Thursday 10 January 2008

بارش برف نفرت از استاندار قم را بالا برد

امان از حضرت سلطان العظمای شکرایران و خاورميانه


خبرگزاري انتخاب :م . رضاییان

بارش برف شدید طی دو روز اخیر بسیاری از مناطق کشور را در سرمایی کم سابقه فروبرد و رفت و آمد مردم را به شدت مختل کرد
این وضعیت چنان طاقت فرسا و هشدار دهنده بود که هیات دولت در اقدامی سنجیده و واقع بینانه تمام ادارات و مدارس و دانشگاه های تهران را به مدت دو روز تعطیل کرد و دردیگر استان ها تصمیم گیری را به استانداران واگذار کرد. در این میان برخی استانداران مناطق سرمازده با تصمیمی منطقی ادارات و مدارس را تعطیل کردند تا مانع تحمیل فشار و آزار و اذیت مردم و خدای ناکرده بروز حوادثی برای آنها شوند.

اما بودند استاندارانی که در مسابقه خدمت رسانی همه را شرمنده تدبیر خود کردند و چشمان ملت را به افق دیگری از خدمت رسانی نوران نمودند!! از جمله اینان استاندار محترم قم بود که به رغم بارش بسیار سنگین برف و سرمای طاقت فرسای هوا که طی سالیان اخیر بی سابقه بوده اعلام کرد که در راستای خدمت هر چه بیشتر ادارات باید راس ساعت مقرر آغاز به کار کنند و کارمندان مظلوم هم باید سر ساعت در محل کار حاضر باشند! این تصمیم کارمندان و مردم استان مذهبی قم را به شدت متحیر کرد و باعث طرح این سوال از جانب آنان شد که استاندار محترم در چه عالمی سیر می کند؟! این تصمیم از این جهت خنده دار بود که اولا در استان همسایه (تهران) به رغم وضعیت تقریبا مشابه دو روز تعطیل کامل اعلام شده بود و انتظار می رفت که در قم نیز اگر نه دو روز دستکم یک روز تعطیل اعلام شود و در بدترین حالت حداقل ادارات با چند ساعت تاخیر آغاز به کار کنند. ثانیا در آن وضعیت به شدت سرد با خیابانهای کاملا یخ زده و پرخطر و فقدان وحشتناک تاکسی و وسایل نقلیه عمومی کارمند مظلوم چگونه می تواند خود را آنهم ساعت 7 بامداد به سر کار برساند؟!!
ثالثا به فرض ادارات هم در موعد مقرر امکان فعالیت داشته باشند کدام ارباب رجوعی در آن وضعیت و در آن ساعت به ادرات مراجعه می کند؟!! ظاهرا استاندار محترم همه کارمندان ستمدیده و تهیدست را از دریچه زندگی و امکانات شخصی و اداری خویش می بیند و تصور می کند که این قشر بی پناه هم مانند ایشان برخوردار از امکانات هستند
امیدواریم این تصمیم استاندار محترم از باب مشت نمونه خروار نباشد !!و ایشان با پی بردن به اشتباه فاحش خود صادقانه از مردم شریف قم عذرخواهی کند تا آنان این تصمیم نسنجیده ایشان را به پای دولت خدمتگزار ننویسند. استاندار محترم قم به زودی پی خواهند برد که مردم شریف اینگونه اقدامات را هرگز به حساب تلاشگری و عطش خدمت رسانی ایشان نمی گذارند


کجکول
عيب از آقای سردار محتاج نيست که طينتاً استانداری بيعرضه و کج فهم است. عيب از حضرت سلطان شکر ايران و خاورميانه آيت الله ناصر مکارم الشيرازی است که با فشار بر دولت آقای دکتر حاج محمود احمدی نژاد اين شخص بيعرضه را به عنوان استاندار بر دهستان قم تحميل فرمودند تا در سايه بی تدبیری های ایشان دهستان بی آب قم را در کنار درياچه نمک حوض سلطان و شوره زار برهوت کویر تبدیل به ام القرای جهان اسلام کنند و با کارگردانی نمایش خرافات در هالیود چاه جمکران سالی سیزده چهارده میلیون مردم فقیر و آواره را به قم بکشانند و از آنان با قندابهای درست شده با ميليونها تن قند و شکر وارداتی و احتکار شده پذیرائی نمايند
امان از دست سلطان شکر ايران و خاورميانه


فرآيند دولت ترمز و دنده عقب ندارد و فرمان آن هم در دست مقام رهبری است نه رئيس جمهور

پایگاه اطلاع رسانی رجا ياسر انصاري

رهبر انقلاب طي سفر استاني سال جاري خود به استان يزد، نكات مهمي را متذكر شدند كه برخي از آنها تاكنون به اين صراحت بيان نشده بود
تحليل سير پرونده هسته اي، حمايت از دولت، گلايه از منتقدان بي انصاف، رابطه با امريكا، تأكيد بر اعتماد به نفس ملي و پرهيز از ايجاد يأس، محورهاي اساسي بيانات ايشان را شكل مي داد
رهبر انقلاب براي نخستين بار از لفظ "عقب نشيني" براي سياستهاي تيم سابق هسته اي استفاده و تأكيد كردند كه به اين طيف هشدار داده بودند در صورتيكه اين روند ادامه پيدا كند، خود وارد ميدان خواهند شد و روند عقب نشيني را به پيشرفت تبديل مي كنند و چنين هم شد

ما مي توانيم

رهبري در اين سفر تأكيد ويژه اي بر اعتماد به نفس ملي داشتند. رهبر انقلاب 3 مانع اصلي اين اعتماد به نفس را القاء يأس"، "اشكال تراشي غيرمنطقي" و "هوچي گري مطبوعاتي" برشمردند رهبري در اين ديدار براي نخستين بار از پشت پرده مذاكرات هسته اي دولت سابق نيز مطالبي بيان كردند

هى فشار آوردند كه بايد اين را تعطيل كنيد، بايد آن را تعطيل كنيد، بايد آن را تعطيل كنيد. رسيدند به كارخانه‏ى يو.سى.اف اصفهان، گفتند: اين را هم بايد تعطيل كنيد. آن مقدمات اوّلى است. بنده آن وقت به مسئولين گفتم كه اگر اين حرف را گوش كرديد، فردا خواهند گفت بايد معادن اورانيوم را هم كه توى اين كشور هست، كلاً يك‏جا جمع كنيد بدهيد به ما، تا خاطرجمع شويم كه شما نميخواهيد بمب اتم بسازيد! ... اول گفتند موقت تعليق كنيد، گفتند تعليق داوطلبانه بكنيد؛ ما هم به خيال موقت و به خيال داوطلبانه، تعليق كرديم. بعد هر وقت اسم از برداشتن تعليق آمد، يك قرشمال بازى‏اى در سطح دنيا درست كردند - در سطح مطبوعات و رسانه‏ها و محافل سياسى - واى، داد، داد، ايران ميخواهد تعليق را بشكند! تعليق شد يك امر مقدس كه ايران اصلاً حق ندارد نزديكش برود! ما اين را تجربه كرده‏ايم؛ ديگر، تجربه‏ى جديدى نيست. آخرش هم گفتند: اين تعليق موقت كافى نيست؛ اصلاً بايد بكلى بساط اتمى را جمع كنيد. همين اروپائى‏ها كه ميگفتند شش ماه تعليق كنيد، وقتى اين كار را كرديم، گفتند بايستى جمع كنيد! اين فرايند عقب‏نشينى، اين فايده را براى ما داشت؛ هم براى خود ما تجربه شد، هم براى افكار عمومى دنيا تجربه شد. ليكن عقب‏نشينى بود ديگر؛ عقب‏نشينى كردند. من همان وقت هم در جلسه‏ى مسئولين - كه از تلويزيون پخش شد - گفتم اگر چنانچه بخواهند به اين روند مطالبه‏ى پى‏درپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد ميدان ميشوم؛ همين كار را هم كردم. بنده گفتم كه بايستى اين روند عقب‏نشينى متوقف شود و تبديل بشود به روند پيشروى، ببينيد فاصله‏ى اينها خيلى زياد است. يك روزى بود كه اينها حاضر نبودند پنج عدد سانتريفيوژ را تحمل كنند. مسئولين گفتگو و مذاكره‏ى با اروپا حاضر شده بودند بيست تا سانتريفيوژ را نگه دارند، آنها گفته بودند نميشود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا، گفته بودند نميشود. اگر ميگفتند يكى، باز هم ميگفتند نميشود! امروز سه هزار تا سانتريفيوژ دارد كار ميكند، مبالغ زيادى هم آماده‏ى كار گذاشتن است
حسن روحاني هنگاميكه رئيس جمهور چندي پيش اين جملات را گفته بود، ادعا كرد چنين مسئله اي واقعيت ندارد

رهبري درباره اينكه بعضي از اظهارات رئيس جمهور مايه افزايش دشمني امريكاست پاسخ دادند

ميگويند: چرا جلب دشمنى آمريكا را ميكنيد؟ مثلاً فرض كنيد حالا رئيس جمهور تعبير تندى ميكند، ناگهان آقايانِ به اصطلاح عقلا ميگويند اين تعبير تند بود؛ اين دشمنى آمريكائى‏ها را جلب ميكند. نه آقا! دشمنى آمريكائى‏ها تابع اين الفاظ و تعبيرات نيست. دشمنى، دشمنىِ اصولى است. اين دشمنى در زمانهاى مختلف بوده. از اول انقلاب تا حالا دشمنى بوده داشته؛ يعنى هميشه ملت ايران تهديد ميشده، كه ممكن است اينها حمله‏ى نظامى بكنند؛ مال امروز نيست. آن چيزى كه ميتواند خطر دشمن را ضعيف كند، نمايش قدرت شماست، نه نمايش ضعف شما. نمايش ضعف شما دشمن را تشجيع ميكند. آن چيزى كه ممكن است جلوى خودسرى و خودكامگى دشمن را بگيرد، اين است كه احساس كند شما قدرتمنديد. اگر احساس كند ضعيفيد، بدون مانع، هر كارى كه بخواهد بكند، ميكند

ايشان در تشريح دومين مانع اعتماد به نفس به اشكال تراشي غيرمنطقي اشاره كرده و فرمودند

متأسفانه راجع به اغلب تصميمات دستگاه اداره‏ى كشور از سوى يك عده مخالف‏خوان اشكال‏تراشى ميشود؛ اشكال‏تراشى‏هاى غير منطقى. اگر تصميم اقتصادى است، اگر تصميم سياسى است، اگر تصميم در حوزه‏ى مسائل هنرى و فرهنگى است، اگر تصميم در حوزه‏ى مسائل بين‏المللى است، به خصوص نسبت به دولت - حالا نسبت به رهبرى يك مقدار رودربايستى‏اى هست و يك چيزهائى را ملاحظه ميكنند - آزاد، راحت و با اهانت مطالبى ميگويند. اين كارها زشت است. ... دولت تصميم اقتصادى ميگيرد، اعتراض پشت سر اعتراض، آن هم با لحنهاى اهانت‏آميز؛ تصميم سياسى ميگيرد، همين طور؛ تصميم بين‏المللى ميگيرد، همين طور؛ به فلان سفر ميرود، همين‏طور؛ به فلان سفر نميرود، همين طور. وقتى ما سوار اين اتوبوس شديم و به اين راننده اطمينان كرديم، ديگر سر هر پيچى كه نبايد گفت آقا مواظب باش، آقا دستم فلان شد، دلم لرزيد. خب دارد رانندگى ميكند، ميرود ديگر. اين در حالى است كه اين دولت انصافاً دولت پركار و در بعضى از خصوصيات نمونه است
. بعضى يك گوشه‏اى از اين را ميگيرند، تبديلش ميكنند به نقطه‏ى ضعف و ايراد گرفتن. اينها ايجاد يأس است. ايرادتراشى‏هاى بيخود: چرا به فلان سفر رفتيد؟ چرا به فلان سفر نرفتيد؟ اينها اشكال‏تراشى‏هائى است كه يأس‏آفرين است. عرض كردم؛ اغلب كسانى هم كه اين كار ميكنند، توجه ندارند به دنباله‏ى كارشان. بالاخره هر دولتى ضعفى دارد. نه اينكه اين دولت ضعف ندارد؛ چرا، ضعف و خطا دارند؛ مثل بقيه‏ى دولتها.
بنده‏اى كه ميخواهم خطا بگيرم، مگر خودم خطا ندارم؟ خطاهاى ما الى ماشاءاللَّه؛ يكى دو تا كه نيست. انسان جايزالخطاست؛ بايد تلاش كند خطا نكند يا كمتر بكند. كسانى هم كه خطاى طرف مقابل را مى‏بينند، بايد دلسوزى كنند و خطا را به گوش او برسانند؛ اما هوچيگرى كردن، مردم را دلسرد كردن، اعتماد به نفس مردم را شكستن، آنها را نااميد كردن نسبت به آينده، هيچ روا نيست

No comments: