلاح هسته ای بود. پرویز کتانی در عین حال استاد دانشگاه علم و صنعت بوده و در رابطه با سایت شیان روی “آشکار سازی“ کار میکرد و شهرام امیری بهمراه فرد دیگری بنام حسین زیلویی زیر نظر کتانی روی لایحه های نازک نجقیقات میکردند.
پرویز
- - کتانی شهرام امیری را برای گذراندن دوره کارشناسی ارشد در فیزیک جامد به دانشگاه علم صنعت فرستاد و خودش استاد مشاورش شد و از استاد راهنمایش “رسول اژئیان“ خواست که پایان نامه شهرام امیری در موضوع “گایگر- مولر “ باشد که در وزارت دفاع به آن نیاز دارند. شهرام امیری پایان نامه اش را در سال ۲۰۰۴ در این زمینه از دانشگاه علم و صنعت گرفته است.(آزمایش گایگر – مولر سیستم آشکار ساز است که میزان وجود تشعشع رادیو اکتیو در یک محیط را مشخص میکند)
پس از تخریب سایت شیان (بعلت افشای محل آن در سال
۲۰۰۳- ) بمدت حدود یکسال وزارت دفاع اقدام به ایجاد یک مرکز بنام «انستیتو فیزیک کاربردی» در دانشگاه علم و صنعت نمود که شهرام امیری نیز با این بخش ارتباط داشته است.
بعد از انتقال تجهیزات سایت شیان به سایت مژده,
- شهرام امیری در سایت مژده که مرکز فرماندهی ساخت سلاح اتمی است, مشغول بکار شد و تا متواری شدنش در این سایت بود. لذا در جریان فعالیتهای این ارگان برای ساخت سلاح اتمی بوده است.
سایت مژده بعد از سال
۲۰۰۸ در بخش- تهران دانشگاه مالک اشتر که درمجاورت آن واقع شده ادغام شده و بنام پردیس تهران دانشگاه مالک اشتر نامیده میشود. رئیس این مرکز محسن فخری زاده مهابادی است. اسم وی بعنوان یکی از دانشمندان اتمی نظامی رژیم در لیست تحریم قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت قرار دارد.
شهرام امیری علاوه بر کار
- در سایت مژده در سایت فردوی قم هم کار میکرده است, این موضوع نشان میدهد که سایت فردوی قم در ارتباط با وزارت دفاع و سایت مژده قرار داشته است

دوم – نقش امیرفرشادابراهیمی –بگفته خودش- درماجرای شهرام امیری

www.goftaniha.org/2010/07/blog-post_17.html

پشت پرده ماجرای شهرام امیری تا آنجایی که من می دانم چیست ؟

شهرام امیری در تاریخ شنبه 16 خرداد 1388 مطابق با ششم ژوئن 2009 برای من ایمیلی فرستاد و در آن خواستار کمک شده بود وی در آن ایمیل اعلام کرده بود که اگر کسی به وی کمکی نکند مجددا مجبور به بازگشت به ایران خواهد شد .

در آنزمان من اتفاقا در لندن بودم در دیداری که با آقای علیرضا نوری زاده داشتم موضوع را به وی گفتم و ایمیل را دادم و گفتم این فرد تقاضای کمک دارد . در اینکه آقای نوری زاده با ایشان تماس گرفتند یا خیر نمی دانم .

آن روزها کوران اتفاقات ایران بود و من هم درگیر اتفاقات ایران بودم و از طرفی هم زیاد این ایمیل را جدی نگرفتم – می توانست کار هر کس دیگری هم باشد – تا اینکه دقیقا بیست روز بعدش و در 26 ژوئن ایشان مجددا ایمیل دیگری برای من فرستادند که اظهار داشتند در عربستان هستند و وضعیت مناسبی از نظر مالی و امنیتی ندارند و این بار به حق زهرا و علی (ع) من را قسم داده بودند تا موضوع را جدی بگیرم و کمکش نمایم ، ضمن اینکه یک آی دی اسکایپ هم برای من فرستاده بودند تا باهم حرف بزنیم . این ایمیل برخلاف میل قبلی به فارسی و با فونت عربی بود و البته آی پی های هر دو ایمیل نیز برای عربستان و شهر مدینه بود .

موضوع برای من باتوجه به اخباری که از وی در آنروزها جسته گریخته منتشر می شد جالب شد و باهم دو روز بعد در اسکایپ صحبت کردیم ، من پیشتر شهرام امیری را اصلا نمی شناختم و هیچ راهی هم برای اینکه اصلا برایم ثابت بشود این فرد آنسوی اسکایپ شهرام امیری است یا خیر وجود نداشت ، از وی چند روزی مهلت خواستم تا ببینم آیا کمیته نجات می تواند به وی کمک کند یا خیر .

موضوع را به اطلاع کمیته نجات رساندم ضمن اینکه اظهار کردم اگر این فرد همانی باشد که اظهار می دارد بی شک اطلاعاتش صد برابر با ارزش تر و مهم تر از اطلاعات و ارزش علیرضا عسگری است و تا همین جای کار هم که هنوز به ایران برنگشته است جانش بی شک در خطر خواهد بود .

چند روز بعد (سه شنبه 20 مرداد 1388 برابر با 11 آگوست 2009 ) از طرف یکی از رابطین کمیته نجات با من تماس گرفتند و اعلام کردند که به آقای امیری بگویم دیگر هیچ گونه ارتباط اینترنتی و تلفنی با هیچ کس نداشته باشند و فورا خود را ترجیحا به ریاض سفارت آمریکا و اگر نمی توانند به کنسولگری آمریکا در مدینه معرفی کنند .

همانروز من به ایشان ایمیل زدم و چند ساعت بعدش هم در اسکایپ با وی صحبت کردم که قرار شد فردا ایشان به دفتر کنسولگری در مدینه بروند ، بشدت نگران بود و از من مدام می پرسید که در سفارت باید با چه کسی حرف بزند ؟ که من ایشان را همانطور که در پشت خط اسکایپ داشتم نگه داشتم و مجددا با رابطمان حرف زدم و نام فرد مورد نظر در مدینه را به وی دادم و ایشان هم خوشحال اعلام کردند فردا ساعت 10 صبح آنجا هستند .

دیگر من هیچ خبری از وی نداشتم و ایشان هم هیچ تماسی با من نگرفتند و من لزومی هم نمی دیدیم که پیگیری نمایم که چه شد و کجاست چون یک هفته بعد از آن تماس آخری با خبر شدم که همه چیز بخوبی پیش رفته و وی به یک کشور امن منتقل شده است .

حدود هفت ماه از این مدت گذشت و در ژانویه سال 2010 یکی از اعضای کمیته نجات در آمریکا با من تماس گرفتند و گفتند فردی درباره ایشان که در مکاتبات از آن به عنوان " شاهد اس اچ یا Witness SH " نام می بردند می خواهد با من دیداری داشته باشد ، آنزمان من در تایلند بودم و چند روز بعد در سفارت آمریکا در بانکوک دیداری داشتیم با فردی که خود را مامور امنیتی می خواند وی از من سئوال کرد که چقدر شهرام امیری را می شناسم ؟ که گفتم هیچ من هم مثل همه از طریق رسانه های جمعی با وی آشنا شدم ، از من علت مصاحبه ام درباره شهرام امیری را با تلویزیون زد دی اف آلمان پرسید که گفتم در آنجا هم کلیات را گفته ام و هیچ شناخت شخصی دیگری درباره وی ندارم ، فرد مذکور سئوال کرد آیا کسی را در دانشگاه مالک اشتر می شناسم که امین باشد و یا در گروه نظامی ... وابسته به سپاه ؟ که گفتم نه متاسفانه و ارتباط هم می تواند خطرناک باشد مخصوصا از جانب من .

در پایان دیدارمان وقتی علت را پرسیدم آن فرد گفت متاسفانه اظهارات ایشان بشدت متناقض هست و دستگاه دروغ سنج هم بسیاری از اظهارات وی را مردود دانسته و از من خواست اگر کسی را می شناسم در ایران درباره وی تحقیق کند .

گذشت و گذشت تا ماه پیش در واشنگتن در یکی از جلسات کاری کمیته نجات ، موضوع شهرام امیری مطرح شد و اینکه اصولا وی فرد بی ارزشی بوده و باید برای اینگونه امور تحقیق بیشتری شود !

خلاصه معلوم شد که آقای امیری بر خلاف آنچه که در ابتدا اظهار داشته نه تنها هیچگونه اطلاعات ارزشمندی در حوزه هسته ای و انرژی اتمی نداشته بلکه بیشتر بدنبال کسب شهرت و پناهندگی و پول بوده است ، مقامات آمریکایی نیز باتوجه به حواشی و اتفاقات رخ داده پیرامون وی در بعد از آنکه پی می برند اطلاعات وی در حد متوسط هست و البته جانش باتوجه به اتفاقات بوجود آمده می تواند در بازگشت به ایران در خطر باشد با اقامت وی در آمریکا مخالفت نمی کنند و حتی به وی اطمینان می دهند می تواند در یک دانشگاه و با بورس مناسب به تحصیل ادامه دهد و طبق قوانین موجود تحکیم خانواده امکان آوردن خانواده اش را به آمریکا هم داشته باشد .

شهرام امیری البته به اینها اکتفا نمی کند و خواهان امتیازات بیشتری می شود که با مخالفت آمریکائیها مواجه می شود ، در بعد از این شکست معامله آمریکا – امیری بوده که وی بازی جدیدی را آغاز می کند و اقدام به انتشار ویدیوی اول نموده و برای یکی از عوامل امنیتی در وزارت دفاع ایران ارسال می نماید .

در بعد از انتشار ویدیو اول در تلویزیون ایران ، شهرام امیری که آنزمان در ایالت کنتکت بوده است از سوی اف بی آی بازداشت می شود و به خانه ای در شهر نئو هاون منتقل می شود که تحت نظر بوده است ضمن اینکه از وی ویدیوی دوم اخذ می شود و وی در آن ویدیو "واقعیات " را عنوان می کند و به نیروهای امنیتی هم قول می دهد که دیگر از این اشتباهات نکند .

امیری یک هفته در خانه تحت نظر اقامت داشته که با استفاده از سهل انگاری پلیس محلی در حفاظت از وی از آن خانه متواری می شود و به نقطه نامعلومی می رود که احتمالا در همان زمان با عوامل دولتی ایران ارتباط برقرار می کند و فیلمهای دیگر را نیز در همان محل انتشار می دهد که پس از آن نیز مجددا توسط اف بی آی بازداشت و در روز بیست دوم تیرماه تحویل سفارت پاکستان می گردد .

بله ، شهرام امیری مردی که زیاد نمی دانست ! نه اولین هست نه آخرین ، او نمونه هزاران فرد فرصت طلب و جویای نام و نان است که همه آمال و آرزوهایشان را در زندگی درغرب یا حادثه و ماجرا می دانند ، امیری جوانی که در هرج و مرج و نبود شایسته سالاری در سیستم ایران در جوانی به همه چیز دست یافت اما زیاده خواهی اش مانع از عاقبت خوشی برای وی شد ، او گمان میکرد که در خارج از کشور هم می تواند با چرب زبانی و تملق و زیاده گویی و دروغ به همه چیز برسد و از فقدان اطلاعات کافی آمریکائیها از شرایط موجود در ایران نیز مطلع بود و همین امر به او کمک کرد که دستگاههای امنیتی آمریکا را تاحدودی فریب دهد .

حالا او در شرایط تیره و تاری بسر می برد نه دیگر هرگز کشوری اورا پذیرا خواهد شد و نه در داخل دیگر اطمینانی به او هست و مطمئنا با فروکش کردن استفاده های تبلیغاتی جمهوری اسلامی از وی اگر جایش در اوین نباشد وضعیت بهتری از اوین هم نخواهد داشت .

آنچه که مرا مجاب کرد تا این موارد را بازگو کنم دروغپردازی او در روزها و ماههای اخیر است ، او از اعتماد همه سوءاستفاده نمود و این کار وی می تواند خراب کردن پلی باشد که می تواند جان بسیاری را که واقعا جانشان در خطر است به خطر بیندازد ، گرچه شاید انتشار میلهای وی با توجه به اینکه وی اکنون در ایران هست کار درستی نباشد و جانش را به واقع در خطر بیندازد اما این امری هست که برای سیستم اطلاعاتی ایران دیر یا زود مشخص خواهد شد و بی شک نیروهای امنیتی ایران هم می دانند که اصلا آدم ربایی و ربایشی در کار نبوده است اما صلاحشان فعلا در این هست که در این جنگ تبلیغاتی فرض را بر دزدیدن امیری از عربستان بگذارند و از این رهگذر استفاده شان را ببرند ، انتشار این میلها و اطلاعات تلاشی است برای نشان دادن دروغپردازی های یک عنصر سودجو و فرصت طلب و زیاده خواه بنام شهرام امیری و دستگاه اطلاعاتی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران

سوم – اطلاعات تکمیلی

شهرام امیری از دانشمندان اتمی رژیم متولد سال ۱۳۵۶ از کرمانشاه روز ۱۰ خرداد ۸۸ وارد فرودگاه جده در عربستان شد, از ساعت ۱۱ روز ۱۳ خرداد که از هتلش خارج شد ناپدید گردید. در شهریور ۸۸ با مطرح شدن سایت قم , جریان شهرام امیری به مطبوعات کشیده شده و منوچهر متکی مدعی شد که آمریکا او را ربوده است.
در آبان
۸۸ اکیپ بازرسان آژانس انرژی اتمی که برای بازرسی از سایت فردو (قم) عازم ایران بودند, در فرانکفورت با شهرام امیری ملاقات کردند تا آخرین اطلاعات این سایت را از وی بگیرند. (پس وی در آن تاریخ در آلمان بوده است)
در
۱۰ فروردین ۸۹ تلویزیون ان بی سی آمریکا خبر داد که شهرام امیری, در استخدام سیاست و در آمریکا سکونت دارد.
العربیه در
۱۲ فروردین به نقل از جولیان بروگرو مقاله نویس روزنامه گاردین چاپ لندن خبر داد که “شهرام امیری با مسعود علی محمدی دیگردانشمند هسته ای رژیم که در ژانویه امسال در مقابل خانه اش در تهران ترور شد در ارتباط بود و سپاه پاسداران را مسئول تصفیه وی قلمداد کرد.... ناپدید شدن امیری بخشی از عملیات طولانی و برنامه ریزی شده سیا برای جدا کردن وی (از رژیم) بود. یکی از عوامل سازمان سیا طی تماس با امیری به او پیشنهاد می کند به امریکا پناهنده شود."
وزارت اطلاعات پروسه بازگشت به ایران
وزارت اطلاعات بعداز ناپدید شدن شهرام امیری در عربستان، فردی بنام احمدی را که خود را از مسئولین حراست وزارت دفاع معرفی میکرد، در ارتباط با همسر امیری برای پیگیری وضعیت او قرار میدهد و به همسرش اطمینان میدهد که وزارت دفاع و وزارت خارجه بدنبال پیدا کردن او هستند

۷ تیر ۸۹ شبکه خبر ای. بی. سی خبر داد که در اوائل سال ۲۰۱۰ یکبار شهرام امیری با خانواده اش در ایران تماس میگیرد, هنگامی که برای بار دوم قصد تماس با پسر و همسرش را داشته ماموران وزارت اطلاعات ایران تلفن را برداشته و او را تهدید میکنند که تا به خواسته آنها در مورد اعلام ربوده شدنش توسط آمریکا تن دهد و اگر شهرام امیری با انتشار ویدئوئی از طریق اینترنت, نگوید که از سوی آمریکا ربوده شده “پسرش را آزار خواهند داد“
بدنبال این تهدیدات در
۱۷/۰۳/۸۹ یک- ویدئو روی اینترنت از شهرام امیری منتشر میشود که شهرام امیری میگوید که توسط تیم‌های اطلاعاتی سیای آمریکا و استخبارات عربستان او را ربوده اند. چند ساعت پس از این ویدئو ویدئوی دومی در اینترنت منتشر شد که در آن «شهرام امیری» می‌گوید صرفاً برای تحصیل در زمینه فیزیک بهداشت به آمریکا رفته است و تجربه تحقیقات تسلیحاتی ندارد. (برخلاف ویدئو قبلی)
مجددا در
۲۴ خرداد ۸۹ ویدئوی سومی از شهرام امیری روی سایت ها میرود که در آن می‌گوید که از دست مأموران اطلاعاتی آمریکا فرار کرده است.
ویدئوی چهارم در
۲ تیر ۸۹ منتشر شد که در آن شهرام امیری به خانواده‌اش اطلاع می‌دهد که حالش خوب است و «تا چند روز آینده» به ایران باز خواهد گشت.
بدنبال انتشار این ویدئوها در
۲۲ تیر ماه ۸۹ رژیم اعلام کرد شهرام امیری با مراجعه به دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن، بازگشت سریع به تهران را خواستار شد. بدنبال آن در ۲۲ تیر ۸۹ هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا گفت: «شهرام امیری آزادانه به آمریکا آمد وآزادانه می‌تواند از آمریکا برود» ..... کلینتون همچنین خواستار آزادی سه کوهنورد آمریکایی بازداشت شده در ایران شد و شهرام امیری در ۲۴ تیر ۸۹ وارد تهران شد و مدعی شد که آمریکا او را ربوده بوده و گفته آمریکا بمن پیشنهاد کرد که اگر از رفتن به ایران صرف‌نظر کنید تا ۵۰ میلیون دلار می‌دهیم و نیازی به مصاحبه هم ندارید ...
روزنامه واشنگتن پست امروز (
۲۴ تیر ۸۹) به نقل از مقامات آمریکایی اعلام کرد که بازگشت امیری به ایران به دلیل نگرانی از وضعیت خانواده اش درایران بوده ‌است و خبر از پرداخت ۵ میلیون دلار پول از طرف سازمان سیا به شهرام امیری در چارچوب یک برنامه مخفیانه بنام «فرار مغزها» داد و افزود که به دلیل تحریم‌ها علیه ایران، امیری امکان دسترسی به این پول را نخواهد داشت. در ادامه این مطلب آمده یک مقام امریکایی گفت: «او فقط میخواست خانواده اش را ببیند و متاسفانه یک روش ابلهانه را برای دیدن خانواده اش انتخاب کرد»
همکاری شهرام امیری با سیا
ساندی تلگراف به نقل از وبسایت "اینتلیجنس آنلاین" در
۲۳ آذر ۸۸ نوشت: "این سازمان (سیا) سال گذشته پس از سفر امیری به فرانکفورت در ارتباط با کارهای تحقیقاتی اش با او تماس گرفت. یک بازرگان آلمانی نقش واسطه را بازی کرد. تماس نهایی در وین برقرار شد زمانی که امیری برای کمک به نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی به اتریش سفر کرد. لختی پس از آن، این دانشمند به زیارت مکه رفت و از آن زمان تاکنون دیده نشده است."

بر اساس فاکتها و پروسه فوق, سازمانهای اطلاعاتی آمریکا روی شهرام امیری کار کرده و توانسته بودند او را خریده و با یک طرح از مکه به آمریکا ببرند. رفتن شهرام امیری همانطور که مقامات آمریکایی اعلام کردند داوطلبانه بوده و شهرام امیری اطلاعات خودش را به مقامات آمریکایی داده است.
اما بعدا وزارت اطلاعات توانسته روی وابستگی او به زن و بچه اش کار کرده و تهدیدش کند و به این ترتیب او را پشیمان کند و شهرام امیری بنا به تصمیم خودش به ایران برگشته است.. فضای مصاحبه مصنوعی که شهرام امیری در فرودگاه هنگام بازگشت به ایران داشت هم موید این موضوع است که وی مانند افراد پشیمان مصاحبه کرده است.