Friday 24 July 2009

مجتبی ذوالنوری؛کاراته بازی که نوچهء محمدیزدی و مرتضی مقتدائی است

حوزه علمیه قم یا باشگاه کاراته و کُشتی کچ

.


طلاب شریف حوزه علمیه قم افشا میکنند
.
یکی از پدیده های شگفت انگیزی که در سالیان تحصیل حوزوی ام در قم دیده ام، جناب حجة الاسلام!! مجتبی ذوالنور است. وی که تا چندی پیش فرمانده تیپ مستقل امام صادق(ع) قم (بسیج طلاب و روحانیون سراسر کشور) بود، اخیراً به ریاست ستاد حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه منصوب شده است
در سال های نخست دولت خاتمی، جناب حجة الاسلام!! مجتبی ذوالنور یکی از رهبران اصلی پشت پرده تجمعات و اعتراضات حوزوی علیه دوم خردادی ها بود. در واقع فرماندهی عملیاتی این اعتراضات را را بر عهده داشت و به خوبی هم از عهده این کار برآمد. دوران طولانی حضور وی در تیپ، منجر به رشد روز افزون لجستیکی و تأثیرگذاری بر فضای حوزه شد. این امر حتی به نگرانی مدیران حوزه منجر شد و روابط بسیج حوزه با مدیران ارشد حوزه چندان مساعد نبود. تندروی های سیاسی و عملکرد جناحی ذوالنور و زیردستانش، به عقیده مدیران حوزه، سبب افت تحصیلی طلاب و تخریب وجهه حوزه می شد و از این رو با ایجاد نهادی موازی به نام «مسؤول فرهنگی» در مدارس حوزه، در صدد کنترل فضای فرهنگی و سیاسی مدارس و محدود سازی اختیارات تیپ امام صادق (ع) بر آمدند
یکی از افتخارات جناب حجة الاسلام!! مجتبی ذوالنور مهارت وی در فنون رزمی بود! وی افتخار می کرد که در برابر توهین کنندگان به روحانیت، با بهره گیری از این فن، آنها را زمین گیر می کند!!؟ در همین راستا بود که در زمان فرماندهی وی، باشگاه مجهزی برای آموزش فنون رزمی به طلاب و روحانیون حوزه تأسیس شد! این در حالی بود که شخص ذوالنور برای سخنرانی و توجیه سیاسی طلبه ها وقت نمی گذاشت و به سختی می شد او را برای سخنرانی راضی کرد! اگر چه در جلساتی که وی سخنرانش بود، مشتی اتهامات بی مدرک و غیر مستند متوجه اصلاح طلبان می شد
ذوالنور در همین جلسات معدود، با بیان تند و گزنده اش بدترین فحاشی ها را نثار مخالفانش می کرد
به یاد دارم در جلسه توجیهی طلاب برای سازماندهی اعتراضات حوزوی علیه کنفرانس برلین در اردیبهشت 79، وی با مرتد خواندن حسن یوسفی اشکوری، نام او را مشابه عبارت ترکی « اشّک بَری» - یعنی همانند الاغ- دانست و یوسفی اشکوری را نیز به این حیوان محترم تشبیه کرد!!؟ در جریان حمله و تصرف حسینیه و دفتر آقای منتظری نیز وی در سایه پشتیبانی آقایان یزدی و مقتدایی (رییس وقت قوه قضائیه و دادستان وقت کل کشور) که اکنون اولی رییس جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه و دومی مدیر حوزه علمیه قم شده اند، فرماندهی پشت پرده این جریان را به عهده داشت. همان روزها کیهان خبر داد که قرار بوده دختر خردسال ذوالنور از سوی باند مهدی هاشمی ربوده شود که این توطئه خنثی شده است! اگرچه بعدها چنین مسأله ای فراموش شد!
یکی از شاهکارهای آقای ذوالنور، نقل قولی بود که وی از آیت الله حسن زاده آملی کرده بود. وی ادعا کرده بود که آقای حسن زاده در یک همایش گفته اند که آقای خامنه ای از لبان مبارک امام زمان دستور می گیرد و همه اقداماتش به دستور ولی عصر است! این خبر را آن روزها در تیراژ وسیعی منتشر کرده بودند، به گونه ای که تبدیل به یک خبر متواتر و قطعی شده بود! یک سال بعد از انتشار این خبر، آقای حسن زاده را رو به روی حرم دیدم که از من خواست تا در رد شدن از خیابان کمکش کنم. پس از رد شدن از خیابان فرصت را غنیمت شمرده و با اینکه در قطعیت ادعای ذوالنور تردید نداشتم، از خود آیت الله حسن زاده موضوع را جویا شدم. ایشان بلافاصله با ناراحتی و عصبانیتی عجیب، مسأله را تکذیب کردند و گفتند که برای تکذیب این نقل قول، تا دفتر کار ذوالنور هم رفته اند. دفتر وی در پادگانی در حاشیه غربی قم قرار داشت. آقای حسن زاده حتی اسم آقای ذوالنور را هم به اشتباه، ذوالقدر گفت که من یادآور شدم اسم این فرد، ذوالنور است که با تأیید علامه مواجه شد. ایشان گفت که شبانه به محل کار ذوالنور رفته و او را بازخواست کرده که من کجا چنین سخن و ادعایی کرده ام؟! پاسخ ذوالنور شنیدنی بوده است! وی به علامه حسن زاده گفته که ما نوار این سخنرانی شما را داریم!!؟ آقای حسن زاده که با عصبانیت و دلخوری زاید الوصفی برایم سخن می گفت، حرف جالبی هم زد که این روزها کارکرد فراوانی دارد! ایشان گفت که مگر می شود کسی با این ادعاها (ارتباط با امام زمان) بالا برود؟! مگر ارزش انسان به این چیزهاست؟! بعدها از یکی از سربازانی که در پادگان تیپ امام صادق خدمت می کرد، شنیدم که آقای حسن زاده، بنده خدا با آن سن و سالش شبانه به این پادگان رفته و با عصایش به در می زده و در محوطه پادگان بر سر جناب ذوالنور داد می زده و به شدت عصبی بوده است
.
اکنون پس از گذشت 8 سال از آن روزها، ذوالنور پس از بسیج گسترده حوزه به نفع احمدی نژاد در انتخابات نهم ریاست جمهوری، قم را به قصد تهران ترک کرده و ارتقای رتبه یافته است. او چند روز پیش از احمدی نژاد خواست که بقیه بازمانده های دولت های قبلی را اخراج کن
د

به روز شده در : جمعه دوم مرداد هشتادوهشت

گفتگوی مجتبی ذوالنوری با خبرگزاری فارس
بايد براي هموار شدن مسير حركت بسيجي‌وار دولت براي حل مشكلات مردم، نيروهاي كارشكن باقي‌مانده از دولت‌هاي گذشته در ادارات دولتي به سرعت پالايش شوند

بصيرت: http://www.basirat.ir/news.aspx?newsid=33808

مجتبي ذوالنور، "رئيس ستاد حوزه نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي" در گفتگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، اظهار داشت: بايد براي هموار شدن مسير حركت بسيجي‌وار دولت براي حل مشكلات مردم، نيروهاي كارشكن باقي‌مانده از دولت‌هاي گذشته در ادارات دولتي به سرعت پالايش شوند. دستاوردهاي دولت نهم در عرصه‌هاي مختلف با دولت‌هاي گذشته تفاوت چشمگيري دارد و اين تفاوت ناشي از تفاوت جهت‌‌گيري كلي دولت‌هاست. دولت‌ هاشمي رفسنجاني با توجه به شرايط پس از جنگ در مسير سازندگي‌ گام برداشت و دولت خاتمي توسعه سياسي را محور حركت خود قرار داد، اما شعار و محور اصلي دولت احمدي‌‌نژاد اصولگرايي و عدالت گستري بود و از اين رو دولت وي فعال‌ترين دولت انقلاب در عرصه حفظ و تعالي آرمان‌هاي انقلاب اسلامي و پاك‌ترين دولت در عرصه اقتصادي است كه با ديدگاه‌هاي امام راحل خميني (ره) نزديكي دارد. دولت نهم را بايد دولتي دلسوز، تلاش ‌گر، داراي‌ انگيزه خدمت و دولتي اصولگرا و فعال در عرصه پاسداري از شعائر انقلاب اسلامي دانست كه همواره بر حفظ منافع ملي پافشاري دارد و پيگيري مقتدرانه و مدبرانه مساله هسته‌اي نشان داد كه مردان احمدي‌نژاد مصالح كشور را معامله نمي‌‌كنند. در دولت هاشمي‌رفسنجاني موضوع دستيابي به فناوري صلح آميز هسته‌‌اي به خوبي پيگيري شد، ولي در دولت خاتمي با توجه به سياست تنش‌ زدايي، منافع و مصالح كلان كشور و ملت در سايه ديپلماسي مرعوب و غيرفعال ما آسيب‌ جدي ديد، اما احمدي‌نژاد محكم بر اين منفعت اساسي و زيرساختي نظام تاكيد كرد. دولت نهم با فعال كردن دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي نقشه‌هاي شوم دشمنان را خنثي كرد و مي‌توان گفت كه مهم‌ترين موفقيت دولت در حوزه سياست خارجي اين است كه امروز جمهوري اسلامي در دنيا صاحب حرف و جايگاه ويژه است و كشورهاي منطقه نيز در برابر بيگانگان به پا خاسته‌اند و دشمنان نمي‌توانند ايران را در صحنه بين المللي منزوي كرده و جريانات اسلامي خاورميانه را مهار كنند. از نظر اقتصادي نيز خلاف تصور كساني كه دولت نهم را در اين عرصه ناكارآمد و ناموفق مي‌دانند، معتقدم اين باور اشتباه است و توجه دولت به زيرساخت‌ها و برنامه‌ريزي براي دراز مدت، پايه‌هاي اقتصاد ملي را مستحكم مي‌كند و موجب بهبود وضع معيشتي مردم در آينده خواهد شد.
از عوامل گراني كالا در كشورهاي صنعتي انرژي است كه اين موضوع در كنار مسائلي چون سرمايه و مواد اوليه و نيروي كار نقش اساسي در تعيين نرخ محصولات دارد و بر بسياري از فاكتورهاي اقتصادي همچون حمل و نقل اثر مي گذارد. برخي تصور مي ‌كنند چون صادر كننده نفت هستيم، افزايش قيمت براي ما ضرر ندارد در حالي كه ما نفت را از روي نياز صادر مي‌كنيم و در شرايطي كه اقتصاد و زندگي ما به اين عنصر وابسته است و نفت صادر مي‌كنيم تا كالا وارد كنيم، در قبال افزايش 50 دلاري يك بشكه نفت بايد اجناس خارجي را با افزايش 100 دلاري تهيه كنيم كه اين مساله، باعث تورم در داخل كشورمان شده است. اخيرا رئيس جمهوري آمريكا مجبور شده به كنگره آن كشور پيشنهاد ‌دهد 150 ميليارد دلار بلاعوض براي افزايش قدرت خريد مردم اختصاص دهد و با افزايش قيمت پيشنهادي به 158 ميليارد دلار، به هر زن و مرد آمريكايي 600 دلار به هر كودك آمريكايي 300 دلار تعلق مي گيرد تا از اين طريق اقتصاد آنها دچار ورشكستگي نشود. ايران علاوه بر مواجهه با تورم جهاني با 3 قطعنامه پياپي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و پيامدهاي ناشي از اين موضوع و چند تحول اقتصادي و سياسي ديگر مواجه شده كه اگر مسئولان اقتصادي دولت‌هاي گذشته سكاندار اقتصاد بودند، اين تحولات قطعا منجر به سقوط دولت آنها مي‌شد. كسي مدعي نيست همه سياست‌هاي اقتصادي دولت نهم درست است و تيم اقتصادي اين دولت بدون اشتباه عمل مي‌كند و دولت مردان ضعفي ندارند، ولي مردم با اطلاع از اين كه همه عوامل تورم و گراني به دولت بر نمي‌گردد و به خاطر اعتقادي كه به احمدي‌نژاد دارند، مشكلات را تحمل مي‌كنند و شاهد كمترين تنش در سطح جامعه در اين زمينه هستيم.
بخشي از هجمه به دولت احمدي‌نژاد در سطوح پايين طبيعي است و به حوزه نقد و نظر و مباحث كارشناسي باز مي‌گردد و امكان دارد هر دولتي با چنين مسائل و برخوردهايي از سوي مخالفان خود مواجه شود. جنس حملات به دولت احمدي‌نژاد حتي اگر مربوط به حوزه اقتصادي باشد، ريشه در نگرش‌هاي سياسي و عنادورزي دارد و از ناحيه كساني صورت مي‌گيرد كه مترصدند تا ضعفي در جامعه ببينند تا آن را بزرگ‌نمايي و دستاويزي براي سركوب دولت كنند و اگر اين افراد ضعفي براي دستاويز قراردادن پيدا نكنند، از طريق شايعه‌ پراكني و فضا سازي و به راه انداختن جنگ رواني ناجوانمردانه در راستاي تخريب دولت گام برمي‌دارند. برخي از افراد مذكور ذاتا مخالف تحولات هستند و حيات خود را در مخالفت با ديگران مي بينند و برخي ديگر، به دليل كم‌اطلاعي از تحولات و محدوديت در اشراف به مسائل جاري عليه سياست‌هاي دولت‌ها موضع‌ گيري مي‌كنند، اما دسته سوم افرادي هستند كه آگاهانه و بر اساس اختلافات اصولي و عنادورزي با مباني اعتقادي دولت، بر خلاف جريان آب حركت مي‌كنند.
امروز شاهد ائتلاف سياسي منحرفان از انقلاب و فرصت‌ طلباني هستيم كه مترصد ضربه به انقلاب بوده اند و تلاش مي كنند تا در عرصه‌هاي مختلف، دولت و پايه‌هاي انقلاب و نظام اسلامي تضعيف شود و مادامي كه اين جريان معاند با اسلام و خط امام (ره) به صورت اصولي اصلاح نشود، توطئه‌هاي خود را ادامه خواهد داد. پيش از انتخابات مجلس هشتم از دغدغه‌ها و نگراني‌هايي كه مطرح مي شد، اين بود كه با تورم موجود اصولگرايان و به طور خاص دولت اصولگرا، از صحنه سياسي كشور كنار زده مي شوند، ولي اين تحليل درست نبود و باور داشتم مجلس هشتم نيز در اختيار اصولگرايان خواهد بود. دليل بنده براي اثبات اين ديدگاه آن بود كه اگر مردم از تورمي كه ريشه آن در سياست‌هاي دولت نيست، گلايه دارند، ولي جهت‌ گيري اصولگرايان و دولت نهم را درست مي‌دانند و ايمان دارند مسئولان پاك دست و نيك‌انديش اين دولت قصد ندارند بر سر آنها كلاه بگذارند و در واقع باور عمومي اين است كه دولت احمدي‌نژاد همه تلاش خود را جهت خدمت بي‌ منت و شايسته به مردم به كار گرفته و در برخي موارد صد در صد به موفقيت دست يافته‌ و در برخي موارد هم ناكامي‌هايي داشته است. اين باور ناشي از جهت‌گيري دولت نهم و تفاوت آن با دولت‌هاي گذشته به ويژه دولت‌هاي هفتم و هشتم است كه در آن دوره‌ مديريت اجرايي ما از اصول انقلاب فاصله گرفته بود و شاهد عبور از منافع ملي و احياي جريانات معاند با اسلام، امام و نظام بوديم و بخش‌هايي از دولت، مروج و حامي آزادي‌هاي نامشروع و بي‌بند و باري و تعرض به اعتقادات ديني مردم متعهد، انقلابي و هميشه در صحنه بودند.
دولت نهم هنوز در برخي موارد ايراداتي دارد كه از جمله آنها مي توان به عدم ورود به بحث همگون سازي نيروي انساني در برخي نقاط كشور اشاره كرد و هنوز در ادارات برخي استان ها و شهرستان ها نيروهاي دولت سابق فعاليت مي كنند. عوامل دولت سابق كه همچنان متصدي امور در دستگاه‌هاي اجرايي هستند، دولت نهم را در اجراي سياست‌ها همراهي نمي‌كنند و حتي در برخي موارد شاهد كارشكني هاي آنها هستيم و به خاطر عدم تناسبت كاركرد آنها با حركت جهشي دولت، امور اجرايي با كندي پيش مي‌رود.
وي بر همين اساس از رئيس جمهور خواست كه در راستاي فعال كردن تيم همكاران دولت در سراسر كشور، همگون سازي مديران اجرايي را سريع‌تر در دستور كار قرار دهد و كساني را به ماموريت بگمارد كه به شعارها و سياست هاي او اعتقاد دارند و انقلابي عمل مي‌كنند تا مديران در حركتي بسيجي‌وار به سوي حل مشكلات مردم گام بردارند
رئيس ستاد حوزه نمايندگي ولي فقيه در سپاه همچنين به مردم و نخبگان توصيه كرد با حمايت همه جانبه از دولت و حركت در مسير توليد علم و پيگيري نهضت نرم افزاري و ياري رساندن به مسئولان خدمتگزار، زمينه‌هاي اعتلاي كشور از مسير تقويت زيرساخت‌ها در راستاي سازندگي و تحقق عدالت گستري را فراهم كنند

No comments: