Thursday 30 July 2009

هادی غفاری در مصاحبه با اعتماد ملی

به خاطر داریم که حضرت آیت الله هادی غفاری روحانی شجاع و سرشناس فرمودند
.
آقای علی خامنه ای، مرده شور ترکیبت را ببرند
.
صبح پنج‌شنبه، 8 مرداد 1388

متن کامل مصاحبه اعتمادملی پنج‌شنبه هفتم مردادماه با هادی غفاری درباره تحولات اخیر کشور
.
شايد اين روزها گپي كوتاه با كساني كه خود در اين روزها با مردم همراه هستند خالي از لطف نباشد. بنابراين به گفت‌و‌گو با‌هادي غفاري پرداختيم كه در اين ايام همواره در صحنه حضور داشت و ‌صريح‌‌ترين انتقادات را نسبت به جريان دولت وارد كرد .اومتاسف است كه اينك باز جمعي به آراي خاموش پيوستند و اين را در سايه عدم مديريت مناسب حوادث اخير دانست
.
پس از انتخابات رياست جمهوري حوادثي روي داد كه هنوز بسياري از تحليل آن بازمانده‌اند، چرا كه به اعتقاد بسياري برخورد‌هاي غير متعارف با معترضان به نتيجه يك انتخابات راه حل يك دعواي خانوادگي نبود. شما خودتان نيز در اين حوادث حضور داشتيد آيا چنين برخوردهايي شايسته بود
.
آنچه كه من ‌مي‌خواهم بگويم اينكه حداقل بايد باور كنيد كه آن تعداد كساني كه فاصله ميان 50 درصد شركت‌كنندگان دوره اول احمدي‌نژاد با اين دوره كه مي‌گويند بيش از 85 درصد است رقمي بيش از 30درصد است و اين افراد همان كساني بودند كه جزو آراي خاموش محسوب مي‌شدند و ساليان سال ما فرياد مي‌زديم تا آنها را به عرصه انتخابات بكشانيم و سعي داشتيم تا آنها را به بدنه انقلاب جمهوري اسلامي ايران جذب كنيم و چنين بود كه جنبش اصلاحات توانست آنها را با اميد به آينده بهتر و روشن‌تر با حاكميت جريان اصلاحات به عرصه بياورد. بنابراين با اطمينان مي‌گويم كه اين افراد به احمدي‌نژاد راي نداده‌اند ولي متاسفم از اينكه دوباره اين افراد به آراي خاموش خواهند پيوست. اين راي 40‌ميليوني جزو افتخارات ما نيست بلكه مي‌توانست چنين باشد ولي متاسفانه
برخوردهاي نسنجيده موجب شد كه ما بخش عمده‌اي از آرا براي انتخابات‌هاي دوره بعد را از دست بدهيم
.
يعني شما مردم را به حفظ حضورشان در صحنه براي عرصه انتخابات‌هاي بعدي دعوت مي‌كنيد
.
شايد برخي تصور كنند كه من مي‌خواهم خط‌دهي كنم ولي اينگونه نيست زيرا مردم خودشان هشيار و آگاه‌تر از آن هستند كه به آنها خط داده شود. ولي اين را مي‌گويم كه در خوشبينانه‌ترين حالت اين است كه به آراي خاموش تبديل خواهند شد. من هم نمي‌توانم نسبت به سرنوشت كشور خودم بي‌تفاوت باشم و از بزرگان نظام نيز تقاضا دارم كه مصلحت را در نظر بگيرند. هنگامي كه امام در قيد حيات بودند هيچگاه به طرفداري از يك جريان ‌يا يك شخص خاص نمي‌پرداختند و حتي هنگام انتخابات رياست جمهوري بني‌صدر هرگز نشان ندادند كه به او راي دادند يا خير. ولي اكنون متاسفانه همه امكانات در اختيار يك جريان قرار دارد
.
به هر حال شما به حركت‌هايي كه بعد و قبل از انتخابات صورت گرفت معترض هستيد
.
بله حركت‌هاي غيرخردمندانه دوستان قابل‌قبول نبود. پس از آنكه آرا خوانده شد يك رئيس جمهور بايد بسيار عاقل و منطقي عمل كند به مانند مسوول يك تيم كه وقتي پيروز مي‌شود به تيم بازنده دهن‌كجي نمي‌كند. آقاي احمدي‌نژاد كه رياست جمهوري را در حد يك تيم فوتبال پايين آورد بايد اين قاعده را رعايت مي‌كرد ولي بعد از آنكه آرا خوانده شد، ايشان به عنوان تيم برنده رفتار خوبي با تيم ديگري كه به ناحق حذف شده بود نداشت. به نظر من او بايد مي‌آمد و با مردم و رقبايش گفت‌و‌گو مي‌كرد تا مسائل حل شود نه اينكه همان زمان به اردو‌كشي در ميدان ولي عصر بپردازد و كساني كه زخم خورده‌اند را ناراحت كند و نمك بر زخم آنها بپاشد. او مي‌توانست به درستي اين حوادث را مديريت كند ولي به جاي مديريت، عكس‌العمل نشان داد و جريان را به سمت اردوكشي سوق داد. آنها متاسفانه به مساجد روي آوردند و بچه‌هاي مخلص بسيج را به خيابان‌ها كشاندند ‌يا نيروهايي كه ماه‌ها در پادگان‌ها بودند را به خيابان‌ها آوردند. در همان ايام خطيب نماز جمعه كه در عمرش يك سيلي نخورده وسابقه جبهه و جنگ نيز ندارد و نمي‌داند كه زندان يعني چه از يك تريبون يك طرفه با مردم سخن مي‌گويد و به گاردگيري مي‌پردازد. اين درحالي است كه مردم با شعور هستند و گول نمي‌خورند
.
شما هم مسجدي داريد آيا همين نيروهايي كه شما به انتقاد از آنها مي‌پردازيد قصد استفاده از آنجا به عنوان پايگاهي براي برخورد با مردم را داشتند
.
در مسجد بنده هم افرادي بودند كه مي‌خواستند آنجا را به پايگاه تفكر خودشان تبديل كنند اما من اجازه ندادم وگفتم كه دهها مسجد در اختيار شما قرار دارد اجازه دهيد كه اين يك مسجد براي ما بماند
.
متاسفانه اين برخوردها به اهانت به روحانيت هم تبديل شد و نمونه آن رفتاري بود كه در حاشيه نماز جمعه با بزرگان روحاني صورت گرفت
.
ببينيد برخي از مسوولان ما هر كاري كه كسي در بيرون انجام مي‌دهد را افشا كرده و در بوق و كرنا مي‌كنند و بنابراين آنها نيز همين كار را انجام مي‌دهند ولي نسبت دادن اين حوادث به بيگانه درست نيست. من يك فرد معترض هستم كه با دشمن شديدا برخورد و البته دست سوءاستفاده‌گران داخلي را قطع مي‌كنم و اين درحالي است كه من نه بيگانه هستم و نه وابسته به بيگانه. متاسفم كه نامه‌هاي بسياري عليه من نوشتند و مدعي شدند كه من يك روحاني‌نما هستم ولي مگر همان كساني كه چنين نامه‌هايي را مي‌نويسند نمي‌دانند كه من در مدارج عالي فقهي درس خوانده‌ام. وقتي كه چنين آشكارا دروغ مي‌گويند و اتهاماتي را متوجه روحاني‌اي كه همه او را مي‌شناسند مي‌كنند، ديگر بچه‌ها و مسجدي‌هاي من درباره ديگر موضوعات چه فكري مي‌كنند
.
به نظر شما براي برخورد با اين اعتراضات چه راهي بايد انتخاب مي‌شد
.
به نظر من اگر مسوولان معتقد بودند كه اين حركت‌ها غيراصولي است بايد مباني و انديشه خود را تبيين مي‌كردند ولي تبيين مباني از طريق تهديد‌كردن و آوردن اسلحه به خيابان‌ها امكان‌پذير نيست. هر معضل اجتماعي و سياسي بايد از راه خود حل و فصل شود
.
به نظر مي‌رسد كه اين روزها برخي از مسوولان تغييراتي در رويكرد خود نسبت به حوادث اخير داده‌اند چنانچه كه رويكرد صدا و سيما متفاوت شده و البته مقام معظم رهبري نيز دستور دادند كه يك بازداشتگاه تعطيل شود
.
به نظر من اين اقدامات دير انجام شد
.
فكر نمي‌كنيد اتخاذ اين رويكرد جديد به علت عملكرد احمدي‌نژاد بود
.
من مي‌گويم كه مشايي را نبايد بزرگ كرد چرا كه طرح اين مساله يك كوچه فرعي بود كه نبايد به آن پرداخته شود. شخص احمدي‌نژاد كه از مشايي مورد اعتراض بيشتري است
.
ولي اين روزها انتقادات حاميان احمدي‌نژاد به او بيشتر شده و اين هم در سايه تداوم رفتاري اوست
.
باز هم مي‌گويم اين مباحث هم يك كوچه فرعي است. جريان متحجر و كج‌انديش سعي در آن دارد كه بخشي از نيروهاي ملي و مومن و انقلابي را كنار بگذارد و نمي‌خواهد كه از تجربيات آنها استفاده كند. آقاي ‌هاشمي در نمازجمعه گفت كه بايد همه به سمت آشتي ملي حركت كنيم ولي بزرگوار ديگري گفت كه اين حرف‌ها به ‌هاشمي چه ارتباطي دارد. من براي آقاي يزدي احترام بسياري قائلم و به ايشان علاقه‌مند هستم ولي مي‌گويم كه جناب آقاي يزدي با ادبيات اين‌چنيني كه نمي‌توان با مردم صحبت كرد
.
اين روزها برخي هم طرح عدم كفايت احمدي‌نژاد را طرح مي‌كنند به نظر شما با اين بحث‌ها مشكلات پيش رو حل مي‌شود
.
به شرط آنكه اين بحث هم كوچه فرعي نباشد. البته شايد با طرح عدم كفايت براي احمدي‌نژاد برخي از مشكلات حل شود ولي مشكل اصلي وجود جريان متحجر و كج‌انديش است كه فكر مي‌كند مايملك مردم در اختيار آنهاست بايد اين جريان به حاشيه برود و اراده ملي و ديني مردم حاكم شود.ولي من هم گفته شما را قبول دارم اصلاح‌طلبان نبايد گرفتار اين كوچه فرعي شوند و بايد در انديشه انسجام حركت خود باشند.بله همينطور است. اگر درست حركت كنيم و به دنيا و مردم نشان دهيم كه ما به دنبال جنجال و عدم ثبات سياسي نيستيم و تنها به دنبال اين هستيم كه مردم به حقوق قانوني خود برسند. ما به دنبال قدرت و پول و شهرت نيستيم بلكه همه ما روزي براي پيروزي انقلاب مبارزه كرده‌ايم و اينك در انديشه بقاي آن هستيم

No comments: