Monday 30 June 2008

عریضه طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی به حضرت آیت الله العظماناصر مکارم شیرازی



تقاضای توجه در تسریع آزادی دراویش زندانی شده در قم
.

حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم الشیرازی حفظّه الله تعالی
.
بنا به تحقیق علاقمندان بیغرض و نمایندگان صادق القول و پاک نیت که منتخبان مردم در مجلس شورای اسلامی هستند، و براساس گزارشی در سایت رجا نیوز انتشار یافته
www.rajanews.com/News/?31156
متاسفانه مردم ایران از دستگاه قضائی – بنا به دلائل مختلفه – رضایت کافی ندارند و احساس میکنند که احیاناً به دلیل نفوذ اشخاصی فاقد صلاحیت لازم در دستگاه قضائی؛ جای ظالم و مظلوم عوض میشود و حقوق بسیاری از هموطنان و مسلمانان پایمال میگردد
این امری است که از فرمایشات صریح مقام عالی رهبری حضرت آیت الله خامنه ای متع الله المسلمین بطول افاضاته نیز استنباط میگردد – رجوع به مقدمه گزارش رجا نیوز- در بخش ضمیمه این عریضه؛

الحال از آنجا که مردم قوه قضائیه را در شرایط کنونی ملاذ و ملجاء مطمئنی برای خود نمیشناسند و خبط و خطای برخی قضات ناصالح بر رنج و اندوه انان اضافه میکند؛
و نیز از آنجا که وضعیت کنونی دستگاه قضائی خاصه در شهر مقدس قم ، وضعیتی نیست که مردم دنیا – بخصوص خرده گیران و نکته سنجان عالم ؛ که در صدد خرده جوئی از وضع عدالت و قضا در آئین مقدس اسلام و مذهب برحق تشیع اثناعشری هستند- نسبت به آن بی تفاوت باشند، و این امر میتواند خدای ناخواسته ضربه مهیبی بر اعتبار نظام مقدس اسلامی وارد آورد؛
نتیجتاً در چنین شرایطی عجیب و خطیری، مسلمانان و مومنان چاره ای ندارند جز آن که برحَسَب اقتضای عقل و عرف، پس از التجا به درگاه خداوند، از مراجع عظمای تقلید استظهار واستمداد جویند. و امیدوار باشند که با دخالت آن مراجع بزرگوار حقوق پایمال شده آنان احیاء شود

ما طلاب حوزه علمیه قم – پیرو اسلام ناب محمدی- که از دعاگویان وجود شریف حضرتعالی و از مقلدان مراجع عظام قم هستیم خاشعانه از محضر مبارک حضرت عالی استدعای مومنانه داریم تا با التفات و توجه خاصه خویش ، در باب تسریع آزادی از زندان و احقاق حقوق پایمال شده اشخاصی که ذیلاً نامشان تقدیم حضور مبارکتان میشود، نظر مساعدی ابراز فرمائید. این امر مسلماً انعکاس بسیار مثبتی در قلوب مومنان و در چشم جهانیان خواهد داشت
اشخاص زیر به حکم دادگاه قم در ارتباط با وقایع بهمن ماه هزاروسیصدوهشتاد وچهار که به تخریب حسینیه برادران
مسلمان و شیعه اثناعشری قم – به جرم درویشی- منجر شد اخیراً بازداشت و زندانی شده اند
.
با عرض ارادت و اعتذار از تصدیع خاطر مبارک
طلاب حوزه علمیه قم – پیرو اسلام ناب محمدی
.

فهرست زندانیان
اميرعلي محمدي لباف, بشیر ریاحی, غلامعلی کریمی, صادق حیاتی, سیدعلی فاضلی مقدم, مرتضی شریفی دارانی, مرتضی حیدری فارسانی, عبدالرحیم علاف, علی معظمی گودرزی, ابوالحسن طاهريان, هاشم اجاقي, عليرضا سيف, علی کریمی, عنایت الله دانش پژوه, منصور مرعشی, محمد علی جان نثار
.
افکار عمومی دستگاه قضایی را ملجأ و پناه خود می‌داند؟؛
معیار آزمودن عملکرد دستگاه قضایی توسط رهبر انقلاب که در سخنان ایشان در جمع مسئولین قوه قضاییه مطرح شد، بی تردید تنها سنجش نهادی است که مردم آرامش خود را بایستی با پشتگرمی به آن بیابند و به تعبیر رهبری "غايت مطلوب براى قوه‏ى قضائيه در عرصه‏ عملى اين است كه وضع قوه‏ى قضائيه به آنجا برسد كه هر كسى در كشور، در جامعه‏ى اسلامى احساس كرد كه كسى ميخواهد به او ظلم كند يا كسى به او ظلمى كرده است، تعدى‏اى كرده است، دلخوش باشد به اينكه به قوه‏ى قضائيه مراجعه ميكنم و مشكل را برطرف ميكنم. اين احساس بايد در مردم به وجود بيايد. همه احساس كنند كه با مراجعه‏ى به قوه‏ى قضائيه به حق خودشان ميرسند. اين حالت بايد در جامعه‏ى اسلامى به وجود بيايد.اگر ما تدابيرى انديشيديم، زحمتى كشيديم، ليكن ديديم اين حالت ملجأ و پناه بودن در ذهنيت عمومى جامعه‏ى ما به وجود نيامد، بايد بدانيم يك جاى كار عيب دارد، آن را بايد بگرديم پيداكنيم، مشكل را برطرف كنيد."؛
به این ترتیب ایشان معیار ارزیابی را رضایتمندی مردم توصیف می کنند

اما آیا ذهنیت عمومی دستگاه قضایی را ملجاء و پناه خود می داند یا نه؟ این سؤالی است که جمعی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به عنوان آینه مطالبات مردمی در گفت و گو با رجانیوز به آن پاسخ داده اند.

موسی قربانی عضو هیات رئیسه ، و عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس میگویدقوه قضاییه باید طوری عمل کند که وقتی ظلمی صورت می گیرد، مظلوم به ظالم بگوید شکایتت را به قوه قضاییه می کنم و وقتی که این جمله را گفت لرزه بر بدن ظالم بیافتد.

دکتر مهدی کوچک زاده نماینده مردم تهران می گوید باید قوه قضاییه کاری کند که هر فرد بدسابقه ای نتواند با نفوذ در قوای مختلف کشور به مقدرات مردم دست پیدا کند.عدم تعریف صحیح مسئولیت ها در دستگاه قضایی منجر به این شده است که قوه قضاییه از انجام وظایفش در احقاق حقوق مردم به خوبی بر نیاید و نتواند رضایت مردم را جلب کند.

محمد تقی رهبر امام جمعه موقت اصفهان , ,ونماینده مردم این شهر ، و عضو کمیسیون قضایی مجلس با بیان اینکه ما که با مردم سر و کار داریم، عملکرد دستگاه قضایی را چندان رضایت بخش نمی بینیم، سیستم قضایی باید اصلاح شود، اطاله دادرسی، عدم انطباق منطقی بین جرائم و مجازات ها، روشن نبودن سازوکارها، نارسایی قوانین و برخی اعمال نفوذها را از جمله دلایل اصلی نارضایتی مردم ارزیابی می کند و می گوید: مبنا در قضاوت باید حق وعدالت باشد
ستار هدایتخواه عضوکمیسیون فرهنگی مجلس نارضایتی مردم از دستگاه قضایی را قابل مشاهده ذکر میکند و این امر را ناشی از حضور برخی قضات ناصالح و خلائهای قانونی میداند

Sunday 29 June 2008

ملا جواد محرابی، موش هزار چهره، در هراس از کجکول


لرزان و افسرده، در جزیره وحشت

.


.
وضعیت امروز این آخوندک نسناس ضدولایت فقیه یعنی ملاجوادمحرابی- موش ترسوی هزارچهره- ؛ با همه اسمهای بیمسمای رنگ وارنگ و جورواجور- مثل نیما سینا، فرمانده صابر قدسی؛ خواهر زهره کمالی، که برروی خود گذاشته, سرنوشت محمد خوارزمشاه را تداعی میکنند.این نامهای توخالی از همه جا مانده, در ورطه مردابی به گل فرومیروند و مدفون و مفقود میگردند. بسیاری از وبلاگهای زنجیره ای وابسته به آخوندک نسناس و هزار چهره ملاجواد محرابی - عنصر نفوذی ضدولایت فقیه- ، پس از وقوف بر مواضع ضدانقلابی او؛ او را تنها گذاشته و تغییر روش داده؛ یا تعطیل کرده اند
وبلاگهای هزاررنگ دیگری هم ، مثل خرقه و زیرخرقه و روی خرقه و توی خرقه و فرقه ... که قرار بود سنگر این آخوندک قلابی و مجعول باشند؛ امروز دچار فروپاشی شده و زیر ضربات مداوم و درهم شکننده رگبارهای شهاب – سه به ویرانه های متروک بدل شده اند. ملاجواد مفلوک نه فقط نتوانست از نمد ِتندروی- بلواگری ، کلاهی برای خودش بدوزد؛ بلکه دستارش هم طناب دارش شد !!رو "کمَ تَرَکوا" برخوان -؛

.

حمله مسلحانه موتور سواران نقاب دار به مسجد و حوزه علمیه ولیعصر

روزنامه جمهوری اسلامی- دوشنبه دهم تیرماه- ستون جهت اطلاع

ساعت 2 بامداد روز جمعه گذشته دو موتورسوار با عبور از مقابل مسجد جامع كنگاور اقدام به شليك كور به ديوارهاي مسجد كردند در اين تيراندازي حدود بيست گلوله به مسجد و حوزه علميه حضرت وليعصر اصابت کرد كه تعدادي از آنها به ديوارهاي حجرهء مسئول حوزه اصابت کرد. به گفته شاهدان، موتورسواران كه نقاب داشتند پس از تيراندازي با سلاح كلاشينكف به سرعت از محل دور شدند. در اين حادثه به كسي آسيب نرسيد. هنوز از هويت و انگيزه اين افراد و اينكه آيا فرد يا مجموعه خاصي مدنظر آنها بوده خبري دردست نيست و مسئولين ذي ربط درحال پيگيري ماجرا ميباشند

Friday 27 June 2008

چنگ وحشت بر حلقوم ملاجوادمحرابی و شرکاء ضد ولایت فقیه او

کانهم حمر مستنفره. فرت من قسوره

مانند کره خرهای وحشتزده،از برابر نره شیر شرزه , شتابان بهرسو گریزانند
.

.هرروز که میگذرد علامتهای ترس و وحشت آخوندک نسناس ملاجوادمحرابی و باند فاسد- مفسد و فرقه ضاله مضله "ضد ولایت فقیه" او بیشتر آشکار میشود
.

حالا دیگر ملاجواد محرابی با هزار رنگ و در هزار لباس و با جنسیتهای مذکر و مونث تلاش در استتار هیکل منحوس خود دارد. اما هیهات صدای مرتعشش, گواه عجز او است

اگرچه با صدای گرفته ای که گویی از ته چاه در می آید، گهگاه زوزه ای میکشد، اما ته صدایش به شدت میلرزد. چرا؟ چون میترسد

اگرچه با سرخاب صورت خود را گلگون میکند و اسم زهره خانم را روی خود میکذارد که کسی صورت زرد ِ آژان دیده او را رویت نکند، اما از نوشته هایش بوی تند عجز به مشام میرسد
ملاجوادمحرابی از خلال جمله های سستش، حقیقتی درست رابیان کرده. اما اشکالش در آن است که فقط نصف حقیقت را گفته . ما تمامی حقیقت را بیان میکنیم
حقیقت آن است که کجکول خطی را که از ابتدا آغاز کرد و تا به اینجا رساند، بدون ذره ای اعوجاج دنبال میکند. تمام صفحات آن باز و در برابر چشمان همه علاقمندان است. این خط ، خط افشاگری است

همان فرمایش ولی فقیه مسلمانان که روز پنجم تیرماه فرمودند. شناسایی عناصر فاسد و مفسد و معرفی آنها به چنگال عدالت
.

در اثر این افشاگریهای بی امان و پرده برداری از صورت بی سیرت منافقان و خائنان، براستی و بدون تردید ، مدتی است که صدای درهم شکسته شدن استخوانهای آخوندک نسناس ملاجوادمحرابی و باند مافیایی و فرقه ضاله و مضله و شبکه فاسد و مفسده " ضد ولایت فقیه" وابسته به او به هوا بلند شده است

کجکول طشت رسوایی این جماعت حقیر را از بالای پشت بام حوزه علمیه قم به زیر انداخته و آبرویی برای هیچ یک از آنها باقی نگذاشته. این نفس های آخرشان است که هوا را کثیف و مسموم میکند

تلاش برای شناسایی اصحاب کجکول

آخوندک نسناس ملاجوادمحرابی ضدولایت فقیه یک روز اصحاب کجکول را سعید گودرزی بروجردی نامگذاری کرد!!! و روز بعد مدعی شد که قشون عظیمی از جناحهای مختلف حوزه و سیاست و دانشگاه و نویسندگان و پژوهندگان ... در این وبلاگ با اصحاب کجکول همکاری دارند. یک روز وعده داد که میخواهد شماره تلفن و آدرس یک طلبه از راه برگشته ای را که مظنون به مسئولیت کجکول است منتشر کند!! و روز بعد دعوی کرد که تلفنها را کنترل کرده و سایتهای اینترنتی را چک امنیتی کرده و برایش معلوم شده که همکاران کجکول عبارتند از حجت الاسلام محسن کدیور و حجت الاسلام سیدابوالحسن نواب و حضرت آیت الله فاضل میبدی
و فصلنامه فلان و نشریه بهمان شامل روشنفکران مذهبی و حزب مشارکت ... حالا هم پای دکتر سروش را به وسط کشیده !! و... حالا پرونده قطوری در مورد اصحاب کجکول فراهم کرده تا به مقامات بدهد!! ؛

این قبیل اعمال نافرجام که نمونه ای از "رجماً للغیب" است, علائم اختلال مشاعر و اضمحلال شخصیت است. رنج بیماریهای روانی و ناهنجاریهای روحی گریبان آخوندک نسناس ملاجواد محرابی ضدولایت فقیه را در چنگال خود میفشارد و لیس علی المجنون حرج
اینها تیرهایی است که ناشیانه در تاریکی پرتاب میکند تا شاید یکی به هدف اصابت کند، اما از بدبختی, خودش گرفتار ترکش این تیرها شده و "ِنِو رز ِ جنگی" گرفته !!؛ هیهات، هیهات. بیچارهً! باشیر پنجه کردی و دیدی سزای خویش

.
چند هفته پیش به این تبهکاران توصیه کردیم زیاد به دنبال این نباشند که اسم و رسم اصحاب کجکول را شناسایی کنند. نوشتیم مهم نیست بدانید چه کسانی کجکول را میگردانند، مهم این است که در کجکولی که میگردانند چیست و چه چیزی در چنته دارند ، و به آنان هشدار دادیم که پا از گلیم خویش فراتر نگذارید، والاّ "فانذرتکم بصاعقه مثل صاعقه عاد و ثمود

به آنها گفتیم بدانید و آگاه باشید که آنچه در درون "کجکول" ما است، تیغ برنده ای است که سردی ِآهن ِ برّای ِ آن یاد آور پولاد ِ ذوالفقار ِ شیریزدان است. شکر خداوند که آنچه را که ما آن روز نوشتیم ، ملاجواد محرابی نسناس امروز بر "حبل الورید" خود احساس میکند ، و نفسهایش به شماره افتاده است
حال که سایهء این تیغ بر فراز سر ِ این نسناسان فاسد مفسد به گردش در آمده و صوتِ آن سوط ِ ملک الموت را تداعی میکند، ملاجوادمحرابی ضدولایت فقیه، زیر پوشش مسیو نیما- سینا مینویسد

می گویند و مدعی هستید صوفی اهل صفااست . حتما نویسنده جزوه " تیغ برنده" را می شناسی . او در صفحه شش می نویسد : سلطان حسین تابنده گفته است: این ترهات و اتهامات بسیار است و بهتر است اخوان نعمت اللهی دشمنان خود را عفو نمایند و اصلا به خیال انتقام نباشند . صرفاً جهت اطلاع بود
وبلاگ زیرخرقه. جمعه بیست و چهارم خرداد 1387 1:28- نوشته شده توسط نیما سینا

اینها همه سرخابهایی است که میخواهد گونه زرد خودش را بپوشاند. این تشبثات او را نجات نمیدهد و بجایی نمیرساند
.
یکبار جستی آخوندک
دوبار جستی آخوندک
این دفعه تو دستی آخوندک
پس وای به حالت ای آخوندک نسناس

.
ما اصحاب کجکول صرفاً جهت اطلاع این "مسیو" یادآوری میکنیم که فرمودهء مرحوم آقای سلطانحسین تابنده و جناب آقای دکتر نورعلی تابنده باید نصب العین پیروان آنها باشد و هست. اما ما اصحاب کجکول مرام خاص خود را داریم که همان طور که بارها نوشتیم " پیروی از اسلام ناب محمدی" است و به آن افتخار داریم

با جماعت درویشان و سایرخداپرستان و قائلان شهادتین و عموم مسلمانان و خصوص شیعیان ، بر اساس رسوم مروت و مدارا عمل میکنیم و بس، اما هرجا که بازیگرانی را متصل به رشته های ناپیدای متصل به اجانب ببینیم ، در هر رخت و لباس باشند و به هر جنس و جنسیت تعلق داشته باشند و در هر مرتبه و مقامی که خزیده باشند، بیدرنگ انها را رسوا میکنیم و ترفندشان را برملا میسازیم. چنان که کرده ایم

ای آخوندک نسناس ملاجواد محرابی. ما به تو فحش نمیدهیم. تو لایق فحش نیستی. اگر تصور میکنی که به تو "ناسزا" میگوئیم، بدان و آگاه باش که این ناسزاها " سزای" تو است که نامرد و بی جربزه ای!! ؛ العین بالعین. اما تو با ادامه دادن به یاوه گویی هایت، پرونده سیاه خود را قطورتر و سیاهتر میکنی. تخرّب بیتَکَ بایدیک

امروز نام کجکول رعشه بر اجساد زبون و ارواح جبون تو و فرقه ضاله و مضله همکاران " ضد ولایت فقیه" تو میندازد که نه به خدا و نه به قرآن و نه به پیغمبر و نه به امام و نه نظام اسلامی ... به هیچیک هیچ باور و اعتقادی ندارید

شما به گواهی افکار و نیات و اعمال شوم و پلیدتان ستون پنجم دشمن و در ارتباط مسّلم و پنهان با بیگانگان هستید، هرچه کرده اید برای تضعیف پایه های اقتدار نظام ولایت فقیه بوده، و اکنون که پرده از اعمالتان برداشته میشود، کرده هایتان مانند " تف سربالا" برروی سرو و صورت خودتان افتاده

ما به شما نصیحت کردیم که هنوز تا وقت باقی است دست از یاوه گویی بکشید و در کنج حجره سرمنقل و وافور خود بنشینید و تسریع در سرنوشت محتوم خود نداشته باشید. اما اگر میخواهید چهارنعل " اجل معلق" را به سوی خود فرا بخوانید، خود دانید. فقط بدانید که اسلحه شما زنگ زده و بیخاصیت شده است. ترفندهای شما هم رنگ باخته و دیگر کارگر نیست

شما باند مافیایی مَفسده جویی هستید که در حوزه علمیه نفوذ کرده بودید و به سبب فساد و افساد شما لکه های سیاه به در و دیوار حوزه پاشیده میشد و اکنون دست توانای ِ مراجع عظام و مدیریت جدید حوزه، شما را مثل موش مرده به زباله دان پرتاب میکند
.
یکبار جستی آخوندک
دوبار جستی آخوندک
این دفعه تو دستی آخوندک
پس وای به حالت ای آخوندک نسناس ضد ولایت فقیه

"فرمایشات مقام معظم رهبری در ضرورت دفع عوامل " نفوذی " مفسد و عناصر " جذبی


ضرورت یک جراحی تاریخساز از زبان مقام معظم رهبری
.
.
عوامل نفوذی مفسد و عناصر جذبی فاسد – از هر نوعش که باشد- را باید ریشه کن کرد
.
روز پنجم تیرماه جاری حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای مقام معظم رهبری و ولی فقیه در سخنانی در جمع ارکان قضایی؛ ریاست محترم قوه قضائیه، دادستان کل کشور؛ و سایر قضات و مسئولان نظام جمهوری اسلامی در فرمایشاتی بسیار مهم – که از سیمای جمهوری اسلامی برای عموم هموطنان پخش شد- در ضرورت مبارزه فراگیر با فساد مالی؛ فساد اخلاقی؛ فساد فرهنگی و سایر مفاسد اجتماعی، خواستار قاطعیت مسئولان شدند
رهبر عالیقدر نظام جمهوری اسلامی در بخشی از سخنانشان فرمودند
.
باید با همه اینها مقابله بشود. این یکی از کارهای بزرگ است
وبدتر از هرچیز این است که در داخل دستگاه های مسئول خدایی نخواسته، بتوانند این عوامل مفسد نفوذ کنند و آدمهایی را به رنگ خودشان دربیاورند، یا همکار خودشان بکنند؛ که این از آن چیزهای بسیار مهم و فاجعه آمیز است که باید با قاطعیت و قدرت با آن روبرو شد، و باآن برخورد کرد. از هر نوعش که باشد

ضرورت پاکسازی حوزه علمیه قم به دست مراجع عظام تقلید

ضرورت دفع آخوندک های فاسد از صفوف روحانیت

.

سرمنشاء حملات مطبوعاتی به حضرت آیت الله العظما مکارم شیرازی ، خائنین و منافقانی هستند که در لباس مقدس روحانی فساد و افساد میکنند و مفسده خود را به نام مراجع تقلید تمام میکنند، و با نیرنگهایی که بکار میزنند برای سودجویی های خود، مردم و مومنان و مسلمانان را نسبت به مراجع عظام بدبین میکنند
.

برای داشتن یک نگاه صحیح به رشد بدبینی ها در جامعه باید به آمارهایی که توسط دادستان قم مصطفی برزگر گنجی در یک مصاحبه مطبوعاتی ابراز شده مراجعه کرد
"مصطفی برزگر گنجی" دادستان قم در جمع خبرنگاران توضیحاتی پیرامون وضعیت امنیتی در قم و از جمله درباره آخرین پرونده‌های جنجالی این شهرستان ارایه کرد
دادستان قم اعلام کرد

فقط طی بیست ماهه گذشته صدوپنجاه نفر به مدت پنج تا پانرده سال از قم تبعید و بیست و نه نفر نیز اعدام یا قصاص شده اند. دلیل این امر آن است که برخی برای حقه بازیهای خود به قم می آیند تا از اسم و موقعیت شهر مقدس قم سوء استفاده کنند؛ حقه بازها بیش از پیش به قم می آیند تا بساط رمالی و دعانویسی راه اندازند. هم اکنون بیست رمال در قم زندانی هستند. علاوه براین ، در قم اشخاصی هستند که سوء استفاده از لباس میکنند. مثلاً یک پرونده‌ای داریم که مربوط به فردی می‌شود که خود را سردار سپاه پاسداران معرفی کرده و برای خودش کارت شناسایی جعل کرده و عنوان گذاشته، دارای بیسیم و سلاح سازمانی هم بوده. وی به عنوان سردارپاسدار مردم را توقیف و سپس اقدام به آدم ربایی و اخاذی میکرد. او از ابَرکلاهبرداران سابقه دار است که اخیراً قم را پایگاه فعالیتهای خود کرده بود. البته قبلاً در استان های دیگر هم مرتکب جرائم مشابهی شده بود. علاوه بر سابقه اقدام علیه امنیت ملی ؛ قاچاقچی عمده مواد مخدر هم بوده است

کجکول اضافه میکند
اما این فسادها به شهر قم خلاصه نمیشود. بلکه متاسفانه بسیاری از اشخاص حقه باز و کلاش هستند که برای سوء استفاده بیشتر پس از ورود به شهر قم، وارد حوزه میشوند و لباس مقدس روحانیت را برتن میکنند. این لباس چنان که جضرت آیت الله ناصرالمکارم الشیرازی فرموده اند لباس پیغمبر اسلام ص و ائمه اطهار ع و اولیاء الهی است، و شئوناتی دارد که باید آن را مراعات کرد. متاسفانه چنان که حجت الاسلام حقجو تصریح کرده اند اشخاصی هستند که با نفوذ در حوزه علمیه قم و تلبس به لباس مقدس روحانیت ، در این حوزه بساط فساد و کلاهبرداری با کلاه شرعی گسترده اند و چون این فسادها را با منتسب کردن خود به بیت مراجع انجام میدهند متاسفانه لکه های سیاه اعمال آنان به سراسر حوزه ومراجع عظام هم پاشیده میشود
راه حل این کار یک جراحی بزرگ است
.
هرچه سریعتر این نطفه های فساد را باید منحل و کانونهای افساد را تعطیل کرد تا دوباره نزهت و طراوت به حوزه ها بازگردد و این کاری است که فقط از دست توانای آقایان مراجع تقلید ساخته است
به این دلیل وقتی اشخاص مکتبی و "حزب اللهی" های واقعی و قدیمی مانند "برادر محمدحسین نوریزاد" - از نیروهای قدیمی اطلاعاتی؛ از نویسندگان کیهان؛ از مستند سازان حزب اللهی، از مدیران ومشاوران رده بالای صدا وسیما؛ و از سخنرانان بسیج دانشجویی - نامه سرگشاده ای مینویسند، مبنای انتقاداتشان مطالبی است که ناشی از فساد اشخاص مفسد فی الارض و ملبس به لباس روحانیت است. برادر محمدحسین نوریزاد در نامه سرگشاده خود ضمن بحث پیرامون مطالب اقتصادی- اجتماعی، به طرح چند پرسش میپردازد و ازجمله خطاب به مراجع عظام تقلید
مینویسد
.
چرا این شهر که شب و روز در معرض و متاثر از مراقبت های ایمانی شمایان است، شمایی که داعیه هدایت جهانیان را دارید ، شمایی که برای مردمان آمریکا و آفریقا و اروپا و همه اقوام و ملل چیزی جز هدایت ، آنهم جز از ناحیه خودتان متصور نیستید ، چراهمین قم ، به روزی در آمده است که در آمار های نیروی انتظامی خودمان ، اول شهر آسیب دیده از معضلات و مفاسد اجتماعی است؟ مدینه فاضله علمای ما کجاست؟ چرا باید مثلا شهر اردستان و تهران و کرج و شیراز، پاک تر و سالم تر و متعادل تر از قم باشند؟ مسئولیت این نقیصه آشکار درشهر قم با کیست؟ مردم؟ دستگاه های دولتی ؟ دستگاه های خصوصی ؟؛
http://www.mohammadnourizad.blogfa.com/
ما در پاسخ به این برادر مکتبی میگوئیم بهتر آن است که بجای طرح سئوال، و عبور از آن، راهکاری هائی هم پیشنهاد شود. از نظر اصحاب کجکول راهکار موثر چیزی از قبیل جراحی عناصر نفوذی و جذبی و تطهیر ساحت مقدس حوزه علمیه قم و حریم حرم مقدس حضرت معصومه ع از رجس اراذل ناباب و اذناب الشیاطین است
کلاهبردارانی مانند " آخوندک شیررودی" و باند آخوندکهای وابسته به او که الان فراریند و مقامات امنیتی به دنبال یافتن محل آنها و بازداشت کردنشان هستند
آشوبگرانی مانند آخوندک ملاجوادمحرابی و باند مفسد فی الارض معروف به شبکه مساجد و هیات که در بروجرد هم پایگاهی دایر کرده و وارد جناح بازی شده اند؛ ننگ لباس روحانیت اند
این جماعت به صورت شبکه ای مافیایی عمل میکند. اعضای این باندمافیایی هیچ باوری به نظام مقدس اسلامی ندارد. اینها اشخاص آشوبگر و فرصت طلبی هستند که خود را در خفا؛ صاحب الزمانی میدانند و حجتیه ای های نوین هستند و در برهم زدن نظم و ایجاد هرج و مرج مهارت دارند. ماهرانه عَلَمی بلند میکنند و یکبار به اسم "طلاب انقلابی"، و بار دیگر به اسم " امت حزب الله" ... کفنی میپوشند و غسل شهادتی میکنند و غائله ای به راه میندازند و برای توجیه شیطنت خود پای مراجع عظام تقلید – کثرالله امثالهم- را به میان میکشند
قربانیان این شیطنت ها که از همه جا غافلند، ناراحتی خود را متوجه مراجع میکنند و نسبت به آنها بی اعتماد میشوند. این همان نتیجه ای است که دشمنان نفوذی در لباس مقدس روحانیت میخواهند بگیرند، یعنی مردم مسلمان را نسبت به روحانیت بی اعتماد و بدبین و نسبت به نظام اسلامی بی اعتقاد و گریزان کنند. این بخش نیز در نامه برادر محمدحسین نوریزاد گفته شده است
.
ما اردنا الا الاصلاح
.
اصحاب کجکول مقلدان مراجع عظام تقلیدند. خاضعانه از مراجع عظام تقلید و علی الخصوص حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی ایده الله تعالی تقاضا میکنند که پیش از این که بیش از این حرمت لباس مقدس روحانیت به دست اشخاص ناصالح ملبس به لباس روحانیت شکسته شود، نسبت به خلع لباس و اخراج آنان از حوزه علمیه قم اقدام گردد
.
آخوندک هایی امثال علی گودرزی؛ علی کشوری؛ عبدالرحیم بیرالوند سردسته چاقوکشان اند که مردم بروجرد از آنان و از شبکه مافیایی "مساجد و هیات" آنان نفرت دارند
درماجرای آتش زدن حسینیه گنابادیها جرم این دو شخص اخیرالذکر در برهم زدن نظم شهر توسط دادگاه ویژه روحانیت احرازشد و به حکم دادگاه ویژه روحانیت این دو آخوندک آشوبگر از شهر بروجرد برای مدتی بیش از دو ماه، به قم تبعید شدند. اما چرا به قم؟ مگرشهر مظلوم قم تبعید گاه جنایتکاران و مجرمان است؟ این سئوال مسلمانان از حضرات آیات عظام و مراجع
بزرگوار تقلید است
.
گروه دیگری از باند حجتیه جدید که از پیروان سیدعلی مبداء کفری دزفولی هستند مدتی است که مرتباً به مراکز تجمع گنابادیها در شهر دزفول و امطدیه و اخیراً اهواز حمله میکنند. افراد این شبکه مافیایی در گروه های چهارنفری با موتورسیکلت به مراکز درویشها حمله میکنند و کوکتل مولوتوف پرت میکنند و اشخاص مرعوب را در حال دویدن و ترک محل حادثه با کارد و قمه مضروب و مجروح میکنند و همزمان اعلامیه هایی منتسب به مراجع توزیع میکنند
.
آیا مراجع عظام تقلید که در چشم مردم مسلمان نشانه های وقار و محبت و رحمت هستند جواز این چاقوکشی ها را صادر کرده اند؟ مسلماً نه. اما این قبیل حرکات مذبوحانه؛ عملیات زشت و شنیعی برای لجن پاشی به دامن مراجع است و سکوت در برابر آنها جایز نیست؛ زیرا هم مخل امنیت و آرامش و برهم زننده نظم عمومی است و هم بدبین کننده مردم نسبت به روحانیت. همچنان که روز چهارشنبه پنجم تیرماه جاری دادستان زاهدان اظهار داشت که هرعملی که موجب شود که نظم و آرامش در زاهدان برهم بخورد و هموطنان شیعه و سنی نسبت به هم روش خشونت آمیز در پیش بگیرند ممنوع است. وی اضافه کرد نباید تریبونهای عمومی مورد استفاده مداحان و خطبا و روحانیونی قرار گیرد که با گفتن مطالب اختلاف برانگیز به اختلاف میان هموطنان شیعه و سنی دامن میزنند. زیرا تحقیقات نشان میدهد که نا آرامیهای ایام فاطمیه در شهر زاهدان ناشی از تندرویهای خطبا و روحانیت افراطی شیعه و سنی بوده است
.
جا دارد که مراجع عظام که حامیان مردم از شر اراذل و اوباش هستند مقامات مسئول دولتی را به انجام وظایف خود امر بفرمایند و اجازه ندهند که در شرایط خطیر و فوق العاده حساس کنونی مردم نسبت به روحانیت بی اعتماد شوند و ارتباط میان آنها و مراجع عظام گسسته شود
.
تا آفت "آخوندک های فاسد" از مزرعه اعتقادات مردم زدوده نشود؛ نهال های ایمان در دل مومنان به اشجار صاعده مبدل نخواهد شد.
و الیه یصعد کلم الطیب

Thursday 26 June 2008

تکریم مردم مسلمان ایران از بیانات آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی حفظه الله تعالی


پاسداشت مردم مسلمان از ضرورت حفظ حرمت حوزه های علمیه





طلاب حوزه علمیه قم – پیرو اسلام ناب محمدی که از مقلدان مراجع عظام تقلید هستند و به دلیل فعالیتهای شغلی در ارتباط منظم با اقشار و اصناف گوناگون مردمند مفتخرند تا باانتشار مجدد فرمایشات حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی در روز پنجشنبه سی خرداد هشتادو هفت در مراسم افتتاحیه ششمین اجلاسیه سراسری جامعه اسلامی مدرسین حوزه علمیه و علمای بلاد کشور ، یادآور شوند که ارزیابی میدانی از جامعه نشان میدهد که این سخنرانی تاثیر شگرفی در مردم مسلمان ایران در شهرهای گوناگون داشته است. مردم مسلمان توجه مرجعیت را به حفظ تقدس لباس روحانیت و ضرورت زدودن رجس از ساحت پاک حوزه های علمیه و تصفیه این مکان مقدس از نیرنگبازانی که از روی ریا و ناراستی و غدر و به منظور سوء استفاده از لباس مقدس روحانی خود را به این لباس ملبس کرده اند؛ گرامی شمرده و این تصمیم تاریخی را تکریم میکنند. همچنین از اظهار نظر ایشان درباره ضرورت ضابطه مند کردن انتشارات اسلامی، تجلیل میکنند زیرا مانع از آن میشود که به نام اسلام و تشیع حریم حرمت مسلمانان فروشکسته شود و اسباب توهین و قدح مسلمانان فراهم آید و قبح هتاکی و اتهام و غیبت از میان برود. همچنین مردم از انذار حضرت آیت الله به ضرورت روبرو شدن با سایتهای اینترنتی که توسط عناصر نفوذی به بدنه روحانیت اداره میشود و ناجوانمردانه امکانات حوزوی بکارگرفتن شبکه جهانی اینترنت صرف ایجاد سایتها و وبلاگهای به ظاهر دوست و در واقع مخالف وحدت عالم مسلمانان میشود تقدیر میکنند. انذار حضرت آیت الله مکارم از جمله معطوف به کسانی است که در لباس دوستی، دشمنی های تند و تیز و پر آب و تاب با اصل اساسی وحدت مسلمانان انجام میدهند و بنای نظام مقدس اسلامی را با ایجاد تفرقه و دشمنی ذره ذره فرومیپاشانند


.
در زیر ، گزیده ای از مجموعه بیانات حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی نقل میشود و در دنباله اظهارات ایشان،عریضه ای که طلاب مسلمان حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی در مورخه بیست و هفتم خرداد ماه هشتادوهفت تقدیم حضور حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی کرده بودند نیز از جهت یاد آوری درج میشود
.
پنجشنبه 30 خرداد 1387 ساعت
بیانات حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی


.
به گزارش ايسنا، استاد درس خارج فقه حوزه حضرت آیت الله العظما ناصر مكارم شيرازي – مدّ ظله العالی- در افتتاحيه ششمين اجلاسيه سراسري جامعه اسلامي مدرسين حوزه علميه و علماي بلاد كشور فرمودند
.


روحانيت در كنار نظام ؛ و نگهبان و حافظ نظام است و با استفلالی که دارد به عنوان یک نهاد مردمي در مشكلات به ياري نظام میشتابد. روحانيت حلقه اتصال ميان مردم و حكومت اسلامي است به دلیل اهمیت موقعیت روحانیت در چشم مردم، نظام مند شدن برنامه‌هاي روحانيت از جمله مواردي است كه بايد به آن توجه ويژه كرد . باید براساس ضابطه هایی مشخص کرد چه كساني میتوانند لباس روحانيت را بپوشند؛ و اگر آن را به تن كردند و مخالف با شئونات اين لباس عمل کردند، بايد مشخص شود که چگونه باید با آنها برخورد كرد لباس روحانيت لباس پيامبر و مسووليت آفرين است و اين لباس بايد ضابطه مند باشد هرکسی نمیتواند آن را بپوشد، و ووقتی پوشید باید بداند که با این لباس نمیتواند هرکاری بکند


مداحی و خطبه خوانی و وعظ هم چون با لباس روحانی سروکار دارد باید براساس ضوابط مشخص باشد


‌مقصود از ضابطه، ضابطه‌ي درون گروهي است و جوشيده از درون روحانيت است


عده‌اي در مداحي قائل بر اين هستند كه سبك مداحي بايد به سبك ترانه‌هاي غربي باشد و اگر اين گونه نباشد جذابيتي بين جوانان نخواهد بود


تالیفات روحانیت هم باید ضابطه مند شود. هم اکنون هفته ای حدود دویست جلد کتاب مختلف در شهری مانند قم چاپ و منتشر میشود و به تازگي مسوولان ارشاد اظهار داشته‌اند كه سالانه 16 هزار كتاب چاپ مي‌شود اما سوال در اينجاست كه چگونه به اينها رسيدگي و بر چاپ آنها نظارت مي‌شود. كتب ديني بايد زير نظر خبرگان ديني تاليف شود. به عنوان مثال اخیراً كتابي در رابطه با عدم تحريف قرآن چاپ شده؛ عجيب در اين كتاب آن است كه متن خود اين كتاب نوعي تحريف قرآن است؛ و عجيب‌تر آنكه جلوي نام نويسنده‌ي آن از كلمه‌ي آيت الله العظمي استفاده كرده بودند




نبايد اين گونه باشد كه هر كسي از هر گوشه‌اي بلند شود و رساله‌اي بنويسد و خود را مرجع تقليد معرفي كند


اگر نتوانيم ضابطه‌اي براي اين مساله اساسي روحانيت تعيين كنيم شاهد مشكلات فراواني خواهيم شد


باید روحانيت زير نظر قم و حوزه علميه قم، ‌مراجع تقليد و جامعه مدرسين ضابطه مند شود تا دیگر در آینده شاهد اين مشكلات و ضايعات نباشيم




اکنون بیشتر از چهار هزار سايت اينترنتي عليه اسلام و تشيع، فعالند. ما بايد جوانان را در برابر اين مسائل بيمه كنيم پاسخ به شبهات خود علم و دانش است كه بايد در حوزه‌ها به صورت رشته‌اي جدا تدريس شود و طلاب به آن مجهز شوند




رسيدگي به مشكلات مردم به نوعي تقويت نظام و روحانيت را به دنبال خواهد داشت


.


وظيفه ديگر روحانيت بايد تلاش در جهت حفظ وحدت همه جناح‌ها و دوري گزيدن از جناح بازي‌هاي سياسي باشد. اختلاف و پراكندگي در قرآن هم رديف صاعقه و زلزله‌هاي ويرانگر شمرده است هرجا از اتحاد فاصله گرفته‌ايم مشكل آفرين بوده و هركجا به سوي آن رفتيم شاهد خوشبختي بوده‌ايم




روحانيت بايد در برابر مسائل خلافي كه واقع مي‌شود، حساسيت نشان دهد




اگر فتاوايي بر ضد اجماع علما گفته شد روحانيت وظيفه دارد كه به آن اعتراض كند نه آنكه با سكوت خود اجازه دهد دو نفر بيايند و موجب شوند تا به روحانيت فحاشي شود.سكوت روحانيت در برابر چنين مسائلي هزينه‌هاي سنگيني به دنبال خواهد داشت و جامعه مدرسين حوزه علميه بايد بيش از اين در برابر اين مسائل فعال بوده و نقش آفرين باشد



بیست و هفتم خرداد هشتاد و هفت
عریضه طلاب مسلمانان پیرو اسلام ناب محمدی به محضر مقدس حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی زید عزه العالی



مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی زید عزه العالی
.اخیراً جماعتی که سوء نیت آنان برای مقامات امنیتی نظام مقدس اسلامی احراز شده، دست به برنامه ریزی برای حرکت مشکوک جدیدی زده اند که هدف نهایی آن ضایع کردن نام نامی مراجع تقلید کثر الله امثالهم میباشداین گروه که به شیوه باندهای مافیایی شبکه سازی و توطئه پردازی هایی در بروجرد کرده و خود را پشت نام مراجع عالیقدر جهان تشیع خاصه شخص حضرت عالی پنهان مینمایند پیش از این نیز با لشگر کشی کفن پوشان غسل کرده از قم به بروجرد و تحریک توده مردم بی اطلاع به تخریب مکان عبادی گروهی از مسلمانان مبادرت ورزیدند که خفت و حقارت فراوانی برای دولت خدمتگزار جناب آقای دکتر احمدی نژاد در سطح بین المللی فراهم آورد و لکه های سیاه این خیانت آشکار ِ به مصالح نظام اسلامی – در شرایط خطیر بین المللی کنونی- بر دامن قبای مرجعیت نیز فرو پاشیده شدبا کمال تاسف همان گروه نگون بخت که زیر ماسک "شبکه مساجد و هیات بروجرد" فعالیت میکنند، اخیراً با اقدام به نصب اعلامیه و اطلاعیه در شوارع شهر و در سایتهای اینترنتی وابسته به خود برگزاری قریب الوقوع مراسم مشکوک و مرموز جدیدی را به بهانهء " یاد بود شهدای مظلوم انفجار حسنیه سید الشهداء در شیراز" اعلام میکنند، و مکان برگزاری این مراسم را "مسجد النبی ص" در خیابان بحرالعلوم بروجرد ذکر کرده اند. از آنجا که گردهمآیی قبلی این شبکه خطرناک و آشوبگر در همین نقطه صورت گرفت و زنجیره ای از توطئه های سازمان یافته به حوادث شنیع ضد مصلحت نظام در بیستم آبان ماه سال هشتادو شش شمسی کشیده شد که حاصل آن فرو ریختن قبح حمله به امکنه عبادی در نظام اسلامی ؛ و محصول نهایی آن حملهء رذیلانه ستون پنجم اجانب به حسینیه سیدالشهدای شیراز بود، از محضر حضرت عالی تقاضا داریم تا بیش از این اجازه ندهند که عده ای فرصت طلب با حیثیت نظام مقدس اسلامی بازی کنند و مقام معظّم مرجعیت شیعی و نیابت امام زمان روحنا لمقدمه الفدا را اسباب بازی جماعتی طلبه نابالغ و مصلحت ناشناس قرار دهنددر خاتمه ضمن پوزش از اطاله تصدیع، خاشعانه یادآوری میکنیم که فعل و قول این دسته از طلاب با اصول و مبانی تعالیم حضرت عالی و سایر مراجع عظام تقلید موافق نیست و چنان که بارها در سایتهای خود نوشته اند مراجع بزرگوار را "علمای بی عمل" خطاب کرده و دولت خدمتگزار جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد را متشکل از "مسئولان بی بخار" خوانده اند. لذا خاضعانه و عاجزانه از محضر مقدس حضرتعالی تقاضا داریم که نظر مدیریت جدید حوزه علمیه قم حضرت آیت الله مقتدائی را به امر ِ خطیر ِ تطهیر ِحوزهء مقدس علمیهء قم از رجس نفاق و منافقان فرصت طلب جلب نمایند
.با نهایت اعتذار و پوزش مجددطلاب حوزه علمیه قم – پیروان اسلام ناب محمدی.قم- بیست و هفتم خرداد ماه هزار وسیصد و هشتادوهفت خورشیدی برابر با دوازدهم جمادی الثانی هزار و چهار صد و بیست و نه قمری

Wednesday 25 June 2008

فی القصاص حیوه

جست و خیزهای یک آخوندک له شده...

یکبار جستی آخوندک
الحال که " آخوندک قلابی ملا جواد محرابی نسناس کالخناس" در سیاهچاله کجکول افتاده و سر در بیابان هلاکت محتوم نهاده، باند مافیایی وابسته به او که بکلی باروت خمسه – خمسه های زنگ زده اش نم کشیده، میخواهد ترفند جدیدی بزند. این شبکه جنایت پیشه مافیائی قبلاً به اسم طلاب شیرازی و بروجردی اراجیف میگفت و تودهنی میخورد، حالا به اسم "امت حزب الله کرج" حرف میزند
امروز دوباره رئیس و سردسته باند مافیایی چاقو کشان و جنایتکاران – یعنی همین آخوندک قلابی ، ملاجواد محرابی
نسناس – به اسم مستعار صابر قدسی در وبلاگ پاره –پوسیده خرقه ، دست به تهدید زده، و نوشته
.
درخواست حزب الله کرج براي تعطيلي خانقاه فرقه گناباديدر پي تحرکات اخير صوفيان گنابادي در شهر کرج تعدادي از امت حزب الله کرج در اقدامي انقلابي اقدام به پيگيري حقوقي اين مطلب نموده اند.اين افراد از مسئولان مربوطه تقاضاي پلمپ اين مرکز نفاق را نموده اند.گزارشها حاکي است که عده اي از صوفيان با اجير کردن برخي اراذل واوباش فرقه همسایگان خانقاه نفاق را مجبور به فروش زير قيمت منزل نموده اند که بعدها به طور غير قانوني وبدون مجوز اين لانه شيطان گسترش يافت.در همين رابطه عکسها وفيلمهايي از انحرافات شيخ اين فرقه در کرج(يوسف مرداني) به مسئولين مربوطه ارسال شده است.لازم به ذکر است در پي افشاگري امت حزب الله کرج در سال گذشته وپخش فيلم دست بوسي يوسف مرداني با زنان صوفي عده اي از دراويش همسران ودخترانشان را از شرکت در جلسات فرقه منع نموده اند
.
http://www.kherghe.blogfa.com/post-663.aspx
نوشته شده توسط صابر قدسی در پنجشنبه ششم تیر 1387 ساعت 0:32
.
ما درجواب به این آخوندک قلابی میگوییم
ملا جواد محرابی جنایتکار
بازی با کلمات و جملات، و شکستن حرمت آنها به هوای نفس، تو را از سرنوشت محتومی که در انتظارت کمین کرده نجات نمیدهد. یک روز از عنوان مقدس " طلاب انقلابی" برای عربده کشی سوء استفاده میکنی، یکبار هم از ترکیب ارزشمند " امت حزب الله" حرمت شکنی میکنی
اما اینجا ما به تو آخوندک فاسق ِ فاجر میگوئیم بیخودی این در و آن در میزنی! " یکبار جستی آخوندک !! دو بار جستی آخوندک !! این دفعه تو دستی آخوندک !! پس وای به حالت آخوندک نسناس" که ننگ لباس مقدس روحانیت هستی !!؛
یا برو مثل بچه آدم گوشه حجره سر منقل و وافورت بنشین و دست از شیادی بردار، یا وای به احوالت!! این دفعه هر اتفاقی هرجایی بیفتد، مسئول پشت پرده تحریک کننده باندهای جنایتکار مافیایی را شخص تو میشناسیم و برای قصاص، با تو طرف حساب خواهیم بود. هرجایی که میخواهد باشد و به هر اسمی و رسمی مثلاً " طلاب انقلابی" یا " امت حزب الله" ... فرقی نمیکند. و من اجل ذلک کتبنا علی بنی اسرائیل العین بالعین

ملاجواد محرابی در سراشیب ِ سرنوشت ِ محتوم

ملاجواد محرابی در سیاهچاله کجکول




خذوه ! فاعتلوه الی سواء الجحیم !!؛
قرآن مبین – سوره مبارکه دخان- آیه شریفه چهل و هفتم
.
بگیریدش و به قعر دوزخش روانه کنید
.
.
.
تخریب یک مسجد توسط شهرداری قم
.
.
برخلاف نظر مراجع عظام تقلید

شهرداري قم، مسجد آخوندي‌ها را براي اجراي طرح پيامبر اعظم تخريب كرد، در حالي كه تنها 23 متر از اين مسجد در طرح قرار داشت
به گزارش خبرنگار «تابناك»، هيأت امناي اين مسجد از پيش با تماس با دفاتر مراجع عظام، دنبال راهكاري بود تا ضمن پاسداشت حرمت مسجد، مسائل عمراني شهر نيز به نحو احسن انجام شود و از اين رو پيشنهاد تخريب 23 متر از مسجد را كه در طرح قرار داشته، در ازاي در اختيار گذاشتن زمين در همان محوطه براي بازسازي مسجد و اتصال باقيمانده بنا ارايه كرده بودند
يكي از اعضاي هيأت امناي مسجد آخوندي‌ها، با اشاره به اين‌كه تنها 23 متر از اين مسجد در طرح پيامبر اعظم(ص) واقع شده بود، به خبرنگار «تابناك» گفت
متأسفانه شهرداري بدون در نظر گرفتن حكم مراجع، اقدام به تخريب كل مساحت 51 متر مربعي مسجد آخوندي‌ها كرد
گفتني است، هيأت امناي مسجد آخوندي‌ها، در نامه‌اي به مراجع تقليد كه رونوشتي از آن به «تابناك» فرستاده شده، با اشاره به تخريب مسجد توسط شهرداري آورده‌اند
اين هيأت امنا را به دليل رعايت موازين شرعي و عدم امضاي توافق برخلاف نظر شرعي علما، امّل خواندند و با نصب بنر در خيابان و مصاحبه‌هاي راديو و تلويزيوني، مخل پيشرفت شهر معرفي كردند. آيا اين است سزاي معتقدين به دستورات شرعي علما و فقها؟ به راستي، اگر منطق شرع و قانون را مي‌پذيرفتند، نيازي به توسل به نيروي قهريه بود؟,
موضوع تخريب برخي مساجد و اماکن در قم در پروژه‌هاي شهري و اعتراضات به آن، امري دامنه‌دار است و هرچند براي پيشرفت شهر بايد مراکز ديني و مذهبي نيز همکاري کنند، اما شهرداري نيز موظف است برابر با رويه موجود، علاوه بر در اختيار گذاشتن زمين در منطقه، نسبت به ساخت آن اقدام کند

اين گزارش مي‌افزايد: چند تن از مراجع تقليد، بازسازي مسجد در همان محل را شرط لازم تخريب اين مسجد برشمرده بودند ، پيشتر براي تخريب مساجدي كه در طرح‌هاي توسعه شهري واقع مي‌شدند، بنا بر نظر مراجع تقليد، در همان منطقه و محوطه، زمين بلاعوض در اختيار هيأت امنا قرار مي‌گرفته و شهرداري‌ها به ساخت آن نيز اقدام مي‌كردند
.

نظرات كاربران:
▪ در وسط بلوار امام موسي صدر قم مسجدي قرار دارد كه به خاطر آن مسير بلوار كج شده و خطرات زيادي را براي رانندگان و همچنين عابريني كه قصد رفتن به مسجد دارند به همراه دارد. لطفا شهرداري با دستگاههاي مربوطه طوري هماهنگي شود كه اين مشكلات بوجود نيايد.

Tuesday 24 June 2008

نیاز مجدد ملاجواد محرابی به "کیسه کشها" و "مشت مالچی های" کجکول


دلتنگی ملاجواد محرابی از کجکول

زبان ِ حال ِ ملاجواد ِمحرابی ِ نسناس ِ وحشتزده این دو بیت است که نقل میشود

در کنج حجره، منقل و تریاکم آرزوست
محرابی ِ کثیفم و "دلاکم" آرزوست
کجکول را بگو که ِز یادت مَبَر مرا
کف – گرگی ات" به سینه سّفاکم آرزوست

وقتی وبلاگهای زنجیره ای آنتی- صوفی را نگاه کنیم می بینیم که شبکه مافیائی مربوط به نسناس کالخناس ,از این که مدتی مورد دلاکی" اصحاب کجکول قرار نگرفته، به افسردگی و دلتنگی دچار شده و به زبان ِ حال – با بیحالی و وارفتگی – میگوید " بزن بزن، که داری خوب میزنی" !! البته دلیل این که کجکول مدتی این شبکه مفسد فی الارض مافیایی وابسته به امثال ملاجوادمحرابی را "آزاد باش" داده بود، برای این بود که بروند با سوء استفاده از موقعیت شغلی، تلفنها و سایتهای مربوط به مرکز مطالعات و ادیان – و ... - را " چک امنیتی" بکنند !! آنها هم در این مدت بیکار ننشسته بودند، داشتند جزوه و رساله علیه کجکول تهیه میکردند

ما هم میدانستیم، به همین دلیل از شلیک ممتد شهاب-سه به قلب عسگر نسناسان کالخناس خوددرای میکردیم. اما وقتی تقریباً از پایان گرفتن جزوه آنها مطمئن شدیم، خیلی "کوچولو" انگشتمان را درست روی نقطه حساس فشار دادیم و یکباره از لولهء آتشبار ِ کالیبر صدوپنجاه و پنج ِ ما یک "لولو خرخره" مثل بختک جست زد و مری و نای آنها را دچار تصلب کرد
حالا برای مخفی کردن زوزه های عاجزانه خودشان با زبان تهدید وارد شده اند
اینها فراموش میکنند که وعده توخالی زیاد میدهند، بلوف پوک زیاد میزنند و همه اینها برای این است که دست خالی خودشان را بپوشانند همین ملاجوادمحرابی نسناس دوهفته پیش با اسم مستعار صابرقدسی در خرقه پوسیده نوشته بود که چونکه نمیتواند با اسم صابرقدسی در وبلاگ پوسیده جواب کجکول را بدهد، پس میخواهد به اسم دیگرش در یک وبلاگ دیگرش جواب کجکول را بدهد!!! آنجا هم با بلوفهای توخالی نوشته بود که نویسنده کجکول سعید گودرزی طلبه سابق بروجردی است ووعده کرده بود که شماره تلفنها و آدرس منزلش را خواهد داد. اما ما هرچه نشستیم خبری از آدرسها و شماره تلفنهای موعود نشد که نشد !!. حالا از رو که نمیرود، انگار نه انگار که این همه توپ تو خالی در کرده
آن اظهار ناتوانی را فراموش کرده و ادعا میکند که جزوه نوشته و آسمان وریسمان را به هم بافته و نویسندگان و حامیان کجکول را قشون عظیمی متشکل از روحانیون و مدرسان و تشکلها و روشنفکران مذهبی و ملی – مذهبی در داخل و خارج حوزه علمیه قم به این قرار
معرفی کرده است
نهايتا پس از اهانتهاي کجکول عده اي از شاگردان حجت الاسلام محرابي در اقدامي انقلابي شروع به تحقيقات جامعي در مورد مشکلات اين مرکز - مرکز مطالعات ادیان و مذاهب - نمودند ومدارک بسيار قابل توجهي را جمع نموده که قرار است به زودي در اختيار شوراي مديريت حوزه قم ،جامعه مدرسين،مراجع بزرگوار وطلاب انقلابي قرار گيرد
عمده مطالب – کجکول - از سوي آقاي" ش.ي" از روشنفکران اين موسسه - مرکز مطالعات ادیان و مذاهب ؛ و فصلنامه " هفت آسمان" - هدايت مي شود وحتي در برخي موارد وبلاگ مذکور- کجکول- از اين موسسه - مرکز مطالعات ادیان و مذاهب- به روز مي گردد. نفوذ برخي از شاگردان فکري ِ – حجت الاسلام و المسلمین –کديورنویسنده ممتاز و آزادیخواه مشهورو استاد دانشگاه)؛ و – آیت الله جناب آقای - فاضل ميبيدي ( رئیس محمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، استاد حوزه و دانشگاه) ،نفوذ برخي از عناصر فرقه صوفي گنابادي – دکتر شهرام پازوکی، دکتر حسین تنهایی ...- ، ونفوذ برخي از عناصر " حزب ِمشارکت" در اين موسسه از جمله اين اطلاعات است که تا کنون برخي از آنها به بنده اطلاع داده شده است
نوشته شده توسط صابر قدسی در چهارشنبه پنجم تیر 1387 ساعت 1:39
http://www.kherghe.blogfa.com/post-662.aspx

خلاصه ماحَصَل ِ این همه دست و پا زدنها و بلوفهای بیحاصل این است که ملاجوادمحرابی نسناس و خناسان باند مافیایی مفسدفی الارض نفوذی در حوزه علمیه قم – که همه آنها از روی نیرنگ و برای کلاهبرداری با کلاه شرعی عمامه برسر گذاشته و عبا برتن کرده و لباس مقدس روحانیت را ملکوک ِ رجس و نجاست ِ وجود منحوس خودشان کرده اند، میخواهتد بزودی به کجکول جواب بدهتد!!! – ولی بازهم نخواهد توانست
.-
اما کجکول به ملاجواد محرابی – عضو برگزیده باند " صاحب الزمانی ها" یا " حجتیه جدید" یا همان دنباله روهای ِ فکری ِ "سیدعلی کفری" میگوید
.
نامرد بی جربزه که خودت را پشت هزار اسم پنهان میکنی
ما درروز روشن جلوی در ِ دادگاه ویژه روحانیت و در بلوار ارم با تو وعده گذاشتیم و تو نیامدی. حالا هم از ترس و وحشت باز خودت را زیر چتر ِ نام ِ حضرت آیت الله ناصر مکارم الشیرازی پنهان میکنی. اما ایشان از امثال تو ننگ پراکنان که ننگ ِ لباس روحانیت هستید تبرا میفرمایند
تو جزوه ات را منتشر کن تا ما با تو تکلیفمان را یکسره کنیم

عبدالله شهبازی پس از آزادی از زندان در مورد حمله به "حسینیه ها" توضیح داد

انتشارات حقیقت در شبکه چهارم سیمای جمهوری اسلامی ایران


به دنبال تجلیل کتاب تازه چاپ شده - انتشارات حقیقت- "حسن بصری گنجینه دار علم و عرفان" - به فلم استاد اکبرثبوت- , توسط دانشمندان , شبکه چهارم سیمای جمهوری ایران روز دوشنبه سوم تیرماه ساعت بیست و دو مراسم رونمایی کتاب برگزار شده در سرای اهل قلم را به طور کامل منتشر کرد
به این وسیله از مسئولان محترم سپاسگزاری میکنیم
طلاب حوزه علمیه قم – پیرو اسلام ناب محمدی

.

جذبی" ها و " نفوذی ها" خطر آفرینند


عبدالله شهبازی در گفتگو با رسانه ها، انفجار حسینیه شیراز را یک کار سازمان یافته دانست که توسط "تشکیلاتی زیرزمینی" طراحی شده بود


این تشکیلات توسط کسانی که در میان "خودی ها" در حوزه علمیه قم و در لباس مقدس روحانیت نفوذ کرده، و عده ای را نیز به خود "جذب" کرده اند. پیش از این کجکول در گزارشهای خود در مورد این تشکیلات زیرزمینی "نفوذیهای در لباس مقدس روحانیت" بخصوص در حوزه علمیه قم مطالبی نوشته و برخی از اعضای شبکه های مافیایی را در شهرهایی مانند بروجرد و قم افشا کرده بود. اعضای این شبکه مافیایی، بر اساس طرحهای از پیش پیده شده دست به اعمال تروریستی و تخریب و بمبگذاری و کوکتل مولوتوف پرانی میکنند و بلوا و آشوب به راه میندازند . همچنین در همین راستا "جمعی از طلاب شیرازی حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی" در باره خطر عناصر "نفوذی و جذبی" این شبکه مخوف مافیایی در قم، نامه های افشاگرانه ای به مقامات عالیرتبه نظام مقدس جمهوری اسلامی و مدیریت عظیم الشان حوزه علمیه قم نوشته بودند
عبدالله شهبازی که اخیراً از زندان شیراز آزاد شده، در گفتگو با خبرنگار سایت فرارو مطالب مفصلی اظهار داشت و افشاگری های زیادی کرد ، که قسمتی از آن به مساله تخریب حسینیه شیراز مربوط میشود.
در اینجا بخشی از افشاگری های عبدالله شهبازی را مرور میکنیم

سایت خبری-تحلیلی "فرارو"- سوم تیرماه هشتادوهفت
http://www.fararu.com/vdcfetdy.w6d0yagiiw.html

عبدالله شهبازی در گفتگو با خبرنگار فرارو گفت
من از معدود کسانی بودم که با انتشار مقاله در سایتم حادثه فوق را به صراحت انفجار سازمان‌یافته خواندم و یکی از اوّلین گزارش‌های خبری و تصویری دقیق را یکی دو ساعت پس از حادثه منتشر کردم. حال، به این دلیل که توضیحات وزیر اطلاعات درباره حادثه فوق و دستگیرشدگان مرتبط با آن را قانع کننده ندانسته‌ام هدف جوسازی و تهاجم آقایان قرار گرفته‌ام. 16- یعنی همان ماجرایی که شما گفتید بمب گذاری کار خودی هاست؟ - نه، من چنین چیزی نگفتم. فقط گفتم که خرابکاران نمی‌توانستند با محیط کانون رهپویان وصال بیگانه باشند و بمب‌گذاری نمی‌تواند کار سلطنت‌طلب‌ها باشد. من نویسنده کتاب کودتای نوژه هستم که در سالگرد اوّلین دهه انقلاب (1367) منتشر شد و تنها منبع در این زمینه است. نوشتم که سلطنت‌طلبان از سال 1359 به بعد بمب‌گذاری نداشته‌اند. و افزودم که، طبق بررسی من، علت حادثه، انفجار یک بمب دست ساز بوده که، دانسته یا ندانسته، منجر به انفجار یک مین ضد تانک موجود در نمایشگاه حسینیه شده است. عاملین فاجعه احتمالاً از وجود مین ضد تانک خنثی نشده مطلع نبودند که می‌تواند با انفجار خود دویست شهید و زخمی بیافریند. آن‌ها تنها می‌خواستند با انفجار یک بمب کوچک فضای شهر را مدتی، قبل از سفر مقام معظم رهبری، آشفته کنند. ولی، انفجار مین فوق آنان را متحیر کرد و تناقض‌گویی‌های فراوانی را سبب شد که منجر به سلب اعتماد مردم شهر از اظهارات مقامات مسئول گردیده است. 17- بر همین اساس بود که عکس دو نفر از دستگیرشدگان را منتشر کردید؟ - من عکس آقایان فرامرز شیخ‌الاسلامی و پسرخاله‌اش محمد شاه قطبی را که بازداشت شده بودند در سایتم منتشر کردم. این دو را می‌شناختم و می‌دانستم كه اتهام بمب‌گذاری به ایشان تا چه حد مضحک است. خوشبختانه تحقیقات نیز این ادعای مرا ثابت کرد. آقای شیخ‌الاسلامی هم‌اکنون آزاد شده و آقای شاه قطبی در آستانه آزادی است. یعنی، هر دو به‌کلی بی‌گناه بودند. اگر از فیلم انفجار، که در اینترنت موجود است و نسخه کامل آن نیز به سادگی قابل دستیابی است، در نرم‌افزارهای تخصصی مانند adobe premier گراف و نمودار گرفته شود، می‌بینید که دقیقاً دو انفجار رخ داده است. ابتدا، نمودار انفجار اوّل دیده می‌شود که همان بمب دست سازی است که از راه دور کنترل شده و سپس نمودار انفجار دوّم که همان انفجار مین ضد تانک است. مسئله خیلی روشن و بدیهی است. به‌علاوه، نوع مواد منفجره موجود در مین ضد تانک، که وجود آن در آزمایشگاه به اثبات رسیده، و رنگ نور انفجار به سادگی صحت ادعاهای مرا نشان می‌دهد. دلایل فراوان است. نمی‌دانم چرا این بررسی تحقیقی و تحلیلی چنین آقایان را آشفته کرده که خانواده‌های محترم شهدای کانون رهپویان را به شکایت علیه من ترغیب کرده‌اند! 18- در اختیار داشتن این اطلاعات همان فرضیه‌ را تقویت می‌کند که مدعی است شما جزو وزارت اطلاعات بوده‌اید و بنا بر این به منابع اطلاعاتی دسترسی دارید.

جالب است که آقای انجوی نژاد نیز گروهی از خانواده‌های شهدای حادثه انفجار کانون رهپویان وصال شیراز را به شکایت علیه من و چهار تن از گردانندگان مجمع دانشجویان عدالتخواه فارس تحریک کرده. این در حالی است که زمانی که آقای عزیزی فرماندار و دیگران انفجار کانون رهپویان را تصادفی می‌خواندند و با
دو هزار خانوار از عشایر سُرخی نیز در حال تنظیم شكایتی از برخی مقامات استان تحت عنوان تبانی با زمین خواران هستند. متن و عنوان دقیق حقوقی شکایات را بعداً پس از مشورت با وکلا تعیین و در سایتم منتشر خواهم کرد. تصور می‌كنم این موج عمومی شود و تمامی افرادی كه در سال‌های اخیر آماج تهاجم کانون‌های زمین‌خوار شیراز و همدستان آنان در میان مقامات محلی بوده‌ و اموال خود را از دست داده‌اند به این موج خواهند پیوست.
جوسازی و روش‌های پلیسی مانع اطلاع رسانی در این زمینه بودند، و حتی از به کار بردن عنوان «شهید» برای شهدای حادثه فوق جلوگیری می‌کردند و بنرهایی که عناوین «شهید» و «بمب‌گذاری» را به کار برده بود می‌بریدند، من از معدود کسانی بودم که با انتشار مقاله در سایتم حادثه فوق را به صراحت انفجار سازمان‌یافته خواندم و یکی از اوّلین گزارش‌های خبری و تصویری دقیق را یکی دو ساعت پس از حادثه منتشر کردم. حال، به این دلیل که توضیحات وزیر اطلاعات درباره حادثه فوق و دستگیرشدگان مرتبط با آن را قانع کننده ندانسته‌ام هدف جوسازی و تهاجم آقایان قرار گرفته‌ام

Sunday 22 June 2008

گفتگوی بسیار مهم کجکول و طلاب پیرو اسلام ناب محمدی

پرسش و پاسخ

1


هنوز عمر کجکول به یک سال نرسیده است. معذلک در این مدت کوتاه، مبارزات سخت کجکول تاثیر عمیقی بر فضای حوزه " و ما حَولهَا" انداخته که همه به آن اقرار دارند و امروز صنوف مختلف اهل حوزه و بخصوص طلاب جوان و مقلدان صادق الاحوال مراجع عظام – کثر الله امثالهم- درباره مطالب کجکول منظماً و مداوماً گفتگو دارند.
در اینجا اصحاب کجکول و طلاب پیرو اسلام ناب محمدی در قم گفتگویی برگزار کردند که گزارش آن به شرح زیر به نظر عزیزان خواننده میرسد

سئوال - اصحاب کجکول چه کسانی هستند و خودشان را به چه مشرب فکری متعلق میدانند؟؛


جواب - اصحاب کجکول جمعی از " خّلان ِ وفا و اخّلاء ِصفا" هستند. درست مانند "اخوان صفا" که کتابهای بسیار ارزشمندی در فرهنگ عالی اسلامی تدوین نمودند که دایره المعارف بی نظیری در نوع خودش بود، اما هرگز کسی آنها را نشناخت. اصحاب کجکول یک عده از یاران پیرو "اسلام ناب محمدی" و از طلاًب تعالیم درخشان قرآن محید و رسول الله صلی الله علیه آله و سلم و اهل بیت کرام علیهم السلام اجمعین و اصحاب بزرگوار آن عزیزان اند. طلاب اسلام ناب محمدی بسیار زیادند، هم در حوزه ها هستند و هم در میان اقشار خانقاهی ، اما خودشان دارای یک خط فکری مشخص و معین اند
این خط فکری هم پیروی دقیق از اسلام ناب محمدی است. یعنی راه سعادت و نجات را در سیرت و سنت رسول الله ص و تعالیم قرآن مجید که وحی خداوند است میدانند و براین مبنا به احادیث و اخبار و روایات نظر میکنند. پیروی از اسلام ناب محمدی بزرگترین روش زندگی و سرمایه نجات است و همان عروه الوثقی و حبل المتین است که باید به آن چنگ زد و دست از آن برنداشت. هر اندازه که از آن دست برداریم، قدم در زاویه انحراف میگذاریم

سئوال - در آخرین خبری که در کجکول انتشار پیدا کرد مژده تاسیس یک دانشکده و کرسی تصوف و عرفان آمده بود. این خبر سروصدای زیادی به پا کرده؛ و خیلی معتقدند که شاید شایعه سازی باشد. برای خوانندگان کجکول توضیح بدهید که آیا این خبر شایعه است یا واقعاً حقیقت دارد؟ در این باره توضیح دهید

جواب - البته مدت زمان زیادی بود که پرونده تقاضای تاسیس یک دانشگاه جدید در قم تنظیم شده بود تا ابعاد دیگری از فرهنگ اسلامی نیز وارد طبقه بندی مطالعات علمی و دانشگاهی شود و کرسی تدریس عرفان و تصوف دایر گردد.
اما دستهایی با نفوذ بسیار از تحقق این برنامه جلوگیری میکردند. نظر آنها این بود که تصوف باید از ایران و از کل جهان اسلام ریشه کن شود. آن هم به زور و با تحمیل. اما نظر مخالف این نظر آن بود که به هرحال چه بخواهیم چه نخواهیم از ابتدای ظهور اسلام تا به امروز شعبه های بسیاری از مسلمانان پیدا شده اند و ملل و نحل زیادی خود را منسوب به قرآن و پیغمبر اکرم ص دانسته اند. این درست نیست که هر گروهی که قدرت گرفت، همه دیگرانرا به زور سرنیزه و قهر، کافر بخواند و تصمیم بگیرد که با براه انداختن جنگ صلیبی دیگر مسلمانان را قلع و قمع کند، این طرز فکر فقط به سود دشمنان اسلام تمام میشود. به این دلیل هیچ گروهی به زور و استفاده از قهر نمیتواند سایر مسلمانان را کافر بخواند و جنگ صلیبی به راه بیندازد
وضعیت تصوف هم همیشه همین طور بوده. اکنون نیز زمان آن نیست که صوفیان مسلمان ، کافر و منحرف خوانده شوند. بلکه باید رشته ای علمی برای روشن شدن علمی تصوف دایر شود و ارزش میراث تصوف – اعم از خوب و بد – در تاریخ اسلام و در تاریخ معارف جهانی مشخص گردد
اما عده ای با این برنامه مخالفت میکردند
حمله هایی هم در گوشه و کنار نه به صورت خطی بلکه به صورت زیرمیزی وجود داشت. تا آن که به طور مشخص " فصلنامه هفت آسمان " مورد هجوم قرار گرفت. یعنی عناصری وابسته به همان جریان مخالف گسترش عمقی فعالیتهای حوزه علمیه به مخالفت با "فصلنامه هفت آسمان" برخاست و آن را پایگاه نفوذ اهل تصوف دانست. از اینجا شکل برخورد عوض شد. البته توفیقی الهی درکار بود که دستهای پشت پرده، پرده از چهره بردارند و بی پرده به میدان آیند. وقتی آنها بدون پرده پوشی اصل و اساس حرف خودشان را زدند، جاداشت که حرف طرف مقابلشان را هم بدون پرده بشنوند. اینجا بود که کجکول فعال شد

سئوال – کجکول چه فعالیتی را مشخصاً براه انداخت؟ ؛

جواب- فعالیتهای کجکول در فضای مناسب جدیدی آغاز شد و این یک توفیق الهی بود. یعنی اخیراً حضرت آیت الله یزدی به ریاست اعضای شورای عالی حوزه قرار گرفتند و همچنین در تاریخ دهم خرداد ماه هشتاد و هفت هم در جریان یک جلسه شورایعالی حوزه علمیه قم به ریاست حضرت آیت الله یزدی، حضرت آیت الله مرتضی مقتدایی به سمت مدیر جدید حوزه علمیه انتخاب شدند. حضرت آیت الله مرتضی مقتدایی عضو و نایب رئیس جامعه مدرسین و عضو شورایعالی حوزه علمیه قم هم هستند و در عین حال در پی صدور حکم از طرق دبیرشورایعالی حوزه پس از آیات محمدمومن و رضا استادی و حجت الاسلام و المسلمین حسینی بوشهری عهده دار این سمت شدند
در اثنای همین تغییر و تحولات مقارن کناره گزینی حجت الاسلام حسینی بوشهری از مدیریت حوزه و تقابل جناح های مختلف برای تحمیل کاندیداهای مورد علاقه خودشان به جایگزینی حجت الاسلام بوشهری بود که غائله سازان مورد بحث ما خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند. در همین خط هم نامه ای به حجت الاسلام و المسلمین جناب نواب نوشتند و از روش ایشان در اداره فصلنامه هفت آسمان انتقاد کردند. در اینجا بود که کجکول وارد میدان شد
فعالیت کجکول مبتنی بر معرفی این خط بلواگر در درون فضای حوزه علمیه قم و نشان دادن اثر منفی کارهای آنان بود که نهایتاً رشد عمقی فعالیتهای حوزه را بخصوص در طول سالهای اخیر راکد کرده بود

سئوال – چگونه است که کجکول در جاده ای بدون سنگلاخ پیش میرود؟؛

جواب - اساس قضیه آن است که این اشخاص بلوا گر ، یک عده نفوذی در میان طلبه ها هستند. اینها قلباً از قبل به اسلام ناب محمدی باور نداشتند و به نظام اسلامی هم عقیده راسخی ندارند، اما از روی نفاق، عقیده خودشان را میپوشانند و گرد و خاک زیادی میکنند. در میان خودشان که گفتگو میکنند علمای بزرگ و مراجع عظام تقلید را "آخوندهای بی عمل" ؛ و مسئولان محترم دولتی را نیز " آدمهای بی بخار" میخوانند. با این که خودشان وزنی ندارند اما به علت گردوخاک کردن زیاد فشار زیادی را روی دیگران می آورند. حجت الاسلام حسینی بوشهری برای آرام نگاه داشتن جو حوزه علمیه قم سعی میکرد با این بلواگران راه بیاید. اینها هم خیلی خرابکاری کردند. اما حالا دوره عوض شده. مدیریت حوزه پرونده این بلواگران را در دست بررسی دارند و فضای بلواگری تنگ و تنگتر خواهد شد. کجکول در جهت مخالف بلواگران است، و حمایت از مدیریت آرامش در حوزه

سئوال- جو حوزه علمیه قم چه وضعیتی دارد؟؛

جواب – مساله، فساد مالی است که یک عده سودجو و مفسد به آن گرفتارند و متاسفانه این اشخاص غیر معتقد به اسلام ناب محمدی که درون حوزه ها نفوذ کرده اند واز لباس مقدس روحانیت سوء استفاده میکنند غارتها و چپاولگریهای خود را به وصله کردن خودشان به مراجع بزرگ انجام میدهند. اینجاست که ناگهان لیست هایی از کمیسیون های تحقیقی مربوط به مجلس منتشر میشود که نام برخی از روحانیون عالیقدر و حتی مراجع نیز در آن است. در حالی که حقیقت مطلب چیز دیگر است
حقیقت آن است که در حوزه بسیاری از طلاب ، با مسئله تنگنای وضعیت اقتصادی مواجهند و این یک دریچه گشوده ای است بر روی اشخاص سودجو و حقه باز که با کلاه شرعی کلاهبرداریهای خلاف قانون و خلاف شرع و خلاف انسانیت بکنند. حجت الاسلام و المسلمین حقجو خودشان میگویند که در درون حوزه علمیه قم فقط در عرض همین دوسال اخیر تریلیاردها ریال از مردم و از طلبه های تهیدست کلاهبرداری شده. این جای اشکال بزرگی است بخصوص اگر توجه داشته باشیم که هزاران طلبه غیر ایرانی از همه نواحی دنیا همین الان در حوزه علمیه قم جمع شده اند تا درس بخوانند و بعد هم به ممالک خودشان بازگردند. اینها یک ضد تبلیغ بزرگ بر علیه اسلام است
این اشخاص سودجو و کلاهبردار متاسفانه پای مرجعیت را بوسط میکشند و این کارهای خلاف را به این ترتیب میکنند که خودشان را به دروغ به مراجع عظام – کثرالله امثالهم- منتسب میکنند و این جفای بزرگ است
حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی تاکنون چندبار از طریق دفتر خودشان همه شایعه ها را در مورد خود و اعضای بیت محترمشان تکذیب کردند اما علت شیوع این شایعات از آنجاست که اشخاص کلاهبردار و سودجو برای فریب اشخاص ساده لوح خودشان را منسوب به مراجع میکنند. خلاصه آن که این اشخاص که در لباس روحانیت نفوذ کرده و خلافکاری میکنند، خلافهایشان لباس مقدس روحانی را آلوده میکند و همه آن روحانیان متدینی را که با زهد و تقوا زندگی میکنند در نظر مردم خراب میکنند. اینها باید با قاطعیت خلع لباس شوند. این فراخوان اصحاب کجکول بوده است و الحمدلله حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی اخیراً این ضرورت را یادآوری فرموده اند
از جانب دیگر اینها با حرکاتی که بصورت مرموز و موذیانه میکنند بین علمای عظام ایجاد تفرقه میکنند و بر آتش اختلاف نظر های جزئی – که طبیعی هم هست- بنزین میپاشند و احتراق بزرگ ایجاد میکنند و مشاهده میکنیم که ناگهان جنگ حیدری – نعمتی به راه میفتد و یک روز غائلهء محتشمیه – مصباحیه براه میفتد و عده ای در برابر هم صف آرائی میکنند و فرش میراث سیاسی امام بزرگ محاهد عارف نستوه حضرت آیت الله العظمی روح الله الموسوی الخمینی را از دو طرف چنگ میزنند، و آنقدر کشمکش میکنند که شیرازه گسسته شود – نعوذ بالله من شر اعمالنا- از طرف دیگر با گستاخی زیاد به مراجع عظام تقلید، بی حرمتی و حرمت شکنی میکنند. مثلاً در رجا نیوز و در پرتو سخن با لحن بی ادبانه و غیرمحترمانه نسبت به برخی از آقایان مراجع تقلید موضعگیری میکنند. این حرکت, حرمت آن مراجع را نمیشکند، حرمت مرجعیت را در کلیت خود میشکند و کار توهین به مراجع مختلف را رواج میدهد که بزرگترین خطری است که از داخل پایه های حوزه علمیه قم را میخورد

سئوال – موضع کجکول نسبت به تصوف چیست؟؛

جواب - کجکول با تصوف مخالف نیست. اصحاب کجکول معتقدند اکنون دورانی است که جهان بشریت میخواهد تصوف را بشناسد. حالا که در آمریکا و اروپا میخواهند تصوف را به درستی بشناسند چرا مانخواهیم خودمان این کار را بکنیم . چرا قم که مرکز اسلامشناسی و شیعه شناسی جهان میخواهد باشد مرکزی برای تصوف شناسی عالم اسلامی نباشد؟ ؛
زمانی که کجکول از تصوف دفاع میکند، هدفش دفاع از شعبه های خانقاهی گوناگون مانند ذهبیه یا گنابادیه یا ذوالریاستینیه یا صفی علیشاهیه یا ... سایر رشته های درویشی که خود را منسوب به تصوف میکنند و در عین حال خود را شیعه یا سنی (قادریه ؛ نقشبندیه) هم میخوانند نیست. کجکول با درویشی خانقاهی اعم از شیعه و سنی ارتباطی ندارد و مدافع آنها نیست. اگر دفاعی هم کرده (مثلاً نامه ای که به سردار دکتر سیدرحیم صفوی مشاور مقام معظم رهبری نوشت) ، در واکنش به قلاوزان و طلایه داران خط حرمت شکنی بود ، نه به عنوان دفاع از درویشی خانقاهی. درویشی خانقاهی مدافعان خودش را دارد؛ و کارش به خودش مربوط است؛ و وکیل نمیخواهد ؛ و اگر بخواهد هم به قدر کافی دارد ؛ و آن وکلا هم سایتهای متعدد دایر کرده اند ؛ و کار خودشان را انجام میدهند. کجکول کاری به کار آنها ندارد. نه آن سایتها اخبار کجکول را منعکس میکنند و نه کجکول اخبار آن سایتها را منتشر میکند
خلاصه آن که کجکول مدافع "درویشی خانقاهی" و اقطاب سلاسل فقری نیست

سئوال-"درویشی ِ خانقاهی" و تفاوت آن با تصوف چیست؟؛


جواب- خصوصیات "درویشی ِ خانقاهی" به طور مجمل به این قرار است
اول- هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" دارای یک سلسله مراتب درونی است
دوم- هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" دارای یک "سلسله الاولیاء" است - که منشاء مشروعیتشان حساب میشود-
سوم - هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" دارای محلی برای جمع شدن است – که تاریخاً از دیرباز تا به امروز اسمش خانقاه بوده، مثلا "خانقاه صفیعلیشاه" در تهران یا خانقاه ذهبیه احمدیه در دزفول؛ [اگرچه بعضی از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" اسم خانقاه را برداشته اند و بجای آن "حسینیه " گذاشته اند (مثل حسینیه مشیرالسلطنه در سنگلج سابق یا حسینیه حائری در دوراه مهنس که دو مرکز از مراکز اصلی گنابادی ها در پایتخت است)،]
چهارم - هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" دارای یک نظام اداره داخلی است. در بالا و راس آن قطب است ؛ در قاعده و پایهء آن مریدها هستند. بین مریدها و قطب هم یک عده ای هستند که نماینده های مختلف همان قطب هستند و از طرف او مسئولیت های مختلف دارند، اعم از بیعت گرفتن از علاقمندان برای قطب، جمع کردن وجوه مختلف (فطریه، نذریه ...) به نام قطب، مجلس نیاز سبز کردن به اجازه قطب، نماز جماعت را امامت کردن به دستور قطب؛ فاتحه خواندن برای سلسله الاولیائی که درست کرده اند؛ و از این قبیل کارها
اما حقیقت مطلب آن است که هر شعبهء " درویشی ِ خانقاهی" از دو عنصر تشکیل شده : یکی قطب به عنوان مراد؛ و یکی هم گروهی از مردم به اسم مریدها. اشخاص میانه -یعنی شیخ و مجاز و ماذون- کاره ای نیستند و مقام و رتبه ای ندارند، حداکثر مانند کارمندان اداره یا وزارتخانه هستند. قابل عزل و نصب توسط قطب – به راحتی آب خوردن- هستند؛ و همه تقسیم بندی این مسئولیتها در درون هر شعبه از شعبات "درویشی ِ خانقاهی" بر اساس مقام معنوی یا درجه علمی ِ شیخ و مجاز و ماذون صورت نمیگیرد، بر اساس اطاعت پذیری و تسلیم آنان نسبت به قطب صورت میگیرد
پنجم – در هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" اقطاب برای خود القابی دارند که آن را به خودشان مخصوص میدانند مثل شاه ... و خودشان را وصل به عالم غیب میدانند و این مقام را مخصوص به خودشان میدانند
اینها فصل مشترک بود
همه این مطالب که خاص و مخصوص به همه شعبه های " درویشی ِ خانقاهی" است تا به امروز به عنوان اسرار "درویشی ِ خانقاهی" توسط مریدها حفظ میشد
ولی همه اینها، محل ِتامل و بررسی دارد و باید به صورت یک تحقیق دانشگاهی و علمی در حول و حوش آن بحث شود و مشخص شود که غثّ و سمین آن و سره و ناسره آن و درست و نادرست آن و عقلانیت و خرافه آن چیست. ارتباط بین تصوف و "درویشی ِ خانقاهی" باید مورد بررسی قرار بگیرد و روشن شود، اما به هرحال باید بپذیریم که "درویشی ِ خانقاهی" یک پدیده اجتماعی است و باید توسط جامعه شناسان و مردم شناسان و پدیده شناسان و روان شناسان- اجتماعی مورد بررسی قرار بگیرد. دیگر امروز زمانی نیست که یک نفر بیاید بگوید من نایب امام زمانم و با خدا و غیب ارتباط دارم و دیگران همه دروغ میگویند و فقط من راست میگویم و ... از این قبیل ادعاها، و یک عده هم بپذیرندو پشت سرش راه بیفتند و با ایجاد جو مصنوعی، تبلیغ هم بکنند و دیگران را هم به دنبال خود بکشند. باید پرسید چرا و چگونه؟ به چه دلیل شما با غیب ارتباط دارید؟ به چه دلیل فقط شما راست میگوئید؟ از کجا میتوانید ثابت کنید که همه باطلند الا شما. چگونه است که شما خود را نایب امام زمان میدانید ؟ و دیگران همه دروغ میگویند

سئوال- اصحاب کجکول فکر میکنند زمانی برسد که دراین باره تحقیق بیطرفانه صورت بگیرد؟؛

جواب- ببینید در هر حال اینها مطالبی است که نباید از کنارش گذشت
بهرصورت باید برروی آنها تحقیق و تامل کرد و ارزشش را مشخص ساخت. مثلاً تنها پس از تحقیقات بسیار زیاد دقیق و اصولی مشخص میشود که در کره مریخ آب هست یا نیست. نمیشود پذیرفت که یکی بیاید و بگوید به من الهام شده در کره مریخ آب هست و هرکسی بگوید نیست دروغ میگوید؛ یکی هم بیاید بگوید نخیر! در مریخ آب نیست ومخالف این نظر دروغگو است چون من نایب امام زمان هستم و به من الهام غیبی شده ... امروز زمان ارزیابی علمی- تحقیقی است. حتی بسیاری از روسای شعبه های درویشی خودشان به مطلبی که میگویند جدی باور دارند، چرا چون هرگز تحقیقی در مورد صحت و سقم آن مطالب نشده است. همین مساله صحت سلسله الاولیاء محل بحث و تامل فراوان دارد
اشکال کار در آنجا است که وقتی یک پژوهش مستقل و دقیق علمی در باره این مطالب در چهارچوب دانشگاه صورت بگیرد میزان سره و ناسره همه دعاوی روشن میشود. اما وقتی یک عده بلواگر یک روایت مجعول را سرچوب میکنند و به مراکز درویشی خانقاهی کوکتل مولوتف پرتاب میکنند و حریق و آتش سوزی و چاقوکشی و عربده جویی براه میندازند ، خیلی مطالب لوث میشود . جایی برای تحقیق باقی نمیماند

سئوال- مقصودتان از تحقیق دانشگاهی چیست؟

چواب- مقصود از تحقیق دانشگاهی نگارش کتابهائی است مثل حسن بصری یا جنید بغدادی که منتشر شده است. یک نفر خواننده میتواند مثلاً کتاب "حسن بصری- گنجینه دار علم و عرفان" را- که حاصل قلم "استاد اکبر ثبوت" است - بخواند و در نهایت بگوید " اگرچه این پژوهش نشان میدهد که حسن بصری آدم بدی نبوده، ولی به من ارتباط ندارد. و در هرحال راه من و راه حسن بصری از هم جدا است". اما کتاب نویسی ِ سخیف، نوع کتابی است که مخالفان برداشته اند و علیه حسن بصری نوشته اند و اسم کتابشان را "حسن بصری چهره جنجالی تصوف" گذاشته اند و از همان کلمه اول، خواننده کتاب را آکنده از فحاشی و لحن بسیار جاهلانه و جاهلوارانه و میدانی میبیند
کسی کتاب "حسن بصری چهره جنجالی تصوف" را جدی نمیگیرد و بر خِرد نویسنده آن افسوس میخورد و از پوچی نظرگاه پشت این کتاب متحیر میشود و از تمام مخارجی که هزینه انتشار این کتاب - و کتابهائی همردیف آن شده که در نمایشگاه کتاب به رایگان توزیع میشدند و همه مانند فتوکپی یکدیگر بودند- قلبش آکنده از اندوه میشود

سئوال- پیشنهادی هم دارید؟؛

جواب- امروز همه صحبت از مبارزه با خرافات میکنند. باید دانست که خرافات آفت فرهنگ است و تنها با یک مبارزه بی امان علمی- تحقیقی میتوان لایه های خرافات را زدود. خرافه زدایی از تصوف هم لازم است اما به عنوان کار علمی و دانشگاهی. نه با پرتاب کوکتل مولوتف به دست یک عده قداره بند عربده کش
کجکول از ابتدا با این قداره بندی مخالف بود و جلوی قداره بندها قد علم کرد و استوار ایستاد و ایستادگی کرد و خطر آنها را به عنوان بزرگترین آفت ضدفرهنگ گوشزد کرد و گفت تا این قداره بندها باشند راه بر جستجوی علمی مسدود خواهد ماند

سئوال – آیا این "قداره بندها" تشکیلاتی کار میکنند، یا نه؟؛

چواب- بله. این یک کار تشکیلاتی است. به قول آیت الله سید احمد خاتمی این کارها تشکیلاتی است و هدف این تشکیلات ضربه زدن به کیان حوزه و کیان نظام و در نهایت به اسلام است
اولاً باید دانست که اعضای این تشکیلات مخفی به هیچوجه به اسلام ناب محمدی ص اعتقادی ندارند. به نظام اسلامی هم معتقد نیستند. اما شیوه عملشان پیچیده است. اینها را میتوان "جماعت حجتیه جدید" نامگذاری کرد . یک دسته از آنها پیروان "سیدعلی مبداء- سید کفری" هستند، اما گروه های دیگر هم هستند. اینها اصلاً به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی باور ندارند. نظام مقدس اسلامی را حکومت دجال میشمارند. فرقی بین نظام مقدس اسلامی و بدترین دیکتاتورهای مستبد قائل نیستند. همه را دجال میدانند. در نظر اینها امام غایب عج به زودی ظهور خواهد کرد و همه این نظام ها را ریشه کن خواهد ساخت. حتی نقشه ای برای ظهور امام غایب درست کرده و ان را چاپ و منتشر کرده اند و در سایتهای خودشان هم قرار داده اند

اینها بلحاظ اعتقادی مدعی اند که "امام زمانی" هستند و مخالف اسلام ناب محمدی. اینها دشمن نظام مقدس اسلامی هستند، اما فعلاً به اسم "صوفی ستیزی" دارند نیرو جمع میکنند و یارگیری میکنند. در میان طلاب نفوذ فراوان کرده اند. کارشان درست مانند "گروه منحله فرقان" است که توسط "ملا اکبر گودرزی" میچرخید و افتضاحات بزرگی در لباس مقدس روحانیت به بار آورد
بلحاظ تشکیلاتی ، هم در حوزه ها نفوذ دارند و هم میان شعبه های "درویشی ِ خانقاهی". به هر حال تشکیلات زیرزمینی شان دارای دو دسته از اعضاء است
یک گروه نفوذی در درون حوزه ها و ملبس به لباس طلاب
یک گروه نفوذی در صفوف" درویش های خانقاهی". بین گنابادیها، درویشهای اهل حق و دیگران ...

سئوال- درمورد عناصر نفوذی توضیح بیشتری بدهید

جواب - حق دارید. وقتی میگوئیم اعضای نفودی باید مطلب را بیشتر بشکافیم
این "امام زمانی" ها، دو دسته هستند. یک دسته اعضای راسخ این گروهند که هم در حوزه ها و در لباس طلبه ها نفوذ کرده اند و هم در بسیاری از شعبه های دستگاه های امنیتی جا گرفته اند. اینها " نفوذی" ها هستند. همچنین به عنوان ماموریت امنیتی، به صفوف شعبه های درویشی هم نفوذ کرده اند و با شیوخ و اقطاب رشته های مختلف بیعت کرده اند تا سر از کارشان در بیاورند و اطلاعات جمع کنند. اینها "نفوذی" ها هستند. اما در عین حال هرجایی که هستند – اعم از حوزه و مسجد و حسینیه و خانقاه- یک عده ای را هم به خودشان جذب میکنند. اشخاصی که توسط این "نفوذیها" "جذب" میشوند به عنوان هوادار به تشکیلات زیرزمینی اینها وصل میشوند و ما از اینها به "جذبی" ها اسم میبریم. پس در مجموع این تشکیلات زیرزمینی مخفی "امام زمانی ها" دارای یک هسته مرکزی بسیار نیرومند است که کاملاً ظاهر الصلاح است – مسجدی است، مداح ها را میشناسد؛ با برخی مراجع خود را متصل مینماید ...- و دارای دو دسته عضو در حوزه و خانقاه است که عبارتند از "نفوذی ها" و "جذبی" ها

سئوال- روش کجکول با این تشکیلات "امام زمانی ها" چه بوده؟؛

جواب - کجکول از وقتی که تاسیس شد به شناسایی و افشای هر دو گروه نفودی و جذبی هم در بین درویشها و هم دربین طلبه ها پرداخت. بعد هم به موقع خودش عوامل نفوذی در میان شعبه های درویشی را، و هم نفوذی های بین طلاب را به همه ایرانیان معرفی کرد و خواهد کرد. اما اکنون مدتی است که ، بیرحمانه به افشاگری عناصر ناباب نفوذی در میان طلاب و شبکه های مرموز و مفسد آنان برآمده
افشاگریهای کجکول همه را معذب و ناراحت میساخت و میسازد و خواهد ساخت. هم متولیان و هم مدعیان را

سئوال- فعالیتهای کجکول تا چه اندازه موثر بوده یا مورد توجه قرار گرفته

جواب- در کل، بی اثر نبوده. بخصوص آثار آن را در همین گردهمایی اخیر مقامات مملکتی در قم و بخصوص فرمایشات بسیار اساسی حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی درباره ضرورت بررسی وضع حوزه و خلع لباس از "طلاب ناخلف نفوذی" مشاهده کردیم
دررابطه
با حمایت از رشد عمقی حوزه هم، کجکول بحمدلله نسبتاً تا اندازه ای موفق عمل کرده و نظر آقایان مراجع عظام و مدیریت جدید حوزه را به این مهم جلب کرده. در این فضایی که فشار مخالفان نفوذی در حوزه ها رو به کاستی نهاده، بحمدلله مسئولان مربوطه برنامه ریزی تاسیس کرسی دوره دکترای تصوف و عرفان در قم را بعد از مدتها استمهال کلید زدند. این موفقیت بسیار بزرگی است و کجکول آن را به همه دانش پژوهان تبریک عرض میکند

Thursday 19 June 2008

ارتقاء مؤسسه آموزش عالی غیر دولتی و غیر انتفاعی ادیان و مذاهب به دانشگاه ادیان و مذاهب

تصویب دوره دکترای عرفان و تصوف در قم


عرض تبریک طلاب حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی به حجت الاسلام نواب

با عرض سلام و اعتذار از تصدیع اوقات شریف
تصویب سرفصل دوره دكتری "عرفان اسلامی و تصوف" در كمیته وزارت علوم در طول هفته گذشته، و خاصه خبر خوش تاسیس دانشگاه ادیان و مذاهب تحت مدیریت حضرتعالی را به حضرتعالی و همکاران محترم و پشتیبانان معرفت شناس سرکار تبریک گفته ؛ و گسترش فعالیتهای فرهنگی – معنوی آن مرکز مهم معرفتی – پژوهشی را در سراسر اقطار گیتی از خداوند منان و تحت توجهات امام زمان ارواحنا لمقدمه الفدا خواستاریم

جادارد دراین مراسله کوتاه، لمح بصری نیز به مواضع مخالفان این تحول عظیم بنماییم که نظریات آنها و جوابیه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را در ضمیمه درج و ارسال کرده ایم
افتتاح دوره تصوف و عرفان و ارتقای سطح فعالیتهای موسسه آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی ادیان و مذاهب به مرتبه دانشگاه ادیان و مذاهب در فم که مورد توجه خاصه مسئولان عالیقدر نظام مقدس اسلامی است حائز اهمیت بسیار است
تلاشهای بیوقفه دولت خدوم جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد در تشخیص و طرد عرفانهای وارداتی و انحرافی، مسئولان علاقمند دولت را به این باور قاطع رسانده که پرداختن به معرفت شناسی عرفان و تصوف اسلامی نه فقط بهترین روش برای سد معبر جریانهای انحرافی و وارداتی تحت نام عرفان است؛ بلکه با استفاده از همین شیوه میتوان پرچم معلای دین مبین اسلام و مذهب تشیع اثنا عشری را در غرب و شرق عالم به اهتزاز درآورد و شعاعهای ِ تشعشعات ِ ضیاء ِ مضیئه آن را رهسپار صفحات آتیه تاریخ بشری نمود
پژوهشگران و اسلامشناسان و مستشرقانی امثال پرفسور چیتیک آمریکایی از جاده تصوف به شاهراه اسلام محمدی و تشیع علوی نایل شده اند
اگرچه علم رجال و روایات و اخبار هم به جای خود از زمره علوم شریفه و فضایل عظیمه و نافعه است اما همه ارکان دین به روایتها ختم نمیشود و درایت نیز اهمیت خاص خودرا دارد و درایت نیز مشمول بر فصول و شعب بسیار است که یک زمره از آن عرفان اسلامی است و شمّه ای از عرفان اسلامی ، شمیمهء نسیمی است که از ریاض ِ ارباب قلوب در بوستان خرد معارف شناسان میوزد، ارباب قلوبی که همانا صوفیان بزرگ جهان اسلام مانند شمس الدین تبریزی و عطار نیشابوری و محیی الدین عربی و جلال الدین رومی و سایرین میباشند، و تفکیک این ذخیره از حاملان آن امری عقلانی و وجدانی نیست
الحال عالمان علم رجال و واقفان به دقایق فصول روایات و اخبار و متکلمان و فقیهان عالیقدر و محدثان و اصولیون و فلاسفه مسلمان همیشه و بخصوص در ایام حیات درخشان جمهوری اسلامی مورد تجلیل قرار داشتند، آنچه باقی مانده بود تحقیقات دقیقه رقیقه انیقه در شیوه اهل تصوف در چهارچوب پژوهشهای دانشگاهی و علمی بود، که اکنون به فضل خداوند تبارک و تعالی این قدم هم برداشته شده است
تردیدی نباید داشت که فقیه مجاهد عارف نستوه حضرت امام مجاهد آیت الله روح الله الموسوی الخمینی رضوان الله علیه در عین خرده گیری بر تصوف بازاری، آنجا که وقت ارسال مراسلات به رهبران ماتریالیست دنیا است آنان را دعوت به تشخیص صحت و سقم روایات عامه و خاصه و تفضیل و رجحان آنان بر یکدیگر نمیکند، بلکه زمرهء متفکران آنان را به تفحص و غور پیرامون مباحث راجع به بقای نفس پس از مفارقت از جسد و حرکت جوهری، و تامل در سایر مقولات اسفار اربعهء صدرالدین شیرازی و حکمت اشراق یحیی سهرودری زنجانی مینماید که هردو از کبار عارفان صوفی مشربند. الحاصل، برای احتراز از اطاله کلام، با اقتصار براین بیت نغز به این مراسله خاتمه میدهیم که

جهان چون چشم و خال و خط و ابرو است
که هر چیزی به جای خویش نیکوست

خداوند یار و نگهدار شما و یاران شما باد

قم- طلاب حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی
پنجشنبه 30 خرداد 1387 - 15 جمادي الثاني 1429

ضمیمه : مطالب مرتبط

اول: جایگاه و چشم‌انداز "دانشگاه ادیان و مذاهب" در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین نواب

http://www.religions.ir/cont.php?newsid=377

1387/03/20
با تشكر از وقتی كه در اختیار ما گذاشتید، با توجه به ارتقاء مركز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب به دانشگاه ادیان و مذاهب، هدف شما از این توسعه آموزشی چه بوده است؟
نخست تصحیح كنم: مركز مطالعات ادیان همچنان به قوت خودش باقی هست به عنوان مركزی مستقل وابسته به دانشگاه ادیان و مذاهب، و معاونت پژوهشی دانشگاه ادیان با حفظ سمت، رییس مركز مطالعات ادیان خواهد بود و استقلال درونی خودش را حفظ خواهد کرد. آنچه كه به دانشگاه تبدیل شده، مؤسسه آموزش عالی غیر دولتی و غیر انتفاعی ادیان و مذاهب است.
اما راجع به هدف ما از ایجاد دانشگاه، بعد از بررسی‌هایی كه وزارت علوم در مورد مؤسسه به عمل آورد، به این نتیجه رسید كه با توجه ظرفیت كتابخانه و تعداد اعضای هیئت علمی كه بزرگترین شاخص را در بین مراكز غیرانتفاعی دارد، این مؤسسه لیاقت دانشگاه شدن را دارد. در حقیقت یك قوه‌ای بوده كه به فعلیت رسیده است.
در ضمن ما تعداد رشته‌های دانشگاه را نمی‌خواهیم افزایش بدهیم، بلكه بر همان سه تا دانشكده‌ای كه داریم، متمركز خواهیم ماند: دانشكده شیعه شناسی، دانشكده مذاهب اسلامی و دانشكده ادیان.

انگیزه انتخاب رشته‌های آموزشی موجود را توضیح دهید.
ما این رشته ها را نیاز داشتیم به دلیلی كه برای تداوم حیات پژوهشی در حوزه، به نیرو احتیاج داریم. و راه جذب این نیروها از طرف مراكز پژوهشی دیگر از طریق مدرك صورت می گیرد و جاذبه بیشتری هم خواهد داشت.

برای پرهیز از موازی‌كاری با مراكز آموزشی مشابه دیگر چه چاره‌ای اندیشیده‌اید؟ مراكزی مثل مؤسسه مذاهب اسلامی قم یا دانشگاه مذاهب اسلامی تهران یا مراكزی با رشته‌های ادیان و عرفان؛ آیا اقدام جدی‌تری در این‌جا قرار است صورت بگیرد یا این‌جا هم دانشگاهی است مثل بقیه دانشگاه‌های كشور؟
نخست: در مسئله آموزشی موازي‌کاري معنی ندارد! ما در دانشگاه تهران رشته حقوق داریم، همچنین در دانشگاه شهیدبهشتی و علامه طباطبایی و... رشته حقوق داریم، در عین این كه هيچ‌گونه موازي‌کاري احساس نمي‌شود؛ به دلیل این كه بالا رفتن آموزش از شاخصه‌های توسعه فرهنگی یك كشور است و زیاد شدن مراكز آموزشی نشانه بالا رفتن سطح توسعه فرهنگی آن كشور است.
دوم: به اذعان خود دست‌اندركاران آموزشی و پژوهشی از جمله آیت الله مصطفوی، رئیس وقت دانشكده الاهیات، بعد از بازدید از این‌جا اظهار داشتند: "كاری كه در هشتاد سال نكرده‌ایم شما بعد از چهارسال انجام داده‌اید." ما هفتاد اثر پژوهشی چاپ كرده‌ایم، كدام مركز پژوهشی چنین خروجی و تولیدی داشته است؟
سوم: تفاوت مقطع تحصیلی ماست با مراكز دیگر كه آنها بیشتر در مقطع كارشناسی فعالیت می‌كنند و ما در مقطع كارشناسی ارشد به بالا، آن‌هم در حد تحصیلات تكمیلی و تربیت استاد و پژوهش‌گر.
چهارم: تفاوت عمق كار پژوهشی و آموزشی ماست. در امر پژوهشی هفتاد اثری كه تا به‌حال عرضه كرده‌ایم و همچنان با همان كمیت و كیفیت در حال عرضه و چاپش هستیم، گواه ادعای ماست. در امر آموزش هم نوددرصد نیروهای ما طلبه و حداقل دارای سطح دو حوزه هستند كه اكنون بعد از ده سال تحصیل و قبولی در پایه 9 به عنوان مبتدی پذیرفته می‌شوند.
پنجم: كه نكته‌‌ای اساسی است، تعداد بالای هیئت علمی دانشگاه است در مقابل درصد دانشجویانی كه داریم. من قصد تخریب ندارم، اما مطلعم در كشور دانشگاهی داریم كه حتی پنج نفر عضو هیئت علمی ندارد! درحالی كه وزارت علوم معتقد است دانشگاه ادیان بزرگ‌ترین شاخص عضو هیئت علمی در ایران را دارد. یعنی هیچ جای كشور مثل دانشگاه ما 250دانشجو به همراه 50 نفر هیئت علمی ندارد. عضو هیئت علمی را همه به خاطر هزینه‌ی سنگینش از استخدام آن فرار می‌كنند. با این دلایل ثابت می‌شود این دانشگاه موازی با مركز آموزشی پژوهشی دیگری نیست.

آیا قصد راه اندازی دوره دكتری هم دارید؟
قطعاً‌ چنین تصمیمی داریم و با جدیت پیگیر آن هستیم. همین هفته‌ی پیش سرفصل دوره دكتری "عرفان اسلامی و تصوف" در كمیته وزارت علوم به تصویب رسید. بقیه رشته‌ها را هم به ترتیب و همراه با زمان‌بندی مشخص، راه‌اندازی خواهیم كرد.

نخستین دوره دكتری از چه زمانی آغاز به كار خواهد كرد؟
ان‌شاءالله از نیمه اول سال 87-88 حتماً‌ دوره دكتری خواهیم داشت.

از معاونت فرهنگی و دانشجویی چه انتظارات و توقعاتی هست؟
بعد از ارتقاء مركز به دانشگاه،‌ طبیعتاً‌ نظم مشخصی را كه وزارت علوم تصویب كرده است، در همه امور باید بپذیریم. شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز شرح وظایفی را برای همه معاونت‌ها مدون و تعریف كرده است.

پس با این حساب نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه و... هم ایجاد می‌شود؟
هرچه كه وزارت علوم به ما ابلاغ كند راه اندازی خواهیم كرد. البته خود نهاد نمایندگی بر ایجاد دفتر در دانشگاه‌های هماهنگ مثل باقرالعوم و تربیت مدرس اصرار چندانی ندارد.

آیا برای فارغ التحصیلان سطوح مختلف این دانشگاه تدبیری اندیشیده‌اید؟
اولاً، این‌جا غیرانتفاعی هست و بخشی از دولت نیست. حتی دولت هم نسبت به رتبه‌‌های برتر دانشگاهی تعهدی برای جذب ندارد. این اشتباهی هست كه از ابتدای انقلاب به واسطه نهادها در ذهن افتاده است كه آنها آمدند برای خودشان دانشگاه درست كردند و شانس پذیرش را از دیگران گرفتند. ببینید،‌ آموزش یك وظیفه دارد و پذیرش و استخدام هم وظیفه‌ای دیگر كه این دو به اشتباه در ذهن‌ها گره خورده است.
ما می‌دانیم كه شانس پذیرش دانشجویان ما در دانشگاه‌های دیگر خیلی زیاد است؛ منتها اول وزارت علوم باید به دانشگاه‌ها فشار بیاورد كه نسبت خودشان را در هیئت علمی رعایت كنند. الان این استاندارد در هیچ جای كشور رعایت نمی‌شود. اگر این كار انجام بشود تا ده برابر آنچه ما تربیت می‌كنیم دانشگاه‌ها ظرفیت پذیرش دارند با توجه به این‌كه ما در حد تحصیلات تكمیلی نیرو تربیت می‌كنیم.
البته ما بهترین‌ فارغ‌التحصیلان را با توافق خودشان نخواهیم گذاشت كه بروند و جذبشان خواهیم كرد.

شما به تازگی دفتری را به نام "ادیان و حقوق بشر" تأسیس كرده‌اید. در این مورد چه ضرورتی وجود داشت؟ آیا به موازات این اقدام، مراكز دیگری داریم یا نه؟
ببینید! ما از پانزده سال قبل با جناب آقای متكی، وزیر محترم امور خارجه فعلی كه آن موقع معاون امور بین‌الملل وزارت خارجه بودند، در مورد حقوق بشر هم‌كاری شخصی داشتیم. بعداً هم ایشان با توجه به هم‌كاری و سوابقی كه با هم داشتیم، حقوق بشر را در وزارت خارجه فعال كردند. ما احساس كردیم حقوق بشر در جهان از این رنج می‌برد كه ما هنوز نتوانسته‌ایم به دنیا بفهمانیم كه ادیان یك حقوق و قوانین مورد تأیید خودشان را دارند؛ بنابراین نمی‌شود یك حقوق سكولار نوشت و به دنیا تحمیل كرد. بنده هم مسئول گروه ادیان و حقوق بشر را در آن كمیته - كمیته‌ی مفصلی هست و تمامی مسئولین و نمایندگان سابق ایران در سازمان ملل از اول تاریخ انقلاب تا به حال در آنجا هستند، همچنین اساتید برجسته حوزه و دانشگاه - بنده هم به ذهنم رسید دانشگاه می‌تواند بهترین پشتیبانی آن طرح باشد. البته اگر هم وزارت خارجه طرحی به ما نداد ما كار خودمان را ادامه می‌دهیم.
در هیچ كجا شبیه و موازی با دفتر ادیان و حقوق بشر وجود ندارد كه نگران كار تكراری یا موازی باشیم. ممكن است دفتری برای بررسی حقوق بشر وجود داشته باشد، اما با عنوان تخصصی "ادیان و حقوق بشر" در هیچ‌جا نبوده است. و ما در حقوق بشر تخصصی می‌خواهیم كار كنیم. وگرنه دفتر مطالعات حقوق بشر در قوه قضائیه هست یا سازمان حقوق بشر اسلامی هم داریم، همچنین در دانشگاه مفید... اما با این عنوان تخصصی ادیان و حقوق بشر نداشته‌ایم.
پس ما كار تكراری و موازی نكرده‌ایم و كاملاً تخصصی هست. و از این قبیل دفاتر تخصصی و موضوع‌محور در دانشگاه ادیان ادامه خواهد یافت. مثلاً شاید دفتری به نام ادیان و خانواده، ادیان و اخلاق، ادیان و اقتصاد،‌ ادیان و فرهنگ و... راه بیندازیم و این جزو انتظارات و تخصص این‌جاست.

به عنوان آخرین سؤال: دورنما و آینده دانشگاه ادیان را چطوری پیش‌بینی می‌كنید؟
من فكر می‌كنم این دانشگاه خلأیی را در كشور پر كرده است،‌ علی‌رغم آن‌چه شما در سوالتان مطرح كردید كه مراكز مشابه و هم‌عرضی هست، اما با اطلاعی كه من دارم هیچ مركز مشابهی در كشور نیست. یك لیسانس ادیانی در بعضی از دانشگاه‌های مرسوم هست، حتي ادیان تطبیقی، فلسفه غرب و دین‌شناسی و... هم شاید داشته باشیم،‌ اما مجموعه‌ای كامل كه همه ادیان را یك‌جا بررسی كند، نداریم.
این بررسی یكجای ادیان خیلی مسئله مهمی است، به طور مثال وقتی ما درباره عرفان اسلامی كار می‌كنیم، نمی‌توانیم از كنار عرفان بودا یا حتا عرفان یهود و... به راحتی بگذریم. این‌جا مركزی هست كه به همین دلیل مطالعات جامع، رشته‌ها همدیگر را تقویت می‌كنند و همچین چیزی در كشور نیست.
ثانیاً در همین چهارده سال كه از سال 73 شروع كردیم تا به الان، اقبال و استقبالی كه از ما شده،‌ نشان‌دهنده‌ی این است كه این‌جا چقدر جایش در كشور خالی بوده است. الان هیئت‌های خارجی كه مرتب به دیدن دانشگاه می‌آیند یا فرصت‌های مطالعاتی كه از ما درخواست می‌كنند –همین الان با تمام امكانات محدودی كه داریم، چند مهمان خارجی داریم كه از هند تشریف آورده‌اند- و نیز قراردادهایی كه با دانشگاه‌های مختلف منعقد كرده‌ایم،‌ این توقعی كه از حوزه‌ علمیه قم به عنوان یك مركز دینی و شیعی می‌رود –توقع دارند كه- نگاهی هم به دیگران داشته باشد. و این تنها راهی هست كه ایجاد شده است برای نگاه به دیگران. ما اگر بخواهیم دیگران به ما نگاه مثبت داشته باشند، ما هم باید به ایشان نگاه مثبت داشته باشیم. بنابراین به نظر من یكی از موفق‌ترین مراکزي كه آینده‌ای روشنی هم دارد در برخورد با بیرون از كشور ما و جزو رسالت‌های اصلی حوزه علمیه است، همين دانشگاه اديان و مذاهب است.
یادم هست شهید بهشتی در سال 1350 (37سال پیش) برای مدرسه حقانی برنامه‌ای را نوشته‌ بودند از برنامه‌ مطالعات ادیان هم نوشته‌بودند. امام موسی صدر را "مسیح لبنان" می‌نامند و یك نویسنده باهوش شیعی درباره ایشان نوشته‌بود: این موسی هم مثل موسی (كلیم الله) سخن می‌گوید! امام موسی صدر استاد راهنمای جناب اسقف سبوه سركیسیان، رئیس شورای خلیفه‌گری ارامنه تهران بوده است كه تزش در مورد امام حسین(ع) بوده است – منظورم تعامل علمای ادیان است- مرحوم علامه طباطبایی،‌ اوپانیشادها را می‌خوانده‌اند و مقام معظم رهبری می‌فرمایند:‌ هركس وداهای هندوها را بخواند، می‌فهمد كه این كلمات زمینی نیستند.
به نظر من این راهی هست كه آغاز شده است و اقبال از آن هم فراوان است. حتی كشورهای سنی كه خیلی برای گفت و گوی تمدن‌های و گفت و گوی ادیان بهایی قائل نبودند، مثل عربستان و قطر، رقابتی را در این زمینه آغاز كرده‌اند. همین چهارشنبه هم اولین اجلاس نحوه گفتگوی مسلمانان با ادیان در عربستان برگزار می‌شود كه از من هم دعوت كرده‌اند. می‌خواهم بگویم سعودی‌ها هم به این نتیجه پی برده‌اند كه این راه را بايد انتخاب و آغاز كنند

دوم: جایگاه عرفان و تصوف در فعالیتهای فرهنگی خارج از کشور
به گزارش ايسنا، دكتر شهرام پازوكي در هم‌انديشي «جايگاه عرفان و تصوف در فعاليت‌هاي فرهنگي خارج از كشور با تأكيد بر عرفان امام‌ خميني (ره)» كه در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي برگزار شد درباره‌ «جايگاه تصوف و عرفان اسلامي در حفظ و اشاعه‌ فرهنگ ايراني - اسلامي» عنوان كرد: فهميدن تصوف از مشكلاتي است كه در ايران با آن روبه‌رو هستيم.
پازوكي به مقوله‌ هويت فرهنگي ايران اشاره كرد و گفت: اجزاي اين هويت از دو جزء اسلام و ايران تشكيل شده و اسلام داراي دو جزء اصلي تصوف و تشيع است. ايرانيان مغلوب اعراب نشدند؛ مغلوب اسلامي شدند كه حاصل فرهنگ ايراني - اسلامي بود. وي يادآور شد: تصوف يك مكتب سياسي نيست؛ بلكه جنبه‌هاي فرهنگي دارد و اين مشكلي ا‌ست كه ما گرفتارش هستيم و مسائل فرهنگي را با ديد سياسي - امنيتي نگاه مي‌كنيم. مثلا از نظر مسوولان، يك اجتماع صوفيانه عليه حكومت تلقي مي‌شود. در مقيد كردن نام تصوف و عرفان به مرحوم امام ‌خميني (ره)، اگر منظور اين است كه تصوف جعلي نباشد، خوب است و اگر مسأله همين همايش‌ها و فعاليت‌هاي فرهنگي باشد، آن وقت مشكل شروع مي‌شود؛ به‌طوري‌كه وظيفه‌ و كار رايزنان فرهنگي را با دشواري روبه‌رو مي‌كند؛ چون بايد قبول كنيم تصوف در كشورهاي مختلف اسلامي رنگ قوميت آن منطقه را مي‌گيرد

سوم : اعتراض رجا نیوز به همایش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

http://www.rajanews.com/News/?30088
نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم خرداد 1387ساعت 5 توسط گروه نویسندگان
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي كه مطابق اساسنامه آن باید فرهنگ و معارف اهل بيت(ع) و انديشه هاي امام(ره) و مقام معظم رهبري را در جهان ترويج كند، هفته گذشته به بهانه سالگرد ارتحال امام(ره) هم‌انديشي با موضوع "جايگاه عرفان و تصوف در فعاليت‌هاي فرهنگي خارج از كشور با تأكيد بر عرفان امام خميني(ره)" را برگزار کرد.
به گزارش رجانیوز، در حالیکه این هم‌انديشي به نام امام(ره) برگزار شد، زمان محدودی به سخنرانی درباره انديشه هاي عرفاني امام(ره) اختصاص يافت و تنها رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات درخصوص ابعاد عرفان امام(ره) مطالبی بیان کرد.
بنا بر این گزارش، در بخشی از هم‌انديشي، یکی از سخنرانان اقدام انقلابي مردم قم در تعطيلي خانقاه شريعت را که در اين شهر به مركز شيطنت و فساد عليه جمهوری اسلامی تبديل شده بود، زير سئوال برده و ادعا کرد اين اقدام به زيان جمهوري اسلامي تمام شده است.
همچنین در این نشست راه مبارزه با وهابييت، ترويج تصوف دانسته شده و برخی سخنرانان به كارشناسان و مديران سازمان توصيه کرده اند تنها راه تبليغ فرهنگ ايران كه حساسيت برانگيز هم نيست، تصوف است.
نحوه انتخاب کتاب های توزیع شده در این همایش نیز عجیب بوده و با وجود استفاده از نام امام(ره) در عنوان همایش اثری از ایشان توزیع نشده است.
این ادعاها در حالی مطرح شده است که فرق صوفي آشکارا از حمايت هاي غرب برخوردارند و به عنوان نمونه کمک های مالی حزب سوسیالیست فرانسه و شبكه ماهواره اي AFN دراختيار آنها قرار داده می شود. همچنین مراجع عظام تقليد به ويژه حضرات آيات مكارم شيرازي، نوري همداني و صافي گلپايگاني در مخالفت با عقايد باطل اين گروههاي منحرف تأکید فراوانی دارند.
به هر حال، دغدغه تبيين جايگاه تصوف در فعاليتهاي فرهنگي خارج از كشور از سوی سازمان فرهنگ و ارتباطات، خارج از اساسنامه و مأموریت های این سازمان می باشد و مسئولین جدید این سازمان که دارای سوابق دیپلماتیک و سیاسی می باشند، باید میان این سیاستگذاری ها با فعالیت در حوزه فرهنگ هوشیاری بیشتری نشان داده و در دام برخي چهره هاي موسوم به جریان اصلاح طلب كه در گذشته مسئوليتهاي سياسي نظير رياست ستاد انتخابات كشور را داشته و از دست اندركاران و ارائه كنندگان مقاله در همايش مزبور نیز بودند، گرفتار نشوند.
گفتنی است کارنامه سازمان فرهنگ و ارتباطات در انجام مأموریت های این سازمان چندان درخشان نیست و در حالیکه هرازچندگاهی مواردی مانند چاپ ترجمه های ناقص از قرآن و تحریف حقایق اسلام و تشیع در نقاط مختلف دنیا رخ می دهد، اغلب رایزنان فرهنگی توفیق چندانی در زمینه مقابله با این جنگ روانی غرب نداشته اند

چهارم: برهمین وزن و قافیه مطالبی نیز در وبلاگ خرقه پشمینه متعلق به ملاجوادمحرابی با امضای صابرقدسی روز جمعه بیست و چهارم خرداد 1387 ساعت 1:9 درج شده است
http://www.kherghe.blogfa.com/post-657.aspx
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در واكنش به انتشار خبر "ترويج تصوف در همایش سازمان فرهنگ و ارتباطات" جوابيه اي ارسال كرده است كه اين جوابيه به همراه پاسخ رجانيوز در ادامه آمده است
پنچم: جوابيه سازمان فرهنگ و ارتباطات
به گزارش رجانيوز، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در اين جوابيه خاطرنشان ساخته است
از مهم ترین اهداف و مأموریت های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، احیاء و گسترش تفکر و معارف اسلامی، ترویج معارف انسان ساز اهل بیت(ع) و اندیشه های روشنگر و بلند حضرت امام خمینی(ره) و خلف صالح او مقام معظم رهبری است.
بدون شک سیاست گذاری، برنامه ریزی وانجام فعالیت های کارآمد و مؤثر برای دست یابی به اهداف یاد شده، مستلزم مطالعه، بررسی و شناخت شیوه های مطلوب معرفی علوم، معارف، فرهنگ و تمدن اسلامی از یک سو و آگاهی و شناخت ادیان، فرق، فرهنگ ملل و جریان های فکری و فرهنگی جوامع مختلف و تعامل سازنده با آنان از سوی دیگر است. این مهم در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برعهده مرکز مطالعات فرهنگی- بین المللی نهاده شده است تا با همکاری و همراهی صاحب نظران، محققان و کارشناسان مسائل فرهنگی- بین المللی با انجام مطالعات و تحقیقات و برگزاری نشست های علمی مأموریت فوق را به انجام رساند.
با استقرار مدیریت جدید سازمان در چند ماه گذشته و تأکید رئیس جدید سازمان برای انجام مطالعات کاربردی و بهره گیری از نظرات علمی و پیشنهادات و توصیه های سیاستی صاحب نظران و کارشناسان داخل و خارج از کشور برای ارائه راهکارهای عملی مؤثر و مفید در فعالیت های فرهنگی خارج از کشور، مرکز مطالعات سازمان در سه ماه گذشته اقدام به نشست های علمی متعددی نمود که از جمله آنها می توان موارد زیر را برشمرد:
1- نشست علمی "اسلام هراسی در غرب"
2- نشست علمی "روابط فرهنگی ایران و چین با رویکردها و راهکارها"
3- نشست علمی "روابط فرهنگی ایران و آفریقا؛ با رویکردها و راهکارها"
4- نشست علمی "جایگاه عرفان و تصوف در فعالیت های فرهنگی در خارج با تأکید بر عرفان امام خمینی(ره)"
مهم ترین هدف از برگزاری این نشست ها، مطالعه و بررسی همه جانبه موضوعات فوق الذکر و دستیابی به توصیه های سیاستی و راهکارهای عملی برای بهره گیری در فرآیند برنامه ریزی سازمان در داخل و خارج از کشور می باشد و موضوعات این نشست ها نیز براساس نیازها و اولویت های رایزنی های فرهنگی در خارج از کشور تعیین می گردد.
آخرین نشست نیز که در ایام ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) برگزار گردید از قاعده مستثنی نبوده است. کسی که کمترین آشنایی با مقوله فرهنگ بین المللی داشته باشد به خوبی می داند که موضوع عرفان و تصوف هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از اهمیت فراوانی در عرصه فعالیت های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج برخوردار است.
به لحاظ تاریخی گسترش دین مبین اسلام و فرهنگ و معارف عالیه اهل بیت(ع) از دورترین مناطق مشرق اسلامی در اندونزی و مالزی تا اقصی نقاط مغرب اسلامی در مراکش و تونس امروزی تا حد زیادی مرهون تلاش ها و مجاهدات کسانی که بسیاری از آنان از عارفان و سالکان طریق هدایت و اولیاء الهی بوده اند که با انتساب خود به پیامبر رحمت و خاندان بزرگوارش حب به اهل بیت(ع) را در جای جای عالم اسلامی گسترده اند.
همه کسانی که در حوزه های گوناگون فرهنگ و تمدن اسلامی در مناطق مختلف جهان مطالعه ای هر چند گذرا داشته اند، به خوبی می دانند که امروز جمعیت های بزرگی از مسلمانان در نقاط مختلف جهان زندگی می کنند که خود را پیرو طریقت های مختلف عرفانی و تصوفی می دانند و از عاشقان دلباخته مکتب اهل بیت(ع) هستند و به همین دلیل است که رهبر فرزانه و حکیم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای گروهی از آنان را که موسوم به علویان هستند، به درستی ایتام آل محمد(ص) نامیده اند.
به لحاظ اجتماعی وجوه تمایز آشکاری بین گروه های صوفی در ایران و پیروان طریقت های عرفانی و تصوفی در بسیاری از کشورهای دیگر وجود دارد. در اکثر کشورها این طریقت نه تنها گوشه نشین و منفعل نیستند بلکه مصداق درستی از گفته استاد شهید مرتضی مطهری هستند و در قالب نهادها، جمعیت ها و مراکز فعال عمل می کنند و با نفود زیادی که در بین مردم دارند در مسائل سیاسی و اجتماعی کشورشان نقش مؤثری ایفا می کنند و حتی در برخی کشورها در مقابل کفار و ملحدان دست به مبارزات مسلحانه زده اند.
البته مسلم است که در آموزه ها، رفتار و اعمال برخی طریقت های تصوفی در خارج نیز خطاها و انحرافاتی وجود دارد که از قضا یکی از اهداف سمینار برگزار شده مطالعه و بررسی کارشناسانه و شناخت این انحرافات و یافتن راهکارهای مناسب برای این خطاها و تلاش برای هدایت پیروان این طریقت ها به سرچشمه روشن معارف و آموزه های مکتب اهل البیت(ع) بوده است و عشق و محبت زائدالوصف آنان به خاندان پیامبراکرم(ص) از یک سو و مخالفت شدید آنها با فرقه های ضاله سلفی و وهابی از سوی دیگر فرصت مناسبی را برای تحقق این هدف فراهم آورده است.
هیچ یک از سخنرانان سمینار ادعا نکرده اند که تنها راه تبلیغ فرهنگ و اندیشه هدایت بخش اسلامی پرداختن به موضوع عرفان و تصوف است اما کسانی که اطلاع درستی از فرهنگ و مسائل فرهنگی در خارج از کشور دارند، از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که موظف به فعالیت های فرهنگی در خارج و بهره گیری از ظرفیت های موجود برای تبلیغ ارزش های اسلامی وایرانی است، توقع دارند که از خیل عظیمی از پیروان طریقت های عرفان و تصوف اسلامی که افتخار خود را انتساب به امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان پاک آن حضرت می دانند و بسیاری از آنان با زبان و ادبیات فارسی آشنایند و از علاقمندان به ایران اسلامی هستند، غفلت نکند و یا لااقل از برگزاری یک شنست علمی برای مطالعه و بررسی احوال آنان دریغ ننماید!

کسانی که در خارج از کشور حضور فرهنگی داشته اند به خوبی آگاهند که نمایندگان فرهنگی کشورمان عاشقانه در پی آنند تا همه افراد و گروه هایی را که کمترین اشتراک و مشابهتی با فرهنگ اسلامی و ایرانی دارند، به سوی خود جذب کنند و آنان را با معارف و اندیشه اسلامی و مبانی انقلاب اسلامی بیشتر مأنوس نمایند.
مرکز مطالعات نام امام(ع) را به گزاف به نام برنامه خود اضافه نکرده بود. بلکه ما معتقدیم اندیشه های بلند امام دارای ابعاد و زوایای گوناگونی است که عرفان یکی از آنهاست. کتاب های عرفانی و دیوان اشعار ایشان کمترین شائبه ای را باقی نمی گذارد که ایشان به مفاهیم عرفانی توجه خاص داشته اند. براین اساس طبق هماهنگی هایی که به عمل آمده بود، قرار بود اولین سخنران نشست حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر شیخ الاسلامی رئیس دانشکده ادبیات تهران باشد و به تفصیل درباره اندیشه های عرفانی امام(ره) سخن بگوید که متأسفانه تنها چند روز پیش از برگزاری برنامه نامبرده به دنبال یک دعوت رسمی عازم مکه مکرمه شدند. با این حال رئیس محترم سازمان، معاون پژوهیشی و آموزشی و رئیس مرکز مطالعات فرهنگی و استادان و سخنرانان همایش هر یک به نوبه خود اشاراتی به اندیشه های عرفانی حضرت امام(ره) و تأثیرات آن در خارج از کشور داشتند. همچنین کتاب "نامه های عرفانی امام(ره)" یکی از دو کتابی بود که در 208 صفحه در نشست توزیع شد و مورد استقبال گرم حاضران قرار گرفت و بی اطلاعی نویسنده محترم مطالب آن سایت از این امر شاید نشان از عدم حضور ایشان در نشست باشد.
به طور قطع رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که سابقه درخشان و طولانی در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارند و به قول نویسنده محترم سمت مشاورت رئیس جمهور محترم اسلامی را نیز دارا می باشند، بیشتر از فردی که مطلبی را بدون نام و نشان منتشر کرده اند از دیدگاه های رئیس محترم جمهور اطلاع دارند و به آن پایبند می باشند.
در پایان مرکز مطالعات فرهنگی- بین المللی سازمان امید آن دارد که با استعانت از خداوند بزرگ بتواند با استمرار از نشست های علمی گوناگون در موضوعات مربوط به فعالیت های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور گامی استوار و مفید برای کارآمدی و بهینه سازی برنامه های فرهنگی سازمان در خارج از کشور بردارند
.
ششم : پاسخ رجانيوز
جذابيت تشيع از تصوف كمتر است؟؛
http://www.rajanews.com/News/?30262
علي رغم آنكه جوابيه سازمان فرهنگ و ارتباطات درخصوص نكات كليدي خبر رجانيوز ساكت است و ترجيح داده از كنار حمله به تعطيلي خانقاه ضرار شريعت و دعوت از تئوريسين قطب فرقه گنابادي براي سخنراني در اين همايش بدون پاسخ بگذرد، نكات زير جهت تنوير موضوع قابل توجه است:
1- در این جوابيه سازمان فرهنگ و ارتباطات آمده است کسی که کمترین آشنایی با مقوله فرهنگ بین المللی داشته باشد، به خوبی می داند که موضوع عرفان و تصوف هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از اهمیت فراوانی در عرصه فعالیت های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج برخوردار است.
در حاليكه اشکال مهم به این ادعا این است که در هیچ یک از مبانی دینی اصیل، نه تنها تصوف مورد تشویق قرار نگرفته است بلکه همیشه مورد ذم ائمه شیعه وبزرگان دینی بوده است.
ضمن اینکه مقوله عرفان از مقوله تصوف جدا می باشد. عرفان شیعی همیشه در این سیاست ها مورد غفلت قرار گرفته وآنچه تبلیغ می شود، آموزه ها وشخصیت هایی از متصوفه هستند که عقاید آنها به راحتی قابل نقد است.
مؤسس تصوف، عثمان بن شریک کوفی است که امام صادق علیه السلام در مورد وی می فرمایند "انه کان فاسد العقیده جدا وهوالذی ابتدع مذهبا یقال له التصوف وجعله مفرا لعقیدته الخبیثه"، یعنی همانا ابوهاشم انسان فاسد العقیده ای است و اوست که مذهبی را بدعت نهاد که تصوف نامیده می شود و آن را محل فراری برای عقیده خبیث خود قرار داد. (اثنی عشریه،شیخ حر عاملی ص 22)
در همین زمینه امام(ره) وعلامه طباطبائی دو عارف بزرگ قرن معاصر ضمن دفاع از عرفان و عارف به صوفی حمله نموده اند و این رویه در تاریخ تشیع وتاریخ ائمه شیعه به خوبی نمایان است.
حال چگونه سازمان فرهنگ و ارتباطات، ترویج تصوف را در دستور کار خود قرار داده است و چه محمل شرعی برای هزینه بیت المال مسلمين در این زمینه وجود دارد، خدا می داند.
2- در بخش دیگري از این جوابیه افزوده شده است به لحاظ تاریخی گسترش دین مبین اسلام و فرهنگ و معارف عالیه اهل بیت(ع) از دورترین مناطق مشرق اسلامی در اندونزی و مالزی تا اقصی نقاط مغرب اسلامی در مراکش و تونس امروزی تا حد زیادی مرهون تلاش ها و مجاهدات کسانی که بسیاری از آنان از عارفان و سالکان طریق هدایت و اولیاء الهی بوده اند که با انتساب خود به پیامبر رحمت و خاندان بزرگوارش حب به اهل بیت(ع) را در جای جای عالم اسلامی گسترده اند.
در حاليكه این ادعا به شدت مورد تردید است. اگر این ادعا را دلیل حقانیت این گروه بدانیم، کشورگشایی های برخی پادشاهان غیرشیعی را نیز باید کمک به اسلام وتشیع دانست و در دستور کار سازمان محترم برای همه اين پادشاهان مراسم تجلیل برگزار کرد چون کسانی همچون حاکمان عثمانی، نادر قلی افشار و... در گسترش اسلام به نقاط مختلف عالم نقش مهمی ایفا كرده اند. همچنين در ادامه اين توجيه، كشورگشايي خليفه دوم، دليل حقانيت او خواهد بود. اين در حاليست كه غصب ولايت اميرالمؤمنين و ناحق بودن اين خلفا جزء مسلمات و بديهيات شيعه است.
3- اين جوابيه همچنين مي افزايد: همه کسانی که در حوزه های گوناگون فرهنگ و تمدن اسلامی در مناطق مختلف جهان مطالعه ای هر چند گذرا داشته اند، به خوبی می دانند که امروز جمعیت های بزرگی از مسلمانان در نقاط مختلف جهان زندگی می کنند که خود را پیرو طریقت های مختلف عرفانی و تصوفی می دانند و از عاشقان دلباخته مکتب اهل بیت(ع) هستند و به همین دلیل است که رهبر فرزانه و حکیم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای گروهی از آنان را که موسوم به علویان هستند، به درستی ایتام آل محمد(ص) نامیده اند. جاي تعجب است كه جوابيه نويس سازمان فرهنگ و ارتباطات هنوز تفاوت ميان صوفیان و علویان را نمی داند.اين در حاليست كه مقصود رهبر انقلاب گروههای علوی موسوم به اهل حق هستند که اصالتاً با صوفیه تفاوت دارند و در تقسیم بندی کارشناسان فرق جزء متصوفه قرار نمی گیرند وتاریخ تشکیل آنها به قرون 6 و7 بر می گردد، در حالیکه تصوف در قرن دوم هجری تشکیل شد. وقتی هنوز کارشناسان آن سازمان این تفاوت مهم را تشخیص نمي دهند، چطور برای دنیای اسلام برنامه ریزی می کنند.
4- در ادامه جوابيه سازمان فرهنگ و ارتباطات آمده است کسانی که در خارج از کشور حضور فرهنگی داشته اند، به خوبی آگاهند که نمایندگان فرهنگی کشورمان عاشقانه در پی آنند تا همه افراد و گروه هایی را که کمترین اشتراک و مشابهتی با فرهنگ اسلامی و ایرانی دارند، به سوی خود جذب کنند و آنان را با معارف و اندیشه اسلامی و مبانی انقلاب اسلامی بیشتر مأنوس نمایند.سازمان محترم در این سالها برای جذب شیعیان در نقاط مختلف دنیا چه کار مهمی انجام داده است؟ آیا تشیع جذابیتی ندارد که تصوف را باید ترویج نمود تا سدی برای مقابله با کفر و الحاد باشد؟ در کجای معارف دینی ما ترویج باطل در دستور کار ائمه قرار داشته است؟
آیا برگزاری مجالس رقص سماع توسط برخی رایزنی های فرهنگی جمهوری اسلامی در سالهای گذشته ترویج شعائر اهل بیت ومبانی تشیع واسلام ناب است؟
این ادعاها در حالی بيان مي شود که در سایت سازمان نيز آنچه به عنوان بخش عرفان است، نه تنها مربوط به معارف بزرگانی همچون امام وعلامه طباطبائی رحمهما الله نیست بلکه انحرافات اقطابی از صوفیه همچون جواد نوربخش کرمانی قطب فراری و تحت تعقیب فرقه نعمت الله مونس علیشاهی است و تعالیمی که در بخش عرفان سایت مطرح شده است، مبانی و معارف صوفیه است نه شیعه.
5- در اين جوابيه با اشاره به حكم مشاورت رئيس جمهور رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات تأكيد شده كه بر اين مبنا رئيس اين سازمان پايبندي بيشتري از نگارنده خبر رجانيوز دارد و احتمالاً بر همين مبنا هيچ كس نبايد در حوزه مسائل فكري خدشه اي بر اين سازمان وارد كند چون رئيس سازمان مشاور رئيس جمهور است و هرچه در اين سازمان انجام مي شود، با اطلاع كامل رئيس و هماهنگي با رئيس جمهور است.
در قسمتی از سایت مذکور از مخالفین ائمه همچون حسن بصری تجلیل شده وبزرگان زهد اسلامی را خلفای راشدین وحسن بصری معرفی نموده است.در بخش دیگري به نقش خانقاه در گسترش تصوف اشاره شده است و مطلب فراواني در تأیید آن نوشته شده است. این در حالیست که خانقاه نه تنها جایگاهی در اسلام ندارد بلکه رهبر انقلاب وسایر بزگان حضور در خانقاه های دراویش را جایز نمی دانند.
اين البته مغلطه آشكاري است كه جوابيه نويس سازمان فرهنگ و ارتباطات براي ساكت كردن منتقدين بكار گرفته و دور از شأن رئيس محترم سازمان مي باشد و احتمالاً وي هيچگاه چنين ادعايي نداشته است امام محض اطلاع جوابيه نويس محترم، حتي اگر اين سلسله مراتب محفوظ باشد -كه نيست و رئيس جمهور محترم و مشاور ايشان حتماً معتقد به تفكر شيعي ناب و احتراز از دغل بازي به نام دين و صوفي گري مي باشند-، ملاك امر به معروف و نهي از منكر و تشخيص معروف و منكر، قرآن كريم، سنت پيامبر و قول، فعل و تقرير معصومين عليهم السلام است، نه چيز ديگري.
به هر حال، امیدواريم سازمان محترم تحت مدیریت جدید با بازخوانی علمی مبانی شیعه وعرفان ناب شیعی بتواند جذابیت های تشیع وعارفان شیعی را مطرح نماید نه اینکه از شدت فقر مطالعاتی تحت تأثیر تبلیغات صوفیه به ترویج تصوف در دنيا همت گمارد.
متولیان محترم سازمان در مورد روایت های ائمه علیهم السلام نيز که همه صوفیه را مخالف خود می دانند وطریقه آنها را باطل پاسخی نداده اند.در پایان به دليل آنكه ترويج اين باطل از سوي سازمان فرهنگ و ارتباطات به امام(ره) منسوب و به بهانه ايام سالگرد ايشان انجام شده است، برخی دیدگاه های امام خمینی وعلامه طباطبائی در مورد تصوف نقل مي شود:
امام(ره) می فرمایند:
ازصوفیها صفا ندیدم هرگز/ زین طایفه من وفا ندیدم هرگز
زین مدعیان که فاش انالحق گویند/ با خود بینی فنا ندیدم هرگز
ودر جای دیگر با حمله به صوفیان می گوید:
جناب صدر المتالهین را که سرآمد اهل توحید است، زندیق می خوانیم و از هیچ گونه توهینی در باره او دریغ نمی کنیم. از تمام کتاب های آن بزرگوار مختصر میلی به مسلک تصوف ظاهر نشود - بلکه کتاب کسر اصنام الجاهلیه- فی الرد علی الصوفیه نوشته- (با این حال) او را صوفی بحت (محض) می خوانیم. ( و او را جزو) کسانیکه معلوم الحال هستند و به لسان خدا و رسول خدا، صلی الله علیه و آله، ملعون اند می گذاریم. کتاب چهل حدیث ، حدیث ۲۸ ، ص ۴۵۶ ، ناشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی چاپ تابستان ۸۰۰
بیچاره ای که خود را مرشد و هادی خلایق می داند و در مسند دستگیری و تصوف قرار گرفته از این دو حالش پست تر و غمزه اش بیشتر است. اصطلاحات این دو دسته عارف و حکیم را به سرقت برده و سر و صورتی به متاع بازار خود داده و دل بندگان خدا را از حق منصرف و مجذوب به خود نموده و آن بیچاره صاف و بی آلایش را به علما و سایر مردم بد بین نموده برای رواج بازار خود فهمیده و نافهمیده پاره ای از اصطلاحات جاذب مثل محبوب علیشاه ومجذوب علیشاه را به خورد عوام بیچاره داده گمان کرده به لفظ حال جذبه و حب دست میدهدای طالب دنیا و ای دزد مفاهیم این کار تو هم اینقدر کبر و افتخار ندارد.۴۰ حدیث باب کبر حدیث چهارم
علامه طباطبايي نيز در وصف اين فرقه تأكيد مي كند:
صوفيه براى سير و سلوک، آداب و رسوم خاصى را که در شريعت وجود نداشت، به وجود آوردند و راه‌هاى جديدى را پيوسته به آن افزوده و شرع را کنار گذاشتند. تا اينکه به جايى رسيدند که شريعت را در يک طرف ديگر قرار دادند و کارشان به جايى رسيد که در محرمات غوطه‌ور شدند و و اجبات را ترک کردند و در آخر منتهى به تکدى و استعمال بنگ و افيون شدند که اين حالت، آخرين حالت تصوف است که مقام فنا ناميده مى‌شود. (محمدحسين طباطبايي، تفسيرالميزان، ج5، ص 282، قم‌:‌انتشارات موسسه نشر اسلامي، بى‌تا)
و در جای دیگري می فرمایند:
اما آن دسته ديگر فلاسفه كه متصوفه از آنهايند، بخاطر اشتغالشان به تفكر و سير در باطن خلقت و اعتنايشان به آيات انفسى و بى توجهيشان بعالم ظاهر و آيات آفاقى، بطور كلى باب تنزيل يعنى ظاهر قرآن را رها نموده، تنها به تأويل آن پرداختند و اين باعث شد كه مردم در تأويل آيات قرآنى، جرأت يافته، ديگر مرز و حدى براى آن نشناسند و هر كس هر چه دلش خواست بگويد و مطالب شعرى كه جز در عالم خيال موطنى ندارد، بر هم بافته آيات قرآنى را با آن معنا كنند و خلاصه به هر چيزى بر هر چيزى استدلال كنند و اين جنايت خود را به آنجا بكشانند كه آيات قرآنى را با حساب جمل و باصطلاح بازتر و بيشتر و حروف نورانى و ظلمانى تفسير كنند، حروفى را نورانى و حروفى ديگر را ظلمانى نام گذاشته، حروف هر كلمه از آيات را به اين دو قسم حروف تقسيم نموده، آنچه از احكام كه خودشان براى اين دو قسم حروف تراشيده اند، بر آن كلمه و آن آيه مترتب سازند. و پر واضح است كه قرآن كريم نازل نشد كه تنها اين صوفيان خيالباف را هدايت كند. (ترجمه تفسير الميزان جلد 1 صفحه: 12و۱۱)
خبر مرتبط