Wednesday 31 December 2008

وزارت ارشاد روزنامه کارگزاران را توقیف کرد

فقط یک روز بعد از افشاگری کجکول
.
روزنامه کارگزاران توسط دولت تعطیل شد

.
ای کاش دولت احمدی نژاد غلامحسین الهام را مجازات میکرد نه روزنامه کارگزاران را
.

روزنامه كارگزاران نزديك به حزب كارگزاران سازندگى ايران روز چهارشنبه از سوى هيئت نظارت بر مطبوعات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامى تعطيل شد

محمد پرويزى، مديركل مطبوعات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى گفته است: «روزنامه كارگزاران بر اساس مفاد ماده شش قانون مطبوعات و تبصره ماده قانون ۱۲ قانون مطبوعات توقيف شده و پرونده جهت پيگرد قانونى به دادگاه ارجاع شده است


روزنامه كارگزاران يك روز پس از آن توقيف شد كه دست اندركاران آن سالگرد انتشار دور جدید اين روزنامه را جشن گرفتند. دور نخست انتشار این روزنامه در شهریور سال ۱۳۸۵ آغاز شد ولی فعالیت آن در شهریور همان سال متوقف شد. مسائل مالی و اختلاف میان اعضای تحریریه با مدیریت روزنامه از جمله دلایل توقف انتشار این نشریه در این زمان بود. تعطيل روزنامه كارگزاران ساعاتى پس از يادداشت انتقادى روزنامه تندروى كيهان از درج اطلاعيه دفتر تحكيم وحدت در روزنامه ياد شده صورت گرفت
اين روزنامه از نهم دى ماه سال ۱۳۸۶ و به سردبيرى مهران كرمى بار دیگر انتشار خود را آغاز كرد و به دليل نزديكى به حزب كارگزاران سازندگى و اكبر هاشمى رفسنجانى از منتقدان محمود احمدى نژاد، رييس جمهورى ايران به شمار مى رفت.
اعمال فشار بر مطبوعات مستقل و نهادهاى مدنى از زمان روى كار آمدن محمود احمدى نژاد در تيرماه سال ۱۳۸۴ شدت بيشترى گرفته است و پيش از اين نيز ده ها نشريه از جمله «تهران امروز»، «شهروند امروز»، «شرق» و «هم ميهن» به اتهام اقدام عليه امنيت ملى از سوى هيئت نظارت يا دستگاه قضايى ايران توقيف شده بودند.
صاحبنظران حقوقى معتقدند كه هيئت نظارت بر مطبوعات صلاحيت توقيف نشريات را ندارد و تنها دادگاه صالحه مى تواند به تخلفات نشريات رسيدگى كند. .

Tuesday 30 December 2008

ادعاهای عجیب و خرافی غلامحسین الهام سخنگوی دولت


بازی با جان امام زمان عج به بهانه حفظ حکومت !!؛


.

حفظ حکومت از جان امام زمان (عج) مهم تر است
.

حفظ حکومت از جان امام زمان (عج) مهم تر است چون حکومت ابزاری برای بر قراری دین و اسلام است

.
به گزارش « شیعه نیوز »پنجم دي ۱۳۸۷ به نقل از روزنامه کارگزاران ،غلامحسین الهام سخنگوی دولت احمدی نژاد گفت : حکومت ابزار قدرت است و اگر اقتدار نباشد نمی توانیم حکومت را برقرار کنیم ، حفظ حکومت از جان امام زمان (عج) هم مهم تر است ، چون امام زمان هم جان خود را فدای حکومت میکند زیرا حکومت ابزاری برای بر قراری دین و اسلام است. این تعبیر را به شکل دیگری هم نقل کرده ام که برای یک عده تعجب اور بود


در بخش نظرات بینندگان یک نفر در رابطه با این مطلب نوشته بود
غلامحسین الهام خجالت بکش!! و با حرفهای مفت خودت اینقدر با اعتقادات شیعیان بازی نکن. این حکومتی که یک مشت کلاهبردار که بدون داشتن مدرک دیپلم متوسطه دهسال در دانشگاه های مملکت درس میدهند و حقوق استادی میگیرند و بعد هم با دریدگی به مقام وزارت کشور میرسند ، نشانه ای از اسلام ندارد. چگونه امام زمان عجل الله ظهور میفرماید که برای یک چنین اشخاصی جان عزیزش را به کشتن بدهد؟ امام زمان عجل الله ظهور میفرماید که دست ظالمان و جنایتکاران را از سر مردم مسلمان بجان آمده، کوتاه کند و جان ستمگران را بگیرد نه این که خودش را برای آنان به کشتن بدهد!!؛ .الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک

Monday 29 December 2008

نامه سرگشاده طلاب قم به حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی

تلاشهای تخریب مرجعیت را خنثی کنیم


.

حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی
با پوزشخواهی از محضر مقدس حضرتعالی به جهت تصدیع
اوقات شریف

ما طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی قصد داریم که موارد نگرانی خود را در عریضه زیر به عرض مبارک حضرتعالی برسانیم


اخیرا مشاهده میشود که موج حملات بسیار گسترده ای علیه شیعیان با پشتوانهء فتاوی مفتیان سنی در همه جای جهان به راه افتاده است. ما نیز مانند حضرت آیت الله تسخیری رئیس دارالتقریب از خود میپرسیم علت این امر را درکجا باید جستجو کرد؟؛
متاسفانه چنان که اخیرا حضرتعالی دریکی از هشدارهای خود به مقامات مملکتی متذکر شدید دشمن در ارکان مختلفه کشور نفوذ کرده و برخلاف مصالح نظام مرتکب اعمالی فتنه انگیز میشود. ما نویسندگان این نامه به عرض میرسانیم که این برنامه ریزی های شیطانی به صورتی است که دست اندرکاران نابکار میکوشند که مراجع بزرگوار تقلید بخصوص شخص حضرتعالی را مسئول این اعمال خلاف مرتکبه در کشور معرفی کنند تا اعتقاد مردم مسلمان ایران را نسبت به اعتبار مرجعیت بخصوص شخص حضرتعالی مخدوش نمایند

اخیرا مشاهده شده که فشار های کوبنده و ظالمانه ای نسبت به مسلمانان شیعه به بهانه پیروی از مکتب درویشی وارد می آید که انعکاس گسترده آن در مراکز خبری بین المللی باعث شده که آبروی کلیت نظام جمهوری اسلامی در دنیا به بازی گرفته شود، همچنان که در داخل مملکت نیز اسباب دلنگرانی مردم را نسبت به ضریب ناچیز توانایی مراجع تقلید بخصوص حضرتعالی در مورد نصیحت دست اندرکاران امور مملکتی بوجود آورده است

فشار طاقت فرسا بر مسلمانان شیعه پیرو مکتب درویشی در ایران، مهروموم یا تخریب منازل مسکونی آنها به بهانه های واهی و غیرخدا پسندانه، تخریب اماکن عبادی و حسینیه های آنها در شهرهای قم و بروجرد ، بستن مراکز تجمع آنها در چرمهین اصفهان و جزیره کیش، دستگیری و آزار و اذیت آنها در سراسر کشور... و این قبیل فشارها و تضییقات مردم مسلمان را شدیداً نسبت به صحت نیات مسئولان جمهوری اسلامی مشکوک کرده است. در شرایطی که مراجع بزرگ تقلید و بخصوص شخص جنابعالی و بویژه اخیراً مقام معظم رهبری یادآور شده اند که اختلاف نظر میان برادران شیعه و سنی نباید تبدیل به اختلاف و دشمنی گردد بازهم مشاهده میکنیم که مساجد سنیان تخریب شده و درویشان نیز به بهانه این که پیروان حسن بصری اند و او نیز سابقه پیروی از مکتب تسنن داشته!! پس همه دراویش برباطلند!! زیر سرکوب و فشار و خانه خرابی بی وقفه قرار دارند. وقتی برادران و خواهران مسلمان شیعه پیرو مکتب درویشی به مقامات مسئول به قصد دادخواهی مراجعه میکنند اززبان همه آنها میشنوند که "ما بی تقصیریم. این خواسته مراجع و بخصوص شخص آیت الله مکارم شیرازی است که با درویشها در ایران این چنین رفتار شود"؛

حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی
در سفر اخیر مقام ریاست جمهوری به قم، عدم ملاقاتی میان ایشان و مراجع عظام قم بسیار تامل برانگیز بود. درگیری فیزیکی میان طلاب طرفدار ایشان و طلاب طرفدار مراجع نیز بر پیچیدگی قضیه افزود. امروزه از گوشه و کنار میشنویم که عده ای شعارهای تند برعلیه مراجع میدهند و از مراجع بزرگ تقلید حرمت شکنی میکنند. دلیل این امر آن است که هرفاجعه ای که در این مملکت رخ میدهد و هرحقی که پایمال میشود ، هرخانه ای که خراب میشود و هرحسینیه ای که ویران میگردد ... تردستانه مرجعیت به عنوان راهنمای عمل معرفی میشود. بحث در آن است که عده ای آگاهانه در صدد تخریب مرجعیت اند. شاید به این دلیل که احساس میکنند دیگر مرجعیت از کارهای خراب و بی برنامه آنها حمایت و طرفداری نمیکند و به موقع و بجا زبان به انتقاد نیز میگشاید. این انتقادها که همه از سر دلسوزی و به قصد راهنمایی است خوشایند مسئولان خاطی نیست و شاید به این ترتیب میخواهند از مرجعیت انتقام بگیرند

حضرت آیت الله
امروزه ایمان مردم در گذر از گردنه بسیار مخاطره آمیزی است. ما مقلدان مقام مرجعیت حضرتعالی برای آینده ایمان خود و اعتبار حضرتعالی و حرمت مقام مرجعیت نگرانی خاطر بسیاری داریم
در پایان نیز بجاست تا یادآور شویم که هرچه برسر مسلمانان شیعه پیرو مکتب درویشی بیاید شاید با هیچ عکس العملی از جانب آنان روبرو نشود! اما همین امر ، یعنی بیدفاعی و سکوت درویشها (به قول حجت الاسلام کروبی "بیخاصیتی درویشها") سبب تندروی هرچه بیشتر مسئولان خطاکار میشود و تصور میکنند که همه مردم مانند درویشها با سکوت و خاموشی تحمل رنج و مشقت و مرارت و ناجوانمردی را میکنند. اما این طور نیست. همین امروز همه خبرگزاریهای داخلی از فاجعه بزرگی در شهر سراوان خبر دادند که در اثنای آن در اثر انفجار دو ماشین انتحاری - در زمان مراسم صبح‌گاه مشترک نیروهای انتظامی شهر سراوان در «مقر مرکزی نیروهای فتح و رسول اکرم و هنگ مرزی و مرصاد» - بیش از شانزده نفراز مقامات محلی کشته و یا به شدت مجروح شدند که حال برخی از مجروحان وخیم گزارش شده است. این درحالی است که مسئولان این جنایت فاجعه بار تروریستی - که به گفته خودشان بیش از صدوپنجاه قربانی در میان نیروهای نظامی و انتظامی بجا گذاشته است - هدف از عملیات خود را انتقام تخریب مدرسه دینی برادران اهل تسنن عظیم‌آباد زابل اعلام کرده اند

در خاتمه، عرایض خود را با این ضرب المثل نغز عربی به پایان میرسانیم که تذکاری هشدار دهنده است
الدهر قنّاص و ما الانسان الا قنبره

با تقدیم احترامات کامله فائقه
طلاب حوزه علمیه قم – پیروان اسلام ناب محمدی

Sunday 28 December 2008

حبس و جزای نقدی، مجازات هکر‌های ایرانی

تصویب بندهایی از لایحه جرایم رایانه ای
.
به نقل از رادیو زمانه
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۸۷


سیزده بنده از لایحه ۵۷ ماده‌ای جرایم رایانه‌ای امروز (یک‌شنبه) در مجلس شورای اسلامی تصویب شد.
بر اساس مفادی از این لایحه، کسانی که به‌طور غیرمجاز به اطلاعات سامانه‌های رایانه‌ای و مخابراتی محافظت شده دسترسی یابند، به یک تا ۹۰ روز حبس مجازات خواهند شد.
در این لایحه همچنین جزای نقدی از پنج تا ۲۰ میلیون ریال برای این افراد در نظر گرفته شده است.
بر اساس یکی دیگر از مواد مصوب این لایحه، شنود و دستیابی به اطلاعات غیرعمومی در حال انتقال در سامانه‌های یارانه‌ای، شش تا دو سال حبس یا ۱۰ تا ۴۰ میلیون ریال جزای نقدی دارد.
به گزارش خبرگزاری‌ها، ماده سه این مصوبه همچنین برای دستیابی غیرقانونی و انتقال داده‌های سری دولتی به بیگانگان پنج تا ۱۵ سال حبس در نظر گرفته است.
بر اساس تبصره این ماده، داده‌های سری، داده‌هایی است که افشای آنها به امنیت کشور یا منافع ملی لطمه می‌زند.
نمایندگان مجلس تنها ۱۳ ماده از ۵۷ ماده این لایحه را در جلسه امروز به تصویب رساندند و ادامه بررسی مواد آن به جلسات بعدی موکول شده است.این لایحه در شرایطی در دستور کار نمایندگان مجلس قرار دارد که قوه قضاییه ایران در آذر ماه گذشته از از راه‌اندازی دادسراهای ویژه جرایم رایانه‌ای و اینترنتی خبر داده بود.
در حال حاضر در ایران قانونی مبنی بر تعیین مصادیق جرایم رایانه‌ای وجود ندارد. با این حال برخی وبلاگ‌نویسان طی سال‌های اخیر به خاطر مطالبی که در وبلاگ‌های خود منتشر کرده‌اند، دستگیر شده‌اند.
لایحه جرایم رایانه‌ای که هم‌اکنون در مجلس شورای اسلامی در دست بررسی است، شامل پنج بخش است.
بخش نخست این لایحه، با عنوان کلیات به تعریف اصطلاحات اختصاص دارد و بخش دوم با هشت فصل به جرائم علیه محرمانه بودن داده‌ها و سیستم‌‌های رایانه‌ای و مخابراتی، جرائم علیه صحت و تمامیت داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی، کلاهبرداری، جرایم مرتبط با محتوا، افشای سر، مسئولیت کیفری ارائه دهندگان خدمات، تخفیف و تشدید مجازات و سایر مسائل پرداخته است.
در این لایحه همچنین مجازات‌های مختلفی برای جرایمی مثل دسترسی بدون مجوز به سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، شنود امواج الکترومغناطیسی بدون مجوز، دسترسی بدون مجوز به داده‌های رایانه‌ای سرّی و افشای آن‌ها، تقلب در داده‌های رایانه‌ای، صدمه زدن عمدی به داده‌های رایانه‌ای دیگران یا ایجاد اختلال در سیستم رایانه‌ای دیگران در نظر گرفته شده است.
در لایحه جرایم رایانه‌ای همچنین بر اساس قانون مجازات اسلامی، مجازات‌های مختلفی برای کسانی که به کمک سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، محتویات مستهجن تولید یا منتشر کنند، پیش‌بینی شده است
.
یکشنبه هشتم دی ۱۳۸۷– جهت اطلاع جمهوری اسلامی

با اينكه طشت رسوائي حسين نصر مدتهاست به زمين افتاده يك روزنامه مدعي اصلاح طلبي ديروز با انتشار ويژه نامه اي كه روي جلد آن را عكس چهره رئيس دفتر فرح پهلوي پوشانده به تمجيد از وي پرداخته و بار ديگر او را مطرح كرده است ! دست اندركاران اين ويژه نامه مدعي شده اند حسين نصر تلاش هاي فراواني براي استقرار معنويت در دنياي كنوني كرده است درحالي كه اين شخص علاوه بر وابستگي به دربار شاه معدوم و پناهندگي به غرب در طول 30 سال گذشته همواره به ترويج تصوف و نوعي اسلام منهاي جهاد و شهادت پرداخت كه به تعبير امام خميني عنوان « اسلام آمريكائي » زيبنده آنست . شايد اقدام دست اندركاران تهيه ويژه نامه نصر از روي بي اطلاعي از سوابق و عملكرد كنوني او باشد اما اينكه مشاهده مي شود بعضي مدعيان اصلاح طلبي سر از تجليل و تمجيد از مهره هاي ارتش فرهنگي دربار شاه در مي آورند مايه تاسف است.

Saturday 27 December 2008

نامه سرگشاده

به نقل از
www.kajkoul.blogspot.com
حکایت عدالت اسلامی و وضعیت برخی از دادگاهی مملکت ما حکایت یخ فروشی است که پرسیدند فروختی؟ گفت
"نخریدند ولی تمام شد". به نقل از خبرگزاری مهر - گروه استانها


حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی

.
اخیرا بیش از پیش مشخص میشود که دستهای پلیدی که تا عمق مراکز تصمیم گیری در دوایر مختلف نظام مقدس جمهوری اسلامی نفوذ کرده هرچه بیشتر میکوشند تا با فرود آوردن ضربه های جبران ناپذیر به پایه های ارزشهای مقدس اسلام هدم ابدی این بنای الهی را موجب شوند و وظایفی را که از طرف اربابان خارجی بر دوش دارند به رویه غلامان حلقه بگوش انجام داده و مدال خوش خدمتی و دکترای افتخاری لگدکوب کردن ارزشهای اسلام را دریافت نمایند حکمی که در دادگاه قم صادر شده و در آن برای یکی از مسلمانان سنگین ترین احکام قابل تصور را صادر کرده در سرزمین کفر نیز تاکنون سابقه صدور ندارد، چه جای ممالک اسلامی. جرم این برادر مسلمان آقای امیرعلی محمدی لباف " نمازخواندن" است و قاضی محکمه که پا بر روی وجدان خود نهاده و چشم خود را برحق و حقیقت بسته، اقامه جماعت و نماز مسلمانان را که عمود خیمه دین است از موجبات "تشویش اذهان عمومی" و " ضربه زدن به بنای نظام " دانسته است. آیا ننگی از این بیشتر قابل تصور است؟ مگر نظام جمهوری اسلامی یک نظام طاغوتی است که در اثر نماز خواندن به جماعت، پایه هایش دچار لرزه بشود؟ ما جامعه طلاب مقیم قم پیرو اسلام ناب محمدی از مقام مقدس حضرت عالی و سایر آقایان مراجع عظام تقلید متوقعیم تا با ارشاد ها و راهنمایی پدرانه خویش این زمامداران را نسبت عواقب وخیمی که دستهای نفودی در نظام مقدس اسلامی برعلیه بقای این نظام و اسلام عزیز رقم زده اند گوشزد فرمایید و با صدور رهنمودهای صریح وبلاتامل از آنها بخواهید که تا دیر نشده و بیش از این آبروریزی جهانی براه نیفتاده دستور به ابطال این حکم صادر نمایند


جامعه طلاب قم. پیروان اسلام ناب محمدی

حاشیه‌نگاری خبرنگار رجانیوز از سخنراني رئیس‌جمهور در مدرسه فيضيه

ان‌شاءالله کار تمام است
.
قبل از مراسم
حضور آقای یزدی در این مراسم هم جالب بود و هم حاوی پیام هایی. به دلیل کهولت سن برایشان صندلی آوردند

روحانی بسیجی پدیده ای است که عمده روحانیون نسل جدید حوزه ها را تشکیل می دهند، برای خود، شأن و شئوناتی قائل نیستند. هر کاری که "رضایت خدا و ولی او" را به همراه داشته باشد، عاشقانه انجام می دهند. در همین راستا، خالی نمودن یک نیسان کتابی که با عنوان "دولت مردمی"، مجموعه صحبت های مقام معظم رهبری و دکتر احمدی نژاد را در برداشت، برایم جالب بود. روحانیون با همان لباس پیغمبر اسلا،م بسته ها را دست به دست تا حیاط انتقال می دادند.
صف بلندی از طلاب و روحانیون برای دریافت کتب شکل گرفته بود. ای کاش می توانستم از این صف معممین عکسی بیاندازم تا دل مردم یک مقدار خنک گردد. مبلغان که قرار است به سراسر کشور اعزام گردند، به دنبال پاسخ هایی برای سؤالات مردم بودند.
طومار پارچه نوشته ای در کنار عکسی از دکتر در حیاط نصب شده بود که خطاب آن به هیأت رئیسه مجلس بود. در قسمتی از متن این طومار آمده بود
هیأت رئیسه محترم مجلس حمایت های بی دریغ مقام معظم رهبری از دولت اسلامی و معرفی آن به عنوان احیاگر گفتمان امام و انقلاب و خدمات قابل ستایش آن در عمران و آبادانی کشور و... از سویی دیگر راه اندازی جنگ احزاب علیه آن و... در پایان دوره اول دولت نهم نشان از یک توطئه خطرناک دارد. انتظار مردم ولایتمدار شهر قم، طلاب و فضلای حوزه علمیه قم از هیأت رئیسه مجلس این است که با هوشیاری، ابتکار عمل را از دست کارشکنان در برابر دولت نهم گرفته
مطلب بلندی بود و خوب هم امضا می کردند.
در حیاط مدرسه، عده های مختلفی با محوریت آقایان کعبی و رسایی و روانبخش شکل گرفته بود و عده ای هم مشغول نوشتن نامه به دکتر بودند. آقای غرقی نیز مثل همیشه با احترام در حال جمع آوری نامه ها.
در داخل سالن، 2 بار جمعیت به تصور ورود دکتر بلند شده و شروع به شعار دادن کردند. یک روحانی شلوغ و حادثه خیزی هم بود که فکر کنم، به شوخی با اطرافیانش رو به یکی از درب ها برخاسته و شروع به شعار دادن نمودند. جمعیت، همه برخاست. خودم هم فکر کردم، دکتر آمده است. محافظین شوکه شده بودند که چرا دکتر از آن درب آمده است. خلاصه چند دقیقه ای طول کشید تا باورمان شود، دکتری در کار نیست. یک روحانی گفت رنگ محافظین چه پریده، اگر یک کم دیگه ادامه می دادند، چند تا از این محافظین پس می افتادند.
برداشت آخر
تا به حال ندیده بودم، جماعت عظیمی از روحانیون با هم گلاویز شوند. یک عده دست ها را آنچنان بهم گره کرده اند که گویی می خواهند سدی در برابر امواج خروشان عده مقابل ایجاد کنند. دانه های عرق های محافظین که بر گونه هایشان سرازیر می شد و دکتر که دستانش درد گرفته بود و بدنش کوفته شده بود، تنها مرا به یاد جمله روحانی عزیزی در 24 خرداد ماه سال 84 در بحبوحه اضطراب های انتخاباتی می انداخت، آن زمان که در شهر قم، خروش جمعیت علمای قم به سمت دکتر، اضطراب را از همه گرفت و او رو به جمعیت گفت: ان شاءالله کار تمام است
.
حدود دوهزار طلبه حوزه علمیه قم با امضا و ارسال طوماری به مجلس شورای اسلامی، از عملکرد محمود احمدی‌نژاد حمایت کردند
به گزارش خبرنگار شهاب‌نیوز؛ هفتم دیماه در بخشی از این طومار دو هزار امضایی که صبح امروز شنبه به دفتر علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي در قم تحويل داده شد، آمده است: حمايت‌هاي معنادار آمريكا از اصلاح‌طلبان و مخالفت صريح و آشكار با دولت نهم و راه‌اندازي جنگ احزاب عليه آن و در اين ميان هماهنگي برخي فريب‌خوردگان با اقليت مجلس در جهت تضعيف دولت و استيضاح پي در پي وزيران در آستانه انتخابات و پايان دوره اول دولت نهم همگي نشان از يك توطئه خطرناك عليه جريان اصولگرايي استاین طلاب حامی احمدی‌نژاد در پایان از هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی خواستار حمایت بیشتر از دولت نهم شده و از مجلس خواسته‌اند «با هوشياري بيشتر ابتكار عمل را از دست كارشكنان گرفته و با مديريت صحيح موجبات خشنودي ولي‌ امر مسلمين و خنثي شدن توطئه‌ها را فراهم آورند

Friday 26 December 2008

انتشار فتواهای جعلی و ترویج خرافات توطئه ای علیه شعائر مذهبی است

دشمن به دنبال حذف دین اسلام است

.
به گزارش خبرنگار مهر در اصفهان سردار سرتیپ احمد رضا رادان پیش از ظهر امروز در حاشیه مصاحبه تلویزیونی خود با شبکه استانی اصفهان در جمع خبرنگاران در اصفهان اظهار داشت

یکی از برنامه های اصلی دشمن که همواره دنبال عملیاتی کردن آن بوده حذف دین مبین اسلام است و سعی بر این دارد تا با وارد کردن برخی از برنامه هایی که جلوه این دین گرانمایه را کدر می کند اقدام به بدنمایی این دین نماید.آنان در تلاشند تا با ورود این مسائل کسی به اسلام گرایش پیدا نکند چنانچه زمانی که در برابر قمه زنی مقاومت شد آنان اقدام به توزیع فتواهای جعلی از علما کردند روسای مذهبی در این عرصه همراهی می کنند تا مسائل آنگونه که باید و شاید در جایگاه خود حرکت کند

Thursday 25 December 2008

هشدار شدید اللحن مرجع تقلید مسلمانان


نفوذ دشمنان در سطوح سیاسی کشور
.
آيت‌الله مكارم شيرازي : متاسفانه در حال حاضر در كشور عده‌اي از دشمنان در داخل كشور نفوذ سياسي پيدا كرده‌اند

كه مسئولين بايد هشيار باشند


به گزارش خبرگزاری فارس پنچ دی آيت‌الله العظمي مكارم شيرازي با اشاره به خطراتي كه جهان اسلام و انقلاب را تهديد مي‌كند گفت متاسفانه در حال حاضر در كشور عده‌اي از دشمنان در داخل كشور نفوذ سياسي پيدا كرده‌اند كه مسئولين بايد هشيار باشند. دومين خطري كه دنياي اسلام را تهديد مي‌كند وجود وهابيون در بيت‌‌الله الحرام است

توهین کردن به همدیگر که بیان عقیده یا استدلال نیست

حتی اختلاف عقیدتی را خیلی پر رنگ نکنیم
.
یکی از عوامل و عناصر حفظ وحدت امت اسلامی این است که به اختلاف‌ها دامن نزنیم
.
به‌گزارش سرویس سیاسی آفتاب، آیت‌الله‌ محمدرضا مهدوی‌کنی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در گفتگوی اختصاصی درباره وحدت امت اسلامی و شبهات آن در پاسخ به سؤالات خبرنگار ویژه جامعه روحانیت مبارز توضیحاتی ارائه داده که مشروح آن در پی می‌آید
با توجه به بیانات مقام معظم رهبری نظر شریف شما راجع به مساله مهم وحدت امت اسلامی و اختلافاتی که موجب شکنندگی آن شده است چیست؟
بنده نظرم در این موضوع این است که بین شیعه و سنی بالاخره اختلاف عقیدتی هست. اگر این اختلاف نبود که ما شیعه و سنی نمی‌شدیم. مساله غدیر به یک معنی همان منشا این اختلاف هم هست. یعنی ما بالاخره از غدیر یک برداشتی داریم آنها یک برداشت دیگری دارند. ولی همانطور که آقا فرمودند حرف در مساله اتحاد یا عدم اختلاف این نیست که ما بیاییم شیعه را سنی و سنی را شیعه کنیم بلکه این است که امتی که اعتقادات مشترکی دارند، قبله‌شان یکی است، قرآنشان یکی است، پیامبرشان یکی است و دشمن واحدی هم دارند این را درک بکنند. در یک چنین موقعیتی با حفظ همان اختلاف مذهب بتوانند در برابر دشمن غدار خودشان بایستند و وحدتشان را در برابر دشمن حفظ کنند. البته یکی از عوامل و عناصر حفظ این وحدت این می‌شود که به اختلافها دامن نزنیم، حتی اختلاف عقیدتی را خیلی پر رنگ نکنیم. توهین کردن به همدیگر که بیان عقیده یا استدلال نیست. وقتی که مرحوم علامه امینی الغدیر را می‌نویسد عده‌ای از بزرگان سنی‌ها هم بر آن تغریض می‌نویسند برای اینکه مؤدبانه مسائل را بیان می‌کند ممکن است آن سنی که تقریظ نوشته برداشت مرحوم امینی را از ماجرای غدیر نپذیرفته باشد ولی تایید می‌کند که یک تحقیقی انجام شده و یک مبانی دارد که قابل بررسی است. لذا من هم واقعا نظرم این است خارجی‌ها شیعه‌ها را به جان سنی، سنی‌ها را به جان شیعه‌ها، عراق را به جان ما، ما را به جان آنها یا عرب‌های دیگر می‌اندازند، واقعا اینها باید بیدار شوند. به خصوص علمایشان من نمی‌دانم توصیه‌ام به دولتهایشان اثر دارد یا نه. ولی اقلا من به علمای کشورهای اسلامی عرض می‌کنم که شما که عقلای قوم هستید باید فکری بکنید مبادا این حرف‌هایی که بین ما منشا عقیدتی دارد، یک جنگ درست بکند. دشمن اگر این احساس را بکند از این جنگ‌ها سوء استفاده می‌کند و این مسلما به نفع مسلمانان نیست. قرآن نمی‌فرماید لاتختلفوا ولکن می‌فرماید: (وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لجََعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً * وَ لَا یَزَالُونَ مخُْتَلِفِینَ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَ لِذَالِکَ خَلَقَهُم) ‏ هود 119 اصل اختلاف را قرآن قبول می‌کند اینها که طبیعی است بین انسانها و اختلاف ادامه دارد. رگ رگ است این آب شیرین، آب شور برخلائق می‌رود تا نفخ صور مهم این است که قرآن می‌فرماید لا تنازعوا نزاع غیر از اختلاف است؛ آنکه قرآن رویش تکیه کرد فرمود نزاع است نزاع از ماده نزع است یعنی برکندن، براندازی کردن، می‌فرماید در مقام براندازی نباشید اگر در مقام براندازی شدید طرف مقابل هم براندازی می‌کند دشمن هم در میان این آب گل‌آلود سوء استفاده می‌کند. (وَ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکمُ‏ْ وَ اصْبرُِواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِِینَ) انفال 46 نمی‌فرماید لا تختلفوا نزاع که کردید خواه ناخواه وهن و سستی پیش می‌آید بعد آن ابهتی که دارید در برابر دشمنانتان از بین می‌رود دشمن می‌فهمد که توخالی هستید. - چرا در بین مذاهب اسلامی اختلاف بین شیعه و سنی معروف شده است؟ مثلا اختلاف بین حنفی و مالکی یا مالکی و شافعی یا شافعی و حنبلی در طول تاریخ آن‌قدر مهم نبوده که اختلاف بین شیعه و سنی هست؟ خوب این می‌تواند دو وجه داشته باشد وجه سیاسی آن این است که شیعه همیشه برای خودش علاوه بر یک اعتقاد مذهبی یک اعتقاد سیاسی و حکومتی داشته است. مالکی نمی‌آمده بگوید من می‌خواهم یک حکومت جداگانه تشکیل بدهم شاید در کنار همان حکومت شافعی آن مالکی هم بوده ولی شیعه با اعتقاد به همان مساله امامت و ولایت ادعای حکومت داشتند. قهرا دولت‌ها با آنها نمی‌توانستند بسازند و این سبب می‌شد که اختلاف شیعه و سنی بوجود آید. ما اگر بگوییم در ایران می‌خواهیم حکومت اسلامی داشته باشیم معنایش این نیست که می‌خواهیم حکومت عربستان را از بین ببریم. در عراق دیدیم که شیعه و سنی آمدند یک حکومت تشکیل دادند ما مگر آمدیم گفتیم که این کار خلاف است، همیشه ما گفته‌ایم که اگر دولتی مورد قبول مردم عراق باشد مورد تایید نیز هست. هم مقام معظم رهبری فرمودند، هم مجلس ما گفتند هم علمای ما گفتند کدامیک از علمای ما گفته چون در آنجا حکومت شیعی تشکیل نشده ما اصلا حکومت را قبول نداریم. آیت‌ ا... سیستانی هم در نجف از این حرف‌ها نزده با اینکه اکثریت با شیعه است. در ایران اکثریت شیعه بودند خوب یک حکومت شیعه باید تشکیل بشود. آنجا اکثریت ممکن است به آن معنی نمود نداشته باشد آمدند یک حکومت ائتلافی به یک معنی درست کردند و ما هم تا حالا تایید کرده‌ایم. بله خوب دلمان می‌خواست که اگر آنجا اکثریت مثل ایران بود شاید آنجا هم یک حکومت شیعه می‌شد اما حالا که نیست
شما محضر آیت‌ا...العظمی بروجردی (ره) را درک کرده‌اید، ایشان در مورد شیعه و سنی عقائد خاصی داشتند

” آیت‌الله بروجردی، تربت‌های که رویش اسم امام حسین (ع) یا عکس گنبد حرم امام حسین (ع) رویش بود، ایشان می‌گفت اینها را پاک کنید.... “

یک مساله تاریخی است و الان باید دنبال مرجعیت علمی اهل بیت باشیم؟ نه من این را از ایشان به این شکل نشنیده‌ام. ایشان می‌فرمودند که ما در مساله تشیع یا غدیر یا ولایت اهل بیت یک چیز مسلمی داریم که سنی‌ها هم نمی‌توانند آن را انکار بکنند فعلا این مسلم را بگیریم و آن این است که طبق روایات غدیر و ثقلین باید مرجعیت علمی مذهبی با اهل بیت (ع) باشد ایشان می‌فرماید وقتی سنی‌ها خودشان روایت ثقلین و غدیر را نقل می‌کنند و همه هم می‌گویند قبول است، پس این چه معنایی دارد که می‌گویند اهل بیت هیچ فرقی با دیگران ندارند. ایشان همیشه می‌گفتند که ما این سؤال را که (انی تارک فیکم الثقلین ...) یعنی چه را از آنان می‌خواهیم. امام هم در وصیت‌نامه‌شان همین را اشاره کردند می‌فرماید وقتی که ما ثقلین را داریم و پیامبر فرموده که قرآن هست اهل بیت هم هست اهل بیت برای چی؟ یعنی که ما اهل بیت را دوستشان داریم؟ این را که پیغمبر (ص) نمی‌خواست بگوید. بنابراین آیت‌ا...بروجردی همین را می‌گفت، منتها ایشان دو توصیه داشت به شیعه‌ها یک توصیه داشتند می‌گفتند با اینکه ما می‌گوئیم مرجعیت علمی با شیعه است ولی حرف‌هایی نزنید که حتی این مرجعیتمان هم زیر سؤال برود یعنی شما یک کارهایی می‌کنید که بعد اصلا یک عده‌ای مخالفت کنند بگویند شیعه یعنی چه؟ اهل بیت یعنی چه؟ توصیه دومشان این بود که می‌گفتند شماها در مقام علم بیایید با سنی‌ها یک قدری تفاهم کنید. یعنی مسائل، فقه، تفسیر شیعه و تفسیر اهل بیت را بیان کنید هی نگوئید یک چیزهایی ما داریم. لذا ایشان دار‌التقریب مصر را تقویت کردند. مرحوم آشیخ محمد تقی قمی با تائید مرحوم آیت‌ا...بروجردی و مرحوم شلتوت کاری کردند که یک کرسی فقه برای شیعه آنجا قرار دادند و این خودش خیلی مهم است که ما در جامع الازهر کرسی داشته باشیم و بگوئیم قال الصادق (ع) چیست؟ هی نگوئیم انی تارک فیکم الثقلین امام صادق (ع) چه فرموده؟ امام صادق (ع) فرمود کلام ما را خوب بیان کنید مردم خودشان گوش می‌دهند. البته خوب این کرسی را با فحش که نمی‌شود انجام داد اگر ما بخواهیم در جامع الازهر کرسی داشته باشیم آیا می‌توانیم به مصری‌ها فحش بدهیم و بگوئیم می‌خواهیم کرسی بگذاریم؟ نه نمی‌شود. قهرا باید یک تفاهمی داشته باشیم و لذا آقای بروجردی یک چنین برنامه ای داشت واقعا هم توانست عمل بکند. یک روز یادم می‌آید که می‌خواستیم ما مشرف بشویم به حرم حضرت معصومه (س)، مرحوم آیت‌ا...بروجردی هم از حرم بیرون می‌آمدند. ایشان دیدند که یک کسی توی عتبه حرم افتاده و دارد کف زمین را می‌بوسد، ظاهرا سجده هم نمی‌کرد ولی شبیه سجده بود. من یادم است آقای بروجردی با آن عظمت و با آن اخلاق خیلی سنگینی که داشت عصایش را پشت گردن او گذاشت، خوب یادم است که گفت: «برخیز برخیز نکنید این کارها را که ما را بعد متهم کنند به بت‌پرستی (بت‌پرستی تعبیر من است) چرا این کارها را می‌کنید». خوب می‌گفت یک روش‌های این جوری پیش نگیرید. تربت‌های که رویش اسم امام حسین (ع) یا عکس گنبد حرم امام حسین (ع) رویش بود، ایشان می‌گفت اینها را پاک کنید. من یادم است که ایشان فتوی می‌داد البته حکم بود حکم می‌کرد که روی اینها سجده نکنید اشکال دارد. ما آن زمان‌ها وقتی داشتیم، پاک می‌کردیم. مرجع به این بزرگی که بیدار بود برای این‌که بهانه دست مخالفین نیافتد، پس چرا ما بهانه بدهیم. این روش ایشان بود و آن‌هم منشش و آن‌هم کارهایی که انجام داد برای تقریب و واقعا تا زمانی که ایشان بود آن دار‌التقریب کار خودش را می‌کرد رساله دارالتقریبی که آن‌وقت از مصر می‌آمد خیلی جالب بود الان هم موجود است فقهای شیعه بزرگان ما در مسائل مختلف حتی در عقائد بخصوص در مسایل فقهی کلامی مقاله داشتند چیز می‌نوشتند. خوب وقتی ما اینها را نوشتیم در دارالتقریب و نتیجه‌اش آن شد که مرحوم شلتوت آمد و آن فتوا را داد ابتدا آنها اصلا شیعه را در فقهشان قبول نداشتند. بعضی‌ها می‌گویند که ما شیعه هستیم بلی ما شیعه هستیم و خیلی هم مهم هستیم ما اقلا باید توی دنیا خودمان را معرفی کنیم شلتوت به خاطر همین برخورد مرحوم آقای بروجردی کاری کرد که توانست در یک مرکز علمی اهل تسنن این رسمیت را بگیرد که آقا شیعه رسمیت دارد و حال آنکه قبلا این طوری نبود
بعضی‌ها معتقدند که اختلاف شیعه و سنی اختلاف عقیدتی نبود، خلیفه اول و دوم خودشان حقانیت امیرالمؤمنین را می‌دانستند منتها فقط قدرت را می‌خواستند و وقتی به قدرت رسیدند، گفتند هرچه امیر المؤمنین می‌گوید تابعیم وحرف‌های ایشان را گوش دادند آیا این نظر را قبول دارید که واقعا یک دعوای اعتقادی نبوده و یک در مقام مشورت دعوای قدرت‌طلبی بوده؟
آقای علامه سید جعفر مرتضی یک تاریخدان معتبر است ایشان می‌گفت که یک توافق نانوشته‌ای بین خلیفه اول و دوم بود که بر خلاف نظر امیرالمؤمنین کاری نکنند. (فَرَأَیْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِی نَهْبا) «نهج البلاغه خطبه 3»همانطور که در نهج‌البلاغه آمده است، حضرت در مواقع مختلف مساله از بین بردن حقشان را ذکر کرده‌اند ایشان به این اکتفا نکردند که بگویند من بر حق بودم ولی با هم مسالمت کردیم. امیرالمؤمنین دیدند قدرت را گرفتند ولی مصلحت مسلمان‌ها را این گونه دیدند. همانطور که در نهج‌البلاغه هست. دیدند با عقل نزدیک‌تر است که دعوا نکنند. به همان معنایی که الان ما داریم می‌گوییم شیعه و سنی با هم اختلاف دارند ولی دشمن دیگری در بیرون منتظر است که حمله بکند و همه را هضم بکند. امیرالمؤمنین (ع) دیدند که مصلحت نیست جنگ راه بیاندازند. این را من هم قبول می‌کنم اما اینکه بگوئیم ضمنی با هم قرار داشتند قبول ندارم مشورت دلیل نمی‌شود که آنها حضرت را قبول داشتند و از او مشورت می‌گرفتند.

Monday 22 December 2008

ما بايد به سمت فقه تخصصي در حكومت اسلامي برويم

نوآوري‌هاي حضرت امام
.
رئيس مجلس خبرگان- رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام : اگر فقه تخصصي را بپذيريم بايد تقليد تخصصي را هم بپذيريم و اين‌گونه لازم نيست كسي در همه امور از يك نفر تقليد كند
به گزارش فارس، آيت الله هاشمي رفسنجاني در همايش اجتهاد در دوره معاصر كه از سوي دانشگاه مذاهب اسلامي در تالار علامه اميني دانشگاه تهران برگزارشد،گفت: اگر به عقل و خواست قرآن در اجتهاد توجه شود، به تخصص در رشته‌هاي مختلف فقهي بها داده شود، بحث‌هاي فقه مقارن را جدي بگيريم، تقليد را تخصصي كنيم، شوراي فقهي حداقل براي مسائل عمده‌ مديريت كشور تشكيل شود و علماي اهل تسنن و تشيع در دانشگاه‌ها با هم همراهي كنند،آنگاه مي‌توان به وحدت جهان اسلام اميد داشت و براي اداره جهان به ظرفيت اسلام اتكا كرد. از اين طريق مي توانيم به اهداف اسلام، پيامبر، انقلاب اسلامي و خواست علماي شيعه و سني دست يابيم
امام (ره) نوآوري‌هاي زيادي داشتند كه يكي از آن‌ها تاسيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بود كه كاري بزرگ و ريشه‌اي در اداره جامعه است. امروز اتكا به عقل و تعقل لازمه‌ تفقه و اجتهاد است و به آساني نمي‌شود از توجه ويژه‌اي كه قرآن به تعقل دارد، گذشت. نمي‌توان جامعه‌اي را كه تحت عنوان اسلام اداره مي‌شود، با برخي رواياتي مديريت كرد كه هزار و چند سال پيش در آن شرايط بدون اجتهاد، بدون توجه به عقل و بي‌توجه به مصالح و مفاسد، نقل شده است
در آن دوران موضوع هوا و فضا، اعماق چند هزار متري زمين و مسائل پيچيده‌ امروزي وجود نداشت؛ مسائل مستحدثه مسائلي هستند كه هر لحظه اتفاق مي‌افتند و در دوران كنوني، ما بايد با عقل و منابعي كه در اختيار داريم، آن‌ها را حل كنيم. فقه امروز علما و حوزه‌هاي ما با دوران‌هاي قبل قابل مقايسه نيست، درست است كه فقه سياسي در اعماق فقه ما وجود دارد اما بايد قدري تغيير كند و بزرگ‌تر شود. بايد درباره‌ اين مسائل بحث شود و اين‌ها هم وارد قوانين ما شوند. در عصر حاضر شاهد غلبه‌ حاكميت جهاني بر حاكميت ملي هستيم و جهاني‌شدن يعني هر روز قدرت دولت‌هاي محلي به نفع اداره‌ جهاني كم شود. ما در بسياري مسائل اختيار را به دست سازمان‌هاي بين‌المللي مي‌دهيم، اسلام هم كه يك دين جهاني و هميشگي است كه به زمان و مكان محدود نيست و حتما براي اين‌ها اصول دارد؛ از اين رو حوزه‌ علميه بايد وارد اين‌گونه اصول نيز بشود.
رئيس مجلس خبرگان در ادامه، تاسيس دانشگاه مذاهب اسلامي را گام عملي مهمي در جهت پرداختن به فقه مقارن خواند و تصريح كرد: بايد از آيت‌الله واعظ‌ زاده كه در آن زمان به دنبال تاسيس اين دانشگاه بودند و توانستند با كمك دولت آن را عملي كنند، تشكر كرد. اين دانشگاه امروز بسيار پيشرفت كرده اما امكانات ضعيفي دارد و يكي از وظايف نظام كه ضرورت زمان ماست، تقويت اين دانشگاه است. امروز كارهاي بسيار خوبي در حوزه‌هاي علميه‌ قم و مشهد براي رفتن به سمت فقه مقارن انجام شده و اين از كارهايي است كه امروز بايد به شكل جدي دنبال شود. هم‌چنين بايد دانشگاه‌هاي متعدد فقه در كشورمان و بويژه در مناطق اهل سنت به وجود بيايد؛ تقاضاهاي زيادي هم از سراسر دنيا در اين‌باره وجود دارد، اين مراكز بايد توسعه پيدا كند و حمايت بيشتري از آنها صورت گيرد. وي با اشاره به تدوين دايره‌المعارف فقه مقارن از سوي آيت‌الله مكارم شيرازي تاكيد كرد: ايشان كار بسيار بزرگي انجام دادند و شيعه و سني هم بايد به دنبال اين كار باشند؛ چرا كه اگر فقه مقارن را بخوانيم و آن را درس بدهيم، فقه‌مان بسيار متفاوت خواهد بود. آيت الله هاشمي رفسنجاني به لزوم تغيير برخي احكام در دوره‌ جديد تاكيد كردو اظهار داشت: من يك بار به خاطر مساله‌ ارث در خانواده خودمان فكر كردم كه چرا حكمي وجود دارد كه مي‌گويد همسران نمي‌توانند از زمين ارث ببرند؟ اين مساله براي من قابل توجيه نبود؛ چرا كه قرآن اين را نمي‌گويد و تنها بحث يك چهارم از اموال همسر مطرح است. پس از بررسي اين مساله متوجه شدم به خاطر موضوعي كه در زمان فوت پيامبر درباره مالكيت زمين از سوي يكي از همسران ايشان وجود داشته، بحثي بر سر اين امر بين شيعه و سني پديد آمده است. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: اين فتواي بسيار معروفي است كه اكنون هم به آن عمل مي‌شود و زن‌ها نمي‌توانند حق خود را از ارث همسر بگيرند؛ پس از اين‌كه به قم رفتم و با مراجع ديگر صحبت كردم آن‌ها گفتند با احتياط و مصالحه در اين زمينه عمل شود، صحبتي هم با رهبر معظم انقلاب در اين‌ زمينه داشتم، ايشان دستور دادند علما در جلسه‌ شب‌هاي پنج‌شنبه در اين‌باره بحث كنند. آيت‌الله شاهروي اين بحث را آغاز كرد و اين فتوا خيلي اصلاح شد. اكنون هم به مجلس رفته تا به صورت تائيد، به شكل قانون درآيد. رئيس مجلس خبرگان تصريح كرد: 14 قرن است حق زنان در ارث شوهرانشان پايمال مي‌شود. موارد بسيار زياد ديگري هم از اين قبيل وجود دارد؛ خاصيت فقه مقارن، پيداكردن همين حقيقت‌هاست، اين‌طور جلسات و سمينارها هم بسيار مفيد است و دانشگاه فقه مقارن هم مي‌تواند در اين زمينه بسيار مفيد باشد. موضوع مهم اين است كه فقه مقارن را در حوزه‌ها جزو درس علما قرار دهيم. آيت الله هاشمي رفسنجاني با تاكيد بر لزوم تخصصي‌شدن اجتهاد اظهار داشت: يك مجتهد به تنهايي در همه‌ ابواب مورد نياز فقهي مردم نمي‌تواند متخصص باشد، چطور فردي مي‌تواند درطول 30-40 ساله تحصيل خود، همه‌ اين حقوق را كه هر كدام تخصص بزرگي است بداند؟ لذا ما بايد به سمت فقه تخصصي در يك حكومت اسلامي برويم؛ زيرا دخالت در امور مردم با فقه تخصصي امكان‌پذير است. وي گفت: اگر فقه تخصصي را بپذيريم بايد تقليد تخصصي را هم بپذيريم و اين‌گونه لازم نيست كسي در همه امور از يك نفر تقليد كند. اگر اين دو را پذيرفتيم بايد شوراي فقهي را هم بپذيريم. وقتي با سياست مي‌خواهيم همه جامعه را اداره كنيم، شوراي نگهبان ناظر مجلس بايد همه‌ تخصص‌ها را در خود داشته باشد و نظر تخصصي بدهد. هاشمي تاكيد كرد: لامحاله در دوره تخصصي‌شدن رشته‌هاي فقهي به شورايي شدن فقه مي‌رسيم و اساس همه‌ اين‌ها بايد بر عقل استوار باشد. ضمن اين‌كه بايد به چارچوب اجتهاد هم توجه كرد كه قرآن و سنت، مباني اصلي ما در اين راه هستند. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تصريح كرد: من پيشنهادي در فقه مقارن دارم كه علماي شيعه و سني مي‌توانند بنشينند و در اين‌باره بحث كنند؛ اين‌كه طبق روايت متواتر ثقلين بايد مرجعيت اهل بيت را پذيرفت؛ البته نه به شكل انحصاري بلكه به عنوان يك مرجع مطمئن. اگر فقه مقارن وجود داشته باشد و علما و فقهاي ما با يكديگر بنشينند مي‌بينند كه مرجعيت اهل بيت از مراجع قابل اتكاست. رئيس مجلس خبرگان يادآور شد: زماني كه بسيار جوان بودم و در درس آيت‌الله بروجردي شركت مي‌كردم ايشان مي‌گفتند چرا بر سر خلافت با اهل سنت دعوا مي‌كنيد كه متعلق به زمان گذشته است. بايد روي مرجعيت اهل بيت بحث كنيد كه موضوع روز است. آيت الله هاشمي رفسنجاني هم‌چنين گفت: امروز دنياي اسلام نسبت به دوره‌هاي واسط در بعد تفقه و اجتهاد بسيار نزديك‌تر به صدر اسلام است و اكنون ما حركتي در جهت اصالت و عمق اجتهاد و نزديك شدن به اصل تشريع مي‌بينيم، در مقابل هم البته دست‌هاي زيادي در كار است كه نگذارد اين نتيجه‌ مبارك از آن گرفته شود، اما اميدواريم بتوانيم بر شيطنت‌ها غلبه كنيم. وي افزود: در عصر بعثت، اجتهاد وجود داشت و جاي تعجب است كه هنوز در اين‌باره بحث وجود دارد، اين مساله بسيار بديهي است؛ البته در آن زمان وقتي قرآن بر مردم مكرر نازل مي‌شد، احتياجات مردم هم پيچيده نمي‌شد و حداكثر با يك واسطه موضوع حل مي‌شد؛ اما حتي پيغمبر هم غير از وحي و الهام، اجتهاد و مشورت مي‌كردند. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام يادآور شد: مشكلي كه ايجاد شد پس از رحلت پيامبر بود؛ گرچه در زمان خلفاي راشدين هم عده‌ معدودي از صحابه، مرجع اصلي بودند و شاگردان هم براي مردم و جامعه مرجع قرار مي‌گرفتند. مردم به علي(ع)، عايشه، ابن‌عباس، ابن مسعود و ... مراجعه مي‌كردند و احكام را از آن‌ها مي‌گرفتند تا دينشان را با آنها تنظيم كنند؛ البته در اين ميان علي ابن ابيطالب از همه نيرومندتر بود. آيت الله هاشمي رفسنجاني گفت: در قرن اول بسياري اختلافات مسلكي و مذهبي مانند قرن دوم وجود نداشت. دو مدرسه بود كه اشتراكاتي داشتند و انتقادي هم به يكديگر وارد مي‌كردند. آنها دو شيوه را براي رسيدن به احكام ارائه مي‌دادند. در قرن دوم هم در بين اهل سنت، اجتهاد بسيار توسعه پيدا كرد و بيش از 100 مسلك در شهرهاي جهان اسلام وجود داشت. رئيس مجلس خبرگان ادامه داد: در ميان شيعيان مساله به گونه‌ ديگري بود، آنها ائمه معصوم را مرجع اصلي مي‌دانستند؛ البته در آن دوران اهل سنت هم امام صادق(ع) و امام باقر(ع) را مرجع مي‌دانستند و به شاگردي آنها افتخار مي‌كردند. وي گفت: در بين شيعه اجتهاد وجود داشت اما نه به فراواني اجتهاد در اهل سنت؛ زيرا بين سني‌ها اجتهاد بسيار قوي‌تر بود. شيعيان متكي به اظهارات معصوم عمل مي‌كردند و مسائل عملي از متن روايات تبيين مي‌شد. رئيس مجلس خبرگان افزود: در پايان قرن سوم و شروع غيبت در شيعه، شرايط جديدي پيش مي‌آيد و اوضاع معكوس مي‌شود. در اهل سنت به خاطر افراط در مذاهب اجتهادي، خلفا جلوي آزادي اجتهاد را كه قطعا آثار سياسي داشت گرفتند. اين دوره، دوره‌ انسداد نسبي در تاريخ تفقه اهل سنت بود؛ برعكس شيعه كه از حالت حديث و روايت‌گويي به فضاي جديدي وارد شد كه تقريبا فضاي اجتهاد بود. آيت الله هاشمي رفسنجاني ادامه داد: از آن زمان فقهاي ما در عالم تشيع هم شروع به كارهاي فقهي كردند، علم و اصول تبيين شد، مباني اجتهاد به وجود آمد و روي عقل تكيه بيشتري شد. امروز اتكا به عقل و تعقل لازمه‌ تفقه و اجتهاد است و به آساني نمي‌شود از توجه ويژه‌اي كه قرآن به تعقل دارد، گذشت. خداوند انبيا را نزد ما فرستاده تا گنجينه‌ عقل را استخراج كنند؛ به همين خاطر، عقل، پيامبر باطن ناميده شده است. وي ادامه داد: در عصر غيبت، علماي پيشتاز شيعه وارد شدند و فقه را تبيين كردند. فقاهت در قرن چهارم به معناي مصطلح در كنار حديث در شيعه به وجود آمد. هم‌چنين در بغداد شرايطي پيش آمد و شيخ طوسي مجبور شد حوزه را به نجف بفرستد و اين نقطه روشني بود؛ زيرا آنجا كانون عظيم تفقه، حديث و درايت شد. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كرد: اهل سنت قرن‌ها به چهار مذهب بزرگ خود محدود بود. پس از پايان دوره‌ خلفا، در دوره‌ عثماني كه تكيه اصلي بر فقه حنفي بود، باب اجتهاد باز شد؛ اما پس از اين‌كه عثماني ضعيف شد آن چهار مذهب مجددا گسترده شد كه پس از آن به دوره‌ نوآوري رسيديم كه اين مساله را بايد به عبده و سيد جمال‌الدين اسدآبادي متكي دانست، امروز هم نوآوري‌هاي اهل سنت بسيار قابل توجه است. آيت الله هاشمي رفسنجاني تصرح كرد: همان‌طور كه امام (ره) اكنون جايگاهي در جامعه دارد كه وقتي ايشان چيزي گفته، بسياري از شخصيت‌هاي فقهي به خودشان اجازه نمي‌دهند خلاف آن را بگويند، در قرن چهارم تا ششم و هفتم هم شيخ طوسي اين شرايط را در جامعه پيدا كرده بود؛ گرچه تفقه وجود داشت ولي مبنا و محور، حرف‌هاي شيخ طوسي بود. وي گفت: در قرن هفتم محققان نوآوري‌هايي انجام دادند. محققان ما در جبل‌عامل، نجف و حله دوره‌هاي خوبي داشتند. همان‌طور كه در بين اهل سنت هم كساني هستند كه بسيار جدي روي روايت و حديث كار مي‌كنند، در شيعه هم اخباري‌ها به وجود آمدند كه به مكتب محدثين با تعصب بيشتري تعلق داشتند. محدثين، متون حديث را جمع مي‌كردند اما اخباري‌ها مسائلي را جمع كردند كه با علم اصول مخالف است؛ آنها با استفاده از عقل در اجتهاد مخالفند. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: بسياري از شخصيت‌هاي بزرگ پس از آن آمدند و آنها را منزوي كردند و اين‌گونه فقه بر مبناي درايت شكل گرفت، پس از شيخ انصاري كه او را قله‌ بلندي در فقه مي‌دانند، فقه شيعه رو به كمال گذاشت؛ گرچه در دوره‌ رضاخان پهلوي فقها آسيب ديدند ولي نجف روي پاي خود ايستاد تا كم‌كم به دوره‌ جديد رسيديم. پس از اين‌كه رژيم پهلوي به اين جريان ضربه زد، فقها جان گرفتند و نوآوري‌هايي در عصر مشروطه، خود را در عالم سياست نشان داد؛ گرچه بسياري از آنها سركوب شد. آيت الله هاشمي رفسنجاني افزود: بعد از شهريور 20 كه حوزه دوباره شكل گرفت و بعد از 20 سال كه دوران طفوليت و جواني‌اش را پشت سر گذاشت، در اواخر دهه‌ 30 و 40 به بلوغ رسيد تا شخصيتي مثل امام راحل وارد فقاهت نوين مي‌شود. يكي از مهم‌ترين نوآوري‌هاي ايشان هم ولايت فقيه بود كه مي‌گفت اين مساله تشريفاتي نيست بلكه به اداره‌ همه‌ امور كشور مرتبط مي‌شود. رئيس مجلس خبرگان تصريح كرد: تعبير امام (ره) اين بود كه فقه اسلامي تئوري كامل و جامع اداره انسان و جامعه از گهواره تا گور است. اين موضوعي بود كه هيچ‌كس تا آن زمان به صراحت در آن وارد نشده بود و امام (ره) در حالي اين درس‌هاي ولايت فقيه را در نجف مي‌گفت كه دوران تبعيد خود را مي‌گذراند. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام از دانشگاه مذاهب اسلامي براي برگزاري همايش اجتهاد در عصر معاصر تشكر كرد و گفت: اين حركت شريف در جهت تعميق اجتهاد و نزديك كردن مذاهب اسلامي به يكديگر صورت گرفته و من مطمئن هستم بحث‌ها مي‌تواند گامي در جهت وحدت جهان اسلام بردارد.

Sunday 21 December 2008

نامه سرگشاده به مرجع عالی تقلید مسلمانان حضرت آیت الله العظما ناصرمکارم شیرازی



خوش خدمتی به آمریکا و اسرائیل

.

حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی متّع الله المسلمین بطول بقائه
با عرض سلام و ارادت و عرضه عذرخواهی از تصدیع اوقات شریف
با تبریک عید سعید غدیر

.
هر از چند یکبار مقام عظمای رهبری و ولی فقیه حضرت آیت الله العظما سیدعلی خامنه ای به صراحت به شماتت از کسانی که در درون نظام جمهوری اسلامی رخنه کرده و به نام نظام و به نام اسلام سبب تفرقه و نفاق میان امت اسلامی را فراهم می آورند، میپردازند و عمل نابخردانه آنان را خوش خدمتی به آمریکا و اسرائیل و خود آنان را نوکران خدوم آمریکا و اسرائیل میشمارند


به دنبال آن برخی از آقایان مراجع نیز در ضرورت اتحاد عالم اسلامی مطالبی را ضمن دروس خود بیان میدارند. با این همه هربار مشاهده شده که این اعلام خطرهای پدرانه مقام عظمای ولایت فقیه و آقایان مراجع عظام به محاق فراموشی سپرده میشود و زمان زیادی به درازا نمیکشد که دوباره همان نغمه های شوم تفرقه افکنی از حلقوم نوکران شناخته شده اجانب از گوشه و کنار مملکت بلند میشود و باز کسی جلوی آنان را نمیگیرد و پوزه بندی بر پوزه های یاوه پرداز آنان نمیزند
مهمترین خدشه ای که به وحدت عالم اسلامی میتواند وارد شود ضرباتی است که عده ای آخوندک مزدورو وابسته به اجانب با نفوذ موریانه وار در حوزه مقدس علمیه قم از درون این حوزه میتوانند وارد آورند

در این مورد ما طلاب حوزه علمیه قم – پیروان اسلام ناب محمدی- چندین بار نسبت به نفوذ چند عنصر اجنبی در لباس آخوندکهای شیاد اعلام خطر کرده و کل اعضای این شبکه ورشکسته و وابسته را با نام و نشان و فهرست کامل تقدیم حضور مقامات عالیه نظام و شخص حضرتعالی نموده بودیم، معذلک از آنجا که مشاهده میشود که آنان همچنان در سنگر خیانت خود مستقر و به تخریب پایه های نظام مقدس اسلامی از درون و به شیوه ای منافقانه وزبونانه مشغولند ، به این دلیل یکبار دیگر برخود فرض واجب میدانیم که درمورد این گروهک ورشکسته منافق مزدور داخلی و خزیده در داخل حوزه، که حرکاتش یادآور "گروهک منحله فرقان" به ریاست آخوندک "اکبرگودرزی معدوم" است، اعلام خطر مجدد کنیم
این آخوندکهای شریر و مَفسده انگیز و مُفسدفی الارض مانند "علی کشوری" و شبکه مافیایی آخوندکهای بروجرد که با سوء استفاده از لباس مقدس روحانیت سرگرم زمین خواری و باندبازی و تبدیل کردن مساجد اسلامی به کانون فساد و فحشاء هستند، با سوء استفاده مداوم و گسترده از روابط مافیایی و شبکه های موازی نفوذی در سایتهای خبری مطرح کشور مانند "رجانیوز" و رسمی ترین روزنامه های کشور مانند جمهوری اسلامی مقاله نویسی و نظر پراکنی مفسدانه میکنند و محیلانه به آتش فتنه ای دامن میزنند که دودش به چشم کیان جمهوری اسلامی و کلان سیاست نظام در سطح بین المللی میرود

از دیگر اذناب و ایادی دشمن غدار یکی نیز همین آخوندک شیاد و بیسواد ملاجوادمحرابی است که در کمال غفلت و نادانی و جهل مرکب ، همچنان توسط دستهای سیاه پشت پرده در دستگاههای موازی سرکوب و خفقان به شدت حمایت میشود و با نهایت حماقت دست از توطئه چینی برعلیه وحدت مسلمانان نمیکشد و به بهانه این که صوفیه پیرو اهل تسنن هستند پس ملعون و مردود و مذمومند، متصلاً و بلاانقطاع به هتک حرمت از بزرگان تاریخ اسلام که مورد قبول اکثریت مسلمانان و بخصوص برادران اهل تسنن هستند میپردازد. هم اکنون نیز بلافاصله به عنوان یک دهن کجی توهین آمیز و قبیح نسبت به سخنان روشن رهبر معظم انقلاب و مقام عظمای ولایت فقیه خبر از انتشار سه "توهین نامه" برعلیه حسن بصری که از بزرگان مطرح و چهره های شناخته شده و مورد احترام اهل تسنن است داده، و در سایتهای وابسته بخودش به نگارش اراجیفی فساد انگیز و سخیف دست زده، تا به خیال خودش بازار داغ تفرقه افکنی میان امت اسلامی را داغتر و داغتر نماید. حال آن که به گواهی استفتاهای موجود اکثر آقایان علمای شیعه ، حسن بصری از ثقات اهل تسنن بوده، عموم آقایان علمای مسلمان هرگونه حمله و هتک حرمت از بزرگان مذاهب گوناگون اسلامی را حرام شمرده و ممنوع دانسته اند و اخیراً نیز حضرت مقام عظمای رهبری این امر را خوش خدمتی به آمریکا و اسرائیل شمرده اند

از جانب دیگر عموم پیروان سلاسل صوفیه، حسن بصری را از بزرگان تشیع و از ارادتمندان ائمه معصومین - علیهم السلام و الصلوه - میشمارند و در این باره تحقیقات بیغرضانه مفید و جامعی نیز انجام داده و منتشر کرده اند. درهرحال مباحثی تا این حد دقیق و حساس نباید تبدیل به اسباب بازی آخوندکهای جاهل و بیسواد و ریش درنیاورده ای شود که هنوز هرّ را از برّ تشخیص نمیدهند و مقدمات الفیّه را هم نخوانده اند!! این خزعبلات که توسط قلمهای مزدوران منافق در درون حوزه علمیه قم نوشته میشود کوشش عریان برای تحریک تعصبات مذهبی علمای تندرو و متعصب و تکفیری عالم تسنن برای صدور فتواهای آنچنان در مهدور الدم شمردن شیعیان برمبنای "واقتلوهم حیث ثقفتموهم" خواهد بود که در این صورت فکر امنیت و آسایش از ذهن همه بیرون خواهد رفت و این آتشی است که تروخشک را یکجا با هم طعمه حریق دهشتناک دوزخی خود خواهد نمود و به این ترتیب زحمات همه مصلحت اندیشان و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی برای تالیف قلوب اخوان اهل تسنن و تقریب میان مذاهب اسلامی در آن واحد ابطال خواهد شد

حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی
نظری به سایتهای صوفی ستیز مانند خرقه و زیرخرقه و زیرخرقه صوفی که همه توسط آخوندک شیاد و بی ریش و مفسدفی الارض ملاجوادمحرابی که صورت نابکار و نسناسگونه خود را در پشت اسامی مستعاری مانند نیما سینا و صابرقدسی مخفی میکند و الهام بخش سایتهای دیگری متعلق به شبکه هیاتها و مساجد بروجرد و خانواده های مفسد فی الارض گودرزی و کشوری و امثال ذلک است در واقع مبارزه با تصوف را بهانه ای برای سرپوش گذاشتن برنیت کثیف اصلی و مقصد پنهانی خود یعنی حمله و هتک حرمت جهان تسنن قرار داد و هدف واقعی خود را که ایجاد تفرقه در جهان اسلام و برانگیختن اکثریت مسلمانان سنی جهان برعلیه اقلیت شیعه است زیر پرده صوفی سیتزی مستور و مستتر نگاه میدارد و از آیه مکرمه و مکرواو مکر الله و الله خیرالماکرین غفلت میورزد

برخاطر مبارک حضرت مستطاب عالی پوشیده و مخفی نیست که امروزه در سراسر جهان در فرودگاه ها و بنادر و ایستگاه های قطار کشورهای گوناگون عربی- اسلامی و اروپایی- کانادایی و غیره با شهروندان ایرانی به دلیل آن که تشیع مذهب رسمی در ایران است و به دلیل پیروی اکثریت آنان از مکتب منور تشیع نهایت بی احترامی و بدفتاری میشود و هرروز سران و سرکردگان کشورهای عربی در گردهمایی مکرر خود به دفعات راهکارهای سرکوب شیعه و خاموش کردن مکتب تشیع را سرلوحه کارخود میگذارند و اتحاد نامقدسی را دربرابر نظام جهوری اسلامی ایران و مذهب تشیع توطئه چینی میکنند. این را باید از ثمرات اعمال مزورانه مزدوران سیاه چهره و منافقانی امثال ملا علی کشوری و ملاعلی گودرزی و ملاجواد محرابی و باندهای مافیایی شبکه های نفوذی و ابسته به آنان باید گذاشت که به یُمن خوش خدمتی های خود به اجانب چنین فتنه ای را برپا کرده اند

حضرت آیت الله العظما ناصرالمکارم الشیرازی
آیا زمان آن نرسیده که هرچه زودتر و با قاطعیت هرچه تمامتر پوزه بندی به دهان یاوه گویان و مفسدان فی الارض خزیده در درون حوزه های علمیه سراسر کشور بویژه حوزه علمیه قم زده شود و این قلمهای فتنه افکن از دستهای سیاه آنان بیرون کشیده گردد و آنان به حکم محاکم و فتاوی آقایان علما منع اکید از افساد و تفرقه افکنی شوند؟!؛
متاسفانه اشخاصی مانند قاضی سعید مرتضوی که سخن از بردن لایحه برای رسیدگی به جرائم رایانه ای و پیامک به مجلس مقننه میکنند هرگز برای بستن پایبند و پوزه بند و دستبندی بر دست و پا و دهان این مُفسدان مَفسده انگیز چاره ای نیندیشده اند و باب این فتنه بنیان کن را همچنان باز نهاده اند
جای اسف است که دستگاه قضایی در جمهوری اسلامی مسلمانانی ماند مهندس لباف را در شهر قم به جرم اقامه نماز جماعت محکوم به تعزیر و جزای نقدی و حبس پنجساله میکنند و در همان حال دست و قلم و زبان افعی صفت مفسدان مفسده انگیزی ماند آخوندک ملاجوادمحرابی و ملا علی کشوری و ملا علی گودرزی بروجردی را در کلیه سایتها و خبرگزاریها و نشریات رسمی کشوری باز میگذارند. امری که عموم مسلمانان را نسبت به توانایی دستگاه قضایی در اقامه عدالت اسلامی ظنین میکند. امروزه در ذهن مسلمانان ایرانی با مشاهده تمام این نشانه های آشکار بیعدالتی این گفته نغز سعدی شیرازی تکرار میشود که فرمود "چه مردمانند این قوم؟ که سنگها را بسته و سگها را گشاده اند"!!؛

حضرت آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی
مرجعیت، ملجاء عاطفی مردم مسلمان است. به حکم حرمت مرجعیت از حضرت مستطاب عالی تقاضای غمض عین به این مقوله فتنه انگیز داریم. امیدواریم که با نصایح ملکوتی و خردمندانه سرکار عالی بزودی شاهد تعطیلی این سایتهای فتنه انگیز و برچیده شدن بساط فتنه های براه افتاده علیه برادران و خواهران مسلمان شیعه پیرو مکتب تصوف باشیم. امیدواریم که در پرتو راهنمایی پدرانه حضرت مستطاب عالی صدای فتنه افکنان در حلقوم خفقان گیرد و مسئولان نظام برای تطهیر فضای مقدس حوزه های علمیه به سمپاشی لانه های موریانه های فساد دست بزنند

با تقدیم اکمل احترامات فائقه
طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی

.


حضرت آيت‌الله مكارم شيرازي: امروز دشمنان اسلام مراجع تقليد را مزاحم اهداف خود مي‌دانند

،‌

به گزارش رسا، حضرت آيت‌الله ناصر مكارم شيرازي، از مراجع تقليد، امروز در ديدار مسئولان كانون مداحان كشور، از مداحان به عنوان زنده‌كنندگان آثار شهيدان كربلا ياد كرد و گفت: امروز مكتب اهل بيت‌(ع) به سرعت در حال پيشروي است و در آينده، جهان را فرا خواهد گرفت.وي با انتقاد شديد از تندروي‌هاي وهابي‌ها اظهار داشت: عده‌اي انگشت‌نما از وهابي‌هاي افراطي به دروغ‌پردازي عليه مكتب شيعه مي‌پردازند كه همه اين كينه‌ها به دليل فراگير شدن مكتب اهل بيت(ع) در جهان است.اين مرجع تقليد، دشمنان اسلام را زخم‌ خورده مكتب اهل بيت(ع) خواند و افزود: دشمنان در پي ضربه‌ زدن به اين مكتبند و امروز مراسم عزاداري عاشوراي حسيني و مراجع تقليد را مزاحم اهداف خود مي‌دانند؛ از اين‌ روي، به دنبال تضعيف اين دو مقوله ارزشمند هستند

حضرت آيت‌الله مكارم شيرازي، آشنايي با فرقه‌هاي صوفي‌گري، وهابي و مباحث روانشناختي را از جمله ضرورت‌هاي دوره‌ آموزشي ويژه مداحان خواند و افزود:‌ از غلو و نقصان در بيان فضايل اهل بيت(ع) دوري و خط اعتدال را به عنوان بهترين گزينه براي خود برگزينيد و در اين راه از اشعار شاعران و دانشمندان بزرگ بيشتر بهره گيريد. دوگانگي در مجالس عزاداري امام حسين(ع) ايجاد نشود، بدانيد دشمنان در پي اختلاف‌افكني ميان مساجد و حسينه‌ها هستند و بايد مراقب عوامل نفوذي در مجالس عزاداري امام حسين(ع) باشيد

Tuesday 7 October 2008

پرفسور قلابی و دکتر قلابی


پاچه ورمالیدگی بیحد و مرز در جمهوری مداحان
در حاشیه سرنگونی قریب الوقوع جناب آقای دکتر علی کردان وزیر کابینه پاسدار محمود احمدی نژاد
می خور!! که شیخ و زاهد و مفتی و محتسب چون نیک بنگری ، همه تزویر میکنند
گفته میشود که ظرف هفته جاری جناب آقای دکتر علی کردان برای ادامه تحصیل تا اخذ درجه پرفسوری از کرسی صدارت و وزارت کناره گیری خواهد کرد

Friday 3 October 2008

نامه شدیداللحن دانشجویان به علی لاریجانی درباره جعل مدرک کردان



اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل سراسر كشور در خصوص مدارك تحصيلي جعلي علي كردان وزير كشور، نامه‌اي را خطاب به هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي ارسال كرد. به گزارش خبرگزاري فارس، در نامه اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل خطاب به هيئت رئيسه محترم مجلس شوراي اسلامي آمده است
.
‌تأكيد رهبر معظم انقلاب بر ضرورت وجود دست و دامان پاك براي مبارزه با فساد را كراراً شنيده‌ايم؛ همچنين "پاسخگويي" مورد تأييد ايشان كه منبعث از اسلام ناب است، اقتضا دارد كه حاكمان و سياستمداران رفتاري شفاف و محاسبه‌پذير داشته باشند، همانگونه كه اميرمؤمنان علي (ع) به عنوان سكاندار الگوي عملي تفكر اسلام ناب، در اداره حكومت اسلامي فرمودند: "در كاري كه مردمان گمان تخلف بر تو مي‌برند به شفافيت عذر خويش را براي آنان بازگو، اين كار بدگماني مردم را از تو و حكومت دور مي‌سازد و بر مهر بين تو و مردم مي‌افزايد." در ادامه اين نامه آمده است: نمي‌دانيم چرا امروز متأسفانه شفافيت گفتار و تصميم از سوي هيئت رئيسه محترم مجلس در خصوص ابهامات موجود در تخلفات صورت گرفته از سوي وزير كشور دولت جمهوري اسلامي، به چشم نمي خورد و تصميمي براي برخورد در اين خصوص صورت نمي پذيرد و اين شائبه را در اذهان عمومي تقويت مي كند كه اعضاي محترم هيئت رئيسه مجلس منافعي در ادامه روند اين تخلف دارا مي باشند كه حاضر نيستند در مقابل آن عكس العملي را نشان دهند. نويسندگان اين نامه با اشاره به اينكه بنيانگذار جمهوري اسلامي مطالبه ملت ايران از انقلاب اسلامي را به درستي تشخيص دادند و فرمودند: "ملت ايران خواستار تشكيل جامعه‌اي است كه ملاك امتياز در آن جامعه تقوا و صداقت و درستي و امانت در كار باشد."، افزوده‌اند: در حاليكه نمايندگان مجلس هشتم بنا داشتند كه براساس چنين ارزش‌هايي عمل كنند و ملت ايران نيز بر همين اساس به آنها رأي داده است و بايد منصفانه و براي اصلاح نابساماني‌ها و كمبودها، نه براي تخريب يكديگر، از خود بپرسيم كه تا چه اندازه در ايجاد محيط مساعد براي رشد فضائل اخلاقي براساس ايمان و تقوي و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي توفيق داشته‌ايد؟ در ادامه نامه اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل خطاب به اعضاي هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي تأكيد شده است: از شما به عنوان رئوس اساسي مجلس شوراي اسلامي در جهت نظارت صحيح بر دستگاه اجرايي انتظار مي‌رود كه بدون هيچ گونه مسامحه امانت مردم را به خوبي پاسداري نمائيد، آيا امروز صداقت، تقوا و درستي در رفتار و سخنان وزير كشور طبق نگاه امام راحل به حكومت اسلامي موجود است؟ در اين نامه خطاب به علي لاريجاني، محمدحسن ابوترابي فرد، محمدرضا باهنر، محمد آشوري، احمد ناطق نوري، محسن كوهكن، حسن غفوري فرد، محمدرضا حاجي بابايي، جاسم ساعدي، سيد محمد رضا ميرتاج‌الديني، جهانبخش محبي‌نيا و موسي قرباني! اعضاي هيئت رئيسه مجلس تاكيد شده است:بيائيد كمي منصف و صادق باشيد و براي مردم و افكار عمومي ارزش قائل شويد و پاسخ دهيد كه آيا اگر يك فرد معمولي متهم به انجام چنين جعلي بود، بازهم شما اينگونه سكوت مي كرديد؟ مگر نه اين است كه صلاح و فساد علما و امرا، صلاح و فساد امت را به دنبال دارد، چرا اين كلام نبوي مورد دقت و تأمل بيشتر از سوي شما قرار نمي گيرد؟ مگر بنا نبود و نيست كه با كارآمد نشان دادن نظام جمهوري اسلامي الگويي موفق به بشريت محتاج معنويت و هدايت آسماني ارائه گردد؟ نويسندگان اين نامه افزودند: به شما يادآوري مي‌كنيم كه امروز شما به پشتوانه رأي مردم بر رأس خانه ملت تكيه زديد و بدانيد كه فردي كه به خاطر سكوت و عملكرد مبهم شما بر منصب وزارت كشور نشسته، قرار است بسياري از مناسبات اصلي اداره اين جامعه را پيگيري نمايد. اين نامه با تأكيد بر اينكه فردي كه در ساده لوحانه ترين حالت جرم اش اين است كه فرق مدرك جعلي و اصلي را نمي‌داند و يا شايد خداي نكرده فردي كه با جعل مدرك براي شعور مردم عزيز ايران ارزشي قائل نيست، مي‌افزايد:‌ يادمان باشد كه آن پير سفر كرده به صراحت گفت: "بي‌ترديد رمز بقاي انقلاب اسلامي همان رمز پيروزي است و رمز پيروزي را ملت مي‌داند و نسل هاي آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلي آن انگيزه الهي و مقصد عالي حكومت اسلامي و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براي همان انگيزه و مقصد مي‌باشد." شوراي مركزي اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل در پايان اين نامه اعلام كرده است كه از تمام ظرفيت خود براي اجراي كامل تفكرات حضرت روح الله در الگوي جمهوري اسلامي بهره خواهد برد و هر فرد و يا گروهي كه قصد داشته باشد در جهت تضعيف و يا تحريف اين تفكر پاك قدم بردارد، محكوم به فناست.

Tuesday 30 September 2008

عریضه ای درمورد درویش محمدی لباف به مرجع تقلید مسلمانان حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی

به نقل از
www.kajkoul.blogspot.com
حکایت عدالت اسلامی و وضعیت برخی از دادگاهی مملکت ما حکایت یخ فروشی است که پرسیدند فروختی؟ گفت: "نخریدند ولی تمام شد". به نقل از خبرگزاری مهر - گروه استانها، با کمی دستکاری

حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی
اخیرا بیش از پیش مشخص میشود که دستهای پلیدی که تا عمق مراکز تصمیم گیری در دوایر مختلف نظام مقدس جمهوری اسلامی نفوذ کرده هرچه بیشتر میکوشند تا با فرود آوردن ضربه های جبران ناپذیر به پایه های ارزشهای مقدس اسلام هدم ابدی این بنای الهی را موجب شوند و وظایفی را که از طرف اربابان خارجی بر دوش دارند به رویه غلامان حلقه بگوش انجام داده و مدال خوش خدمتی و دکترای افتخاری لگدکوب کردن ارزشهای اسلام را دریافت نمایند
حکمی که در دادگاه قم صادر شده و در آن برای یکی از مسلمانان سنگین ترین احکام قابل تصور را صادر کرده در سرزمین کفر نیز تاکنون سابقه صدور ندارد، چه جای ممالک اسلامی. جرم این برادر مسلمان آقای امیرعلی محمدی لباف " نمازخواندن" است و قاضی محکمه که پا بر روی وجدان خود نهاده و چشم خود را برحق و حقیقت بسته، اقامه جماعت و نماز مسلمانان را که عمود خیمه دین است از موجبات "تشویش اذهان عمومی" و " ضربه زدن به بنای نظام " دانسته است. آیا ننگی از این بیشتر قابل تصور است؟ مگر نظام جمهوری اسلامی یک نظام طاغوتی است که در اثر نماز خواندن به جماعت، پایه هایش دچار لرزه بشود؟
ما جامعه طلاب مقیم قم پیرو اسلام ناب محمدی از مقام مقدس حضرت عالی و سایر آقایان مراجع عظام تقلید متوقعیم تا با ارشاد ها و راهنمایی پدرانه خویش این زمامداران را نسبت عواقب وخیمی که دستهای نفودی در نظام مقدس اسلامی برعلیه بقای این نظام و اسلام عزیز رقم زده اند گوشزد فرمایید و با صدور رهنمودهای صریح وبلاتامل از آنها بخواهید که تا دیر نشده و بیش از این آبروریزی جهانی براه نیفتاده دستور به ابطال این حکم صادر نمایند

جامعه طلاب قم. پیروان اسلام ناب محمدی

Friday 1 August 2008

تحولات در حوزه قم

به گزارش پایگاه خبری قم نیوز به نقل از مركز خبر حوزه، با حكم آيت‌الله مقتدايي مديره حوزه علميه قم، محمدرضا جمشيدي به عنوان جانشين مدير حوزه علميه قم، سيد علي عماد به عنوان سرپرست معاونت پژوهش و محسن خلج به عنوان سرپرست معاونت اداري و مالي مركز مديريت حوزه علميه قم منصوب شده‌اند. در حكم آيت‌الله مقتدايي خطاب به حجت الاسلام جمشيدي آمده است: جنابعالي را به عنوان جانشين مدير حوزه علميه قم منصوب مي‌كنم تا كليه مسئوليت هاي محوله از سوي اينجانب در زمان حضور را پيگيري و در غياب حقير، كليه مسئوليت‌هاي مربوط به مدير حوزه را انجام دهيد. در حكم مدير حوزه علميه قم به سيدعلي عماد نيز آمده است: نظر به استعفاي برادر محترم جناب حجت‌الاسلام والمسلمين آقاي اميني از مسئوليت معاونت پژوهش، بدينوسيله جنابعالي را به سرپرستي معاونت پژوهش منصوب مي‌كنم. اميد است در مدت سرپرستي، برنامه‌هاي معاونت پژوهش را با قوت و امكان، پي‌گيري كرده و كليه همكاران در معاونت پژوهش و ساير معاونت ها، همكاري لازم را با جنابعالي مبذول خواهند داشت. آيت الله مقتدايي همچنين در حكم خود خطاب به محسن خلج آورده است: نظر به تجربيات و شايستگي‌هاي شما در امر اداري و مالي و سابقه خدمت در حوزه‌هاي علميه، بدين‌ وسيله جنابعالي را به سرپرستي معاونت اداري و مالي منصوب مي‌كنم تا در اولين فرصت براي معرفي به شوراي عالي به عنوان معاون اداري مالي اقدام شود

.
سپاسگزاری از محضر حضرت آیت الله العظمی ناصرالمکارم الشیرازی
.
در پی اظهار محبت حضرت آیت الله مکارم شیرازی و صدور اوامر ارشادی لازم از طرف دفتر ایشان، مسئولان مربوطه نسبت به آزادی کسانی که به جرم درویشی در قم و اصفهان و ... بازداشت و زندانی شده بودند عاجلاً اقدامات لازم را به عمل آورده و اشخاص بازداشت شده مستخلص و نزد اقوام خود مراجعه کردند
به این وسیله از حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی؛ دفتر ایشان و مسئولان محترم مربوطه تشکر میکنیم
طلاب حوزه علمیه قم- پیرو اسلام ناب محمدی

Wednesday 30 July 2008

چند سئوال از نویسنده جزوه درآمدی برتحولات سلسله نعمت اللهیه


لجن پراکنی های سازمان یافته مدرسی چاردهی بر ضد فرقه های درویشی درایران، سبب شد که این فرقه های غالباً بی نام و نشان و مهجور اسم و رسمی پیدا کنند و شهرت و نامی بهم بزنند
مدرسی چاردهی با مختصروجهی که برای منقل و وافورش دریافت میکرد موظف بود که بگردد و در تمام سوراخ و سنبه های ایران و هندوستان و ممالک مسلمان سر بکشد و هرجا اسمی از یک جمعیت ده نفره درویشی پیدا کرد آن را با آب و تاب در کتابهای خودش بنویسد و شرح دهد، و بحساب غلط خودش علیه آنها افشاگری کند و انحرافاتشان را نشان دهد. این کتابها بیش از آن که مورد توجه مخالفان درویشی واقع شود توسط خود پیروهای فرقه های درویشی خریداری میشد و دست به دست میگشت. چرا که هر فرقه ای به مندرجات این کتاب در مورد "رقبای خودش" استناد میکرد و نوشته های مربوط به خودش را ندیده میگرفت و از ردیه های مدرسی چاردهی علیه فرقه های "دیگر" سند حقانیت خود را استخراج میکرد، در عین حال که همان مطالب در همان کتاب دقیقاً در مورد فرقه خودش هم نوشته شده بود
تا چند سال پیش که همه فرقه های درویشی در همه اطراف و اکناف مملکت مورد سرکوب و ستم ِسازمان یافتهء دستگاه حاکمه یا عناصر نفوذی در دستگاه حاکمه قرار گرفتند، گروه های مختلف درویشی بر سر مساله حقانیت خود بر علیه رقبا ردیه مینوشتند. یکی از قدیمیترین نمونه های تقابل برسر حقانیت گروهی و دسته ای، اختلاف بین طرفداران دکترنوربخش کرمانی و مرحوم سلطانحسین تابنده بیدختی بود. این اختلافات عمق و عرض و طول زیادی در کتابها و مجلات این دو گروه یافت. تا این که بالاخره جزوه ای به اسم "درآمدی برتحولات سلسله نعمت اللهیه" به نفع گروه معروف به "سلطانعلی شاهی های گنابادی" نوشته شد که در حقیقت ردیه ای بر دکترنوربخش و پیروان او بود. آقای مصطفی آزمایش در جزوه خودش کوشیده بود تا ثابت کند که چون اجازه نامۀء پیشکسوتهای دکتر نوربخش دستخط واقعی خود نایب الصدر شیرازی نبوده پس هم آنان و هم خود دکترنوربخش یک فرقه خودساخته هستند و اگرچه اسم گروه و دسته خودشان را نعمت اللهی گذاشته اند اما جزء این جمعیت نیستند و نمیتوانند به رسمیت شناخته شوند
بعد از چاپ این کتاب توسط انتشارات حقیقت ، سروصدای دکتر نوربخش و هوادارانش فروکش کرد، اما همین کتاب "درامدی برتحولات سلسله نعمت اللهیه" باعث شد که موج حمله های زیاد جدیدی براه بیفتد که تا امروز هم ادامه داشته. ده بیست کتاب ردیه یا تعریض مخلوط با فحشهای آبدار به جزوه مصطفی آزمایش نوشته شد و بعد هم که کار مخالفت ها به عرصه وبلاگ نویسی کشید وبلاگهای زیادی این قضیه را دنبال کردند و هنوز هم که هنوز است این ماجرا ادامه دارد. از جمله آن که در وبلاگ جدیدالتاسیس زیر خرقه دوباره همین حمله های کهنه ، تجدید و تکرار شده. باهم میخوانیم

www.zirekherghe.blogfa.com
قابل توجه، روش مغلطه کارانه اطرافیانی نظیر مصطفی آزمایش است که در جزوه << در آمدی بر تحولات اخیر سلسله نعمه اللهیه >> با این که اصل اجازات را با این نواقص بصورت خطی و حروفی آورده ولی به آنها بی توجهی کرده حتی اجازه محمد کاظم اصفهانی را با << سعادت علیشاه >> و اجازه ملا سلطان را با << سلطان علیشاه >> ترمیم نموده است.این نشان دهنده و بیان کننده خدعه و تزویری است که با آن توانسته اند اجازه شیخیت را به جای قطبیت مطرح نمایند
مهم تر، چگونه افراد عربده کشی نظیر مصطفی آزمایش - با مغلطه کاری های مخصوص فرقه گنابادی- در صفحه ۱۳۳ کتاب تالیفی خود به نام << در آمدی بر تحولات سلسله نعمه اللهیه >> لقب شاه به ملا سلطان داده اند.در معنا این اتباع فرقه گنابادی هستند که ملا سلطان را شاه خطاب نموده اند ,نه سعادت علیشاه اصفهانی
.
این حمله های وقفه ناپذیر، باعث آشناشدن عده زیادی از مردم کوچه و بازار با این قضیه شد و اخیراً مسموع شد که همان جزوه کوچک درامدی بر تحولات سلسله نعمت اللهیه چندبار نایاب و تجدید چاپ شده. اگرچه بیشتر مطالب این جزوه را مخالفان در کتابهایی مثل در کوی صوفیان نقل کرده اند وحتی بعضی از صفحاتش را فتوکپی کرده و در کتابهای خودشان به چاپ رسانده اند
حال باید بررسی کرد که چرا امروز هر بیسوادی که از یکی از دهات مملکت سربرمی آورد و در پی نان و نام میخواهد سروصدایی به راه بیندازد، دوباره بر همین دهل میکوبد و همین سروصدا را برای چند دهمین بار تکرار میکند، و بنای حمله به مصطفی آزمایش را میگذارد؟ مگر این مصطفی آزمایش چه کسی است که این همه وبلاگ نویس و ناشر و نویسنده را برای مطرح کردن خودش در دور دست ترین نقاط ایران به کار گرفته و تمام مخارج این بزرگنمایی ها وتبلیغات برای او دارد از کیسه های گشاد وزارت ارشاد بذل و بخشش میشود. باید دید اصل ماجرا کجاست
آیا گردانندگان این وبلاگهای ردیه نویس و نویسنده های آن کتابهای سابق الذکر واقعاً نمیدانند که الان چندسال پیاپی است که دارند به شدت برای نویسنده یک جزوه کوچک صد صفحه ای این همه تبلیغ میکنند، یا این که میدانند ، و در کمال اگاهی و هوشیاری میخواهند به هرنحوی که شده این جزوه و نویسنده این جزوه را هرچه میتوانند مشهورتر و پرآوازه تر نمایند! اما چرا؟ چه هدف و غرضی را دنبال میکنند
در جزوه درآمدی بر تحولات سلسله نعمت اللهیه دو اجازه نامه مورد توجه ردیه نویسان و منتقدان بیسواد و در عین حال مغرض این جزوه قرار گرفته. یکی اجازه نامه مکتوب به خط مرحوم نایب الصدر شیرازی برای مرحوم آقا محمدکاظم اصفهانی و دوم اجازه منسوب به همین "آقا محمدکاظم اصفهانی" برای آخوندی به نام "ملاسلطانعلی". ایرادی که بحق شاید به جزوه مصطفی آزمایش وارد باشد و صاحبان این وبلاگها و کتابها هم همین ایراد را میگیرند آن است که او از طرف خودش جعل عنوان کرده است. سکوت حساب شده مصطفی آزمایش در مقابل فحاشی ردیه نویسها برای آن ردیه نویسها نتیجه معکوس به بار آورده، اما چه بسا اگر ایرادهایی که به جزوه دکترمصطفی وارد است صادقانه و بیجار و جنجال مطرح شود ، دکترمصطفی آزمایش خود را ناچار از جواب دادن به انها ببیند. پس نیازی هم به این همه فحاشی نیست
حالا برای وارد شدن به یک بحث اساسی و خارج از جار و جنجال، نامه ای را که جمعی از خوانندگان کجکول برای کجکول ای- میل کرده اند و ضمن آن سئوال هایی را از دکتر مصطفی آزمایش طرح کرده اند اینجا نقل میکنیم و بنوبه خود امیدواریم که این سئوالها بیجواب نماند
.
سئوال برخی از خوانندگان کجکول از آقای مصطفی آزمایش
.
آقای آزمایش
شما در جزوه خود به اسم درآمد تاریخی بر تحولات سلسله نعمت اللهیه صورت یک دستخط را منتشر کرده اید که از قوت طبع و توانایی و قابلیت نویسنده آن حکایت میکند. خواندن متن آن دستخط جای شبهه نمیگذارد که نویسنده اش شخص ادیب و فاضل و عربی دان و آشنا به اصطلاحات اهل حوزه بوده. آیا شما بدون هیچ تعصبی اطلاعی از نویسنده این دستخط دارید؟ بخصوص این که وی می بایستی نه فقط فردی خوش طبع و فاضل ، بلکه خطاطی برجسته نیز بوده باشد. این شخص کیست
پاسخ شما به این سئوال بسیار ارزشمند خواهد بود. چون خود شما در همین جزوه بر بیسوادی کامل مرحوم آقای محمدکاظم اصفهانی گواهی داده اید و در نتیجه حتی اگر از روی تعصب فرقه ای – تا چه رسد به مشرب اهل تحقیق – هم به این مساله نگاهی انداخته شود تناقضهای بسیاری به چشم میزند که قابل انکار نیست
.
سئوال بعدی ما از شما این است که متن این دستخط برای چه کسی صادر شده
پاسخ شما راهگشای بسیاری از لطائف است. زیرا نامی از هیچ یک از چهره های شناخته شده حوزه و مدرسه و خانقاه در این دستخط مذکور نیست. حکمی است که برای یک آخوند به اسم "ملاسلطانعلی" ، و توسط شخص بسیار فاضل و عربی دانی نوشته شده. این "آخوند ملا سلطانعلی" کیست؟ آیا او را می شناسید؟ از متن کتاب شما چنین فهمیده میشود که شما او رابا مرحوم آقای حاج آقا سلطان محمد بیدختی واضع و بنیانگذار رشته طریقتی "گنابایه" انطباق میدهید. آیا دلیلی هم دارید؟ زیرا وقتی کسی برای "آخوند ملاسلطانعلی" نامه مینویسد این نامه ربطی به شخص دیگری به اسم "سلطان محمدبیدختی" پیدا نمیکند. اما شما این دو تا را به هم ربط داده اید، پس حتماً مدارک دیگری هم دارید که در آن جزوه ارائه نشده. لطفاً اگرممکن است مستندات خودتان را شرح دهید و این غائله را ختم بخیر کنید
.
سئوال دیگر ما و بسیاری دیگر از خوانندگان جزوه شما از شما مربوط به القابی است که معمولا درویشها روی خودشان میگذارند و پیروانشان هم طوطی وار همان را تکرار میکنند. آیا این سنت پایه ای در اسلام و قرآن هم دارد؟ اما سئوال مهمتر آن است که شما در جزوه خودتان از مرحوم حاج ملاسلطان محمد بیدختی واضع مکتب طریقتی گنابادی با لقب "سلطان علی شاه" یاد کرده اید. سند شما کدام است. شما بر اساس کدام سند این لقب را برای آن مرحوم نقل کرده اید. اطلاع دارید که نقطه ضعف بزرگ جزوه شما همین قسمت است. یعنی شما دستخطی را گراور کرده اید و بعد ضمن نقل حروفچین شده آن دستخط، یک لقب از جانب خودتان به ان اضافه کرده اید. لقب "سلطانعلی شاه" در آن دستخط نیست. پس شما آن را از کجا اورده اید؟ و چرا مستند به ان دستخط کرده اید؟ لطفاً بطور مستند و دقیق پاسخ این پرسش را بدهید
.
سئوال دیگر ما آن است که بر اساس کدام سند و بر طبق کدام مستند شما مرحوم آقای حاج آقا سلطان محمد بیدختی گنابادی را جانشین آقای حاج آقامحمد کاظم اصفهانی شمرده اید؟ اگر مدرکی داشته اید چرا ارائه نکرده اید؟ پس هدف شما از نوشتن آن جزوه فقط ردیه نویسی بر دکتر نوربخش بوده، از ردّ دکتر نوربخش خلافش اثبات نمیشود. از آن دستخط فاقد اسم و لقب که معلوم نیست توسط چه کسی و برای چه کسی نوشته شده چگونه میتوان حکم شیخیت و قطبیت و خلافت یا ابداع یک مکتب طریقتی اثبات کرد؟ تقاضامندیم ما را روشن کنید
.
ما پس از مباحثه های طولانی در کتابها و نوشته های مربوط به حاج آقاملاسلطانمحمد بیدختی به این نتیجه رسیده ایم که جا دارد تا متن آثار بجامانده از این بزرگوار در حوزه کلامی و نه در حوزه تصوف مورد مجادله قرار گیرد. به نظر میرسد که ایشان دارای مشرب قوی "آخوندی" با پس-زمینه تحصیلات حوزوی قوی بوده که مکتب خاصی رادر تشیع با استناد به اصل ولایت پایه گذاری کرده که اصولاً نسبت و مناسبتی با تصوف و تاریخ تحولات نعمت اللهیه ندارد
ما – گروهی از طلبه های حوزه علمیه قم- به این نتیجه رسیده ایم که مرحوم سلطان محمد گنابادی در زمان خودش از فارغ التحصیلهای حوزه های علمیه بوده که در تحصیل قرآن و روایات شیعه تبحر بسیار زیادی داشته و یک مکتب جدیدی را در فرهنگ کلامی تشیع براساس نظریه "ولایت " ابداع و وضع و اختراع کرده که تکیه اش بطورکلی بر روایات است. این قضیه را میتوان در کتابهای ولایتنامه و بشارت المومنین مشاهده کرد. مکتب کلامی "ولایت گرایانه" مرحوم حاج آقا ملاسلطان محمد بیدختی اصولا قرابت و شباهتی با تصوف و تاریخ تصوف که بر سماع و خلوت و اربعین و عزلت و کلمات حکمت امیز صوفیانه دایر است ندارد و اگر با نظر دقیق مورد بررسی قرار بگیرد مکتبی است که درآن – به استثنای قضیه شارب و پنج وصله تشرف- همه اصول و ضوابط شریعت محمدی و تشیع علوی ملحوظ است و کتابهای آن مرحوم مثل سعادت نامه و بخصوص خود تفسیر بیان السعاده مملوّ از روایات به حد وفور است و ما نشانی از اشاره ای در آثار ایشان به مکتب "شاه نعمت اللهی ولی" نیافته ایم. به این دلیل از شما میپرسیم که شما بر اساس کدام دلیل و مستندی مشرب مرحوم آقای حاج سلطان محمد بیدختی – که پیروانش را "گنابادی" یا " سلطانعلی شاهی" میخوانند- را به مرحوم نورالدین نعمت الله ولی نسبت داده اید. آیا دلیلی هم دارید؟ آیا ممکن است از شماخواهش کنیم دلائل خود را ارائه کنید تا ما هم استفاده کنیم؟ نگاهی به مجموعه کتابهای بجا مانده از سید نورالدین نعمت الله ولی کافی است تا خواننده بیغرض را اگاه کند که وی همه جا از اصطلاحات اهل تصوف – و نه از روایات اهل تشیع – استفاده کرده و مکتبش مانند صوفی های دیگر مبتنی بر استفاده از ذکر جلی در جمع و ذکر حمایلی در خلوت و استفاده از موسیقی و سماع بوده؛ و همین رویه را بازماندگان او در ایران و پسر او خلیل الله دکنی در هند دنبال میکردند، و همین وضع و روش تا زمان سید علیرضا دکنی هم دنبال میشده و سیدعبدالحمید دکنی و حسنعلی هراتی و مشتاقعلی کرمانی همه در کار موسیقی خبرگی داشتند و روش درویشی شان ملقمه ای از دوره گردی و معرکه ذکر علی (ع) گرفتن بوده است. پس چرا شما در جزوه خودتان میان دو مشرب متباین سید نورالدین نعمت الله دمشقی ؛ و حاج آقا ملاسطان محمد بیدختی اتصال ایجاد کرده اید؟ دلیلتان چیست و مدارکتان کدام است
از نظر ما انتساب مکتب "ولایت گرایانه" حاج آقا سلطان محمد بیدختی به تصوف و به تاریخ تصوف و به سلسله های صوفیانه و به مکتب سیدنورالدین شاه نعمت الله ولی و به راه و روش درویشی، ... بحث نابجایی است. این مباحثه را باید به مجرای اصلی خودش که فن کلام و فقه است باز گرداند

در انتظار پاسخ به سئوالهای خود هستیم. از آنجا که آقای مصطفی آزمایش دارای سایتها و وبلاگهای شخصی است ما امیدوار هستیم که انتظار ما طولانی نشود و هرچه زودتر جوابهای خودمان را در سایتهای ایشان مشاهده و مطالعه کنیم

Sunday 27 July 2008

هدف مخالفان داخلی و حامیان آنها در خارج از مرزهای کشور انفجار مدرسه فیضیه قم است



سید احمد خاتمی : یکی از مهمترین اهداف بمبگذاران دفتر آیت الله ناصرمکارم شیرازی بود


گروه خبرنگاران افتخاري / محمد علی بیطرفان - سه شنبه سی و یک اردیبهشت


به دعوت حضرت آیت الله العظمی ناصر المکارم الشیرازی و مجمع طلاب و فضلای استان فارس ، دوشنبه شب سی اردیبهشت ماه مراسم شکوهنمد بزرگداشت شهدای حادثه تروریستی سیدالشهداء شیراز در مسجد اعظم قم برگزار شد.
. به گزارش محمدعلی بیطرفان از گروه خبرنگاران افتخاری – ایکنا- در این مراسم آیات عظام سبحانی، علوی گرگانی، شبيری زنجانی؛ و حجت‌الاسلام گلپايگانی- رئيس دفتر مقام معظم رهبری- ، و آیت الله مرتضی مقتدائی مدير حوزه علميه قم ؛ و جمعی از طلاب و فضلای حوزه و اقشار مختلف مردم شرکت داشتند. در این مراسم سيد احمد خاتمی امام جمعه تهران و عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با قدردانی از مسئولان در دستگيری عوامل بمب‌گذاری شيراز گفت
:
با دستگيری عوامل اين بمب‌گذاری سيمای مظلوميت از چهره كشته‌شدگان اين فاجعه برداشته شد و به واسطه خون اين شهيدان توطئه‌ای بسيار عظيم و گسترده خنثی شد. با توجه به جايگاه شهيد در قرآن و كلام معصومين، ارزش جهاد و شهادت از بالاترين ارزش‌های الهی است و اسلام مديون شهدا است و اگر اين شهادت‌ها نبود اسلام هم نمی ماند. انقلاب بزرگ اسلامی ايران ثمره خون شهيدان است و گرچه داغ شهيدان بسياری بر دل‌ها ماند اما بايد بدانيم اين نظام ثمره همين شهادت‌هاست. شهدای عزيز حسينيه سيدالشهدا(ع) شيراز آغازگر خنثی كردن توطئه دشمنان بودند و دستگيری عاملان اين جنايت كمك شهدا بود. آمريكا و انگليس در پی آن بودند كه با ناامن كردن، امن‌ترين كشور منطقه يعنی ايران اسلامی بتوانند تروريسم را وارد اين كشور كنند.
هدف اين جنايت انتقام گرفتن از مردمی است كه با تمام توان خود به انقلاب و ارزش‌های آن پای بندند و در هر زمانی كه انقلاب به آنها نياز داشت همانند انتخابات هشتمين دوره مجلس شورای اسلامی در صحن در صحنه حاظر شدند كه انتخابات هشتمين دوره مجلس اسلامی آخرين حضور مردم است. هدف از تيرباران كردن قرآن در آمريكا،حادثه تروريستی شيراز و توطئه های خنثی شده دشمنان در انفجار مكان ها ی مذهبی را انتقام از مذهب، دين و سيدالشهدا(ع) است. مدرسه فيضيه قم، دفتر آيت‌الله مكارم شيرازی و مدرسه آيت‌الله گلپايگانی از ديگر اهداف بمب‌گذاری بود زيرا مخالفان اسلام و ايران می‌دانند كسانی كه در اين مكان‌ها تربيت می‌شوند سخنگوی دين هستند. ايجاد تفرقه بين شيعه و سنی را از ديگر اهداف بمب‌گذاران است اگر در مدرسه آيت‌الله گلپايگانی بمب‌گذاری انجام می‌گرفت، عامل آن‌را سنی‌ها و بالعكس اگر در مملكت آنها بمب‌گذاری انجام می‌شد عامل آن را شيعه‌ها بيان می‌كردند. ما با قدردانی از اقدامات مقامات امنيتی و وزارت اطلاعات در خنثی‌سازی توطئه‌ه‌‌ای دشمنان میخواهیم تا عاملان اين جنايت بايد اعدام شوند تا در حق مردم ظلم نشود مردم هر حركت مشكوكی را كه ديدند سريعا گزارش دهند و علما و طلاب در هر مكانی كه حاضر می‌شوند مراقب باشند كه هيچ شئی مشكوكی در اطرافشان نباشد

.

کجکول

.
توجه به اهداف انتخاب شده, نیت دشمنان را کاملاً مشخص میکند. هدم و تخریب پایگاه های مرجعیت و بخصوص دفتر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی. اگرچه اینبار به فضل الهی تیر دشمن به سنگ اصابت کرد ، ولی این دشمن غدار از پا ننشسته و برنامه های شیطنت بار خود را با تردستی بیشتر ادامه خواهد داد. بی دلیل نیست که مشاهده میکنیم باند مافیایی جنایتکاری که متشکل از چند آخوندک بی بضاعت و ناجنس است در تلاش و کوشش است تا هرآنچه از دستش در نامردمی برمی آید انجام دهد تا مردم را ناخشنود و ناخرسند و خشمگین سازد و این خرابی ها را به حساب مراجع بزرگ بگذارد تا مردم را نسبت به آنان بی اعتماد نماید. دفع شرّ این اذناب شیطان هرچه دیرتر صورت گیرد، در دفاع از حرمت مرجعیت تساهل شده است
توهین ها و فحاشی های مداوم و اخیر این باند مافیایی و ناجنس هدفی جز تخریب چهره علما و مراجع را دنبال نمیکند و تلاشی است تا توده های مردم را برعلیه مراجع تحریک نماید و ساحت مرجعیت را هدف – خدای ناکرده – اسائه ادب قرار دهد

Saturday 26 July 2008

عریضه مجدد


حضور مبارک حضرت آیت الله العظمی ناصر المکارم الشیرازی زید الله عزه العالی

.
با عرض پوزش از تصدیع مجدد معروض نظر مبارک حضرت عالی میرساند که اخیراً یکی از هموطنان مسلمان اصفهانی به نام آقای رحمت الله جوادی در محل اقامت خویش دستگیر و مقارن ساعت 9 صبح روزچهارشنبه 2 مرداد ماه با قرار قضایی روانه بازداشتگاه شد. پیش از این نیز محل مسکونی این معلم بازنشسته با استفاده از بولدوزر و و سایل متعلق به شهرداری چرمهین اصفهان بنیان کن شده بود. این قبیل حوادث و بخصوص حادثه چرمهین اصفهان هم خشم مردم محلی را برانگیخت و هم انعکاس جهانی زیادی را در خبرگزاری های دنیا که منتظر چنین فرصتها و بهانه هایی برای حمله و انتقاد از فقدان عدالت در نظام مقدس اسلامی هستند به دنبال داشت. از آنجا که عاملان و مباشران این اعمال خرابکارانه موجههء افعال ناجوانمردانه و خلاف اخلاق اسلامی خود را فتوای مراجع عظام و حضرت عالی – علیه مکتب تصوف - قرار میدهند، ناشایستگی ِ رفتارهای ِ ناهنجار ِ آنان ممکن است خدای نکرده بطور خواسته یا ناخواسته سبب شود که مردم ناآگاهانه نسبت به حضرت عالی و مراجع عظام تقلید حسن ظن خود را از دست بدهند و عوامل استکبار جهانی از این امر سوء استفاده های بیشتر بعمل آورند. با توجه به این که اکنون چندسالی است که باندهای مافیایی و شبکه های نفوذی در ارکان مختلف و بخصوص در میان برخی از طلاب تندرو متعصب حوزهء علمیهء قم، با سوء استفاده های مکرر از لباس مقدس روحانیت و از مقام و موقعیت دولتی دست به فعالیتهایی زده که خدای ناکرده ادامه آن ممکن است به تَرَک خوردن اعتماد عمومی بینجامد و رابطه استوار توده های مسلمان را با مرجعیت قطع کند، از محضر مقدس حضرت عالی تمنا داریم که مانند همیشه با نصایح وزین خود مسئولان امر را در چرمهین اصفهان ارشاد فرمائید و از جهت جلب قلوب توده های مردم اوامری دائر بر خلاصی هموطن مسلمان اصفهانی آقای رحمت الله جوادی صادر فرمائید
.

متعّ الله المسلمین بطول بقائکم و ایّدکم الله تعالی بتاییداته العالیه
طلاب حوزه علمیه قم- پیروان اسلام ناب محمدی

Monday 21 July 2008

تجمع دانشجويان شيراز مقابل دادگاه ويژه روحانيت


از تجمع تا تحصن



جمعي از دانشجويان دانشگاه‌هاي شيراز در اعتراض به دستگيري یک طلبه سيرجاني به نام جهانشاهی در مقابل دادگاه ويژه روحانيت استان فارس تجمع كردند

به گزارش رجانيوز به نقل از فارس، جمعي از دانشجويان دانشگاه‌هاي شيراز در اعتراض به بازداشت عليرضا جهانشاهي طلبه سيرجاني كه به اتهام رعايت نكردن شان روحانيت از سوي دادگاه ويژه طلاب استان فارس صادر شده و 14 روز است كه در بازداشت به سر مي‌برد، در مقابل دادگاه ويژه روحانيت اين استان تجمع اعتراض آميزي را برگزار كردند
طلبه سيرجاني پيش از اين نيز بدون داشتن جرم و شاكي، در زندان ويژه كرمان بازداشت بود
.
دانشجويان حاضر در اين تجمع اعلام كردند درصورت آزاد نشدن جهانشاهي .

تجمع را به تحصن خواهند كشاند

Saturday 19 July 2008

میزان اخلاق اسلامی فضیلت است نه فضیحت

ضرورت پاسداشت حرمت لباس روحانیت
.
به نقل از کجکول – به این آدرس

www.kajkoul.blogspot.com
.



اگر مردم به روحانیت باور دارند و اگر مسئولان باور مردم به روحانیت را ضمانت نامه حفظ نظام مقدس اسلامی میشمارند، طبیعی است که هرنوع عملی که سبب مخدوش شدن حرمت لباس روحانیت شود ، ریشه در طراحی اجانب خارجی و عوامل داخلی و وابستگان به استکبار بین المللی و معاندان بقای نظام اسلامی خواهد داشت
شکستن حرمت لباس روحانیت خطرناک است. دلیل اول آن همان است که حضرت آیت الله العظمی ناصرمکارم شیرازی بارها بیان کرده اند. لباس روحانیت ، لباس رسول اکرم ص بوده و به این دلیل حرمت دارد و هرکسی نمیتواند آن را برتن کند ، و اگر کرد باید ضرورتاً حرمت آن را حفظ کند تا با رجس اعمال ناپاک خود – خدای نکرده – آن را نیالاید
دومین مخاطرهء شکسته شدن حرمت لباس روحانیت، شکستن میزان فضیلت ها و ارزش هاست
اگر کسی در میان اراذل و اوباش ، جملات رکیک و کلمات سخیف بشنود جای تعجبی نیست. اما اگر کسانی که لباس روحانیت برتن دارند و در قلب حوزه علمیه قم رفت و آمد میکنند به سبک اراذل و اوباش به اهام و تهمت و فضیحت روی آورند، در این صورت ضربه به نیاز عاطفی مسلمانان به فضیلت گرایی میزنند
توجه مردم به روحانیت و احترام مردم مسلمان به لباس روحانیت ناشی از بیزاری آنان از رذیلت وفضیحت ، و نیاز عاطفی آنان به فضیلت است
متاسفانه بسیاری از وبلاگهای موهنی که برای مقابله با یکدیگر در درون حوزه علمیه و با امکانات این حوزه به راه میفتد به حیثیت حوزه علمیه قم و حرمت لباس روحانیت ضربه های اساسی وارد میکنند
شاید نویسندگان و گردانندگان این وبسایتها و وبلاگها متوجه نباشند که با تشییع فحشاء و اشاعه قبایح، بطور مسلم به مبانی اعتقادی – اخلاقی خوانندگانشان ضربه های سهمگینی وارد می آورند و اعتبار حوزه و جامعه روحانیت – اعم از مدرسان و طلاب- را درچشمشان میشکنند. آیا خدمتی بزرگتر از این میتوان به اجانب کرد؟ آیا خیانتی عظیمتر از این نسبت به نظام اسلامی قابل تصور است
به نظر میرسد که دشمنان خارج از مرزها در پیشبرد اهدافشان در این سمت و سو بسیار موفق عمل کرده و عمل میکنند. امروز همه مسئولان مملکتی از وضعیتی که پیش آمده و فضایحی که میرود جای فضائل را بگیرد احساس نگرانی میکنند و نگرانیهای خود را مکتوب و منتشر مینمایند
دفترحضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی با صدور اعلامیه های متعددی دربرابر اتهامهای ناروای مالی نسبت به وابستگان ایشان عکس العمل نشان داد. اما چرا کار باید به جایی برسد که کسانی حرمت مرجعیت را بشکنند و مرجعیت به دفاع از خود بپردازد؟ این سئوال بزرگی است
یک برآورد ساده از شکل بندی موزائیک اجتماعی اقوام و ادیان ایران نشان میدهد که در میان عموم اصناف و اقشار و طبقات "ایرانی"، جماعتی که خود را "درویش" میخواند "خاموشترین" بخش ِ" اکثریت خاموش" ِ مردم ایران را تشکیل میدهند. یک تحقیق مقدماتی نشانگر آن است که در این چند سال اخیر عده ای تندرو و متعصب – به نام دفاع از مرجعیت و به نام دفاع از اسلام و به نام دفاع از تشیع - با دست باز به همین "بی تحرکترین، خاموشترین – به قول حجت الاسلام مهدی کروبی الیگودرزی "بی خاصیت" ترین قشر از اقشار اجتماعی ایران " حمله ور شده ، و از هیچگونه اضراری اعم از مالی و اخلاقی و ... در قبال آنان فروگذار نکرده اند. با انتشار کتابهای متعدد یا بادایر کردن وبلاگهای مستهجن به عموم دراویش ناسزا گفته، تهمت زده، آنان را متهم به وابستگی به اجانب کرده، به آنان نسبت های ناروای اخلاقی مختلف ... داده که در بسیاری از موارد قلم از تکرار آن شرم دارد، و عجب آن که سرمنشاء همه فتنه هایی که در کرج و بروجرد و دزفول و ... دارد به یک نقطه ختم میشود و نشان دهنده یک کار سازماندهی شده و تشکیلاتی و دقیق زیرزمینی است

http://pasokhbesufi.blogfa.com/

توهینها و لجن پراکنی ها و هتک حرمت از دراویش از جمله بهانه هایی بوده که در این چند سال اخیر موجب انتشار رذیلت شده است
در عین حال مرتکبان این لجن پراکنی های ضد اخلاقی، برای توجیه مشوعیت اعمال نامشروع و ضد اخلاقی و نامعقولشان، از روی ریا و بطور ناروا خود را به بزرگان اسلام و بخصوص مراجع وصل کرده و این رذیلت گرایی ها را به عنوان اعمالی که – خدای ناکرده- مورد تایید و قبول مراجع است انجام داده اند. امری مسلماً که مخالف نظریات مراجع عظام و مورد تقبیح آنان است
در این میان، گاه و بیگاه، هریک از مراجع بزرگوار نیز که خواهان اتخاذ روش اخلاقی و موافق با موازین انسانی و اخلاق - اسلامی شده، توسط این عوامل تندرو – که برخی از سرکردگانشان به جامه روحانیت ملبس اند تهدیدهایی دریافت کرده است
حملات مداومی که به بهانه صوفی ستیزی بر علیه ارزشهای اخلاقی در ظرف این سه – چهارسال اخیر در ایران رواج یافته، خلاف ارزشهای اسلامی است و به اعتباری اسلام و روحانیت خدشه وارد میکند. وقتی رذیلت و فضیحت پاگرفت و جا افتاد ، دیگر مرزی نمیشناسد . آتش فتنه ای است که دامنگیر سراسر جامعه عظیم ایرانیان از صدر تا ذیل میشود

امروزه بزرگان حوزه علیمه قم و مراجع عظام هشدار میدهند که ضرورت حفظ حرمت مرجعیت مستلزم تطهیر حوزه های علمیه بخصوص حوزه علمیه قم از رجس عوامل نفوذی و عناصر تندرو و رذیلت پیشگان تبهکاری است که فضیحت و بهتان را جایگزین فضیلت و اخلاق اسلامی کرده اند، و حتی آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی در ضمن اعلامیه ای که توسط دفتر ایشان صادر شد این باند سیاه مافیایی را که اذناب آن در درون حوزه علمیه نفوذ کرده و ساحت مطهر حوزه علمیه قم را با حضور چند آخوندک تندرو و مشکوک آلوده کرده وعده به سیلی خوردن در همین دنیا داده اند
.
ضمائم
.
الف- حرمت مرجعیت / مقاله هجدهم تیر شایت خبری تابناک
ب – اعلامیه دفتر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
اخبار مرتبط
اول - اعزام 2 هزار مبلغ در طرح هجرت تابستاني از قم به سراسر كشور
http://www.qomnews.com/content/view/8765/1/
دوم- مراکز پژوهشی طلاب تاسیس می شود
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=717054
نشست گفتگوی ادیان با حضور پادشاه عربستان در مادرید با صدور بیانیه‌ای به کار خود پایان داد
.

هجده تیر هشتاد و هفت – بازتاب – به نقل از کجکول
http://kajkool.blogspot.com/2008/07/blog-post_09.html


چه بهتر كه امروز بر دور باطل توهين و افترا نقطه پايان گذاشته شود ... همه ما بايد بدانيم در صورت عدم توقف اين جريان، قطعا در آينده جريان تخريب و توهين متقابل وارد حريم مرجعيت و ولايت نيز خواهد شد و در پس اين فحاشي‌ها و تنها نتيجه اين حرمت‌شكني‌ها، قرباني شدن مقدسات و اعتقادات مردم است كه كسي صداي آن را نمي‌شنود. بار رواني سنگيني كه اين اتهام‌سازي‌ها در نيروهاي هوادار سطح پايين جريانات سياسي تحميل مي‌كند، حتي ممكن است به اقدامات خودسرانه‌اي نظير ترورهاي سال 1378 منجر شود و يا آن‌كه فاجعه‌اي مهيب‌تر نظير ترورهاي ابتداي انقلاب و از دست رفتن امثال مطهري‌ها و بهشتي‌ها و رجايي‌ها بر جاي گذارد.
.
اطلاعیه دفتر آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
.مزدوران حسود سیلی خواهند خورد
.دفتر آيت‌الله مكارم شيرازي با صدور اطلاعيه‌اي هرگونه فعاليت‌هاي اقتصادي اين دفتر را تكذيب كرد
‌در اطلاعيه‌ دفتر آيت‌الله مكارم شيرازي آمده است
.
به اطلاع عموم ملت بزرگوار و مومن مي‌رساند، اخيراً عده‌اي از خدا بي‌خبر با جعل شايعه‌اي سراسر كذب و بي‌اساس، براي دلسرد نمودن شيعيان و علاقه‌مندان به مرجعيت پاره‌اي از فعاليت‌هاي اقتصادي ناسالم را به بعضي از وابستگان به اين دفتر منتسب نموده تا ساحت مرجعيت شيعه را خدشه‌دار كنند و عجب اينكه نام از كسي مي‌برند كه ابدا در اين بيت وجود خارجي ندارد
اين دفتر با صراحت اعلام مي‌دارد كه بيت معظم‌له و وابستگان به آن در هيچ نوع فعاليت خاص اقتصادي حتي از نوع سالم شركت ندارند و هزينه‌ حوزه‌هاي علميه سراسر كشور كه از سوي معظم‌له پرداخت مي‌شود و همچنين كارهاي فرهنگي و امور خيريه از قبيل ساختن مدرسه، مسجد و خانه عالم در مناطق محروم و اعزام مبلغ به داخل و خارج و نشر كتب علمي و اسلامي تنها از محل وجوهات شرعيه و كمك‌هاي مومنين خير انجام مي‌پذيرد
بديهي است نشر اينگونه سخنان كذب، ساخته و پرداخته‌ دروغ‌پردازان و حسودان و مزدوراني است كه سنگر مرجعيت را مزاحم منافع نامشروع خود مي‌دانند و ما همه آنها را به خداوند قادر منتقم وا مي‌گذاريم و معتقديم سيلي آن را در دنيا نيز خواهند خورد

Friday 18 July 2008

حضور مبارک حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی دام ظله العالی

تقاضای مبرم توجه


عطف به مطالبی که اخیراً و مکرراً در نشریات یومیه و سایتهای خبری انتشار یافته، عوامل نفوذی دشمن – در لباس دوست- درصددند تا با تضعیف معتقدات مردم مسلمان ایران، هموطنان مسلمان را نسبت به مراجع بزرگوار مایوس و دلسرد نمایند و خدای ناکرده سستی و خللی در ایمان؛ و لرزش و زلزالی در اعتقاداتشان بوجود آورند که این بزرگترین خدمت به دشمن خارجی است
در این میان گروهی منکر، به بهانه صوفی ستیزی زمینه را برای تخریب حرمت مرجعیت فراهم می آورند. مطالبی که در برخی از وبلاگهای " ضد-صوفی" درج میشود از مرز شایعه و تهمت و بهتان و افترا و دروغ و فحاشی فراتر میرود و حرمت شکنی کامل از اصول اخلاق اسلامی است
با کمال تاسف کسانی که به این روش شنیع دامن زده و آن را مرسوم میدارند "آخوندک " های بی آبرویی هستند که برای توجیه عملیات خرابکارانه و اعمال تخریبی شان خود را پشت نام مراجع بزرگوار مخفی میکنند و میکوشند تا با درهم شکستن حرمت اخلاق ، بی اخلاقی را ترویج نموده و با هتاکی های پی درپی خود، طرف مقابل را به عکس العمل و حمله به حریم حرمت مراجع وادار کنند و این امری است که در دراز مدت ضربه های عمیق و اساسی به مقام مرجعیت وارد خواهد کرد
با اسف زیاد مشاهده میکنیم که این حرکات زبونانه و عملیات طراحی شده و مذبوحانه یک خط مشخص را پیگیری میکند که حرمت شکنی از مقام مرجعیت است. این کار به دست عوامل داخلی وابسته به اجانب خارج از مرزها صورت میگیرد. اعدائی که اگرچه خارج از مرزها خانه دارند، اما ستون پنجمشان در داخل کشور و در شهر قم و در درون حوزه علمیه رخنه کرده است. بسیاری از این افراد ، پیروان مشرب فکری آخوندک بی نقابی به نام "ملاجواد محرابی" هستند، که تاکنون با تندرویهای خود، ضربه های اساسی به اعتماد شیعیان نسبت به مقام مرجعیت وارد آورده، و با گستاخی تمام هرجا که برنامه های عملیاتی اش کم و کاستی نشان داده برای پرکردن خلاء از اعتبار و حیثیت ِ آقایان مراجع عظام مایه گذاشته است. او و همسلکان فکری او، بارها مراجع عظام را "علمای بیعمل" و مقامات مسئول دولتی را " مسئولان بی بخار" خطاب کرده و در علن و خفا علیه عموم بزرگان حوزه و دولت بدگوئی و زبان درازی و فضولیهای مشکوک و بی ادبیهای مذموم میکنند
این آخوندک موسوم به "ملا جوادمحرابی" که خود را پشت نامهای مستعار متعددی مانند نیما سینا و صابرقدسی و ... مخفی میکند و سایتی به این آدرس
www.zirekherghesoofi.com
و وبلاگی به این آدرس
www.zirekherghe.blogfa.com

به راه انداخته
و سالهاست با همیاری هم مسلکان فکریش در این وبلاگها فعالیت میکند
www.kherghe.blogfa.com
www.pasokhbesufi.blogfa.com

بحث با تصوف را به هتاکی و پرده دری و فحاشی و لجن پراکنی های متعفن تبدیل کرده که نمونه ای از آن را در اینجا نقل میکنیم

وبلاگ "پاسخ به صوفی" یکی از وبلاگهای زنجیره ای مربوط به شبکه مافیایی آخوندکهای مربوط به "ملاهادی محرابی
"

خواندن این مطالب برای افراد ریر 18 سال توصیه نمی شود.
صوفیه ازدواج را حجاب وصول به حق میپندارند و از این سنت بزرگ پیامبر(ص) گریزانند ، ولی از انجا که غریزه انسان باید اشباع شود ، کشتن غرایز- بر فرض که امکان داشته باشد – عواقب خطرناکی را در پی خواهد داشت . بدین سبب پس از وصول ، به جای ازدواج ، امری حرام را جایگزین آن ساخته اند که کیفر قانونی آن در دنیا ، کشته شدن و در آخرت(اگر به کیفر دنیوی نرسد یا توبه ی واقعی ننماید) عذاب دوزخ است ، و آن ،
موضوع هم جنس بازی (لواط) است که ان را عشق مجازی نام نهاده اند.

در قرآن کریم ، سرگذشت قوم لوط را مطالعه کنید تا ببینید که پیامری عظیم الشان ، همچون حضرت لوط (ع) ، برای برانداختن سنت زشت و عمل شنیع آن قوم (لوط) بوده است قیام کرده و آنان را دشمن خدا و خود را نیز دشمن آنان میداند .(برای نمونه ر.ک : شعرا. آیه های160الی 174)

ولی فرقه ی باطل صوفیه این عمل زشت و شنیع را –که حتی حیوان هم مرتکب ان نمی شود- بسان اعمال زشت دیگر پس از وصول ، نه تنها حرام نمی دانند ، بلکه آن را آیینه ای می دانند که جمال حق را –نعوذ بالله- در آن می بینند ، وبا این عمل ننگینی که انجام می دهند با کمال بی شرمی می گویند : فاعل این عمل توجهی به عملش ندارد و این عملش را ایینه و وسیله ای برای رویت حق می بیند ، ودر حقیقت ، تمام توجهش به خدا است ، و شخص فاعل ، خدا را در صورت این معشوق مجازی می بیند
.

+ نوشته شده در پنجشنبه بیستم تیر 1387ساعت 17:34 توسط پاسخ به صوفی
http://pasokhbesufi.blogfa.com/.

.

پرواضح است که نظر مراجع عظام هرگز با اتخاذ این قبیل روشهای شنیع و وصله چسباتی های ناصواب و قبیح تامین نمیشود
آقایان مراجع، تمایل دارند که کسانی که خود را درویش میخوانند بترک خانقاه گفته رو در مسجد بیاورند. اما اصحاب خانقاه ، وقتی این چنین شناعتهای متضاد با اخلاق اسلامی را از اصحاب حوزه و مسجد میبینند، یا به خانقاه خودشان بیشتر علاقمند میشوند یا بترک مسجد و خانقاه هردو خواهند گفت
از نظر ما طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی اینگونه هتک حرمت و حیثیت از کسانی که با انها مخالفت داریم، جز آبروی ریزی از فرهنگ ایران و اسلام و هتک حرمت از اعتبار اخلاقی حوزه علمیه که مثلاً این آقایان شاگردان آن هستند نمی باشد
ضمن ابراز انزجار از این قبیل فعالیتهای ضد فرهنگی در پشت پرده "تصوف ستیزی"، نظر مبارک اولیاِی امور را به مخاطرات این قبیل حرکات مشکوک و دشمن شادکن جلب می نمائیم و از محضر آقایان مراجع عظام ایدّ هم الله تعالی شانه و بخصوص حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی عنایت خاصه ایشان را تقاضا داریم

طلاب حوزه علمیه قم- پیروان اسلام ناب محمدی