Thursday 6 March 2008

جوابيه


جوابيه مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب

مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب در واکنش به انتشار مطلبي با عنوان «مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب يا مرکز نشر صوفيه» در رجانيوز، جوابيه اي به مطلب نادرست رجانيوز ارسال کرد


در مورّخه‌ی 11/12/86 در سايت خبري رجانيوز مطالبي تحت عنوان «مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب يا مرکز نشر صوفيه» منتشر شد که مدعاي اصلي آن به هيچ وجه صحت ندارد. جهت تنوير اذهان مخاطبان اين سايت به آگاهي مي‌رساند که مرکز اديان با بيش از 10 سال سابقه‌ی روشن در پژوهش‌هاي علمي در زمينه‌ی ديگر اديان و مذاهب زير نظر جمعي از بزرگان فرهنگي و حوزوي کشور از قبيل حضرات آيات و حجج اسلام تسخيري اراکي، دکتر احمدي، محمدي عراقي، اعرافي، نعماني و توفيقي (هيأت امناي مرکز) اداره مي‌شود و تاکنون ضمن انتشار بيش از 60 عنوان کتاب و نيز فصلنامه‌ی هفت آسمان با 35 شماره و در کنار برگزاري رسمي دوره‌ی کارشناسي ارشد در 9 رشته‌ی اديان ابراهيمي، اديان غيرابراهيمي، دين‌شناسي، مذاهب کلامي، مذاهب فقهي، عرفان و تصوف، کلام شيعه، تاريخ تشيع و فرق تشيع با حدود 300 دانشجو که اکثريت آنها دانش‌آموخته‌ی حوزه‌ی علميه هستند، با برگزاري نشست‌ها و دوره‌هاي کوتاه‌مدت براي آشنايي طلاب، فرماندهان سپاه پاسداران، فرهنگيان و مربيان پرورشي، استادان معارف اسلامي در دانشگاه‌ها و ديگر مجموعه‌هاي علاقمند در زمينه‌ی اديان و مذاهب و جهت زدودن شبهات و ابهامات مطرح در زمينه‌هاي اعتقادي و مذهبي نقش مؤثري در ارتقاي سطح علمي حوزه‌هاي علميه و ديگر مراکز و فرهنگي داشته است و تاکنون هيچ‌گاه از سوي هيچ مرجع نظارتي و فرهنگي چه در حوزه علميه و چه در نظام جمهوري اسلامي اين مرکز به آنچه در نوشته‌ی سايت رجانيوز آمده موصوف و منتسب نشده است و اين جاي بسي تعجب دارد که براي اولين بار چنين ادعايي آن هم بدون هيچ دليل و شاهد معتبري در يک سايت خبري که قاعدتاً بايد با دقت و احتياط بيشتري عمل کند، مطرح مي‌شود. این نسبت موهوم ناراحتی و اعتراض برخی از بزرگان و مسئولان حوزه را نیز در پی داشته است
مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب همواره کوشيده تا از همه‌ی چهره‌هاي علمي مطرح در حوزه‌ی اديان و مذاهب فارغ از گرايش‌هاي سياسي يا علائق شخصي آنها استفاده کند و رمز و راز موفقيت خود را در همين رويکرد بي‌طرفانه‌ی علمي جسته و يافته است. هم‌اکنون خدا را سپاس مي‌گزاريم که نهادي برآمده از حوزه‌ی علميه‌ی قم به يکي از مراجع علمي معتبر در زمينه‌ی آشنايي با ديگر اديان و مذاهب تبديل شده و در سطح بين المللي و نيز در محيط‌هاي علمي کشور برگ زرين‌ ديگري بر کارنامه‌ی پرافتخار حوزه‌هاي علميه‌ی شيعي افزوده است. اقبال زيادي که از سوي مجامع علميِ وابسته به اديان زنده‌ی دنيا به ارتباط و تعامل با اين مرکز وجود دارد و شوق وافري که در ميان دانش‌آموختگان حوزه‌ی علميه براي گذراندن دوره‌هاي تحصيلي اين مرکز وجود دارد و توجه ويژه‌اي که دين‌پژوهان کشور به آثار انتشاريافته‌ی اين مرکز دارند همه نشان‌دهنده توفيق نسبي مرکز در نيل به آرمان‌هاي اساسي آن، يعني تقويت دين‌باوري و دين‌پژوهي و ارائه‌ی چهره‌اي علمي و فرهنگي از تفکر نيرومند اسلامي و شيعي است

در خصوص برخي شبهات القاشده در نوشته‌ی سايت رجانيوز يادآوري چند نکته را ضروري مي‌دانيم

1. جناب دکتر پازوکي چه در اين مرکز و چه در مرکز تربيت مدرس دانشگاه قم و نيز مؤسسه‌ی آموزشي پژوهشي امام خميني(ره) تنها و تنها به دليل تخصصي که در زمينه‌ی مسيحيت و فلسفه‌ی غرب دارند، مورد استفاده و مراجعه‌ی علمي قرار گرفته و مي‌گيرند. عضويت ايشان نيز در شوراي علمي فصلنامه تنها به دليل همين حوزه‌ی مطالعاتي و تخصصي ايشان است، هر چند که ايشان به دليل اشتغالات فراواني که دارند، تاکنون فقط يک‌بار در جلسات اين شورا شرکت کرده‌اند. البته ايشان در مباحث نظري حوزه‌ی عرفان نيز داراي مطالعات و تحقيقات ارزنده‌اي هستند. به همين جهت فصلنامه‌ی هفت آسمان در شماره‌ی ششم (تابستان 79) با ايشان گفت‌وگويي را در زمينه‌ی اديان و عرفان ترتيب داد، همچنانکه با دکتر نصرالله پورجوادي در زمينه‌ی «تصوف و تشيع» و با دکتر يحيي يثربي در خصوص «جايگاه عرفان و تصوف در اسلام» گفت‌وگو‌هايي را سامان داد.

2. در شماره‌ی يازدهم هفت آسمان (پاييز 1380) گزارشي را از مکاتبات حجت الاسلام و المسلمين محمد مرداني با جناب سلطان حسين تابنده که طبعاً در نقد طريقت متبوع جناب رضاعلي شاه بود، چاپ کرديم. طبعاً مي‌بايد حق پاسخگويي براي علاقمندان به ايشان را محترم مي‌شمارديم. از اين‌رو نقد يا پاسخ جناب دکتر پازوکي را در شماره‌ی بعدي منتشر ساختيم. از لحاظ عرف و قانون مطبوعات و نيز بنا به انصاف علمي، ديگر ضرورتي براي ادامه‌ی اين بحث و جدل نبود از اين‌رو مقاله‌ی ارسالي جناب آقاي مرداني را چاپ نکرديم و از اين بابت شفاهاً از ايشان عذر خواستيم.

3. در ويژه‌نامه‌ی اديان و پيامبر اعظم (شماره‌ی 32 زمستان 85) مقاله‌اي را از جناب دکتر پازوکي تحت عنوان بازانديشي سنت معنوي نبي(ص) در حوزه‌ی مدرن» که قبلاً در همايش در دانشگاه تهران ارائه شده بود ـ به چاپ رسانديم. در نقد اين مکتوب دو مقاله دريافت کرديم يکي از فردي به نام آقاي رفيعي که پيش از انتشار شماره‌ی بعدي فصلنامه ايشان اقدام به چاپ اين نقد در يکي از روزنامه‌هاي سراسري نمودند و طبعاً اين اقدام غيرحرفه‌اي جايي براي نشر آن در فصلنامه باقي نگذاشت. دومين نقد که با اصرار و پيگيري فصلنامه نوشته شد اثر جناب استاد قاسم جوادي بود که در شماره‌ی 33 به چاپ رسيد. طبعاً مجال و زمينه براي پاسخ‌گوييِ جناب دکتر پازوکي باقي بود. از اين‌رو در شماره‌ی 34 پاسخ ايشان را که بيش‌تر جنبه‌ی توضيحي داشت، چاپ کرديم.

4. در اينجا بايد يادآور شويم که جز آنچه در بندهاي پيشين گذشت هيچ اثر ديگري از دکتر پازوکي در فصلنامه منتشر نشده و براي چاپ هيچ مقاله‌اي در فصلنامه از سوي ايشان توصيه‌اي صورت نگرفته و مجموعه مقالاتي که ايشان ارزيابي کرده‌اند از عدد انگشتان دست بيش‌تر نيست، هر چند برخي از مقالاتي که به تأييد ايشان رسيده به دليل عدم موافقت شوراي علمي فصلنامه منتشر نگرديد

5. جناب دکتر حسين تنهايي که از چهره‌هاي شناخته شده در عرصه‌ی علوم اجتماعي هستند هيچ نوع رابطه‌ی علمي و کاري‌اي با مرکز اديان ندارند و تنها در شماره‌ی 28 فصلنامه با ايشان در زمينه‌ی جامعه‌شناسي دين و نيز جامعه‌شناسي ديني ـ که ايشان از هواداران آن هستند ـ گفت‌وگو کرديم.

در پايان هم سايت رجانيوز را به دقت و احتياط بيش‌تر فرا مي‌خوانيم و هم از نويسندگان اين مکتوب مي‌خواهيم که عمر و نشاط جواني خود را تنها و تنها صرف تحقيق، ترويج و تبليغ علمي نمايند و همواره از موازين علمي و اصول شرعي و اخلاقي عدول نکنند. مطمئناً با طرح علمي ديدگاه‌هاي درست و مقبولمان و با نقد عالمانه‌ی آراي ديگران بهتر مي‌توانيم به اعتلاي دين و مذهب و به رونق حقيقت و شريعت مدد برسانيم. مرکز اديان از همه‌ی مکتوبات و نقدهاي علمي استقبال مي‌کند و آمادگي خود را براي چاپ اينگونه آثار اعلام مي‌دارد.

روابط عمومي مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب
.
.
سروش

تاريخ انتشار: - ۱۶ اسفند ۱۳۸۶

در پی انتقاد مجید مجیدی، کارگردان مشهور سینمای ایران از دیدگاه های عبدالکریم سروش، چهره برجسته روشنفکری، احمد زیدآبادی به انتقاد شدید از مجیدی پرداخت و او را متهم کرد که سروش را تکفیر کرده است.به گزارش خبرنگار تابناک، مجیدی در پایان اظهاراتش با اشاره به ادعای مولوی شناسی سروش گفته بود:«كسي كه ادعاي مولوي‌شناسي مي‌كند، و براي او بيش از معصومان ارج و اعتبار قائل است، بداند كه به حكم مُرادش مولوي، كافر است. گرچه قرآن از لب پيغمبر است /هركه گويد حق نگفت، آن كافر است اين همه آوازها از شَه بُوَد /گرچه از حلقوم عبداله بود»اما زیدآبادی در یادداشتي در یکی از سایت های خارج از کشور با تشبیه خود به ملاصدرا پیش بینی کرد بساط تکفیر در ایران در حال پهن شدن است تا در همه ابعاد جامعه را به انحطاط بکشد.وی با بیان اینکه قصد مقایسه خود با ملاصدرا را ندارد، نوشت:«چند سال پيش در يكي از مساجد قم با دوستي برنامه‌اي به مناسبت 27 آذر داشتم، نوشته‌اي از يكي از مستمعان ‏كم تحمل رسيد كه: شهر مقدس قم جاي منافقين نيست! در پاسخ گفتم علاقه‌اي به ماندن در اين شهر ندارم كه نه ‏آبش گواراست و نه هوايش دلپذير، اگر مهلتي دهيد به سرعت برق اينجا را ترك خواهم كرد، اما به ياد داشته ‏باشيد كه حدود سيصد سال پيش نيز كساني مانند شما عرصه را بر ملاصدرا چنان تنگ كردند كه اين شهر را ‏به خود واگذاشت و برفت، اما نتيجه اين سختگيري و بي تحملي و تنگ نظري چه شد؟ دولت صفوي رو به ‏انحطاط رفت، اصفهان پايتخت با شكوه آنان در برابر محاصره محمود افغان تاب نياورد و سقوط كرد و سپس ‏شاه سلطان حسين تاج از سر خويش برگرفت و بر سر محمود نهاد....»‏زیدآبادی با انتقاد از مجیدی که از سکوت در مقابل مسائل تازه مطرح شده سروش گلایه کرده بود، مدعی شد از اظهارات وی بوی تکفیر به مشام می رسد و در جامعه امروز ایران تکفیر آنچنان بي ضابطه و سهل شده كه گويي در قلمرو اختيار هر ‏مدعي ناخوانده متني هم در آمده است.‏این روزنامه نگار سپس افزود: قضاوت در باره كلام ‏ايشان از موضع يك متخصص دين در صلاحيت يك كارگردان فيلم‌هاي سينمايي مانند آقاي مجيد مجيدي نيست و کارگردان برجسته بودن چه مجوزي براي اظهار نظر او ‏عليه آقاي سروش صادر می کند؟گفتنی است عبدالکریم سروش در دیماه 86 در مصاحبه ای با خبرنگار رادیو هلند پیامبر را آفریننده و تولیدکننده وحی خوانده و گفته بود: آنچه قرآن درباره‌ وقايع تاريخي، ساير اديان و ساير موضوعات عملي زميني مي‌گويد، لزوماً نمي‌تواند درست باشد! و افزوده بود:«اگر بر این باور اصرار کنید که قرآن کلام غیرمخلوق و جاودانی خداست که باید لفظ به لفظ به آن عمل شود، دچار مخمصه‌ای لاینحل می‌شوید.»وی در عین حال مدتی بعد و پس از برخی واکنش ها تلاش کرد از حساسیت ها بکاهد و در گفتگو با روزنامه کارگزاران ضمن تمجید از پیامبر اکرم (ص) در سخنانی دوپهلو گفت: پيامبر عزيز اسلام بشر بود و هر چه مي گفت هم کلام انساني او بود هم کلام وحياني خدا. و اين دو از هم جدا نبود.با توجه به درخواست شماري از بينندگان، مي‌توانيد متن کامل نظرات سروش
را اینجا بخوانید

تاريخ انتشار: - ۱۵ اسفند ۱۳۸۶

مجيد مجيدي، كارگردان برجسته و مستقل ايراني كه اكنون آوازه او در سراسر جهان پيچيده، با انتقاد شديد از هتاكي اخير عبدالكريم سروش به پيامبر اكرم(ص)، او را همنوا با كاريكاتوريست‌هاي دانماركي دانست.به گزارش خبرنگار «تابناك»، در حالي كه مدعيان ديانت و اصولگرايي بيش از هر چيز در پي مقاصد سياسي خود و حذف رقيب هستند، مجيدي كه به تازگي با «آواز گنجشك‌ها» برنده جشنواره بين‌المللي برلين شد، با بيان هنرمندانه خود پاسخ «برداشت‌هاي سال 86» سروش را داد كه با تشبيه دريافت پيامبر اكرم(ص) از وحي به برداشت شاعران گفته بود: پیامبر نقشی محوری در تولید قرآن داشته است.
گفتني است، سروش كه حدود يك سال پيش عصمت امامان شيعه را زير سؤال برده بود، به تازگي در برداشت جديد ديگري از اسلام، وحي و قرآن را توليد پيامبر(ص) خوانده و گفته بود: آنچه قرآن درباره‌ وقايع تاريخي، ساير اديان و ساير موضوعات عملي زميني مي‌گويد، لزوماً نمي‌تواند درست باشد! سال گذشته حجت‌الاسلام بهمن‌پور در يك مناظره قلمي پاسخ زيرسوال بردن عصمت امامان توسط سروش را داد و اين بار هم تاكنون درباره اين اظهارات، آيت‌الله سبحاني، بهاءالدين خرمشاهي و عطاءالله مهاجراني واكنش‌هايي نشان داده‌اند.

كارگردان فيلم «آواز گنجشك‌ها» شب گذشته در مراسم انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان، گفت: خداي را شاكرم كه در هياهوي نغمه‌هاي ناساز، «آواز گنجشك‌ها» بر گوش‌هاي بسياري شنيدني آمد و بر چشم‌هاي فراواني ديدني. از انعكاس مثبت فيلم در اين مدت كوتاه در ميان گروههاي مختلف و مخاطبان گوناگون سخن نمي‌گويم، اما در مقابل آنان كه از تكرار و پيام تكرار ي ‌فيلم سخن گفته‌اند مي‌گويم، كه هيچ ابايي ندارم كه اعلام كنم، اين فيلم مانند آثار قبلي من، بچه‌هاي آسمان، رنگ خدا، باران و بيد مجنون بازهم بر فطرت و نهاد پاك انساني تأكيد مي‌كند.
مجيدي ادامه داد: بدون تكيه به معنويت، آنچنان كه در جاي‌جاي جهان مي‌بينيم انسانها، گرگهاي درنده‌اي خواهند شد كه درندگان وحشي نيز شرمنده ددمنشي‌هاي آنانند. در شرايطي كه جاي خالي «خدا» بيش از هر زمان و عصري احساس مي‌شود و تاريخ گواه آن كه بدون خدا، هر عملي مباح و آزاد است، بايد آزادگان نگران باشند، و از آن ميان، هنرمندان آزاده. در اين صورت چه باك از برچسب «تكرار» كه اگر تكرار «مذموم» بود و ناپسند بايد اولين اعتراض و بزرگترين اعتراض را به پيامبران نمود كه در طول اعصار و قرون، همه، سخن تكراري بر زبان رانده‌اند و پيام تكراري «بازگشت به معنويت» را سر داده‌اند. وي گفت: وقتي «آواز گنجشك‌ها» در برلين به نمايش درمي‌آيد و استقبال تماشاگران گوناگون و منتقدان ريز و درشت، اين‌چنين بهت‌انگيز و حيرت‌آور مي‌شود، من بر اين باور استوارتر مي‌گردم كه، اخلاق و معنويت گمشده عصر ماست و اين مهم، جغرافيا و مكان نمي‌شناسد. مجيدي يادآور شد: اعتراف مي‌كنم كه نگاه اين‌چنيني و موفقيت و اقبال آنچناني را وامدار مكتبي هستم كه در آستانه رحلت بزرگ پيامدارش رسول گرامي اسلام هستم. وامدار پيامبري كه از پس قرنها، ندايش را مي‌شنوم كه فرمود: من مبعوث شدم تا برتري‌ها و مكارم اخلاق را به اتمام رسانم. وامدار رسول رحمتي كه بر نهاد و فطرت پاك انساني تكيه مي‌كرد و مي‌فرمود: هر انساني برفطرت پاك زاده مي‌شود، حتي اگر پدران و مادراني كافر و مشرك داشته باشد. وامدار پيامبري كه نه تنها در عصر خود، كه امروز نيز مظلوم و جفا ديده است. اين هنرمند سينما تصريح كرد: اگر روزگاري كودكان و ديوانگان سنگش مي‌زدند و دندان و پيشاني مبارك را مي‌شكستند و در برابر انديشمندان دور از خدا، شاعر و نادانش مي‌خواندند، در جاهليت نوين نيز مانند جاهليت اُولي داستان تكرار مي‌شود. نابخردان و كودك‌صفتان، با هَجو و كاريكاتور با او به ستيز برمي‌خيزند و انديشه‌ورزانِ دنياطلب، شاعر و نادانش مي‌خوانند و چون جاهليت پيشين، قرآن را «اساطير الاولين» مي‌دانند. آن روز كه جشنواره فيلم دانمارك را به خاطر بي‌حرمتي به پيامبر مهرباني كنار نهادم، بسياري ‌آن اقدام را سياسي و حكومتي خواندند. در دنياي آلوده امروز، كار به جايي رسيده است كه ارزش‌ها ضد ارزش شمرده مي‌شود و ضد ارزش‌ها، ارزش. هر عملي چون به مزاج ما خوش نيايد در توهم خويش، به جايي منسوبش مي‌كنيم. مجيدي افزود: اگر كسي از اعتقاد و باورش دفاع كند، وابسته خوانده مي‌شود، و اگر آسوده بنشيند تا به مقدساتش بدترين توهين‌ها و ناروايي‌ها صورت گيرد، آزاده است. اينجا مي‌گويم كه من نه از موضِع دفاع از حاكميت و دولت، كه مي‌دانيد مرا با سياست و سياست‌پيشگي كاري نيست، كه از موضع يك مسلمان، يك هنرمند پيرو مكتب اهل بيت، انزجار خود را از آنچه يك به اصطلاح روشنفكر گفته است اعلام مي‌كنم، و از همه آنان كه در مقابل اين جفاي بي‌نظير، سكوت پيشه كرده‌اند، گله‌مندم. وي ادامه داد: حالا بايد پرسيد اگر سياست‌پيشه نيستيم، چرا وقتي چند كودك صفت و ديوانه‌رفتار با كاريكاتور، به پيامبر ما توهين مي‌كنند، آن موج به راه مي‌افتد، اما امروز كه از زبان خودي، ناپسندترين نسبت‌ها به آن بزرگ و كتاب هدايتش قرآن داده مي‌شود، سكوت همه‌جا را در برمي‌گيرد و جز يكي دو صداي كم‌جان هيچ‌كس فرياد نمي‌زند كه چرا دوباره از پس قرن‌ها، به پيامبر نسبت به شاعري مي‌دهند و قرآنش را احساسات شاعرانه و خطاپذير مي‌خوانند؟به گفته مجيدي اگر آن روز كه روشنفكران مذهبي، عصمت و علم غيب ائمه را زير سؤال بردند و نفي كردند، يا مُسَلّمات تاريخي چون غدير و شهادت حضرت زهرا (س) را افسانه خواندند يا مانند همين قلمِ منحرف، زيارت جامعه كبير را (مرامنامه شيعه غالي) برشمردند، سكوت نمي‌كرديم، امروز جسارت را به مرحله پيامبر و قرآن نمي‌رساندند، تا علناً پيامبر را فردي عامي و ناآگاه و هم‌سنگ افراد جاهلي بخوانند و قرآن، كلام الهي را محصول بشري بخوانند. اين كارگردان در پايان اظهاراتش گفت: كسي كه ادعاي مولوي‌شناسي مي‌كند، و براي او بيش از معصومان ارج و اعتبار قائل است، بداند كه به حكم مُرادش مولوي، كافر است. گرچه قرآن از لب پيغمبر است هركه گويد حق نگفت، آن كافر است اين همه آوازها از شَه بُوَد گرچه از حلقوم عبداله بود

.
نظرات كاربران

▪ خدارا شاکرم که هنوز در کنار روشنفکر نمایان آنچنان . آزاد مردان اینچنین بیدارند . و اگر آنان در حق دین خدا و رسول خدا آنگونه برخورد می کنند اینان با صدای رسا و گویا در جمع و جایگاهی بسیار مناسب اینگونه از حق و آزادی دفاع می کنند . با تشکر از شما و درود بر این هنرمند آزاده ایرانی ....
▪ آفرین بر استاد مجید مجیدی خداوند به حق حضرت رسول مکرم (ص) به ایشان در دنیا و آخرت مقام عظیم دهد.
▪ افرین و صد افرین بر غیرت این هنرمند مسلمان و مومن که این سکوت رنج اور را شکست و با کلامی شیوا و خالصانه در دفاع از کتاب اسمانی قران کلام خداوند رحیم و دفاع از پیامبر اسلام دل مومنین را شاد کرد امیدوارم .خداوند بر توفیقاتش بیافزاید.
▪ مرحبا به اين عقيده و احسنت به اين بنيان كه ثابت كرد هنرمند متعهد يعني چه. حقا كه جاي امثال سيد شهيدان اهل قلم خالي نخواهد ماند.
▪ الحمدلله ...خدارا شاکرم که هنوز در کنار روشنفکر نمایان آنچنان . آزاد مردان اینچنین بیدارند . و اگر آنان در حق دین خدا و رسول خدا آنگونه برخورد می کنند اینان با صدای رسا و گویا در جمع و جایگاهی بسیار مناسب اینگونه از حق و آزادی دفاع می کنند . با تشکر از شما و درود بر این هنرمند آزاده ایرانی ....
▪ نگار من كه به مكتب نرفت و خط ننوشتبه غمزه مساله آموز صد مدرس شد
▪ آفرین و صد آفرین بر غیرت این مسلمان هنر مند و مومن که در میان سکوت بی توجیه دیگران جرأت به خرج داده و آنچه را که در در دل خیلی از کسان دیگر که دسترسی به جایی نداشتند بود، با شجاعت زائد الوصفی بیان نمود. او و کسانی از این دست بهترین دلیل هستند که ثابت کنند ریشه های تفکر اسلامی و انقلابی در وجود فرزندانش سخت ریشه کرده و هر دوره ای که می گذرد دوره ای از تکاملش را طی می کند . وجود چنین انسان هایی که تفکر توحیدی را محور عمل خود قرار داده اند بسی برای جامعه ارزشمند است چه در لباس یک روحانی ، چه در لباس یک کارگر ساده یک مدیر شرکت و یا یک کارگردان سینمایی. باشد که این زنهار از سوی کسی که شاید از او انتظاری برای این هشدار نمی رفت باعث بیداری همه مسلمانان و آنانی که درد دین دارند اما آن را در پیچ و خم زندگی روز مره گم کرده اند گردد.
▪ هنر عبارتست از دميدن روح تعالي در كالبد انسانها و اين معنا را كارگردان متعهد و برجسته كشورمان به خوبي در مرحله عمل نشان دادند و به ترس از سياسي خطاب شدن از وظيفه شرعي و مكتبي خود بازنماندند. راهتان پر رهرو باد
▪ آفرین بر این غیرت.آفرین بر این بر این بیان شیوا .آفرین بر این عشق ودلدادگی به اسلام وخاندان ولایت. یک سخن کوتاه اما دلنشین و خالص بهتر از صدها مقاله در دفاع از حقیقت ،کارساز است که گفته اند:سخنی کزدل برآیدلاجرم بردل نشیند.
▪ احسنت بر تو هنرمند باغیرت دینی که در این وانفسای دین ستیزی از حق پایمال شده پیامبر و جانشینان مظلوم او دفاع کردی. امید که خداوند متعال همواره تورا بر صراط مستقیم توفیق ارزانی فرماید.
▪ آفرين بر آقای مجيدی با این غيرت حقيقتا از هنرمندان انتظار دفاع هست ولی تاکنون کسی از هنرمندان نديدم از اسلام دفاع کند
▪ واقعا" از بیانات شیوا و خالصانه ایشان لذت بردم دفاع از حریم دین وظیفه همه ی مسلمانان بخصوص قشر روشنفکر مسلمان ودین باور است ایشان به وظیفه اش عمل کرده
▪ سلام این گفته ها را طلیعه دمیدن هنر برآمده از دل اسلام میدانم. افسوس که دیر اما در نهایت انقلاب عزیز ما در حال تولد فرزند هنری خویش است. فرزندی که حال، وظیفه رشد و شکوفایی و بلوغ و بالندگی اش بر عهده تمام هنرمندان متعهد است. باشد روزی را ببینیم که هنر اسلامی ناب و مستقل از هنر منحط و بدون مبدا و مقصد غربی بر تارک هنر ، فکر و فرهنگ جهانی بدرخشد.الیس الصبح بقریب
▪ آقاين محترم كه نظر داده ايد آيا هيچ كدام تان حرف آقاي دكتر سروش را خوانده ايد؟؟من نخوانده ام و تا نخوانم نمي توانم نطر بدهم.شما لطف كنيد مطلب كامل بدون دخل تصرف را بگذاريد تا بخوانيم.ممنون.
▪ سلام.خدای متعال را صد هزار مرتبه شکر که در کشور عزیزمان این چنین هنرمندان متعهد و روشنفکری داریم که دین خود به اسلام و مسلمین ادا می کنند.ای کاش در کشور ما از این دست هنرمندان متعهد و متخصص بیشتر داشتیم.اقای مجیدی در عرصه سینمایی کشورمان یک نعمت الهی است که باید قدر بدانیم.استادمجیدی!از صمیم قلب دوستت دارم.
▪ من نسبت به آقاي مجيدي به عنوان يك هنرمند متعهد و كاربلد احترام قايلم. اما فكر مي كنم جواب آقاي سروش را فردي در رده تخصصي خود ايشان بايد بدهد.
▪ به صرف اینکه آقای مجیدی از روی احساسات خود وارد مقولات فلسفی می شود که کار ایشان به هیچ وجه نیست، نباید آه و ناله سر داد ما یاد گرفتیم که در حوزه معرفت استناد به غیر اهل آن نکنیم و همچون پیر زنان شكوه و ناله سر ندهیم حوزه معرفت با یک سخنرانی رونق نمی گیرد بهتر این است که آقای مجیدی یا کارش را با دوربین ادامه دهد یا اینکه دست از ان بکشد و بنشیند کتب فلسفی مطالعه کند .
▪ درود بر جناب آقای مجید مجیدی که غیرت دینی اش باعث شعف و شادمانی ماست . ای کاش قدری از این غیرت نیز در میان مدعیان دین و روشنفکری نیز وجود داشت . امید آنکه ایشان در ظل عنایات حضرت بقیه الله عجل الله تعالی روز به روز موفق تر و پیروز باشند .
▪ سلام هر کسی به اندازه ی سروش بخواند باید در رد او بگوید . مجیدی هم می تونه یه فیلمساز خوب باشه ولی این به این معنی نیست که دین شناس خوبی هم هست .
▪ جانا سخن از زبان ما می گویی.
▪ از اينكه ايشان بدون اينكه ادعايي داشته باشد،‌اينگونه با غيرت و شجاعت و با تعصب بسيار زيبا به دفاع از پيامبر رحمت مي پردازند براي من بسيار جالب بود.اميدوارم كساني كه ادعاي اسلام دارند كمي درس بگيرند...
▪ کار آقای مجیدی جای تحسین دارد. اینکه بعضی دوستان گفته اند که مگر ایشان فیلسوف است که نظرات فلسفی می دهد !! بسیار تعجب برانگیز است. مگر دفاع از قرآن و پیامبر بحثی فلسفی است ؟
.

No comments: