Friday 11 January 2008

هديه کجکول برای "حسين اژدهای " کيهانی

اين آردها برای که تخمير ميشود
اين آبها برای چه تقطير ميشود
گوئی که سفره های محرم نهاده اند
زيرا حديث نيزه و شمشير ميشود
اين معدهء نهنگ وش ِمافيای زور
کی از ستم به جورکشان سير ميشود؟،
ديروز ِما گذشت، در اين تنگنای ِظلم
امروز، رفت و موقع ِشبگير ميشود
دردا ! مصيبتا ! که خرافات ديرپا
نو، نو، به ذهن ِقافله، تکثير ميشود
دريای ِمعرفت، شده هامون ِخارزار
از بس به کنج صومعه تزوير ميشود
اين شوره زار، حاصل آن قطره اشکهاست
باران ِشور و تلخ، که تبخیر ميشود
پيراهن ِيزيد ِزمان را بياوريد
زيرا که وقت منبر او دير ميشود
شعرم اگر به دست "حسين اژدها" رسد
زهرش به کام ِجام ِپر از شير ميشود

No comments: