Wednesday 14 May 2008

شکاف در درون طرفداران ملاجوادمحرابی

یک اتفاق متفاوت
.-
به دنبال افشاگریهای مستند کجکول در مورد مشایخ ستمگر گردان هادیون و دنباله روهای ملاجواد محرابی بسیاری از دست اندرکاران وبلاگ "سالوس" که از اشخاص ساده ولی فریب خورده بروجرد بودند در ساختمان وبلاگ سالوس تغییراتی داده و به افشاگری علیه ملاجوادمحرابی و وبلاگ بی آبروی او به نام خرقه پاره پاره دست زدند
www.saloos.blogfa.com

وقتی به یکی از وبلاگهای متعلق به گردان هادیون به این آدرس بروید
http://boroujerd-121.blogfa.com/
و در قسمت پیوندها در سمت چپ صفحه برروی پیوند شماره هجده با مشخصات "سالوس صوفیان" کلیک کنید، مشاهده میکنید که وبلاگ سالوس صوفیان بکلی تعطیل و تمام آرشیو آن پاک شده و بجای آن وبلاگ جدیدی درست شده با همان اسم سالوس که نامه افشاگرانه بر علیه ملاجواد محرابی خطاب به سردار رحیم صفوی را منتشر کرده است
پیوندها صوفيان سالوس.
.
این شکاف درونی را به جستجوگران حقیقت و دشمنان فریبکاری میتوان تبریک گفت و به ملاجوادمحرابی و همپالکی های او لعنت جلیّ فرستاد

این شیخ عبدالرحیم بیرالوند ملایی است از مشایخ گردان هادیون. دست راست ملاجوادمحرابی که مثل او دست راست وچپش را از هم تشخیص نمیدهد. اسم مستعاری که برای خودش انتخاب کرده خنده دار است "ساده زیست". به هرحال در مقاله هایی که به تازگی نوشتن آنها را شروع کرده به هردوجریان اصولگرا و اصلاح طلب حمله ور شده است. مقامات امنیتی و مسئولان کشوری و انتظامی بیشتر از قبل متوجه میشوند که دلیل دشمنی این شیخ عبدالرحیم بیرالوند و جمیع مشایخ گردان هادیون و خود ملاجواد محرابی با درویشها یک امر پایه دار نبود. دلیلش آن بود که اینها با همه چیزو با همه کس مخالفند. اعم از درویش و اصولگرا و اصلاح طلب. فقط خودشان را قبول دارند و اگر دستشان برسد خانه همه را خراب میکنند. زورشان تابحال فقط به درویشها رسیده. فردا ممکن است حسینیه ها و مساجد دیگران راهم خراب کنند.
در زیر آخرین نوشته شیخ عبدالرحیم بیرالوند از مشایخ گردان هادیون را بخوانید و برجمیع مشایخ ستمگری لعنت جلیّ نثار کنید

هدف از نوشته خود را با سخنی از پیر خمین (ره) آغاز می کنم « درست آنچه امروز برای ما روشن و واضح است برای نسل های آینده مبهم می باشد و تاریخ روشنگر نسل های آینده است و امروز قلم های مسموم در صدد تحریف و اقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلم ها را بشکنند»
[1][1]
آسیب شناسی دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی
http://boroujerde1404.blogfa.com/post-6.aspx
اصلاح طلبی و اصول گرایی واژگانی اند که در پی تغییر و تحولات چند سال اخیر در ابیات سیاسی کشومان رایج شدند. اصلاحات در حالی به عنوان پرچم و علامت یک جمع خاص مطرح شد که این جمع هرگز به تعریف آن اقدام نکرد. غفلت از این امر - که از جانب بسیاری از شخصیت های اصلاح طلب « تغافل» بود- سبب شد تا اندک اندک، اصلاح طلبی جز یک معنا نیابد و آن مخالفت با جریان مقابل بود و همین امر نیز سر درگمی را در خمیه اصلاح طلبان بدنبال داشت و در نهایت آن را به بیراهه کشاند.
اما واژه اصولگرایی پس از دومین انتخابات شوراها و در پی بدست گرفتن سکان اداره پایتخت ، اندک اندک در دهن ها نقش بست. انتخابات هفتم مجلس شورای اسلامی نیز این تازه وارد را بیشتر با ذائقه مردم مانوس کرد. با این همه اصولگرایان هنوز، درون جبهه خود مجموعه ای از نیروهای متفاوت را جا داده اند که هر چند در اعتقاد به چهار اصل اسلام، انقلاب، امام و رهبری مشترکند، اما در نگاه به شیوه حکمرانی و در نوع خدمت رسانی به مردم متفاوتند. به نظر می رسد یک آسیب بزرگ در آستانه تولد چنین مفهومی، جبهه اصولگرایان را تهدید می کند و آن، شناخته شدن اصولا گرایی به مخالفت با جریانی که با نام اصلاح طلبی شناخته شده بود و شاید برای درمان همین آسیب بزرگ بود که رهبر معظم انقلابی در سفر به کرمان با نفی تقابل اصول گرایی و اصلاح طلبی به ترکیب این دو تاکید کردند، یعنی « اصول گرایی اصلاح طلبانه» مفهومی که ما نیز با طرح شعار « مدیریت کم خرج و پرکار» به دنبال تحقق آنیم. استراتژی « کم خرجی و پرکاری» دو ویژگی اساسی مدیران اصولگراست که ما به دنبال تبیین این دو مفهوم در نوشته های بعدی هستیم، ریشه این تز مدیریتی برگرفته از اسلام ناب محمدی یعنی قرآن و سنت و خصوصاً سیره عملی ائمه معصوم علیهم السلام می باشد، در روایتی از کتاب شریف اصول کافی، جلد2 صفحه 273) از معلی بن خنیس یکی از یاران امام صا دق نقل می کند که روزی به امام عرض کردم نعمت هایی را که بنی العباس دارند به یاد آوردم و با خود گفتم اگر این نعمت ها برای شما بود، ما هم با شما در عیش و خوشی بودیم. امام صادق(علیه السلام) در جوابم فرمود هیهات ای معلای اگر چنین بود ( و ما حکم فرما بودیم) برای ما جز برنامه ریزی شبانه و تلاش روزانه و پوشاک زبر و درشت و خوراک سخت و بی خورش چیزی نبود.
ادامه دارد.....


عبدالرحیم بیرانوند
امام جماعت مسجد النبی (ص)
+ نوشته شده توسط ساده زیست در چهارشنبه بیست و هشتم آذر 1386 و ساعت 22:55

No comments: