Tuesday 8 January 2008

کت و شلوار متبرک حاج محمود احمدی نژاد

محمود احمدی نژاد در صحن علنی مجلس

آفتاب:رئیس جمهور در آغاز سخنان خود با تشکر از همکاران خود به خاطر کنترل کشور بعد از بارش برف سنگین از اینکه کسی دچار صدمه جانی نشده است ابراز خرسندی کرد و خدا را سپاس گفت
این در حالی است که مردم از نحوه خدمات رسانی بخشهای مختلف دولت، به ویژه وزارت راه و ستاد حوادث غیر مترقبه، پس از بارش برف اخیر ابراز نارضایتی می کنند و برطبق اخبار صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران تاکنون 5 نفر در اثر بارش برف و سرما جان خود را از دست داده اند

رییس جمهوری و حدادعادل پس از پایان جلسه علنی مجلس نیز در جمع خبرنگاران حضور یافتند
رئیس جمهور و رئیس مجلس به سولات خبرنگاران پاسخ ندادند که این موضوع باعث ناراحتی خبرنگاران شد
برخی از محافظان با خبرنگاران رسانه های جمعی حاضر در مجلس بارها به صورت توهین آمیز برخورد کردند که این برخورد در یک مورد به برخورد فیزیکی نیز کشیده شد که با دخالت و وساطت دیگران موضوع فیصله یافت.
رییس جمهوری در حالی كه بیش از 150 خبرنگار ، عكاس و فیلمبردار در تالار آفتاب مجلس جمع شده بودند به خبرنگاران گفت ما امروز را تعطیل اعلام كردیم شما اینجا چه می كنید؟ مگر شما خانه و زندگی ندارید؟ اسمهایتان را روی یك كاغذ بنویسید تا در حضور بعدی در مجلس به نوبت به سوالهایتان پاسخ دهم.
به گزارش خبرنگاران پس از حضور احمدی نژاد در صحن علنی مجلس
جمع زیادی از نمایندگان به صف ایستاده بودند تا با رییس جمهوری روبوسی كنند كه باعث ازدحام نمایندگان در گرداگرد رییس جمهوری شد.
برخی از نمایندگان که اولین بار رئیس جمهور را بعد از بازگشت از سفر حج می دیدند با دست زدن به کت و شلوار و لباسهای احمدی نژاد دست خود را به سر و صورت خود میمالیدند
یکی از نمایندگان برای تبرک باقی مانده آبی را که رئیس جمهور نوشیده بود را خورد و به لباس های خود پاشید.
تعدادی از نمایندگان از بدو ورود رئیس جمهور به صحن مجلس تا لحظه خروج او به طور مرتب با موبایل های خود از ریس جمهور عکس یادگاری میگرفتند.
در این هنگام حدادعادل از تریبون مجلس اعلام كرد كه یكی از نمایندگان به نمایندگی از بقیه مجلس آقای رییس جمهوری را ببوسد و بقیه نمایندگان سرجایشان بنشینند.
يکی از نمايندگان از شوق زياد فی البداهه قطعه شعری سرهم کرد تا برای رئيس جمهور هميشه در سفر بخواند اما حداد عادل مانع شد و گفت اين کار سبب ميشود تا سایر نمايندگان هم بخواهند خودی نشان بدهند و کار بيخ پيدا ميکند
يکی از خوانندگان کجکول اين شعررا برای ما فرستاده که برای شما درج می کنيم. الحق که به درد حاج احمد کاپرفيلد میخورد

ای که در ادرار تو اسرار هاست
شاعرت سرحلقه ء اشرار هاست
طره های زلف و جعد ريش تو
ياد وار حلقه های مارها ست
چاک شلوار و کت و خورجين تو
از حقوق مردمان سرشار هاست
کارگرها را به زندان بسته ای
دفتر کارت پر از بيکار هاست
برگ و گل از جور تو پرپر شدند
هرطرف ايران سراسر خارهاست
وه که از ظلمت خلايق خسته اند
وقت ترک فتنه و آزارهاست

No comments: