Friday 30 May 2008

اسکمیوها یا عناصر نفوذی حجتیه ای نوین در میان درویشهای گنابادی


ضرورت تطهیر صفوف خودی از دشمن نفوذی

3



جریان مهدویه گمنامیه یک جریان منافق و برانداز خطرناک

...

این ملاجواد محرابی نسناس, نه پیرو ولایت فقیه است و نه پیرو امام زمان است و نه پیرو اسلام حقیقی. او از پیروان حقیقی مکتب پوچ گرایی و خلاء فکری است. بنیانگذار این مکتب پوچگرا شخصی به نام سید کفری بود

بعد از مردن سید کفری؛ نورالدین مدرسی چاردهی جای او را گرفت

سیدکفری میگفت من به دنبال حقیقت گشته ام و نیافته ام. تو اگر گشتی و یافتی ، برو خدا را شکر کن

با همین جمله بنیان ایمان همه کسانی را که به نحوی با او برخورد میکردند میزد

مدرسی چاردهی اگرچه ادعا داشت که جانشین فکری حاج شیخ عباسعلی کیوان قزوینی-منصورعلی بوده، ولی دروغ میگفت. او از حوزه فکری کیوان – که حوزه ای مالیخولیایی و آغشته به خرافات متکی به روایت های مجعول و اوهام نادرست بود شروع کرد و به حوزه سیدکفری وارد شد

نورالدین مدرسی چاردهی پیرو مکتب مالیخوالیایی و پوچگرایی سیدکفری کارش به اعتیاد و جنون کشید و تا بود دست از منقل و وافور برنداشت. بیچاره کسانی که دست توسل به دامان "معارف" !! او زده بودند

ملاجوادمحرابی – جوجه طلبه پردرنیاورده- در مکتب این قبیل افراد چشم باز کرده و به این دلیل کودن و غیرقابل اصلاح باقی مانده


اما حکایت او حکایت برادر حاتم طایی است

حاتم طایی شهرتی جهانی داشت چون مردی خیّر و با گذشت بود. برادرش که عاری از صفات انسانی بود و به حاتم حسادت میکرد میخواست شهرتی به هم بزند ، ولی نه مایه آن را داشت نه همتش را. پس یک بار رفت و در برابر چشم جماعت زّوار نزدیک چاه زمزم، قضای حاجت کرد و مشهور خاص و عام شد

این ملاجوادمحرابی نسناس به عنوان مقلد قسم خورده مکتب سیدکفری برای این که اسمی در کند و شهرتی به هم بزند, آمده و یقه درویشی را گرفته. اما در این وسط یقه درانی، هوا ورش داشته و خط قرمز را رد کرده . در تندرویهایی که کرده ناگهان به عالیترین مقامات مملکتی هم ایراد گرفته و برای آنها خط و ربط تعیین کرده و خط و نشان کشیده.؟ دلیلش این نیست که شخصی تندرو است. دلیلش آن است که اصولاً هرم اقتدار ولایت فقیه را قبول ندارد. قطبش و مرادش و ملجا فکری اش سید کفری و نورالدین مدرسی چاردهی است

در مطالب قبلی ، کجکول مدرسی را معرفی کرده بود. تکرارش ملالت آور است.حالا هم به قدر لازم سیدکفری را شناسانده. به قول یک خواننده ایول الله العظیم


باند اسکیموها


در ضمن خوانندگان عزیز فراموششان نشود که باند "اسکیموها" درویشهای قلابی اند که باید شناسایی و تصفیه بشوند

اینها منافقهایی اند که خودشان را در صفوف درویشها جازده اند

ماقبلاً از اینها صحبت کرده بودیم. حالا یکی از اینها خودش – به لطف کجکول- خودش را به شما معرفی کرده. همین درویش نامهربان نامرد

داستان وبلاگش خیلی نقل دارد. اول کار – برای نعل وارونه زدن- بالای سردرِ وبلاگ ورشکسته اش به اسم بی مسمای "شاهراه طریقت" تابلو زد "ردیه ای بر وبلاگ خرقه پشمینه" ، اما کارش درحقیقت حقه بازی بود. ردیه نویسی نبود، بازارگرمی برای خرقه پشمینه بود

این درویش نامهربان، یک مدتی بعد از هک شدن وبلاگ عرفان- صدوبیست و یک با نام درویش خرسند هم چند تا مطلب در بخش کامنتهای وبلاگها میگذاشت که رد گم کند. هدفش خراب کردن درویش خرسند بود

اما به دلیل ناشیگری زیاد, گاف بزرگی از خودش در کرد و گند زیادی براه انداخت و سیلی های محکمی خورد. یعنی یک شب زهره کمالی بیدختی در وبلاگ و وبسایت ورشکسته گناباد صدوده یک شایعه زشتی نوشت و ادعا کرد که قطب درویشهای گنابادی دچار عارضه سختی شده اند. بعد همین شایعه کذب را برای برادرش فرستاد، او هم در وبلاگ شاهراه طریقت, آگهی رحلت و تسلیت درج کرد و بی آبرویی بزرگی به راه انداخت
خودش در این باره نوشته
شبي از سوي خواهرم خبري رسيد که آقاي تابنده فوت شده اند ومن خبر را درج کردم.همان روز صبح تماسي از سوي يکي ازدراويش به من شد وبا فحاشي زيادي من را مزدور حکومت معرفي کرد. براي حل مساله به سراغ آقاي کاشاني رفتم ولي ايشان نيز به جاي رسيدگي به موضوع مرا بيرون کرد. چند وقتي ننوشتم
اعتراف از این واضحتر؟ نمیشود
اما بعد از این گند بزرگ، که باعث سیلی خوردن و ساکت شدنش شد، حالا دوباره دم درآورده. چرا؟ چون توسط ملا جواد محرابی دوباره به سرکار دعوت شده، یا سرکار گذاشته شده ، اما از ترس توی صندوقخانه خانه خواهرش یک ملافه روی کله خودش انداخته ، و از زیر آن کری خوانی میکند. زهره کمالی بیدختی هم که قابل نیست حتی نیم سطری درموردش نوشته شود

خاطرات یکی از اعضای باند اسکیموها
.

اما برای این که بهتر این باند اسکیموها را شناسایی بکنیم باید بدانیم که مسن ترهای این باند کسانی بودند که تا پیش از سال هزاروسیصد و پنجاه و شش پس از چندروزی پرسه زنی در حسینیه مشیرالسلطنه ، خودشان را به سید کفری وصل میکردند و "امام زمانی" میشدند... حالا همانها خودشان و بروبچه هایشان از دختر و پسر چندسالی است که از مواجب بگیران و پارکابی ملاجوادمحرابی شده اند

یکی از این اسکیموها خاطره ای را دررابطه با سید کفری از دوره ء جناب آقای سلطانحسین تابنده نقل میکند
در یک مجلس بسیار خصوصی که آقای سلطانحسین تابنده و فرزندشان حاج علی تابنده با دو سه نفر همراه که نمیخواهم به اسم ایشان اشاره کرده باشم – و...- زیرا امروز برخلاف دیروز در فرقه گنابادی جایی ندارند. علی آقا تابنده – که مسئول شاهراه طریقت مینویسد ایشان را بیش از همه اقطاب قبول داشته!!- از مدرسی چاردهی پرسید شما سیدعلی کفری را میشناسید؟ جواب دادم تاحدودی. گفت میدانید چه کراماتی درباره اش ساخته اند؟ خواستم ادامه دهم که اضافه کرد مریدانی که چشم ایشان آب آورده یا به دردی مبتلا است به او رجوع میکنند. درچشمان ایشان ادرار میکند و خوب میشوند !!؛

جریان مهدویه گمنامیه یک جریان منافق و برانداز خطرناک برعلیه نظام اسلامی است


مخالفت با درویشی پیروی از ولایت فقیه نیست


به دنبال افشاگری بسیار تکان دهنده کجکول که لرزه بر دل و جان خیانت پیشگان و عناصر نفوذی و جریانهای خزنده انداخته، حمایتهای بسیاری از سوی خوانندگان کجکول دریافت شد که مزید تشکر گردانندگان کجکول است. این حمایتها راه را بر روشن کردن حقایق بیشتری هموار میسازد
یکی از دوستان در یک کامنت ارسالی مطالب زیر را در مورد افشاگری نسبت به مرام معیوب سید کفری نوشته است که قسمتهایی از آن را با هم میبینیم

زماني بود که دارالمؤمنين دزفول به عنوان مرکز حوزه های علميه جنوب ایران شناخته میشد. آن دوران مقارن جنگ اول جهانی بود و حوزه علمی دزفول توسط یکی از فقهای صاحب نام آن ایام به اسم آیت الله العظما آقا شيخ محمد رضا معزي(ره) اداره میشد، در همان اوقات بود که انگلستان کنسولخانه ای در دزفول دایر کرد.
یکی از طلبه های حوزه دزفول به اسم علامه فیقه کمالی دزفولی که در آن وقت جوانی هفده ساله بود ضمن نقل خاطرات خود میگوید


" همزمان مردي غريبه و مجهول الهويّه در اين شهر پيدا گشت که بي جهت و بدون اينکه کسي بداند کيست، شغل او چيست، و از کجا آمده تا مدتهاي مديد در شهر پرسه مي زد

!"
این شخص که سیدعلی مبداء نام داشت معمولاً با طلبه ها و مسجدی ها صحبت میکرد و عده ای را به دور خود جمع میکرد. خیلی زود عده ای مرید او شدند. اما چطور؟؛
این سید گمنام خودش را قطب دراویش معرفی نمیکرد. به اسم درویشی هم مردم را دور خودش راه نمینداخت. برعکس به عنوان مخالفت با درویشی مردم مسجدبرو و طلاب جوان را گول میزد و فریب میداد. از اول سر صحبت را با آنها برعلیه رشته های درویشی باز میکرد ومیگفت در درویشی حقیقتی نیست. با زمزه به طلبه ها میگفت همه رشته های درویشی ، دکاندارهای همین دنیاهستند . طلبه ها و مسجدی ها فکر میکردند او چون مخالف درویشی حرف میزند، پس حتماً اهل حوزه باید باشد که حالا لباس اهل علم را کنار گذاشته. فریبش را میخوردند و گرفتارش میشدند. ظاهر مردم گیر و فرینده ای داشت. به قول امروزیها خیلی خاکی بود. یک لا قبا بود و یک عصایی هم در دست داشت.با همین روش و طرز حرف زدن مرید جمع میکرد. خیلی طول میکشید تا مریدانش میدیدند که او نه فقط درویشی و طریقت را قبول ندارد، بلکه شریعت را هم چندان مراعات نمیکند


علامه فیقه میگوید "کم کم به واسطه عدم تقيّد به آداب شريعت و به دليل اظهار صريح قبايح و اعمال کفرآميز به «کُفري» مشهور شد. ظاهراً شاید به علت عدم تقید او به آداب شریعت ، به «کُفري» مشهور شد."

وقتی میفهمیدند که او نه فقط طریقت را بلکه شریعت را بلکه هیچ راهی را قبول ندارد و خودش به سبک جوکی های هندی مرتاضی میکند دیگر خیلی دیر شده بود و به دامش افتاده بودند
.
علامه فیقه میگوید "داستان برخورد او با مريدان ساده انديشش، قصه

دهايي خنده آور و تأسف برانگيز دارد

از او میپرسیدند این همه ریاضت را شما برای چی میکشی؟ او هم میگفت امیدوارم باطنم را صاف کنم تا به دیدار امام زمان عح برسم
اما ار نظر مردم دزفول بخصوص علما و فضلای درفولی حضور او در دزفول سبب ضعف حوزه علمیه دزفول میشد و طلبه ها را پراکنده میکرد

.
علامه فیقه میگوید "رويّه و اقدامات بعدي او نشان داد که همزماني ورود کفري با بناي کنسولخانه انگليس در دزفول، نمي توانست تصادفي بوده باشد
علامه فیقه میگوید در اوان جواني، روزي از روزهاي سنه 1310 شمسي که در مدرسه علميه آصفيه طهران مشغول به تحصيل علوم ديني بودم، کُفري سرزده به حجره ام وارد شد. در حيرت فرو رفتم که او از کجا و چرا آمد ؟! در اثناي صحبت گفت: از دزفول آمده ام و آدرس تو را ـ که سر راهم بودي ـ از همشهريانت گرفتم و عازم هندوستان(!) هستم....

خلاصه ما ازآن روز متوجه شدیم که جریان به حوزه و خانقاه خلاصه نمیشود. یک جریان سومی هم هست که معلوم نیست از کجا آب میخورد که هم با حوزه مخالف است و هم با خانقاه. اما چون عَلَم و کتَلی به دست نمیگیرد هم در حوزه نفوذ میکند هم در خانقاه. هم بین طلبه ها نضچ پیدا میکند هم درویش ها را جذب میکند

بعدها حجتیه ای پیدا شدند. اما این پیروان سید علی کفری با آنها فرق داشتند. اگرچه در حلسات حجتیه ای ها هم میرفتند اما با آنها فرق داشتند. چون حجتیه ای ها هم عَلَم و کتَل داشتند. هیاتی ها به مسجدی میرفتند؛ طلبه ها به خوزه میرفتند؛ مکتبی ها به مسجد میرفتند؛ درویش ها به حسینیه و خانقاه میرفتند؛ حجتیه ای ها هم مهدویه درست میکردند و با اسم محفل مبارزه با بهائیت جلسه راه انداخته بودند.
اما طرفدارهای سیدعلی کفری مهدویه گمنامیه بودند. برخلاف کافی خطیب که در گوشه و کنار طهران آن روز ندبه خوانی میکرد و با پشتگرمی به آیت الله العظما میلانی با دکتر علی شریعتی درافتاد و از بازاریها پول جمع کرد و تو منیریه طهران یک مهدیه بزرگی به راه انداخت، مریدهای مکتب مهدویه گمنامیه ، توی ِخط ِ مهدیه اما زمان و تکیه امام حسین و مسجد النبی و حسینیه درویشی و خانقاه اهل تصوف نبودند. اما توی همه مسجدها و تکیه ها و حسینیه ها و مهدیه میرفتند و با همه نشست و برخاست میکردند، ودر عین حال در دلشان با همه مخالف بودند و همه را بیراه و گمراه میدانستند
در دوره انقلاب هم اینها کنار بودند. فعالیتی نداشتند و با شاه هم تا روز آخز حکومت بختیار مخالفت نکردند. بعد از استقرار ارکان جمهوری اسلامی و نظام ولایت فقیه آهسته آهسته وارد دستگاه ها شدند و بخصوص در وزارت اطلاعات نفوذ کردند. از آشنایی های وسیعی که پیش از انقلاب با عناصر مکتبی و مسجدی و هیاتی داشتند و با بروبچه های هیاتهای موتلفه خیلی محشور بودند و به عنوان بچه مسلمان منزه شناخته میشدند خیلی راحت توانستند در دوایر و ادارات نفوذ کنند و ریشه بدوانند
این اواخر که مداحی خیلی گل کرد و مساله امام زمان مثل مد روز شد، این اشخاص خیلی فعال شدند. اما بازهم با پوشش های مناسب زمان. قدم اولی که برداشته اند ایجاد جنبش توده ای به اسم برچیدن مراکز درویشهاست. یعنی حسینیه ها. اما انفجار در حسینیه شیراز که توسط انجوی نژاد اداره میشود و از مراکز حجتیه ای های داخل نظام است باعث شد که پرده از کار این جریان خزنده بیفتد

دنباله دارد

Thursday 29 May 2008

افشاگری مهم طلاب حوزه علمیه قم علیه جریان خزنده حجتیه نوین- مهدویه اشراقیه گمنامیه



نامه طلاب پیرو اسلام ناب محمدی حوزه علمیه قم به حجت الاسلام و المسملین موسوی لاری

جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین موسوی لاری عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و دومین وزیر کشور دولت خاتمی

پس از سلام و پوزش از تصدیع

اخیرا بنا بنوشته مطبوعات جنابعالی در اثنای سفر به استان فارس طی سخنانی در جمع اعضای ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان استان فارس اظهار داشته اید

فرقه‌هایی پیدا شده اند که از حضور امام‌زمان(عج) در میان خودسخن می‌گویند. گروهی جمع می‌شوند و سجاده‌ای پهن می‌کنند و پشت سجاده، بی امام شروع به نماز خواندن می‌کنند و هرکس نیز با آن‌ها در تعارض است می‌گویند شما توانایی درک وجود ایشان- امام زمان- را ندارید. مداحی‌های مبتذل به نام اهل‌بیت شیوع پیدا کرده، انجمن‌هایی همچون حجتیه و جایگزین های آن بسیار خطرناک هستند. حتی اگر مراجع بگویند که کارشان غلط است، شروع به فحاشی می‌کنند. باید جلوی آن‌ها را گرفت

ما طلاب حوزه علمیه قم که از نزدیک با ظهور بلیه مورد نظر شما در تماس و اصطکاک بوده و شاهد چگونگی رشد آن میباشیم ، در خور تحلیل ناچیز و اطلاعات غیر جامع خود، بر اساس اصل حفاظت و صیانت از کیان نظام مقدس اسلامی ، مطالبی را معروض نظر جنابعالی مینمائیم. شاید توجه به این عرایض صادقانه خالی از فایده نباشد

این حجتیه که از آنها به عنوان خطر نام برده میشود، همین کسانی که بسیار فعالند و در حمله به حسینیه ها و ایجاد بحرانهای اجتماعی در شهرهای کرج و بروجرد و قم و دزفول و ملایر و نقاط دیگر دست داشته و دارند؛ با گروه حجتیه سنتی که طرفداران کافی خطیب بودند و پیروان ملایی به نام حلبی محسوب میشدند و در اول انقلاب بعضی پستها و مناصب حکومتی را اشغال کرده بودند – مثل پرورش اصفهانی- تفاوت دارند
این گروه "نوحجتیه" که بازوی عملیاتی آنها با امضای "منصورون دوم" اطلاعیه میدهد و پشت سر بسیاری از بمبگذاری و انفجارهای مرموز است که اخیراً در گوشه و کنار ایران اتفاق افتاده، جمعیتی هستند که اسم خود را "حجتیه نوین" یا "اشراقیه" یا "مهدویه گمنامیه" گذاشته اند.اینها دارای یک وبلاگ مرکزی هستند با آدرس زیر
http://sahebazaman.blogfa.com/
صوفی ستیزی هدفشان نیست، بهانه شان برای مخفی کاری است

یکی از این افراد ساکن قم طلبه ای است به نام ملاجواد محرابی که در سیستم اطلاعات و امنیت کشور تا حد معاونت شاخه تحقیق درباره فرقه های صوفیه – مچموعه گنابادی ها- نفوذ کرده و از پیروان مسلک "مهدویه اشراقیه گمنامیه" یعنی "حجتیه ای های نوین" است

از کتابی که برعلیه مبانی اعتقادی اسلامی و به بهانه ستیزه با تصوف زیر نظارت شخص ناموجهی با مبانی بسیار سست اعتقادی به نام مدرسی چاردهی تهیه شده، و با همکاری و معاضدت دستهای نفوذی در وزارت اطلاعات و با مشارکت مستقیم ملاجواد محرابی بارها تجدید چاپ و به رایگان توزیع شده و میشود ، مطالب کوتاهی را درباره این جماعت نقل میکنیم

یک روز در جلوخان مسجد شاه سابق / مسجدامام- در بازار تهران/ با فردی به نام منشی زادگان – که قیافه اش گویای گیلانی بودنش بود- برخورد کردم و فهمیدم خود را رئیس فرقهء جدیدالتاسیسی به اسم "مهدویه گمنامیه اشراقیه" میداند
سیدعلی مبدا، درویش تهرانی ، معروف به سیدکفری موسس فرقه مهدویه گمنامیه اشراقیه است. نامبرده فرزند سیدابوجعفر میباشد که در سال هزارودویست و شصت و هشت هجری شمسی در خانه ای از سادات شمال ایران به دنیا آمد. پس از فراگیری علوم قدیمه در ایران به نجف اشرف رفت و در حوزه علمی آنجا از محضر حضرت آیت الله العظما آقا سیدکاظم یزدی فقه و اصول آموخت و در همان ایام با مسائل سیر و سلوک هم آشنا شد. بدون اذن و اجازه هیچکس به ریاضتهای هندی تن داده و خود را آرام میکرد. بعدها میگفت " همه و همه را جستجو و تحقیق کردم آن را که میخواستم نیافتم. " هرگاه با اصراری مواجه میشد که شما در کدام فرقه به ارشاد مشغول هستید درجواب میگفت فرقه های متصوفه محل ارشاد و هدایت نیست

سیدعلی کفری با یک پیراهن و سجاده و لنگ و جانماز و عصا و زیرانداز بود
دریک ملاقات که بین راقم – مدرسی چاردهی- و سیدعلی کفری رخ داد به او گفتم شما در پی چی هستی؟ جواب داد آرزوی شرفیابی حضور قطب زمان و هادی دوران مرا به تحمل ریاضات شاقه فوق الطاقه وادار کرده است
این سیدعلی کفری اغلب اوقات در دزفول سکونت داشت و بیشتر اوقاتش را درکنار حرم شیه الوری کهف الدین اسماعیل قصری کمیلی میگذراندی. به شهرهای خوزستان و اهواز و خرمشهر و شوشتر و اطراف آنها به لحاظ دعوت مریدانش رفت و آمد داشت. چندین بار به هندوستان رفت و در بمبئی اقامت کرد و دوستان و دوستدارانی پیدا کرد
عاقبت بر خلاف مدعیان ارشاد و هدایت متصوفه ندا در داد که یگانه قطب عالم امام عصر میباشد و فرقه داران متصوفه انسانها را از مولایشان حجت بن الحسن دور میسازند


جناب حجت الاسلام و المسلمین موسوی لاری
همین جمله آخری کافی است که خواننده را واقف نماید که پیروان سیدعلی کفری معتقدند که قطب یگانه عالم امام زمان است عج، و نه فقط اقطاب متصوفه, بلکه حتی مسئولان ولایت فقیه و نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز مردم را از حضرت امام زمان دور میدارند. اینها همه پیروان حجتیه جدید هستند

حالا همین گروه که در بروجرد خود را پشت نام گردان امام هادی علیه السلام معرفی میکنند و در شهرهای کوچک اطراف دزفول با نام گروه منصورون- دو اطلاعیه میدهند و همه سرنخشان به عناصر تندرو و بحرانساز و نفوذی در وزارت اطلاعات و دم و دنبالچه های ملاهادی محرابی و رفقای او در حوزه قم وصل هستند پیروان مکتب فکری سیدعلی کفری اند

سیدعلی کفری در سال هزاروسیصدو شصت و پنج مرد. اما طرز تفکر او باقی ماند. بعد از متلاشی شدن گروه فرقان و پیروان ملا اکبر گودرزی، و اعدام شدن خود این طلبه تندرو توسط دستگاه قضایی نظام مقدس اسلامی، این جریان خزنده ضدولایت فقیه ، یعنی گروه حجتیه نوین یا پیروان سیدعلی کفری در وزارت اطلاعات رشد و نمو پیدا کرده و ایران اسلامی را در شرایط بحران خیز کنونی با مشکلات فراوان داخلی از طریق دامن زدن به چنگ فرقه ای و دعوای نعمتی- حیدری روبرو ساخته

در پایان آرزوی توفیق شما را درخدمت به اهداف مقدس بنیانگذار نظام اسلامی از خداوند متعال خواهانیم

جمعی از طلاب حوزه علمیه قم- پیروان اسلام ناب محمدی

Wednesday 28 May 2008

تو را با نبرد دلیران چکار؟ ... ،

مایه عبرت

این ملاجوادمحرابی آن قدر به بیچارگی افتاده که باید در سنگر واخورده ها و وامانده های رسوایی مثل درویش نامهربان دنبال سرپناه بگردد
آن اشخاصی که نامشان را فهرست کردیم همه در ماجرای بروجرد دست داشتند. اینها پیش از حمله , در وبلاگ ورشکسته "شکارچی صوفیان" نوشته بودند
.
http://anti121.blogfa.com/
چه خوب شد كه هويت ضد ديني و انگليسي و منافقانه دراويش هويدا شد، مانند گندابي كه در اثر ريزش باران لطيف بوي تعفن آن همه را مي آزارد. اي سربازان امام زمان اي طلاب بدعت ستيز براي محو تفكر منافقانه دراويش به پيش رويد كه ما مردم بزرگ بروجرد هم در كنار شما ايستاده ايم و شما را ياري مي كنيم ……….ننگ بر منافقان دين گريز و مخالف اهل البيت .تا محو كامل تفكر دراويش يك يا علي باقيست…)
نوشته شده توسط دکتر گوگوری مگوری در ساعت 0:7
شنبه چهاردهم مهر

حالا اسم همان طلاب بدعت ساز درآمده و لرزه برجانشان انداخته. این درویش نامهربان که منافقی دو رو و جاعلی
بسیار ناشی بود و هست حالا به میدان آمده
.
اما پیام ما به ملاجواد محرابی

ملاجواد ، ما روی قرار خودمان امروز رفتیم به دادگاه و در انتظار قدوم نحس شما و گرگهای گروهان گرگهای بروجردی لحظه شماری کردیم. اما شما بیچاره ها نیامدید. وعده ما با شما روز جمعه در بلوار ارم بعد از نماز جمعه. نامرد کسی که نیاید
زیرپتو جای رجز خوانی نیست

Tuesday 27 May 2008

اگر خاموش بنشینی، گناه است



فراخوان کجکول


یاران ثابت قدم

میدانید که نا مسلمانان ِ ماسک زده، ماران و موریانه های منافق، و ستیزه جویان با ارزشهای انسانی، که خواهان خاموش کردن ِ شعله های آتشکدهء روحانیت راستین و اسلام ناب محمدی هستند، به ترفند جدیدی متوسل شده اند
اکنون که آتش ردن حسینیه ها و خراب کردن بناها، باعث تخریب مبانی اعتقادات مسلمانان نشده، توطئهء مسدود کردن سایتها - وبلاگ ها، و هک کردن و فیلترگذاری آنها را شروع کرده اند

دلیل این امر هم تاثیر خارق العاده سایتها و وبلاگهایی است که صادقانه با مردم ارتباط برقرار میکنند، و اشخاص مومن و بازی خورده را به انحرافی که در آن گرفتار شده اند، آگاه میکنند
فهرستی از بیست و نه وبلاگ و وبسایت هک شده، مسدود شده و فیلتر شده مربوط به حلقه درویشی در سایت مجذوب قابل مشاهده است

خوانندگان ارجمند کجکول
.
بیش از این خاموش ننشینید و به خواندن کجکول بسنده نکنید
بیش از این میدان را برای هکرها و فیلترکنندگان خالی نگذارید برای ناامید کردن دشمنان آزادی و ارتباطات الکترونیکی، که استفاده از تکنولوژی را فقط برای گسترش خرافه میخواهند، باید میدان را خالی نگذاشت
.
کجکول با فراخوان به شما دوستان ثابت قدم ، از شما تقاضا میکند که همت کرده و وسیعاً اقدام به بازکردن سایتها و وبلاگهای جدید بکنید
اگر میدان را خالی نگذراید و در مقابل هر وبلاگ و وبسایت هک شده، ده وبلاگ راه اندازی کنید، دشمن یا باید قبول پرداخت هزینه ء گزافی در وقت و انرژی و مدیریت برای رویارویی سایبرنتیکی بکند، یا این این بازی پوچ و کودکانه را رها سازد و فرصت اظهار نظر را از آزاد اندیشان سلب نکند
.
اگر هریک از خوانندگان کجکول یک وبلاگ درست کند و مطالب کجکول و مطالب سایتها و وبلاگهای هم جهت با کجکول را در وبلاگ خود درج کند تیر دشمن به سنگ خواهد خورد
.
یک پیشنهاد مفید: دوستان عزیز که قصد درست کردن و بلاگهای جدید دارند، از سرورها و پایگاه هایی استفاده کنند که آسیب پذیری کمتری در برابر بلیه مسدود شدن دارند

Monday 26 May 2008

حکایت شیر شرزه و شکارچی شیره ای


فرق قضیه کجکول با قضایای دیگر

ای روبهک چرا ننشستی به جای خویش
با شیر پنجه کردی و دیدی سزای خویش


اراجیف خرقه پاره پوره و درویش نامهربان را با رجوع به این دو آدرس مطالعه کنید


ملاجواد محرابی ملقب به صابرقدسی و مکنیّ به نیما سینا ، این اواخر زیر دست و پای کجکول کارش دو سه روند از ناک اوت هم گذشته. هم خودش و هم اراذل و اوباش باند تبهکار و جنایت پیشه گردان هادیون. حالا از فرط وحشتزدگی و هراس آلودگی در وبلاگهای خرقه پاره پوره و شاهراه طریقت به آدرسهایی که در پایان این متن نقل میشود – اراجیفی سراسر کذب و شایعه و مهمل و بی بنیان نوشته اند که مرغ پخته از درهم ریختگی اجزای نامربوط مطالبش به خنده میفتد
اصل اراجیف پوچ دو وبلاگ فوق الذکررا خوانندگان عزیز کجکول میتوانند بارجوع به همان آدرسهای آنها بخوانند و ما نیازی به بازتکرار آنها نمیبینیم
این متن کوتاه را برای روشن شدن ذهن عزیزان علاقمند به کجکول درج میکنیم, والا ملاجوادمحرابی نسناس که داخل آدم نیست که اراجیفش قابل اعتنا باشد، چه برسد به جواب آن هم از طرف کجکول !! حالا یکی یکی سایتها و وبلاگهای طرفدار ملاجواد محرابی نسناس دارند از او فاصله میگیرند و دست او را رو میکنند مثل وبلاگ سالوس و وبلاگ سیاره صوفیه. یعنی ملاحواد نسناس و گردان هادیون دچار فروریزی شده ... و تازه این اول کار است

اولاً که مطالب منسوب به دکتر پازوکی دروغ محض است. آقای دکتر فرد محترمی است که مورد احترام درویش و غیر درویش است و در اغلب کنفرانس ها و جلسات سخنرانی از طرف محافل و محامع داخل و خارج کشور دعوت میشود و اعتمادی که مسدولان محترم و شریف نظام از ابتدا به این فرد شریف داشت همچنان استوار و ناگسستنی است. و بسیاری از خدمتگزاران صدیق نظام اسلامی از زمره دوستان صمیمی ایشان و بعضاً از شاگردان ایشان در دانشگاه یا حوزه قم میباشند و برصحت اعتقاد و استحکام ارادت دکتر پازوکی به نظام اسلامی به عنوان یک درویش مسلمان گواهی میدهند
ثانیاً آقای دکتر در رابطه با فعالیتهای معهود جاری خود بقدری سرگرم است که فرصتی برای خبرگیری و خبر رسانی در مورد دیگران ندارد. اگر به کلاف کارهای پیچ در پیچ خودش در گوشه و کنار و اینجا و آنجا و داخل و خارج برسد، شاهکار است
ثالثاً خداوند بزرگ بالاخره پرده را از کار "درویش نامهربان" کنار زد و او خودش به قلم خودش در وبلاگ کذایی خودش، خودش را به عنوان عنصر اطلاعاتی تبانی کننده با دشمنان درویشی معرفی کرد. یعنی گفت که بانک اطلاعات صابرقدسی در مورد درویشهاست. یعنی درویش خیانت پیشه است. عامل دشمن در بین درویشهاست. نفوذی نیست، بلکه او را جذب کرده اند. یعنی شریک دزد و رفیق قافله است. ملا جواد محرابی در سرستون وبلاگ پاره پوره خرقه نوشته و شرح داده که با خیلی از درویشها دوست است. یکی از آنها همین درویش نامهربان است. برای ملاجواد محرابی از نشستهای داخل درویشهای گنابادی خبر می آورد و از طرف ملاجواد محرابی بین درویشها شایعه پراکنی میکند. مثلاً درست همان موقع که صابرقدسی و ایادی تبهکار او مانند زهره کمالی بیدختی در باره سلامتی آقای دکتر نورعلی تابنده شایعه های قلابی از خودشان در میکردند، درویش نامهربان هم عکسی از ایشان در وبلاگ خودش گذاشت و در زیر آن یک آگهی قلابی درگذشت نوشت!! و برای خودش و فرمانده صابر یعنی همان ملاجواد محرابی، بی آبرویی بزرگی براه انداخت. حالا دلخور شده که چرا آقای کاشانی بیدختی پس از این شایعه پراکنی خنک و بیمزه از او تقدیر نکرده و فلان کس به او بیمحلی کرده، و موجبات افسردگی ایشان فراهم شده و حالا ایشان قهر کرده و توبه فرموده اند !! زهی به این بیشرمی و جسارت و پررویی
رابعاً ملاجواد محرابی و همردیفهایش وقاحت را به آنجا رسانده اند که پس از آن شایعه های بارد که پراکندند و طشت رسوائی خودرا از پشت بام به زیر افکندند، حالا کارشان به تهمت زنی و افترا رسیده. از خود داستان جعل و اختراع میکنند و و بلاگ متروکی را به کجکول میبندند. و بعد شخصی مثل آقای رحیمی را که داخل در هیچ جمع و تقسیمی نیست، به عنوان مسئول کجکول نامگذاری میکنند و سپس برعلیه او عربده کشی راه میندازند. البته از اراذل و اوباش این شیوه عجیب نیست. خاصه اراذلی مانند ملاجوادمحرابی که با ننگ و تزویر خود لباس مقدس روحانیت و تقدس حوزه علمیه قم را آلوده اند

اما چرا روز دوشنبه این نوچه ملاجوادمحرابی - که خود ملاجوادمحرابی یا صابرقدسی یا نیما سینا ، بیشتر از یک جوجه طلبه پردر نیاورده نیست - این خزعبلات را نوشته اند و در دووبلاگ شهرطریقت و خرقه گذاشته اند؟ برای این که طلبه های حوزه علمیه قم که از وجود لکه ننگینی مثل ملاجواد محرابی در حوزه مقذس قم به تنگ آمده اند، دعوت او را برای رفتن روز چهارشنبه به دادگاه غنیمت شمرده و با او قرار دادگاه در روز چهارشنبه، و علاوه براین قرار رویارویی را با او و با سایر اراذل گردان هادیون در بلوار ارم شهر قم بعد از نماز جمعه گذاشته اند. این جوجه طلبه مفلوک هم رعشه براندام متزلزلش افتاده و از فرط ذلت و ضعف میخواهد قدرت نمایی بکند. ولی کورخوانده. وعده ما با ملاحوادمحرابی سرجای خودش است. الیس الصبح بقریب

ملاجوادمحرابی. حالت تو مثل آن صیاد مفلوکی است که رفته بود اردک به تیر بزند، اما از بخت بد غرش شیری را در بیشه شنید و هراسان گریخت. ضمن فراریدن !! صداهایی هم از اسافل اعضای اش " در میکرد". ظریفی پرسید کجا با این عجله؟ گفت از فرط وحشت فراریده ام !! – یعنی در حال فرار کردن هستم !!- گفت این سروصداها چیست که از اسافل اعضایت براه انداخته ای؟ گفت شاید بااین صداها شیر را بترسانم !!،

اراجیف خرقه پاره پوره و درویش نامهربان را با رجوع به این دو آدرس مطالعه کنید


تاثیر تردید ناپذیر کجکول در فروپاشی باند های وابسته به ملاهای گردان هادیون

سیاره صوفیه هم راه خود را از ملاجوادمحرابی جدا کرد

.
به دنبال تغییر خط مشی وبلاگ سالوس؛ اکنون وبلاگ سیاره صوفیه هم که مرتباً برخلاف درویشی و صوفیگری مطالبی منتشر میکرد تغییر مشی داده و راه خود را از صابر پشمینه !! کار گزار خرقه پاره پاره یعنی همان ملاجوادمحرابی که گاهی با نام نیما سینا و گاهی با اسم قدسی !!! مطلب مینویسد جدا کرده و به عنوان اعلام انشعاب ؛ با نهایت شجاعت و جسارت انقلابی – اسلامی ، نامه طلاب حوزه علمیه قم به مشاور مقام رهبری سردار دکتر رحیم صفوی را در سالروز آزادسازی خرمشهر منتشر کرده است. کجکول مقدم آنها را در صف طلاب حقیقی حوزه علمیه قم گرامی میشمارد و از خدای بزرگ طلب اجر جزیل برای آنها میکند

.

سیاره‌ی صوفیه
مطالبی از گوشه و کنار در خصوص عرفان و تصوف


اینجا چه خبره؟!
افشای هویت وبلاگ خرقه پشمینه
نویسنده: سرباز کوچک امام صادق(ع)
دسته ها:
صوفیه دوشنبه۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷

باید هویت منحوس نویسنده وبلاگ خرقه پشمینه که به گمراه کردن جوانان مشغول است برای همهگان افشا شود و دیگر جوانان نا اگاه را به دشمنی با صوفیه که همانا راه پیغمبر و ائمه اطهار است فرا نخواند.زمان آن رسیده که در قبال اشخاص بلواگر که از لباس مقدس روحانیت سوء استفاده میکنند رویکرد مناسبی اتخاذ شود
.
دفتر جناب سردار دکتر رحیم صفوی مشاور عالیقدر مقام معظم رهبری
با عرض سلام مخلصانه و ادب خالصانه


با اعتذار از تصدیع اوقات شریف

مدتی است که شخصی ملبس به لباس مقدس روحانیت به دفعات مکرره آغاز به اغتشاش و بهانه جوئی از اهل الله کرده ، و اخیراً به بهانه صوفی ستیزی پای از گلیم خویش بیرون نهاده است. از آنجا که هم اکنون بنا بر آمار موجود و قابل اعتماد بیش از چهارده هزار طلبه غیرایرانی و دوهزار طلبه عراقی در قم سرگرم تحصیل و تلمذ و تعلمند حرکات این جوان ناپخته سی و چهار پنج ساله نمونه نامرغوبی در برابر چشم آنان قرارداده و غالباً نسبت به جوسازیها و اغتشاشگریهای این غوره ناپخته مساله دار شده اند و بی تفاوتی این شخص نسبت به تذکرات و رهنمودهای مسئولان حوزه و موسسات پژوهشی واقع در قم بر مساله آنان افزوده است و این امر برای آینده حوزه علمیه بخصوص در رابطه با طلاب غیر ایرانی و کسانی که به علت شیفتگی نسبت به ارزشهای اسلامی قبول اسلام کرده و برای تکمیل مطالعات خود عازم ایران و ساکن در قم شده اند خطرناک استطلبه جواد محرابی که در حوزه قم به عنوان جوانی کم سواد و پرهیاهو خود را معرفی و معروف عام و خاص کرده با گردآوری جمعی از جوانان جنجال طلب - که ذکر نام آنان مایه ملالت است- یک گروه فشار تشکیل داده و با ارسال مراسلات تحریک آمیز به گوشه و کنار، جوسازی مینماید
طلبه جواد محرابی که برای خود عنوان کارشناس ادیان !! را جعل کرده حرمت سلسله مراتب علمی و عقیدتی را محترم نمیشمارد و برای مقامات عالیرتبه حوزوی تعیین تکلیف کرده و حتی فراتر از آن برای مسئولان عالیمقام نظام نیز تشریح خط مشی میکند. چنین به نظر میرسد که این شخص به بیماری خود بزرگ بینی مبتلا شده و عقل را منحصر به مغز خود میشمارد و سایر ابناء بشر را نعوذ بالله در شمار بیخردان نادان و بی تدبیر قرار میدهد- پناه برخدا من شرور انفسناالبته حضرت عالی به خوبی مستحضرید که امروزه عده ای "جویای نام" صوفی ستیزی را دکانی برای بازارگرمیهای بچگانه و بازیگریهای کودکانه خویش کرده و به تحریک خاطر بزرگان مشغولند و لحظه ای دست از توطئه های شوم و جوسازیهای مشئوم نمیکشند و از برهم زدن نظم و آرامش در قلب عالم اسلام یعنی حوزه شریف علمیه قم باکی ندارند. از جمله نامبرده به عوض اقتفا به اساتید و مدرسان و اکتفا به تلمذ دروس دینی، حرکات و سکنات خود را منحصر به ایرادگیری از سایرین کرده. سایرینی که از هرنظر بر او سبقت سنی و اعتقادی ؛ و نسبت به اقران او مقام استادی و معلمی دارند. نامبرده بجای اصلاح نفس، زمان را در مسیر اعتراض به سایرین سپری میکند و زبان را به هتک حرمت پیر و جوان میگشایدشرح اعمال نامربوط و خارج از نزاکت طلبه نامبرده در فصول یک رساله مفصل قابل احصاء و شمارش نیست، چه جای سطور محدود یک نامه مختصر. به این دلیل اقتصار به سه مورد میشود که مشت نمونه خروار استمورد اول- نامبرده جناب آقای پرفسور گنجویان جراح مشهور مغز و اعصاب را که اکنون حدود دوسال است در اغماء کامل بسر میبرد بدون ذکر سند و ارائه دلیل متهم به ارتباط با فراماسونری کرده است. او همین وصله لا یتچسبک را که در نامه خود خطاب به مسئولان صدا و سیما منتشر کرده در سایت شخصی مفتضحی به نام خرقه پشمینه نیز درج کرده است. سایت ننگین خرقه پشمینه که زیر نظارت طلبه اغتشاشگر جواد محرابی حدود دوسال اندی است به راه افتاده ، وجهه مقصود را ریختن آبروی مسلمانان و مومنان محترم قرار داده و مسئول خائف و ترسوی آن خود را در پشت اسم مجعول "صابر قدسی" مخفی کرده استمورد دوم- نامبرده به نوشتن نامه مفصلی خطاب به مسئولان موسسات پژوهشی حوزه علمیه قم و بخصوص حجت الاسلام نواب مسئول فصلنامه وزین هفت آسمان دست زده، و در آن نسبت به آقای دکتر شهرام پازوکی خدمتگزار صدیق نظام جمهوری اسلامی بیحرمتی کرده و بطور حضوری نیز در میان جمع ازابراز مراتب بی ادبی نسبت به ایشان فروگذار نکرده است و این خشونتگریها و هتاکی های ایشان از مصادیق بارز سوء استفاده از لباس مقدس روحانیت بشمار میرود و جا دارد که طلبه نامبرده در دادگاه ویژه روحانیت جوابگوی اعمال کریه و اقوال رکیک خود باشداگرچه علاقه آقای دکتر شهرام پازوکی به مکتب تصوف و عرفان امری علنی است و هرگز توسط خود ایشان کتمان نشده، اما آیا روا است که پس از این همه سالها خدمتگزاری به نظام مقدس اسلامی، ایشان اینگونه هدف تیرهای مسموم جوانان فرصت طلب و بی انصاف قرار گیرد و خلوص نیت ایشان در خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی در سالهای متمادی کاملاً نادیده انگاشته شود؟ بر حضرتعالی پوشیده نیست که آقای دکتر شهرام پازوکی با خلوص تمام در زمینه های مختلف در داخل و خارج از مرزهای وطن خدمتگزار وفادار نظام بوده و فعالیتهای درخور قدردانی قابل توجهی کرده و در ارادت و خدمتگزاری ایشان به اسلام و نظام اسلامی ایران جای تشکیک و شبهه نیستاین امری است که اخوان ارجمند حضرتعالی بخصوص برادر گرامی سرکار، جناب حجت الاسلام و المسلمین پرفسور سیدقهرما ن صفوی آن را تایید میفرمایند و بسیاری دیگر از معرفت اندوزان حوزه و دانشگاه که هم اکنون در مناصب مختلفه نظام در سراسر کشور سرگرم خدمتگزاری هستند بر صحت این مدعا شهادت میدهندمورد سوم- طلبه نامبرده در نامه نگاریها و حضور در مجامع عمومی و خصوصی به سختی به مسئولان نظام که منصوبان مقام معظم رهبری و منتخبان ملت و مردمند در سطوح مختلف مسئولیت، حمله های تند لفظی و لفاظی های خارج از نزاکت نموده و آنان را متهم به بی لیاقتی و نادانی کرده و اخیراً پیکان حمله خود را متوجه حوزه علمیه قم و موسسات پژوهشی وابسته به آن از یک طرف، و مسئولان محترم صدا و سیما –که همه مورد تایید مقام عظمای رهبری هستند- کرده است ( نامه های طلبه نامبرده به ضمیمه ارسال میگردد)؛با توجه به موارد فوق تردیدی بجا نمیماند که حرکات و رفتار مشکوک طلبه بلواگر نامبرده حاصلی جز ایجاد هرج و مرج در قلب عالم اسلام یعنی حوزه علمیه ندارد و اضرار به ارزشهای اسلامی و انقلاب میکند و دلسردی و یاس مخلصان خدوم و خدمتگزاران صدیق را در پی می آورد. ضربه هایی که افکار و اقوال و افعال ناموزون نامبرده به بار می آورد میتواند موج خطرناکی در داخل حوزه و درون کشور به راه اندازد که اگر به سرعت مهار نشود ضربه های کاری بر پیکر انقلاب و اسلام انقلابی فرود خواهد آورد و قابل مقایسه با هجمه دشمنان خارجی نسبت به سنت اسلام و قرآن و معصومین علیهم السلام استامروزه که نغمه های شوم دشمنی با اسلام گوش مردم اروپا را کر کرده و یک روز از دانمارک و روز دیگر از هلند سر برمیکشد و اشخاص معلوم الحال مانند خیرت وایلدرز فیلمهای آن چنانی برای تحریض دشمنی عمومی با اسلام برپرده وسایل ارتباط جمعی می آورند، راه بیش از این نباید برستون پنجم آنان در داخل کشور و در قلب عالم اسلام باز باشدعریضه نگاران از خداوند متعال مسالت دارند که مقامات مسئول کشوری و مراجع عالیقدر و مدرسان عزیز و بخصوص قضات شریف دادگاه ویژه روحانیت هرچه سریعتر نسبت به خلع لباس طلبه نامبرده جواد محرابی و نفی او از حوزه علمیه شریف قم اقدام عاجل به عمل آورند که فی التاخیر آفات. به این ترتیب سایر اغتشاش طلبان نیز درس عبرت گرفته و هوای سوء استفاده از لباس مقدس روحانیت را در سر نخواهند پرورد

با تقدیم خالصانه ترین احترامات فائقه

جمعی از طلاب حوزه علمیه قم

Saturday 24 May 2008

موضعگیری بسیار مهم حجت الاسلام روحانی نژاد

نفوذی های دشمن در صفوف خودی را بشناسیم
.
اعلام خطر: گردان هادیون میخواهند لرستان و آذربایجان غربی را به آشوب بکشند
.
تمامی اقلیت های دینی و مذهبی در کشور در چهارچوب قانون اساسی مجاز به فعالیت هستند, و نباید اجازه دهیم بافعالیت این گروهها ,دشمن فرصتی برای سو استفاده پیدا کند . هرچند که, فرقه های انحرافی وهابیت و بهائیت برای ایجاد نفاق و تفرقه و مقابله با اسلام در کشور شکل گرفتند.
ارومیه - خبرگزاری مهر: ۱۳۸۷/۰۳/۰۴- معاون فرهنگی و امور تبلیغی سازمان تبلیغات اسلامی کشور حجت الاسلام روحانی نژاد در راس هئیتی به منظور بررسی مسائل ومشکلات فرهنگی استان آذربایجان غربی به این استان سفر کرد.دیدار با روسای دفاتر تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی، روحانیون طرح مستقر،اقشار تاثیرگذار و... از مهمترین برنامه های وی در سفر دو روزه به این استان است.
به گزارش خبرنگار مهر در ارومیه، حجت الاسلام حسین روحانی نژاد معاون فرهنگی وامور تبلیغی سازمان تبلیغات اسلامی کشور بعد از ظهر روز شنبه در جمع کارشناسان فرهنگی اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی با اشاره به تهدیدات کنونی از سوی استکبار جهانی که به عنوان ناتوی فرهنگی توسط مقام معظم رهبری نامگذاری شده است، استان آذربایجان غربی به دلیل هم مرز بودن به سه کشور خارجی و دارا بودن اقوام و مذاهب مختلف بیش از سایر مناطق کشور در معرض این تهدیدات قرار دارد.
هر دو مذهب وهابیت و بهائیت در کشور پایه و اساس ندارند و به عنوان فرقه های مجهول مطرح هستند،هیچ یک از این فرقه ها ریشه در اسلام ندارند که این امر باید مورد توجه مسئولان فرهنگی در سطح استانها قرار گیرد.تمامی اقلیت های دینی و مذهبی در کشور در چهارچوب قانون اساسی مجاز به فعالیت هستند و نباید اجازه دهیم با فعالیت این گروهها دشمن فرصتی برای سو استفاده پیدا کند.توطئه ترویج ادیان جعلی از سوی کشورهای غرب سازماندهی شده است، مسئولان و کارشناسان فرهنگی در کشور به خصوص دراستانها غرب کشور تمامی تلاش خود را برای مقابله با این تهدیدات به کار گیرند.
وی وجود گویشها و مذاهب مختلف و هم مرز بودن استان آذربایجان غربی با سه کشور خارجی را فرصت بسیار ارزشمند برای تعاملات دینی و فرهنگی است اگر از این فرصتها به خوبی استفاده نشود به عنوان تهدید جدی تلقی خواهند شد.توسل به مشترکات دینی و مذهبی تحت عنوان اتحاد ملی و انسجام اسلامی، گسترش سلسله نشست های گفتمان دینی در سطح اقشار مختلف جامعه، کارآمد کردن روش های سنتی و نوآوری تحت عنوان روشهای مدرن در عرصه تبلیغات را از مهمترین راهکارهای مقابله با این توطئه های عنوان کرد.
در ادامه این نشست توجه به مسائل فرهنگی در بین دانش آموزان، دانشجویان، جوانان و زنان را به عنوان آسیب پذیرترین و تاثیرگذارترین اقشار جامعه مورد تاکید قرار داد تبلیغات اسلامی در تمامی استانها باید این ظرفیتها را به خوبی شناسایی کرده و برنامه ریزی اصولی آنها را در جهت گسترش فرهنگ دینی و اسلامی می توانند به خوبی هدایت و راهنمایی کنند
.

دری نجف آبادی: استکبار جهانی با محفل‌های اشک و ایمان و اخلاص مشکل دارد

دلیل حمله به حسینیه های مسلمانان در شهرهای مختلف ایران
.
گردان هادیون در قم و بروجرد و سایر شهرهای ایران بر اساس طرح استکبار جهانی تخم بحران و فتنه میپاشند و
حسینیه های مسلمانان را به آتش میکشند
هشدار دادستان انقلاب کل اسلامی
.
چگونگي ظهور جريان نفاق در حاكميت اسلام
.
محسن حق شناس
اگر گفته شود كه خطر نفاق و منافقان از كفر و شرك و مشركان براي اسلام بيشتر بوده و هست، سخني به گزاف گفته نشده است

نظر به اهمیت مطلب در مورد نفوذ و رشد جریانهای غیرخودی در صفوف نیروهای خودی و بخصوص در صفوف نیروهای دخیل در حاکمیت در نظام اسلامی در ایران، که مولد خطرهای فزاینده و بحرانهای اجتماعی هستند و سبب گسسته شدن رشته اعتماد میان مردم و حاکمیت، و مردم و روحانیت میشوند، خواندن مطلبی که به فلم محسن حقشناس در روزنامه کیهان مورخه شنبه چهارخرداد هشتادوهفت نوشته شده به خوانندگان توصیه میشود.نويسنده مطلب كوشيده است در خصوص روش نفوذ منافقان در عرصه حاكميت مطالبي را بيان نمايد
http://www.kayhannews.ir/870304/12.htm


دری‌ نجف‌آبادی: هیات‌های مذهبی مراقب افراد مشکوک باشند

http://shahabnews.com/vdcj.oetfuqei8sfzu.html

دادستان كل كشور با دعوت از مسوولان هیأت‌های مذهبی به رعایت اصول ایمنی، گفت
این افراد باید نسبت به برقراری امنیت حساس بوده و مراقب ورود اشخاص باشند و کوچکترین موضوع مشکوکی را به مراجع ذیصلاح اطلاع دهند. به گزارش ایسنا، حجت الاسلام و المسلمین قربانعلی دری نجف آبادی در مراسم چهلمین روز شهادت شهدای فاجعه تروریستی حسینیه سید الشهدا (ع) کانون رهپویان وصال شیراز با گرامیداشت یاد شهدای این فاجعه، گفت: آمریکا و استکبار با اسلام مخالف هستند و برای آنها شیعه یا سنی، غزه یا بصره یا حسینیه سید الشهدا در شیراز تفاوتی ندارد. آنها کسانی را که به عنوان مسلمان، مؤمن عاشق یا بسیجی گردهم می‌آیند و برضد استکبار و اهداف پلید آمریکا شعار دهند، قربانی می‌کنند. چه توجیهی دارد که آمریکای مدعی حقوق بشر، با این سلاح‌ها، بمب‌های شیمیایی، آموزش‌های تروریستی از تروریست‌ها حمایت مالی می‌کند؟ آمریکا دشمن قرآن، استقلال و هویت مسلمانان است و قابل اعتماد نیست. تروریست‌ها با این اقدام خود در حسینیه شیراز به دنبال آن بودند که 200 تا 300 نفر را به خاک و خون بکشند. من محل حادثه را دیدم. انفجار بسیار بزرگی رخ داده، اگر بمب در مرکز تجمع اعضای کانون قرار داده شده بود، حتماً تعداد شهدا افزایش می‌یافت اما با کمک الهی این اتفاق نیفتاد و آنچه در این حادثه ناگوار آشکار شد، این بود که برای دستگاه‌های جاسوسی و خبری استکبار، خون مردم و زنان و کودکان هیچ ارزشی ندارد و برای از بین بردن مردم، دست به هر کاری می‌زنند. استکبار جهانی با محفل‌های اشک و ایمان و اخلاص مشکل دارد، اگرچه بچه‌های ما در این حادثه شهید شدند اما توطئه آمریکا و صهیونیست و حمایت‌های آنان از تروریست بار دیگر مشخص شد
بر اساس اسناد، عوامل آمریکا هر کسی را که ندای اسلام خواهی و استکبار ستیزی می دهد، به هر قیمتی حتی کشتن و قطعه قطعه کردن، به خاک و خون می‌کشند. در حالیکه کور خوانده‌اند و بدانند که شهادت بزرگترین آرمان ملت ماست و برای آن آماده‌ایم.
شاید در گذشته دنیای اسلام، توطئه‌ها و برنامه‌های فریبکارانه آمریکا را درک نمی‌کرد و به آنها واقف نبود اما امروز دنیای اسلام به برکت خون شهدا، با این توطئه‌ها آشناست. عوامل بمب گذاری شیراز پس از این فاجعه قصد کارهای خرابکارانه در مدرسه آیت الله گلپایگانی و نمایشگاه کتاب تهران داشتند که به لطف الهی دسیسه آنان رسوا شد. این پرونده جنایتکارانه با حساسیت زیاد در تهران بررسی می‌شود و عوامل آن به مجازات خود خواهند رسید.

انفجار حسينيه شيراز و پيامدهاي آن

بازي خطرناکي که با ابهام آغاز شد
وابستگان به گرگهای گردان هادیون – که فهرست نام یکایک آنان پیش از این انتشار یافت و چهره های شناخته شده در منظر افکار عمومی مسلمانان هستند- دوباره فعال شده و در استان لرستان در هفته آخر ارديبهشت و هفته اول خرداد 1387 در شهرهای دورود، الیگودرز، ازنا و بروجرد ، ... كتابچه‌ها و سي دي ها و اعلاميه‌هايی برای دامن زدن به دشمنی با تصوف و درويشي منتشر کرده اند تا فضای پرتلاطمی را عليه دراويش گنابادي در اين استان به وجود آورند

این در حالی است که تاکنون سه حسینیه متعلق به درویشهای گنابادی در شهرهای مختلف ایران به ترتیبی که ذیلاً قید میگردد به آتش کشیده شده است
حسینیه دراویش گنابادی در تهران در شب عاشورا در نه آذرماه هزار و سیصد و پنجاه و هشت
حسينيه دراويش گنابادي در قم در بیست و چهار بهمن هزار وسیصدو هشتاد و چهار
حسينيه دراويش گنابادي در بروجرد دربیست آبان هزاروسیصدوهشتادو شش
.
اما برای درک چگونگی به آتش کشیدن حسینیه ها توسط دستهای نفوذی عوامل وابسته به اجانب، مطالعه و تامل در نوشته عبدالله شهبازی محقق و تاریخ نویس صاحبنام که امروز –شنبه چهارم خردادماه هشتادوهفت- انتشار یافته را به خوانندگان کجکول توصیه میکنیم. این مقاله در ادامه همین متن است
.
سخني دلسوزانه با آيت‌الله دري نجف‌آبادي، دادستان کل کشور

عبدالله شهبازي

حادثه حسينيه سيدالشهداء شيراز (شنبه 24 فروردين 1387، حوالي ساعت 9:15 شب)، محل برگزاري جلسات هفتگي کانون رهپويان وصال، را از نخستين لحظات و با شنيدن صداي انفجار دنبال کردم و يکي از اوّلين گزارش‌هاي خبري و تصويري را در اين زمينه در وبلاگم منتشر نمودم.
[1] از همان ساعات اوّليه، شيوه برخورد به اين حادثه مهم، که به شهادت و مجروح شدن حدود دويست نفر انجاميد، ابهام‌هاي جدّي را نه تنها براي من، بلکه براي بسياري از مردم شيراز، پديد آورد.
از همان آغاز کاملاً روشن بود که اين حادثه خرابکاري سازمان‌يافته است. علاوه بر گواهي افراد مطلع و معتمد و متخصصي که محل نمايشگاه جنگ (معروف به «معراج شهدا») را در مکان حسينيه فوق از نزديک مي‌شناختند، و با قطعيت و يقين کامل بر فقدان مهمات مسلح در غرفه فوق گواهي مي‌دادند، دليلي نداشت که مهمات تخريب نشده و کهنه تصادفاً در همان شب و در همان ساعاتي منفجر شود که مراسم هفتگي حسينيه برگزار مي‌شد و آن هم درست در زمان معيني از اين مراسم. همه شواهد بر سازمان‌يافته و عمدي بودن حادثه گواهي مي‌داد. معهذا، از همان آغاز، فرماندار شيراز، سرهنگ ابراهيم عزيزي، و سپس ديگران به تأسي از او، با اصرار تمام بر «غيرعمدي» بودن انفجار تأکيد کردند؛ محل انفجار را در کنترل شديد خود گرفتند و به شدت کوشيدند تا اخبار مربوطه را کنترل و سانسور کنند. آقاي غلامرضا سلطاني، که گويا از مربيان تخريب سپاه است، شروع اين اقدامات نامتعارف و عجيب را چنين توصيف مي‌کند:
«سئوال: آيا شما صحنه واقعه را از نزديک ديديد؟
سلطاني :بله. وقتي به صحنه رسيدم هنوز مجروح در محل بود. من سرم در چاله ايجاد شده توسط مواد منفجره بود و داشتم مزه مزه مي‌کردم و صحنه را بررسي کرده بودم که آقاي فرماندار [سرهنگ عزيزي] با کارشناسش رسيدند . اين کارشناس، که از نظر سياسي نان‌خور عزيزي است، همان ابتدا اين طرف و آنطرف مي‌پريد و مرتب مي‌گفت اصلاً بمب نبوده، از نمايشگاه بوده و اين حرف‌ها. هر چه هم ما گفتيم فلاني اينطوري نکن، افاقه نکرد...»
[2]
بدينسان، در ميان اعتراض شديد جوانان و دانشجويان، به‌ويژه شرکت‌کنندگان در مجالس هفتگي «کانون رهپويان وصال»، و ناباوري افکار عمومي و مردم شهر، موجي بزرگ از انکار عمدي بودن اين حادثه آغاز شد. اکنون، ادعا مي‌شود که اين انکار «سازمان‌يافته» و ترفند «هوشمندانه» اطلاعاتي براي کشف «شبکه بمب‌گذاران» و دستگيري آنان بوده است!
قطعاً چنين نيست. اگر قرار بود براي فريب دادن و رديابي و کشف و دستگيري بمب‌گذاران اعلام بمب‌گذاري مسکوت گذارده شود، نياز نبود چنين چالش جدّي و جنجالي ميان جوانان و دانشجويان با مسئولين استان پديد آيد، که به ايجاد «ستاد حقيقت ياب دانشجويي حادثه انفجار در کانون رهپويان وصال»
[3] بينجامد؛ و نياز نبود که اين مسئله در اطلاعيه شوراي امنيت کشور، مورخ 27 فروردين 1387، که به رياست آقاي مصطفي پورمحمدي وزير وقت کشور تشکيل جلسه داد، به شکل زير اعلام شود:
با ابراز تاسف و تأثر عميق از بروز حادثه دلخراش مورخ 24/ 1/ 87 در محل حسينيه سيدالشهداء شيراز، بدينوسيله به مردم شريف كشورمان خصوصاً مردم استان فارس و خانواده‌هاي جان‌باختگان حادثه تسليت عرض مي‌کنيم و از خداوند منّان براي آن مرحومان رحمت واسعه و براي بازماندگان صبر جميل و اجر جزيل و براي مجروحان حادثه شفاي عاجل مسئلت داريم. با توجه به ارائه اخبار و گزارش‌هاي پراكنده و بعضاً ناهماهنگ از سوي جرايد، روزنامه‌هاي مركز و محلي، نشريات و سايت‌هاي خبري داخلي و خارجي درباره علت يا دلايل بروز اين حادثه به استحضار مردم شريف كشور مي‌رساند، براساس مطالعات و بررسي‌هاي ميداني دقيق صورت پذيرفته از سوي نمايندگان و كارشناسان ارشد اعزامي شوراي امنيت كشور به شيراز مشخص گرديد علت اصلي حادثه دلخراش مورخ 24/ 1 /87 انفجار ناشي از وجود برخي از مهمات جنگي موجود در غرفه يادمان شهدا در حسينيه سيدالشهدا بوده است و انفجار هرگونه بمب يا انتقال مواد انفجاري از بيرون به دست عوامل و عناصر معاند اعم از داخلي و خارجي در اين حادثه منتفي است. درعين حال پيرامون جزئيات مربوط به نحوه و چگونگي انفجار اقلام جنگي نمايشگاه يادمان شهدا بررسي‌هاي كارشناسي فني همچنان ادامه دارد و نتايج نهايي در آينده نزديك اعلام خواهد شد. لذا، با نگرش به مراتب فوق، از تمامي ارباب جرايد، صاحبان قلم، كارشناسان، خبرنگاران و تهيه‌كنندگان خبر و گزارش انتظار مي‌رود از هر گونه گمانه‌زني و يا اظهار نظر غيركارشناسي در اين رابطه خودداري کنند.» [
4، 5، 6]
به عبارت ديگر، شوراي امنيت کشور، که با شوراي‌عالي امنيت ملّي تفاوت دارد و رياست آن با وزير کشور است، از اصحاب قلم و رسانه مي‌خواهد که حادثه فوق را «تعمدي» و «بمب‌گذاري» و «خرابکاري» نخوانند! در پيامد اين اطلاعيه، که با حيرت و اعتراض شديد در شيراز مواجه شد، آيت‌الله جنتي، خطيب نماز جمعه 30 فروردين تهران، حادثه را به صراحت «تصادفي» و ناشي از انفجار مهمات در نمايشگاه فوق خواند. اين اظهارات نيز با واکنش اعتراضي شديد دانشجويان و جوانان در شيراز مواجه گرديد. از همان زمان، کامنت‌هاي اينترنتي در وبگاه‌ها و وبلاگ‌هاي متعدد حاکي از آن بود که بخش قابل توجهي از جوانان و دانشجويان شيراز حادثه را «خرابکاري» مي‌دانند و به عملکرد فرماندار شيراز و مسئولين استان فارس در اين زمينه و نيز به اطلاعيه وزارت کشور به شدت معترض‌اند.
سرانجام، شب چهارشنبه 18 ارديبهشت 1387، آقاي محسني اژه‌اي، وزير اطلاعات، پس از اجلاس هيئت دولت در شيراز در حضور مقام معظم رهبري، طي مصاحبه‌اي در فرودگاه شيراز اعلام کرد که حادثه حسينيه رهپويان بمب‌گذاري هدايت شده از سوي کشورهاي خارجي بوده و عوامل آن دستگير شده‌اند. ابتدا، ماهيت بمب‌گذاران و نام اين «کشورهاي خارجي» گفته نشد ولي اندکي بعد اين حادثه بمب‌گذاري از سوي يک شبکه «سلطنت‌طلب» اعلام گرديد. کمي بعد ماجرا پيچيده‌تر و «سازمان‌يافته‌تر» عنوان شد و ابعاد آن بالا گرفت. از ارتباطات شبکه‌اي بمب‌گذار با دولت‌هاي آمريکا و انگليس و اسرائيل سخن رفت؛ از انفجار هتلي در تهران که خبر آن در جايي انعکاس نيافته بود؛ و نيز از تلاش براي انفجار سرکنسولگري روسيه در رشت و غيره. در سخنان بعدي وزير اطلاعات نقش دولت بريتانيا در اين حادثه به‌تدريج کم‌رنگ‌تر شد:
«وزير اطلاعات با بيان اين‌كه كساني كه انفجار حسينيه شيراز را بر عهده داشتند، از آمريكا هدايت مي‌شدند و همه آموزش بمب‌گذاري، اقدامات اطلاعاتي و زمينه فرار را برايشان تدارك مي‌ديدند، افزود: حمايت مالي و تجهيزات خرابكاري را هم كساني كه ساكن آمريكا هستند در اختيار آن‌ها مي‌گذاشتند. وي اضافه كرد: دستور حادثه شيراز هم از سوي آن‌ها صادر شده بود و هدفشان مراكز علمي، حوزوي، حسينيه‌ها و مساجد بود. هدف آن‌ها اين بود كه اختلافات مذهبي را با اين ترورها [؟] و بمب گذاري‌ها هدايت كنند. ربودن امام جمعه‌ها، حمله به مساجد اهل سنت و ديگر اقدامات از سوي شبكه‌هاي مختلفي كه از آمريكا هدايت مي‌شد، صورت مي‌گرفت. اژه‌اي همچنين اعلام كرد: هدف بعدي آن‌ها در شهر رشت و سركنسولگري روسيه بود تا با انفجار آن رابطه بين ايران و همسايگان را به هم بزنند.»
[7]
وزير اطلاعات در گفتگوي اوّل خرداد 1387 خود گفت:
«به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، محسني اژه‌اي وزير اطلاعات امروز چهارشنبه در حاشيه جلسه هيئت دولت به خبرنگاران گفت: در انفجار شيراز عمدتاً آمريكا دخالت داشته است كه مستندات خوبي از دخالت آمريكا در امور داخلي كشورهاي منطقه‌ و ايران در دست داريم. اژه‌اي در پاسخ به اين پرسش كه آيا هدف تروريست‌ها شخصيت‌ها و مراجع تقليد بوده است افزود: شبكه‌هايي از خرابكاران را دستگير كرده‌ايم كه هدفشان ناامن‌سازي مناطق علمي به‌ويژه حوزه‌هاي علميه بوده است. وزير اطلاعات در مورد اطلاعات بيشتر در مورد دستگيرشدگان گفت: هم اكنون نمي‌توان در اين مورد صحبت كرد و اعلام بيشتر منوط به دستور قاضي پرونده است. اژه‌اي در پاسخ به اين سئوال كه آيا هنوز شاخه‌هاي از خرابكاران دستگير نشده‌اند گفت: سعي ما بر اين است كه تمام شاخه‌هاي خرابكاري را دستگير كنيم و از اين بابت مردم دغدغه‌اي نداشته باشند. خبرنگاري از اژه‌اي پرسيد: آيا صحيح است كه روسيه به خاطر بمب‌گذاري در كنسول‌گري خود در شمال ايران از ايران ناخرسند است؟ كه اژه‌اي پاسخ داد: اطلاعات شما غلط است و حتي روسيه از ما تشكر هم كرده است.»
[8]
در روزهاي اخير آيت‌الله دري نجف‌آبادي، دادستان کل کشور، در بازگشت از سفر به شيراز، در فرودگاه اين شهر، اعلام کرد که «دادگستري استان فارس با حسن‌نيت و تعامل مطلوب اين پرونده را در اختيار دادستاني کل کشور قرار داده است.»
«دري نجف آبادي با اشاره به اين‌كه ده تن از متهمان دستگير شده در اين پرونده از اهالي استان فارس هستند، دستگيرشدگان را افرادي مزدور، جنايتكار و خبيث خواند و گفت: فعاليت اين گروه از يك سال قبل آغاز شده و قضاياي سد سيوند [بنگريد به پي‌نوشت من در انتهاي اين يادداشت- شهبازي] و ماجراهاي ديگري را نيز اين افراد ايجاد كرده و دامن زده‌اند... دادستان كل كشور گفت: افرادي كه در خارج از كشور وظيفه هدايت و حمايت از اين مزدوران جنايتكار را عهده‌دار بوده‌اند نيز تحت پيگرد قضايي جمهوري اسلامي قرار دارند و اين پيگردها تا دستگيري و محاكمه آنان در دادگاه صالحه ادامه خواهد داشت. دري نجف آبادي با تأکيد بر اين‌كه حمايت آمريکا و اسرائيل از اين گروه تروريستي محرز شده است، گفت: براساس اسناد مالي و مدارك به دست آمده از اين افراد و همچنين اعترافات متهمان اين ارتباط مشخص و محرز شده است. دادستان كل كشور همچنين گفت: اين گروه تروريستي كه مدعيان دروغين آزادي و حقوق بشر آنان را حمايت مي كردند قصد داشتند در نمايشگاه كتاب نيز بمب‌گذاري كنند و براساس اعترافات متهمان هدفشان خرابكاري و بمب‌گذاري در مكان‌هاي عمومي كه بيش از 300 نفر جمعيت در آن تردد دارند بوده است. دري نجف‌آبادي... در خصوص علت اعلام نظرهاي اوليه كه از سوي برخي مسئولان استان فارس و كشور و با قاطعيت بيان شده و احتمال خرابكاري را منتفي دانسته بودند گفت: دستگاه قضايي در اين خصوص هيچ اظهار نظري نداشت.»
[9]
چنان‌که مي‌بينيم، در دو مصاحبه اخير نام «انگليس» کاملاً فراموش شده!
اظهارنظر محققين و تحليل‌گران سياسي در هر حادثه مهمي در جهان امروز، در زمان حادثه، مرسوم است و به کشف حقيقت ياري مي‌رساند؛ به‌ويژه در حادثه‌اي که با ابهام‌هاي فراوان آغاز شد به نحوي که از همان آغاز افکار عمومي را نسبت به اظهارات متناقض مسئولين بدبين و شکاک نمود. در مسئله‌اي تا بدين پايه مهم و مرتبط با آبروي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي نمي‌توان ساکت نشست هر چند اين اظهارنظر ممکن است کساني را به دسيسه‌هاي بيش‌تر عليه من برانگيزاند. همان‌گونه که رهبري فرموده‌اند «محافظه‌کاري قتلگاه انقلاب است»؛ به‌ويژه زماني که تمامي شواهد حاکي از آن است که جان عده‌اي جوان بي‌گناه و آبروي نظام مقدس جمهوري اسلامي، و حيثيت شخصيت روحاني خدومي چون آيت‌الله دري نجف‌آبادي، در کنار اعتبار و حيثيت دولت عدالت‌خواه دکتر احمدي‌نژاد، آماج برخي بازي‌هاي خطرناک قرار گرفته که پيش‌نمونه‌هاي آن را در تاريخ قريب به سه دهه موجوديت نظام اسلامي در ايران مکرر ديده‌ايم.
در رابطه با ابهام‌هاي موجود در زمينه انفجار کانون رهپويان وصال توجه آيت‌الله دري نجف‌آبادي به عنوان دادستان کل کشور، که مسئوليت مستقيم پرونده را متقبل شده‌اند، به موارد زير جلب مي‌کنم:
1- آخرين گزارش منتشر شده «ستاد حقيقت ياب دانشجويي»، که متن کامل آن به پيوست است و حاصل کار دو ماهه فني دانشجويان عضو ستاد فوق مي‌باشد، بمب‌گذاري، به‌گونه اعلام شده از سوي وزير اطلاعات، را منتفي مي‌داند. مُداقه در اين گزارش تخصصي نشان مي‌دهد که حادثه به دليل منفجر شدن مين پلاستيکي تي. ام. 46 ضد تانک (از نوع ايراني) موجود در غرفه نمايشگاه جنگ (معراج شهدا)، واقع در کانون رهپويان وصال، رخ داده. مواد آر. دي. ايکس (ماده منفجره موجود در مين‌هاي فوق) در محل انفجار يافت شده و وجود آن توسط کارشناسان هيئت‌هاي مختلف اعزامي در آزمايشگاه به اثبات رسيده است. بنابراين، با استناد به گزارش‌هاي کارشناسي- آزمايشگاهي فوق، که در اختيار نهادهاي مسئول از جمله ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است، هيچ شبهه‌اي در اين‌که مين فوق عامل اصلي انفجار بوده وجود ندارد.
2- ماده آر. دي. ايکس را نمي‌توان به‌طور دست‌ساز توليد کرد. اين ماده محصولي کاملاً آزمايشگاهي و تخصصي- نظامي است که در مين‌هاي فوق، و مهمات مشابه، به کار مي‌رود. بنابراين، موارد ادعا شده توسط وزير محترم اطلاعات درباره شبکه فوق نمي‌تواند منطبق با انفجار در کانون رهپويان وصال باشد. ممکن است شبکه‌اي خرابکار، با مختصات گفته شده از سوي وزارت اطلاعات، وجود داشته؛ ولي، با توضيح پيشگفته و تطبيق آن با اظهارات وزير اطلاعات، اين شبکه نمي‌توانست عامل انفجار در کانون رهپويان وصال باشد.
3- اين مين، چنان‌که تصاوير نشان مي‌دهد، از مدت‌ها قبل از انفجار در غرفه وجود داشته. مين فوق، چنان‌که در آغاز يادداشت گفتم، غيرمسلح و فاقد چاشني بوده و، به‌رغم وجود مواد منفجره آر. دي. ايکس در درون آن، قابليت انفجار نداشته است. لازم به توضيح است که در غرفه فوق، چنان‌که تصاوير نشان مي‌دهد، مين ديگري، از نوع وي. اس. 22 (ضد خودرو)، نيز وجود داشته که کاملاً خالي و فاقد مواد منفجره بوده است.
4- تحقيقات نشان مي‌دهد که خرابکاران با اطلاع از خنثي نبودن مين ضد تانک فوق نقشه انفجار را با دقت طراحي و با فراغ‌بال اجرا کرده‌اند.
5- طبق اين تحقيق، و تحقيقات مستند برخي نهادهاي مسئول که توجه آيت‌الله دري نجف‌آبادي را به آن جلب مي‌کنم، انفجار به گونه زير رخ داده است: خرابکاران در زير غرفه نمايشگاه جنگ بمبي دست ساز و کوچک، با قدرت تخريب اندک، کار گذاشته‌اند که از طريق کنترل از راه دور منفجر شده است. اين انفجار کوچک به عنوان چاشني عمل کرده و به انفجار مين ضد تانک انجاميده و فاجعه حسينيه سيدالشهداء کانون رهپويان را آفريده است. به اين دليل، انفجار دقيقاً در زمان مورد نظر آنان رخ داده است.
6- با توجه به توضيحات فوق، خرابکاران نمي‌توانستند با محيط کانون رهپويان وصال بيگانه باشند. به عبارت ديگر، آنان در کانون فوق داراي افرادي «نفوذي» و کاملاً مطلع از جزئيات بودند.
7- علاوه بر مغايرت اين تحقيقات با اظهارات وزير اطلاعات، آن‌چه ماجراي شبکه ادعايي فوق را حساس‌تر مي‌کند، و آن را به يکي از مسائل درجه اوّل ملّي بدل مي‌سازد، اوج‌گيري گام به گام تبليغات در اين زمينه و گسترش روزافزون دعاوي درباره ابعاد حيرت‌انگيز عملکرد اين شبکه است که گويا، به‌گفته مقامات اطلاعاتي، از چند جوان کم سن و سال متأثر از شبکه‌هاي تلويزيوني فارسي زبان «لس‌آنجلسي» ايجاد شده!
از زمان کودتاي نوژه (1359) «سلطنت‌طلبان» به هيچگونه عمليات تروريستي و بمب‌گذاري در ايران دست نزده‌اند، و اصولاً در چنين قد و قواره و واجد چنين جرئت و جسارتي نبوده‌اند. تمامي عمليات مشابه در دوران جنگ تحميلي و پس از آن از سوي فرقه رجوي (منافقين) و استخبارات حکومت صدام، با هدايت سالارجاف، اجرا مي‌شد. معلوم نيست گروهي جوان هوادار رضا پهلوي، که با تيپ اجتماعي آنان کاملاً آشنائيم، به‌ناگاه چگونه داراي چنين اقتدار و جسارت و انگيزه‌هاي آرمان‌خواهانه و قدرت سازماندهي شدند که براي انفجار سرکنسولگري روسيه و لوله‌هاي نفت و حوزه‌هاي علميه و مصلاي تهران و غيره و غيره طراحي و حتي اقدام کنند! و معلوم نيست چرا از ميان اين همه برنامه عريض و طويل فقط انفجار حسينيه رهپويان شيراز تحقق يافت که آن هم منطبق با داده‌هاي ارائه شده از سوي وزير اطلاعات نيست.
8- همزماني اين تبليغات از سوي برخي کانون‌ها در ايران با اوج‌گيري بحران در منطقه (حوادث لبنان و تحولات دروني و احتمال کودتا در سوريه و تدارک حمله اسرائيل به سوريه در تابستان جاري) و پايان قريب‌الوقوع حکومت جنون‌آميز نومحافظه‌کاران در آمريکا و اوج‌گيري بي‌سابقه تحرکات جنگ‌افروزانه ضد ايراني از سوي آنان، اين بيم را برمي‌انگيزاند که تبليغات فوق دستمايه‌اي براي ايجاد تعارض خونين ميان ايران و آمريکا و تحقق آرزوي شوم جنگ افروزان نومحافظه‌کار و صهيونيست باشد.
9- اعترافات تلويزيوني دستگيرشدگان براي افکار عمومي قانع کننده نخواهد بود. ما در ماجراي جنجال پرونده «قتل‌هاي زنجيره‌اي» از طريق مطبوعات با ماجراي مهدي نحوي آشنا شده‌ايم و صحت اين ماجرا به تأييد افراد مطلع و موثق رسيده است.
در ماجراي انفجار خونين حرم مطهر رضوي (ع) بمب‌گذاران شناخته نشدند. سعيد امامي، معاون وقت امنيت وزارت اطلاعات، سناريويي را طراحي کرد. او ابتدا شنود مکالمات يکي از فرماندهان طالبان، مستقر در نزديکي مرزهاي ايران در افغانستان، را به مقامات مربوطه ارائه داد که مي‌گفت: «عمليات انجام شد.» آن زمان در افغانستان روزانه هزاران عمليات انجام مي‌شد ولي سعيد امامي مدعي شد که اين شنود مربوط به انفجار حرم رضوي (ع) است و چون اعلام اين خبر به تشديد اختلاف ميان شيعه و سني و جنگ احتمالي با طالبان خواهد انجاميد، براي اجتناب از اين تعارض بايد بمب‌گذاري را به منافقين منتسب کرد. در نتيجه، جواني 18- 19 ساله از «توابين» زنداني عضو فرقه رجوي (منافقين)، به‌نام مهدي نحوي، را يافتند و با وعده آزادي او را به همکاري ترغيب کردند. مهدي نحوي را به صورت فردي مجروح در اثر اصابت گلوله گريم کردند. سپس، در بيمارستان مصاحبه‌اي تصويري با وي انجام دادند و وي، که گويا در آستانه مرگ بود، بمب‌گذاري در حرم را متقبل ‌شد. سپس، نحوي را با اتومبيل به تهران پارس بردند و او را آزاد کردند. کمي پس از آزاد شدنش، او را به محاصره گرفتند و به گلوله بستند. نحوي کشته شد. همان شب خبر درگيري مسلحانه در تهران پارس و مجروح شدن و اندکي بعد مرگ عامل بمب‌گذاري در حرم رضوي (ع)، به همراه مصاحبه نحوي، از تلويزيون پخش شد.
با توجه به انتشار چنين وقايعي در مطبوعات، مردم چگونه مي‌توانند به اظهارات گروهي جوان رفاه‌طلب و غيرمتخصص، که گاه حتي بدون يک تلنگر حاضر به تمکين در برابر هر فشاري هستند، باور کنند؟
تصادفاً دو تن از اين دستگيرشدگان را مي‌شناسم. اين دو را بسياري از کساني که در شيراز با امور رايانه و اينترنت به‌طور فعال سروکار داشته‌اند مي‌شناسند. هر دو، به گمان من، از جوانان برجسته و بسيار بااستعداد در امور رايانه‌اي، به‌ويژه نرم‌افزار، بودند که مشابه‌شان را در تهران نديدم. دستگير کردن اين دو به اتهام بمب‌گذاري برايم بسيار عجيب و باورنکردني بود. ساير دستگيرشدگان را نمي‌شناسم ولي اگر از جنس اين دو تن باشند طنز «خرس سياه و خرگوش سفيد» در عالم واقع در شرف وقوع است!

10- «شيرازي‌هاي زرنگ» رسيدگي به اين پرونده جنجالي و پر از ابهام و تناقض را به آيت‌الله درّي نجف‌آبادي، دادستان کل کشور، «پاس داده‌اند.» شايد در پس اين «زرنگي» مشيت الهي نهفته باشد. آيت‌الله درّي، که يک بار تجربه تلخ «توطئه قتل‌هاي زنجيره‌اي» را، که شخص ايشان به عنوان وزير وقت اطلاعات از هدف‌هاي اصلي آن دسيسه پيچيده بود، در مقام «قابله رُستم»، تجربه کرده‌اند، شايسته است در اين پرونده به تمامي جوانب قضيه توجه نمايند. با توجه به علاقه به آيت‌الله درّي و اعتقاد به سلامت نفس و حسن‌نيت ايشان، سخت نگران آنم که انداختن اين پرونده به گردن دادستان کل کشور دامي مشابه براي وي باشد.
اميدوارم، آيت‌الله دُرّي نجف‌آبادي، با درايت و هشياري کامل و مطالعه دقيق گزارش‌هاي کارشناسي نهادهاي مختلف امنيتي و نظامي به‌ويژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، اين پرونده را از آغاز مورد رسيدگي دقيق قرار دهند و بدون تأثيرپذيري و پروا از هر گونه «مصلحت‌انديشي کاذب»، که ممکن است به ايشان القاء شود، آن‌چه را که حق است، و مرضي خداوند متعال، با قاطعيت پيگيري کنند
شيراز
شنبه، چهارم خرداد 1387
ساعت 3:30 صبح


پي‌نوشت: در رابطه با نکته‌اي که آيت‌الله دري نجف‌آبادي درباره «جنجال سد سيوند» گفته‌‌اند ارجاع مي‌دهم به يادداشت 10 شهريور 1384 خود در اين زمينه با عنوان «به دليل احداث سد هيچ خطري بناهاي باستاني فارس را تهديد نمي‌کند.» [10] اين جنجال را آقاي محمدحسن طالبيان، رئيس «بنياد پژوهشي پارسه پاسارگاد»، وابسته به سازمان ميراث فرهنگي فارس، با سخنان غيرمسئولانه خود پديد آورد. (بنگريد به يادداشت 11 شهريور 1384 من با عنوان «بي‌بي‌سي فارسي نيز به هياهوي سد سيوند پيوست») [11] در همان زمان با ذکر نام آقاي طالبيان به اين امر اشاره کردم. با توجه به پيگيري دقيق ماجراي «جنجال سد سيوند» و شناخت دست‌اندرکاران اين ماجرا و نگارش اوّلين يادداشت‌‌ها عليه اين هياهوي تبليغي- رسانه‌اي عليه جمهوري اسلامي ايران، نمي‌دانم چگونه مي‌توان سناريوي فوق را به افراد دستگيرشده منتسب کرد؟!

Friday 23 May 2008

گرگهای گردان هادیون مخالف فتاوی علمای بزرگ و مردمی اند. علمای عظیم الشانی که مقبول اکثریت مسلمانان اند

برگهایی از پرونده سیاهتر از زغال دشمنان درویشی
.
جنایتکاران گردان هادیون و دم دنبالچه های ملاجوادمحرابی که حالا برای مقامات و مسئولان محترم و عالیمفدار نظام اسلامی خط و نشان میکشند و آنها را بی بخار میخوانند و در خیال برهم زدن نظم عمومی هستند، نظر آیات عظام را هم پیش از این به دور افکنده اند. در زیر نظر آیت الله العظما صانعی را در مورد قائلین به شهادت و لزوم حفظ حرمت آنها بخوانید و از نامسلمانی ملاجوادمحرابی نسناس و باند تبهکار گردان هادیون اطمینان حاصل کنید

فتوای حضرت آیت الله العظما صانعی دامت برکاته
.
بسمه تعالی

« همه کسانی که شهادتین را بر زبان جاری میکنند محکوم به اسلام اند مگر انکه ثابت شود که پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله- را نعوذبالله از طریق انکار ضروری دین تکذیب میکنند . البته تحقیق از عقائدشان لازم نیست ونباید انسان خود را به دردسر بیندازد وهمین قدر که شهادتین می گویند محکوم به اسلام اند و باید آنان را به منظور بالا رفتن آمار مسلمین و عظمت و شکوه اسلام ، در زمره مسلمانان دانست.»
26/2/87

این فتوای حضرت آیت الله صانعی حتی در سایتهای ضد درویشی هم مانند
http://pasokhbesufi.blogfa.com
منتشر شده. ولی وقتی کسی مرده دل باشد، پیام الهی را نمیگیرد . اما اگر زنده دل باشد – مثل وبلاگ سالوس تغییر مسیر داده- از مسیر انحرافی خودش برمیگردد و توبه و جبران مافات میکند و مثل بعضیها ، در و دروازه وبلاگ ضد درویشی را تخته میکنند. مثل این وبلاگ
به دنبال انتشار نظریه بسیار مهم حضرت آیت الله صانعی، بر علیه هیاهوهای رایج در مورد درویشها، وبلاگ سالوس
که محوری ترین وبلاگ در مخالفت با دراویش بود تغییر مسیر داده و همه میتوانند به آن مراحعه کنند و تغییر روش وبلاگ را مشاهده کنند
فتوای بسیار با اهمیت حضرت آیت الله صانعی سبب دماغ سوختگی دشمنان درویشی شده و دود آن فضای وبلاگ ضددرویشی را آکنده ,
اما وبلاگ صوفیان از سر بیچارگی نوشته
صوفيان رند
هك وبلاگ صوفيان سالوس
هشدار! هشدار!

با سلام خدمت دوستان
نويسنده وب لاگ صوفيان سالوس اطلاع داده كه وب لاگ ايشان توسط برخي از صوفيان دجال هك شده و در بعضي از وب لاگ هاي صوفيانه از ايشان به عنوان شخصي تائب (توبه كننده) نام برده اند ،ومي خواهند نشان دهند كه ايشان با صوفيان هم نوا شده. به اطلاع مي رساند كه اين خبر شايعه بوده و وب ايشان هك شده است. دوستان مواظب باشند جمعه 3 خرداد 1387 ساعت 12:44 صبح


در حالی که در یک وبلاگ ضددرویشی به این آدرس
http://www.englis121.blogfa.com/
در ستون پیوندها لینک شماره پانزدهم , آدرس وبلاگ سالوس نوشته شده ، اما چنان که گفتیم این وبلاگ اکنون از مسیر انحرافی برگشته و به جمع بندگان خدا پیوسته. اما این ماجرا بر شیطان پرستان پیرو ملاجواد محرابی و باند آدمکش و تبهکار و جنایت پیشه گردان هادیون سخت دردناک آمده و به داد و فغان پرداخته اند
. .
یکی از اعلامیه های گردان هادیون که با امضای حعلی شکارچی صوفیان در شهر بروجرد به صورت شبنامه پخش شده بود، در زیر ذکر میشود. در عین حال این اعلامیه در سایتهای ضددرویشی هم نقل شده بود.
http://anti121.blogfa.com/

دراویش بخوانند و منتظر باشند!!!؟؟؟
این آخرین مهلت برای برگشتن از عقاید انحرافی می باشد:
چندی پیش مطلع شدیم که شیعیان واقعی آقا امام زمان در شهرستان بروجرد به فقرای فکری بروجرد برای جمع کردن بساط تزویر و ریا ضرب الاجل مشخص کرده اند.
اینک وبلاگ شکارچی صوفیان این ضرب الاجل را تاکید می کند و اعلام می دارد که در پایان ضرب الاجل دست غیبی خداوند برای برچیدن فتنه در آخر الزمان از آستین اعضای وبلاگ شکارچی صوفیان بیرون خواهد آمد و به بلای سختی دچار خواهد کرد.
نوشته شده توسط دکتر گوگوری مگوری در ساعت 20:8
لینک
GetBC(4);
7 نظر
شنبه چهاردهم مهر هشتاد و شش
.
کجکول
.
اینها همان دم و دنبالچه های گردان تبهکار هادیون هستند
.
این جنایتکاران برای این جنایتهای خود در دادگاه افکار عمومی مسلمانان ایران و جهان باید پاسخگو باشند
.

رئیس باند جنایتکار موسوم به گردان هادیون در بروجرد


معاون ملاجوادمحرابی

اين جانور "مکش مرگ ما" از همپالکی های "ملاجوادمحرابی" نسناس است و از اصليترين عوامل فاجعه تخريب حسينيه بروجرد است. دست اين ملای قلابی به جنايتهای زيادی آلوده است که خداوند به وقت خود پرده از آنها بر ميگيرد. اين ملعون در سايتهای وابسته به خودش که در آنها از اسم جعلی "دلسوز" !! استفاده می کند، از ملاجواد به عنوان "فرمانده صابر قدسی" ياد ميکند. به روباهه گفتند شاهدت کيست؟ گفت دمم !!! ؛

با تشکر از سایت تغییر مسیر داده سالوس

صفوف خودی را از نفوذی های دشمن پاک کنیم

گروه های برانداز درصدد تخریب قم
.
خرداد ماه ۱۳۸۷ ساعت : ۳۰ , ۱۴ -خبرگزاري انتخاب
حجت السلام و المسلمین سيد احمد خاتمي در خطبه دوم نمازجمعه اين هفته تهران با گراميداشت سالروز آزادي خرمشهر، گفت : خون به ناحق ريخته شده شهداي حسينه سيد الشهدا در شيراز دامن تروريست ها را گرفت. كشف توطئه اخير دشمنان كشور با همت سربازان گمنام امام زمان (عج) از عنايات خداوند بود . امريكا اين توطئه را هدايت مي كرد و براي ايجاد ناامني و خرابكاري در ايران سازماندهي شده بود. افرادي كه قصد توطئه داشتند چهار هدف را دنبال مي كردند كه از ان جمله انتقام از دين و مذهب با بمب گذاري در حرم حضرت معصومه ، حوزه علميه قم ، مدرسه فيضيه و مدرسه عالي آيت الله گلپايگاني بود
کجکول
.
اشخاص نفوذی در صفوف روحانیت مانند ملاجوادمحرابی دقیقاً در صدد انتقام از دین و مذهب و بدگمان کردن مرد نسبت جامعه روحانیت و بدبین کردن مردم جهان نسبت به اسلام عزیز هستند و هدف نهائیشان تخریب اعتبار قم، حوزه علمیه قم ، مدرسه فیضیه قم، و شکستن حرمت حرم معصومه ع میباشند. اینها همه سرنخشان به خارج از کشور و گروه های برانداز وصل است

امام جمعه اصفهان: دشمن در صدد تخريب علما

ممانعت از تخریب اعتماد مردم نسبت به علماء
.
فارس: آیت الله سيد يوسف طباطبايي امام جمعه اصفهان پنجشنبه شب در اولين يادواره شهداي روحاني شهرستان مباركه گفت
دشمنان اسلام درصدد هستند با خدشه دار كردن علما و روحانيت به اسلام ضربه بزنند. علما مانند ستارگاني هستند كه در شب راه را به مردم نشان مي‌دهند، پس مردم نبايد نسبت به آتها بي اعتماد شوند
مراجع و علماي شيعه تا كنون تسليم بيگانه نشده‌اند و نخواهند شد و تا زمانيكه مردم تابع روحانيت هستند دشمنان نمي‌توانند در آنها نفوذ كنند، دشمنان در صدد هستند اين دو اصل را از شيعه بگيرند تا در آن نفوذ كنند. در طول تاريخ اسلام، روحانيت در همه ي زمينه ها پيشگام بوده است، در جنگ تحميلي روحانيت استان اصفهان بيش از هفتصد شهيد تقديم انقلاب كرده كه اين تعداد در حدود يك پنجم جمعيت آن زمان كل روحانيان استان بود


بهترین راه و وسیله دشمن برای بی اعتماد سازی نسبت به روحانیت نفوذ دادن اشخاص فاسد و بی آبرو در لباس مقدس روحانیت است. فساد و افساد و مردم ستیزی این قبیل اشخاص ناباب در کسوت روحانیت؛ مردم را نسبت به کلیت جامعه روحانیت بی اعتماد میکند.
به همین دلیل به مقامات قضائی و امنیتی و نظامی و انتظامی پیشنهاد میشود که هرچه زودتر ایای اجانب و ستون پنجم بیکانگان یعنی اشخاصی امثال ملاجوادمحرابی و باند فاسد موسوم به گردان امام هادی ع را تعیین تکلیف و اخراج از حوزه ها و تکلیف به خلع لباس و محاکمه و تعیین مجازات سنگین بنمایند تا سبب تحکیم اعتماد ملی و عمومی نسبت به روحانیت؛ و برآورده شدن خواسته ولی امر مسلمین یعنی تقویت وحدت ملی و اتحاد اسلامی شود و همچنین صفوف مجاهدان روحانی از وجود چنین اشخاص خبیثی تطهیر شود

جمعی از طلاب حوزه علمیه قم

Thursday 22 May 2008

الخائن خائف. خیانتکارانی مثل ملاجوادمحرابی هراس آلودند


عقب نشینی خفت بار ملا جواد محرابی با خرقه پاره پاره
.
وبلاگ مزدور خرقه و زیرخرقه , وابسته به جریانات برانداز , که سرنخ آن در دست اربابان خارج کشور است از شدت وحشت و هراس سراسیمه شده و شروع به جفتک پرانی کرده اند اما دیگر وقت این حرفها گذشته
پس از معرفی گرگهای جنایتکار گردان هادیون و ارسال پرونده آنها به مقامات امنیتی و احضار ملاجوادمحرابی به دادگاه ویژه روحانیت و دعوت از او و باند جنایتکار او به رویارویی حضوری روز جمعه در بلوار ارم و وعده برهنه کردن آنها در روز روشن؛ این ملای مزدور و خائن که با رجس خود جامه و جامعه مقدس روحانیت را آلوده به دست و پا افتاده و شروع به فرار مذلت بار کرده و در عین حال برای پوشش دادن به حقارت مادرزادیش؛ اراجیفی هم سرهم بندی کرده
در حالی که با مطالبی که نوشته و در وبلاگ زیرخرقه و خرقه پشمینه به تاریخ پنجشنبه دیروز منتشر کرده و در آن مقامات مسئول جمهوری اسلامی و نظام مقدس اسلامی را بی بخار خوانده و مردم را به برهم زدن نظم اجتماعی به بهانه صوفی ستیزی تحریک کرده، دیگر بر مقامات امنیتی و انتظامی جای تردیدی باقی نمانده که این شخص و باند موسوم به گردان هادیون مزدوران وابسته به بیگانه و عناصر نفوذی برانداز در جبهه خودی هستند و بزودی مملکت و نظام از رجس نجاساتشان تطهیر خواهد شد
.
در وبلاگ معلوم الحال و مفسد فی الارض خرقه به دست ملاجوادمحرابی و با امضای جعلی صابر قدسی به تاریخ
جمعه سوم خرداد 1387 ساعت 2:27 وعده شده عکسی در دادگاه از ما بگیرد و در وبلاگ خودش بگذارد
.
درجواب به این ابله میگوییم "شتر درخواب بیند پنبه دانه". تو اگر در زیر زنخ کوسه موئی دیدی، ما را هم در دادگاه خواهی دید. اما پیشتر از آن تو بخواهی به ما شام بخوری ما به تو چاشت خواهیم خورد. بیچاره مفلوک ما بدون این که دعوی گرفتن عکس از قیافه نحس و نسناس تو بکنیم تو را به دادگاه میکشیم. این کارهای حقه بازی و عکاسی و دزدکی عکس گرفتن را که برای پرونده سازی علیه بندگان خدا در مکتب اربابان برانداز خارج کشوری ات یاد گرفته ای برای خودت و همپالکی هایت خودت نگهدار. فردا که تورا با اردنگی از حوزه به وسط خیابان پرتت کردند؛ آن وقت یک دوربین به گردنت آویزان کن و از صبح تاشب وسط بلوار ارم پرسه بزن و از زوّار حرم مطهر خضرت معصومه علیهاالسلام عکس یادگاری بگیر و آنها را قاب کن و به دیوار آلونک و مزبله ای که در آن شبها را به صبح خواهی رساند آویزان کن . ما را به این روشهای دزدکی و زننده کاری نیست
.
اما این که به گرگهای گردان هادیون پیشنهادکرده تا چهارشنبه علیه ما به دادگاه شکایت کنند
ما میگوییم آقا ملا حوادمحرابی این شما و این هم ما. نامرد آن کسی که روز چهارشنبه به دادگاه نیاید و نامرد آن که روز جمعه بعد از ختم نماز جمعه در بلوار ارم حاضر نشود

یک کلمه در مورد کجکول
.
از اول ماجرای افشاگری علیه ملاجوادمحرابی و صابر قدسی و نیما سینا و گرگهای گردان هادیون ، این ملاجواد محرابی که ترس و وحشت گلویش را در چنگال خود گرفته، دوباره میخواهد خود را پشت لوای صوفی ستیزی مخفی کند و با ناشیگری تمام کجکول را به درویشی گری و یا ارتباط با گنابادیها وصل میکند. اما یادش میرود که دوخط بالاتر نوشته که گرداننده کجکول بروجردی ساکن قم است. ما برای این که خیال این مزدور بیمایه دروغگوی نسناس بدبخت مفلوک را آسوده خاطر بکنیم میگوییم که کوچکترین ربطی بین ما و گنابادیها نیست. اما اطلاعات خیلی دقیق از جزئی ترین اموری داریم که امثال ملاجوادمحرابی احمق به آن علاقه نشان داده اند
از قدیم گفته اند الخائن خائف. دروغگوهای خیانت پیشه همیشه هراس آلودند

صدام تکریتی- جواد محرابی : پیروان منطق اجانب و دشمنان نظام اسلامی


خناسان دیروز و نسناسان امروز

.
اگر دیروز دست ابرجنایتکاران شرق و غرب از آستین جانیان بالفطره و خناسانی مانند صدام تکریتی بیرون می آمد و سیل خون مسلمانان ایرانی را در دزفول و خرمشهر و اندیمشک و سایرشهرها و نفاط مسکونی وطن اسلامی عزیز برخاک میریخت، امروز همان دست از آستین نسناسانی بیرون آمده که در صفوف نیروهای خودی صورت کریه خود را مخفی کرده و ظالمانه ترین ضربه ها را بر پیکر وحدت امت اسلامی و ملت مسلمان ایران وارد می آورند

مقامات و مسئولان محترم کشوری و لشگری امروز کشورهای غربی را به صدور تروریسم به داخل ایران و حمایت از گروهای خرابکار متهم مینمایند و مسئولیت بمبگذاری در حسینیه رهپویان وصال شیراز و کشته و مجروح شدن هموطنان مسلمان ما را متوجه آنان میدانند. اما همه میدانند که تخم فاسد حمله به اماکن عبادی و حسینیه ها را عوامل اجانب برای نخستین بار توسط ایادی ستون پنجم خود در داخل ایران اسلامی پاشیدند. خطر نسناسانی مانند طلبه جوادمحرابی را که از داخل به ریشه های نظام مقدس اسلامی ضربه میزند و اعتباری برای عزت و اقتدار نظام اسلامی قائل نیست، نباید از خطر خناسانی مانند صدام تکریتی کمتر شمرد

خطر مخدوش شدن مرزهای سیاسی- عقیدتی، و نفوذ عوامل غیرخودی در صفوف نیروهای خودی امری بود که در فرمایشات مقام معظم رهبری حضرت آيت الله خامنه اي - روز چهارشنبه در ديدار مسئولان و دست اندركاران ستاد برگزاري مراسم نوزدهمين سالگرد ارتحال امام خميني(ره) - تصریح شد
به نقل از کیهان -پنجشنبه 2 خرداد 1387 - 16 جمادي الاول 1429 - 22 مه 2008 - سال شصت و چهارم - شماره 189092 ؛ .
http://www.kayhannews.ir/870302/3.htm#other307


بیانیه جمعی از طلاب حوزه علمیه قم
- سوم خرداد هشتادوهفت- سالروز کوتاه کردن دست کثیف خناسان از خرمشهر عزیز

اعلان جنگ علنی ملاجوادمحرابی به مقامات مسئول مملکت


ملاجواد محرابی تشویق به برهم زدن نظم عمومی میکند
.

افشاگریهای منظم کجکول داد وفغان ملاجوادمحرابی و گرگهای گردان هادیون را در آورده. این جوجه طلبه پردرنیاورده و همپالکی های بیخاصیتش، ماسک مخفی کاری از صورت بدتر از نسناسشان افتاده و لخت و برهنه وسط بیابان مانده اند. جلوی هر ماشینی هم که دست بلند میکنند که انها را به یک مسافرخانه یا یک پرورشگاه برساند، راننده یک نیش ترمز میزند و یک تف گنده توی صورتشان پرت میکند و گاز میدهد و میرود

یکی از طلبه های بروجردی که زیرفشار این نسناسها ، مدتی کارش به ضدیت با درویشها کشیده شده بود، بعد از این که متوحه شد ملاجواد محرابی و باند گرگهای کردان هادیون چه افراد فاسد و مفسدی هستند راهش را از آنها جدا کرد و برای اثبات حسن نیتش، وبلاگ سالوس را به افشاگری علیه آنتی- درویشها اختصاص داد. این حرکت انقلابی و اسلامی، ملاجواد محرابی و سایر ملاهای گردان آدمکش و تبهکار هادیون را عصبانیتر از قبل کرد. به همین دلیل امروز اول در سایت زیرخرقه و بعد درسایت خرقه پاره پاره در بخش کامنتها مطالب عبرت انگیزی نوشتند که مسلماً از چشم سربازان گمنان امام زمان مخفی نمیماند و باید برای آنجه گفته اند و نوشته اند به مراجع محترم مملکتی، و افکار عمومی مسلمانان هموطن حساب پس بدهند و میدهند
این ملاجوادمحرابی احمق نسناس کارش از تهدید درویشها گذشته و به مسخره کردن مقامات مسئول مملکتی رسیده. گستاخی او روی سنگ پای قزوین را هم برده. به همین دلیل هم در کامنت وبلاگ خرقه که آن را به اسم جعلی صابرقدسی در می آورد مردم مسلمان را تشویق به برهم زدن نظم عمومی کرده و دلیل آن را هم بی بخاری مسئولان و مقامات انتظامی و امنیتی ذکر کرده. زهی بیشرمی و وقاحت
بخوانید
سلام دوست عزيز همرزمم حتما اين مطالب رو به اطلاع عموم بر سانيد و يك پست مفصل براي اين قضيه اختصاص بديد
ما اميدمون به شما بچه حزب الهي هاست از مسئولين كه بخاري درنیامدش
به همه وبلاگ نويسا هم اطلاع بدين حتما اين مطالب رو پوشش خبري بدن خيلي خيلي مهمه
.
ما به ملاجوادمحرابی میگوییم
.
ای ملای بیحیا که با کارهای زشتت آبروی جامه و جامعه مقدس روحانیت را برده ای. دست از تهدیدهای توخالی بکش. اگر نه همین نماز جمعه هفته دیگر با هم وعده بگذاریم. تو با گردان گرگهای بروجردی ات که اسمهاشان در اختیار ماموران شریف وزارت اطلاعات است بیا نماز جمعه قم, ما هم میآییم. اگر لباسهایتان را وسط بلوار ارم ، تو آفتاب پهن نکردیم تا زن و مرد زوار حرم حضرت معصومه علیها السلام از روی آن رژه بروند، خودمان از حوزه علمیه بیرون میرویم و به دنبال پیشه فعلگی میفتیم. شماها که سرنختان به صهیونیسم بین المللی و عوامل برانداز خارج از مرزها وصل است , قابل آن نیستید که جوانان مسلمان و حزب اللهی و بسیجی را تهدید کنید

این از جواب ما به ملاجوادمحرابی نسناس و گرگهای بی پشم گردان هادیون
اما خوانندگان میتوانند مطالب تهدیدآمیز علیه مقامات و مسئولین و علیه امنیت و نظم اجتماعی را که عیناً از سایت
خرقه پاره پاره نقل میکنیم در زیر بخوانند
www.kherghe.blogfa.com .
.
نويسنده صوفي بروجردي وبلاگ کجکول(که فکر مي کند خيلي مخفي است)در اقدامي ناشيانه وبلاگ هک شده صوفيان سالوس را توبه کرده معرفي نمود.
در همين رابطه مدير اين وبلاگ مطلبي را به خرقه ارسال نمود وضمن اظهار تبري از صوفيان بويژه يوسف مرداني شيخ فرقه در کرج مطالبي را متذکر گرديد که در قسمت کامنت ها موجود است
نوشته شده توسط صابر قدسی در پنجشنبه دوم خرداد 1387 ساعت20:35
.

نویسنده: نويسنده وبلاگ صوفيان سالوس
پنجشنبه 2 خرداد1387 ساعت: 10:44
7 _ هشدار نيز براي كساني دارم كه بدليل نا آگاهي وكم تجربگي مرتكب خيانت به آرمان بدعت ستيزي دركرج شده اند
واقعا اگر جاي شما بودم به جايي پناه مي بردم كه حتي يك نفر هم نشناسندم.8 _
منتظر نشاني جديد وب سات ما باشيد.9 _
باطل نابود شدني ورفتني است وحق و حقانيت اسلام عزيز ماندني است.
ومن الله التوفيق
نويسنده وبلاگ دشمن شكن صوفيان سالوس
همزمان با سالروز آزاد سازي خرمشهر عزيز
.
نویسنده: نويسنده وبلاگ صوفيان سالوس
پنجشنبه 2 خرداد1387 ساعت: 10:47
سلام دوست عزيز همرزمم
حتما اين مطالب رو به اطلاع عموم برسانيد و يك پست مفصل براي اين قضيه اختصاص بديد
ما اميدمون به شما بچه حزب الهي هاست , از مسئولين كه بخاري درنیامدش
به همه وبلاگ نويسا هم اطلاع بدين حتما اين مطالب رو پوشش خبري بدن خيلي خيلي مهمه..ياعلي اردتمند وسپاسگذار لطفتونم.