این وضعیت چنان طاقت فرسا و هشدار دهنده بود که هیات دولت در اقدامی سنجیده و واقع بینانه تمام ادارات و مدارس و دانشگاه های تهران را به مدت دو روز تعطیل کرد و دردیگر استان ها تصمیم گیری را به استانداران واگذار کرد. در این میان برخی استانداران مناطق سرمازده با تصمیمی منطقی ادارات و مدارس را تعطیل کردند تا مانع تحمیل فشار و آزار و اذیت مردم و خدای ناکرده بروز حوادثی برای آنها شوند.
ثالثا به فرض ادارات هم در موعد مقرر امکان فعالیت داشته باشند کدام ارباب رجوعی در آن وضعیت و در آن ساعت به ادرات مراجعه می کند؟!! ظاهرا استاندار محترم همه کارمندان ستمدیده و تهیدست را از دریچه زندگی و امکانات شخصی و اداری خویش می بیند و تصور می کند که این قشر بی پناه هم مانند ایشان برخوردار از امکانات هستند
امیدواریم این تصمیم استاندار محترم از باب مشت نمونه خروار نباشد !!و ایشان با پی بردن به اشتباه فاحش خود صادقانه از مردم شریف قم عذرخواهی کند تا آنان این تصمیم نسنجیده ایشان را به پای دولت خدمتگزار ننویسند. استاندار محترم قم به زودی پی خواهند برد که مردم شریف اینگونه اقدامات را هرگز به حساب تلاشگری و عطش خدمت رسانی ایشان نمی گذارند
عيب از آقای سردار محتاج نيست که طينتاً استانداری بيعرضه و کج فهم است. عيب از حضرت سلطان شکر ايران و خاورميانه آيت الله ناصر مکارم الشيرازی است که با فشار بر دولت آقای دکتر حاج محمود احمدی نژاد اين شخص بيعرضه را به عنوان استاندار بر دهستان قم تحميل فرمودند تا در سايه بی تدبیری های ایشان دهستان بی آب قم را در کنار درياچه نمک حوض سلطان و شوره زار برهوت کویر تبدیل به ام القرای جهان اسلام کنند و با کارگردانی نمایش خرافات در هالیود چاه جمکران سالی سیزده چهارده میلیون مردم فقیر و آواره را به قم بکشانند و از آنان با قندابهای درست شده با ميليونها تن قند و شکر وارداتی و احتکار شده پذیرائی نمايند
امان از دست سلطان شکر ايران و خاورميانه
فرآيند دولت ترمز و دنده عقب ندارد و فرمان آن هم در دست مقام رهبری است نه رئيس جمهور
پایگاه اطلاع رسانی رجا ياسر انصاري
رهبر انقلاب طي سفر استاني سال جاري خود به استان يزد، نكات مهمي را متذكر شدند كه برخي از آنها تاكنون به اين صراحت بيان نشده بود
تحليل سير پرونده هسته اي، حمايت از دولت، گلايه از منتقدان بي انصاف، رابطه با امريكا، تأكيد بر اعتماد به نفس ملي و پرهيز از ايجاد يأس، محورهاي اساسي بيانات ايشان را شكل مي داد
رهبر انقلاب براي نخستين بار از لفظ "عقب نشيني" براي سياستهاي تيم سابق هسته اي استفاده و تأكيد كردند كه به اين طيف هشدار داده بودند در صورتيكه اين روند ادامه پيدا كند، خود وارد ميدان خواهند شد و روند عقب نشيني را به پيشرفت تبديل مي كنند و چنين هم شد
ما مي توانيم
رهبري در اين سفر تأكيد ويژه اي بر اعتماد به نفس ملي داشتند. رهبر انقلاب 3 مانع اصلي اين اعتماد به نفس را القاء يأس"، "اشكال تراشي غيرمنطقي" و "هوچي گري مطبوعاتي" برشمردند رهبري در اين ديدار براي نخستين بار از پشت پرده مذاكرات هسته اي دولت سابق نيز مطالبي بيان كردند
هى فشار آوردند كه بايد اين را تعطيل كنيد، بايد آن را تعطيل كنيد، بايد آن را تعطيل كنيد. رسيدند به كارخانهى يو.سى.اف اصفهان، گفتند: اين را هم بايد تعطيل كنيد. آن مقدمات اوّلى است. بنده آن وقت به مسئولين گفتم كه اگر اين حرف را گوش كرديد، فردا خواهند گفت بايد معادن اورانيوم را هم كه توى اين كشور هست، كلاً يكجا جمع كنيد بدهيد به ما، تا خاطرجمع شويم كه شما نميخواهيد بمب اتم بسازيد! ... اول گفتند موقت تعليق كنيد، گفتند تعليق داوطلبانه بكنيد؛ ما هم به خيال موقت و به خيال داوطلبانه، تعليق كرديم. بعد هر وقت اسم از برداشتن تعليق آمد، يك قرشمال بازىاى در سطح دنيا درست كردند - در سطح مطبوعات و رسانهها و محافل سياسى - واى، داد، داد، ايران ميخواهد تعليق را بشكند! تعليق شد يك امر مقدس كه ايران اصلاً حق ندارد نزديكش برود! ما اين را تجربه كردهايم؛ ديگر، تجربهى جديدى نيست. آخرش هم گفتند: اين تعليق موقت كافى نيست؛ اصلاً بايد بكلى بساط اتمى را جمع كنيد. همين اروپائىها كه ميگفتند شش ماه تعليق كنيد، وقتى اين كار را كرديم، گفتند بايستى جمع كنيد! اين فرايند عقبنشينى، اين فايده را براى ما داشت؛ هم براى خود ما تجربه شد، هم براى افكار عمومى دنيا تجربه شد. ليكن عقبنشينى بود ديگر؛ عقبنشينى كردند. من همان وقت هم در جلسهى مسئولين - كه از تلويزيون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به اين روند مطالبهى پىدرپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد ميدان ميشوم؛ همين كار را هم كردم. بنده گفتم كه بايستى اين روند عقبنشينى متوقف شود و تبديل بشود به روند پيشروى، ببينيد فاصلهى اينها خيلى زياد است. يك روزى بود كه اينها حاضر نبودند پنج عدد سانتريفيوژ را تحمل كنند. مسئولين گفتگو و مذاكرهى با اروپا حاضر شده بودند بيست تا سانتريفيوژ را نگه دارند، آنها گفته بودند نميشود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا، گفته بودند نميشود. اگر ميگفتند يكى، باز هم ميگفتند نميشود! امروز سه هزار تا سانتريفيوژ دارد كار ميكند، مبالغ زيادى هم آمادهى كار گذاشتن است
حسن روحاني هنگاميكه رئيس جمهور چندي پيش اين جملات را گفته بود، ادعا كرد چنين مسئله اي واقعيت ندارد
رهبري درباره اينكه بعضي از اظهارات رئيس جمهور مايه افزايش دشمني امريكاست پاسخ دادند
ميگويند: چرا جلب دشمنى آمريكا را ميكنيد؟ مثلاً فرض كنيد حالا رئيس جمهور تعبير تندى ميكند، ناگهان آقايانِ به اصطلاح عقلا ميگويند اين تعبير تند بود؛ اين دشمنى آمريكائىها را جلب ميكند. نه آقا! دشمنى آمريكائىها تابع اين الفاظ و تعبيرات نيست. دشمنى، دشمنىِ اصولى است. اين دشمنى در زمانهاى مختلف بوده. از اول انقلاب تا حالا دشمنى بوده داشته؛ يعنى هميشه ملت ايران تهديد ميشده، كه ممكن است اينها حملهى نظامى بكنند؛ مال امروز نيست. آن چيزى كه ميتواند خطر دشمن را ضعيف كند، نمايش قدرت شماست، نه نمايش ضعف شما. نمايش ضعف شما دشمن را تشجيع ميكند. آن چيزى كه ممكن است جلوى خودسرى و خودكامگى دشمن را بگيرد، اين است كه احساس كند شما قدرتمنديد. اگر احساس كند ضعيفيد، بدون مانع، هر كارى كه بخواهد بكند، ميكند
ايشان در تشريح دومين مانع اعتماد به نفس به اشكال تراشي غيرمنطقي اشاره كرده و فرمودند
متأسفانه راجع به اغلب تصميمات دستگاه ادارهى كشور از سوى يك عده مخالفخوان اشكالتراشى ميشود؛ اشكالتراشىهاى غير منطقى. اگر تصميم اقتصادى است، اگر تصميم سياسى است، اگر تصميم در حوزهى مسائل هنرى و فرهنگى است، اگر تصميم در حوزهى مسائل بينالمللى است، به خصوص نسبت به دولت - حالا نسبت به رهبرى يك مقدار رودربايستىاى هست و يك چيزهائى را ملاحظه ميكنند - آزاد، راحت و با اهانت مطالبى ميگويند. اين كارها زشت است. ... دولت تصميم اقتصادى ميگيرد، اعتراض پشت سر اعتراض، آن هم با لحنهاى اهانتآميز؛ تصميم سياسى ميگيرد، همين طور؛ تصميم بينالمللى ميگيرد، همين طور؛ به فلان سفر ميرود، همينطور؛ به فلان سفر نميرود، همين طور. وقتى ما سوار اين اتوبوس شديم و به اين راننده اطمينان كرديم، ديگر سر هر پيچى كه نبايد گفت آقا مواظب باش، آقا دستم فلان شد، دلم لرزيد. خب دارد رانندگى ميكند، ميرود ديگر. اين در حالى است كه اين دولت انصافاً دولت پركار و در بعضى از خصوصيات نمونه است
. بعضى يك گوشهاى از اين را ميگيرند، تبديلش ميكنند به نقطهى ضعف و ايراد گرفتن. اينها ايجاد يأس است. ايرادتراشىهاى بيخود: چرا به فلان سفر رفتيد؟ چرا به فلان سفر نرفتيد؟ اينها اشكالتراشىهائى است كه يأسآفرين است. عرض كردم؛ اغلب كسانى هم كه اين كار ميكنند، توجه ندارند به دنبالهى كارشان. بالاخره هر دولتى ضعفى دارد. نه اينكه اين دولت ضعف ندارد؛ چرا، ضعف و خطا دارند؛ مثل بقيهى دولتها. بندهاى كه ميخواهم خطا بگيرم، مگر خودم خطا ندارم؟ خطاهاى ما الى ماشاءاللَّه؛ يكى دو تا كه نيست. انسان جايزالخطاست؛ بايد تلاش كند خطا نكند يا كمتر بكند. كسانى هم كه خطاى طرف مقابل را مىبينند، بايد دلسوزى كنند و خطا را به گوش او برسانند؛ اما هوچيگرى كردن، مردم را دلسرد كردن، اعتماد به نفس مردم را شكستن، آنها را نااميد كردن نسبت به آينده، هيچ روا نيست
No comments:
Post a Comment