Saturday 25 July 2009

در حاشیه یادداشت حسین شریعتمداری در باره کناره گیری اسفندیار رحیم مشایی

کجکول افشا میکند
.

محمود احمدی نژاد برسر موضع خودش در دفاع از مشایی ایستاد و او را عزل یا برکنار نکرد. خود مشایی کنار کشید. احمدی نژاد اورا کنار نگذاشت

.
اصرار احمدی نژاد در بی اعتنایی به فرمان مکتوب علی خامنه ای

.
احمدی نژاد با بی تفاوتی با دستخط کتبی علی خامنه ای برخورد کرد. معنی این روش احمدی نژاد چیست؟!؛


مشایی کنار رفت


اما احمدی نژاد، در برابر خامنه ای ایستاد
.
چرا احمدی نژاد در برابر نظر خامنه ای تسلیم نشد

.
پاسخنامه احمدی نژاد به دستخط علی خامنه ای که روز شنبه سوم مرداد هشتادوهشت منتشر شد

بسمه تعالي
محضر حضرت آيت الله خامنه اي دام ظله العالي رهبر معظم انقلاب اسلامي
سلام عليكم
ضمن ارسال رونوشت نامه كناره گيري مورخه دوم مرداد هشتادوهشت جناب آقاي مهندس اسفنديار رحيم مشايي از معاونت اولي، به استحضار مي رساند كه مرقومه مورخه بیست و هفت تیر هشتادوهشت حضرتعالي به استناد اصل پنجاه و هفت قانون اساسي اجرا شد
ايام عزت مستدام
محمود احمدي نژاد

طلاب شریف حوزه های سراسر ایران
هموطنان عزیز وارجمند

احمدی نژاد خودش میداند که ریاست جمهوری اش تقلبی است. او خودش میداند که این ریاست جمهوری توسط مافیای علی خامنه ای – مجتبی خامنه ای به او تحمیل شده، و او به عنوان ریاست جمهور قلابی به ایرانیان تحمیل شده! او میداند که اساس این کار بر تقلب است، به این دلیل اگر هیچکس ریزشی نکرده باشد، خود او دچار ریزش شده است. اصل ایمان و اصل اعتقاد به ولایت فقیه و اصل اعتماد به اسلام در ذهن او ریزش کرده است. او یک پوپولیست است، و یک پوپولیست – مردم فریب- وقتی قبولی " پی پِل" یعنی مردم را ازدست بدهد، از لحاظ روانی "میمیرد". احمدی نژاد مرده است! یک مرده متحرک شده است. اما خودش تصور میکند که به طور طبیعی نمرده، بلکه او را کشته اند! یعنی "این پدر و پسر جنایتکار- علی و مجتبی خامنه ای-" او را کشته اند! او را قربانی توطئه های خودشان کرده اند! اینجاست که او عمیقاً دچار ریزش شده است. اینجاست که او دیگر اعتقادی به خامنه ای و باند او ندارد. امروز ، روز شنبه، حسین شریعتمداری – "میرزا بنویس" خامنه ای- اسفندیار رحیم مشایی را عامل بیگانگان در انجام کودتای مخملی از درون قدرت و نظام لقب داد. دیر نخواهد بود، که همین کیهان "ولی فقیه !!" احمدی نژاد را هم عامل کودتای مخملی بیگانگان برای براندازی نرم از درون نظام بخواند!!؛
احمدی نژاد کارش تمام است! اگرچه زنده است و راه میرود و عربده میکشد، اما مرده است. "ریزشی" است، "ارزشی" نیست! و نتیجه ریزش او در فروپاشی "نظام درهم شکسته" کنونی به سرعت خودش را نشان خواهد داد

طلاب شریف حوزه های سراسر ایران
احمدی نژاد مردی نیست که بتواند این رژیم را سرپا حفظ کند! برعکس، این نظام است که باید با هزار چشم مراقب احمدی نژاد باشد و اورا سرپا نگهدارد که با کارهایی که به دلیل "ریزشی بودن" انجام میدهد، نظام را به انهدام بسیار
سریع نکشاند

طلاب شریف حوزه های سراسر ایران
وظیفه ما و شما امروز پاک کردن صحن حوزه های علمیه از علفهای هرزی مانند مصباح یزدی و محمدیزدی و مقتدایی و حسینی بوشهری و مجتبی ذوالنوری و قاسم روانبخش و جزایری و اذناب و دنبالچه های آنان است

قاتِلوهُم! یُعَذِبّهُمُ اللهُ بِأیدیکُم
.

در زیر نامه احمدی نژاد به مشایی، وسرمقاله کیهان امروز شنبه سوم مرداد هشتادوهشت به قلم حسین شریعتمداری را به نظر شما میرسانیم


موافقت احمدی نژاد با كناره گيري مشايي

بسم الله الرحمن الرحيم

برادر ارجمند جناب آقاي مهندس رحيم مشايي

با تقدير فراوان از بزرگواري و پذيرش مسووليت معاونت اولي كه علي رغم ميل شخصي جنابعالي و با اصرار اينجانب انجام شد مجددا تاكيد مي نمايم كه شما را انساني خود ساخته ، مومن و دلباخته حضرت ولي عصر(عج) و با تعهدي عميق و آگاهانه به خط نوراني ولايت و مباني جدي اسلامي و خدمتگزاري توانمند و صديق به ملت الهي و عزيز ايران مي شناسم .طي يك هفته اخير نيز اميدوار بودم كه با رفع برخي تبليغات منفي فشارها و جوسازيهاي بعضي رسانه ها و جريانهاي سياسي دولت بتواند از خدمات شما در جايگاه معاون اولي برخوردار بماند. با پذيرش كناره گيري شما از مسووليت مذكور مطمئن هستم همواره در خدمت ملت و انقلاب اسلامي خواهيد بود .از خداي متعالي براي حضرتعالي موفقيت و عزت روز افزون مسالت دارم
محمود احمدي نژاد
رييس جمهوري اسلامي ايران

سرمقاله حسین شریعتمداری در کیهان شنبه سوم مرداد هشتادوهشت
اول- شايد اين برداشت «بدبينانه» باشد كه حضور آقاي رحيم مشايي را در كنار رئيس جمهور محترم، بخشي از يك پروژه بيروني تلقي كنيم ولي متأسفانه برخي از شواهد و قرائن موجود اين احتمال را قوت مي بخشند و نشان مي دهند رحيم مشايي در كنار آقاي دكتراحمدي نژاد همان نقشي را برعهده دارد كه افراطيون مدعي اصلاحات و سردمداران آنها به گونه اي ديگر برعهده داشته و دارند، به بيان ديگر مي توان حدس زد رحيم مشايي نيز يكي از مهره هاي كودتاي مخملي است كه فقط محل مأموريت او با ساير توطئه گران اخير متفاوت است و نه «هويت» او!؛
به يقين جناب دكتراحمدي نژاد به خاطر روابط صميمانه اي كه با رحيم مشايي دارد از اين برداشت تعجب كرده و ابرو درهم مي كشد. اما واقعيت هاي موجود اجازه نمي دهند اين احتمال ناديده گرفته شود، زيرا ملاك و معيار براي حساس بودن نسبت به يك احتمال و ضرورت پي گيري آن، «درصد احتمال» نيست بلكه ميزان اهميتي است كه «موضوع مورد احتمال» دارد. به عنوان مثال با وجود احتمال 90درصدي درباره گرانتر بودن قيمت رب گوجه فرنگي در فلان فروشگاه بعيد نيست كه افرادي براي خريد به همان فروشگاه مراجعه كنند، زيرا «مورد احتمال» يعني يك قوطي رب گوجه فرنگي آنقدر اهميت ندارد كه احتمال 90 درصدي درباره گرانتر بودن قيمت آن، مانع از خريد باشد. اما اگر فقط يك درصد احتمال داده شود كه فلان بطري آب، آلوده به سم مهلك است به يقين هيچكس قبل از بررسي و اطمينان كامل از آن نمي نوشد. چرا كه در اين حالت هرچند درصد احتمال ناچيز است ولي مورد و موضوع آن به زندگي و مرگ بستگي دارد. و اما، نشانه هاي وابستگي مشايي و خطري كه از اين زاويه نظام و دولت اصولگرا را تهديد مي كند خيلي بيشتر از يك احتمال ساده و اندك است و نكته درخور توجه اين كه رئيس جمهور محترم، آقاي دكتراحمدي نژاد اولين قرباني اين توطئه خواهد بود، اگرچه ايشان متاسفانه تاكنون در درك اين نكته فاقد هوشمندي لازم بوده انددوم- دستور رهبرمعظم انقلاب به دكتراحمدي نژاد درباره ضرورت بركناري رحيم مشايي از پست حساس و كليدي «معاونت اول رئيس جمهور» كه كليشه آن در صفحه اول كيهان امروز آمده است به اندازه اي صريح و خالي از ابهام است كه تأخير چند روزه آقاي احمدي نژاد در اجراي اين دستورالعمل، عجيب و غيرقابل توجيه به نظر مي رسد چرا كه رئيس جمهور محترم با دو ويژگي برجسته «ولايت پذيري» و «قانون گرايي» در ميان مردم شناخته مي شود و دقيقاً به همين علت و مخصوصاً «ولايت پذيري» در انتخابات اخير رياست جمهوري با اقبال گسترده و كم نظير مردم روبرو شده است، بنابراين انتظار آن بود كه بي درنگ و بدون فوت وقت دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب را به اجرا درآورده و رحيم مشايي را كه از ابتدا نيز بدون كمترين توجيه منطقي و دليل عقلايي به معاونت اول رئيس جمهور منصوب كرده بود، از اين پست حساس و كليدي عزل كندظاهراً-و با عرض پوزش- انگار جناب رئيس جمهور فراموش كرده اند كه انتظار مردم براي عزل مشايي يك «خواهش دوستانه»! يا «توصيه اخلاقي»! نيست كه پذيرش يا رد آن در اختيار آقاي احمدي نژاد باشد، بلكه عزل مشايي بعد از دستور صريح رهبرمعظم انقلاب يك وظيفه غيرقابل خدشه قانوني و تكليف صريح و روشن «شرعي» است كه حق عدول از آن را ندارند، چرا كه مطابق اصل پنجاه و هفتم قانون اساسي «قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضائيه كه زير نظر ولايت مطلقه امر اعمال مي گردند» و در اصل 113 قانون اساسي تصريح شده است كه وظيفه رئيس جمهور اجراي قانون اساسي است.سوم- در اين جملات دقت كنيد:؛ «راه درست، اطاعت از رهبري است»، «عشق به ولايت فقيه ادامه اتصال به امام عصر(عج) است»، «ولايت فقيه يعني تداوم راه كربلا و ما موظف به پيروي هستيم»، «ولايت فقيه عامل پيروزي و شعبه اي از ولايت پيامبر(ص) است»، « در هيچ تصميمي بدون رضايت ولي فقيه، خيري وجود ندارد»، «ولي فقيه منصوب امام معصوم(ع) است»، «ما تا آخر پاي سياست هاي رهبري ايستاده ايم»، «فرق دولت ما با دويست دولت ديگر در ولايت فقيه است»، «اطاعت از ولي فقيه تداوم اطاعت از پيامبرخدا(ص) و ائمه معصومين(ع) است»، «رضايت رهبرانقلاب را با هيچ چيز عوض نمي كنيم»...؛اين اظهارنظرها از كيست؟ درست حدس زده ايد، اين جملات و صدها نمونه ديگر از اين دست، ديدگاه و نظر آقاي دكتراحمدي نژاد درباره ولايت فقيه است كه طي چند سال اخير و به مناسبت هاي مختلف ابراز داشته انداكنون اين سوال پيش مي آيد كه آيا اخيراً در ديدگاهها و نظرات رياست محترم جمهوري درباره ولايت فقيه تغييري پديد آمده است؟!؛
به نظر نگارنده و با شناختي كه از احمدي نژاد در دست است، پاسخ اين سوال منفي است و رئيس جمهور محترم كماكان بر همان ديدگاه و نظر خويش كه برخاسته از اعتقاد راسخ به اسلام و قانون اساسي است پابرجاست، پس علت تأخير سوال برانگيز وي در اجراي دستور رهبرمعظم انقلاب چيست؟! ابتدا به صراحت بايد گفت كه اين تأخير و درنگ آقاي احمدي نژاد كمترين توجيه اسلامي و قانوني ندارد ولي شنيده ها حاكي از آن است كه رئيس جمهور اصرار دارد نظر رهبرمعظم انقلاب را به ادامه كار مشايي در پست ياد شده -هرچند براي مدتي كوتاه- جلب كند! اين تقاضا اگرچه «ولايت پذيري» و «قانون گرايي» آقاي احمدي نژاد را مخدوش مي كند - و صد البته تأسف آور نيز هست- اما با اندكي تسامح مي توان تعلل ايشان را ناشي از كم داني و ضعف بينش اسلامي وي دانست و نه خداي نخواسته كم توجهي به اصل ولايت فقيه و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، هرچند كه اين ضعف بينش، كم نقيصه اي نيست
چهارم-درباره مواضع و عملكرد آقاي رحيم مشايي اگرچه گفتني هاي بسياري هست ولي در اين نوشته تنها به چند نمونه آشكار اشاره مي كنيم. نمونه هايي كه احتمال يادشده در صدر اين يادداشت را قوت مي بخشد
الف: آقاي مشايي چندي پيش در اقدامي سوال برانگيز از اشغالگران قدس كه به قيمت آواره كردن 10 ميليون مسلمان فلسطيني و قتل عام صدها هزار نفر از آنان در فلسطين اشغالي حضور پيدا كرده اند و همه ساله خون هزاران زن و مرد و كودك فلسطيني به عنوان هزينه ادامه حضور اين جرثومه هاي فساد و تباهي بر زمين ريخته مي شود، با عنوان «مردم اسرائيل»! ياد كرد
اين اقدام رحيم مشايي بلافاصله با استقبال گسترده محافل آمريكايي و اروپايي و بسياري از مدعيان اصلاحات روبرو شد تا آنجا كه رژيم صهيونيستي ضمن تقدير چندباره وي، به آقاي مشايي لقب «دوست اسرائيل» داد. ممكن است گفته شود كه اين اظهارنظر مشايي از نوع «سهولسان» بوده است ولي بايد توجه داشت كه وي بعد از اعتراض هاي گسترده داخلي نه فقط حاضر به اصلاح نظر خود نشد بلكه بر آن اصرار هم ورزيد و حتي بعد از توبيخ شديد رهبرمعظم انقلاب نيز در اقدامي به ظاهر سبكسرانه و بي ادبانه و در واقع حسابشده! طي نامه اي خطاب به ايشان، بازهم از آنچه گفته بود دفاع كرد!؛
ب: آقاي مشايي علي رغم اطلاع از نظر رهبرمعظم انقلاب كه حج و زيارت را از مصاديق گردشگري نمي دانستند براي تسخير اين سازمان خيز برداشت كه با توجه به جايگاه حج و ديدگاه مشايي، اين اقدام وي را نمي توان با نگراني روزافزون غرب از حضور موثر و الگوساز حجاج ايراني در مراسم حج بي ارتباط دانست. گفتني است مشايي بعد از دستور صريح رهبرمعظم انقلاب نيز بدون توجه به اين دستورالعمل قصد مسدود كردن حساب هاي بانكي سازمان حج و گشودن حساب به نام خود را داشت كه از اين اقدام وي جلوگيري شد
ج: مشايي چندي قبل طي سخناني كه فيلم و نوار آن موجود است «دوران اسلامگرايي» را پايان يافته معرفي كرده و با مقايسه «دوران اسلامگرايي» و «دوران اسب سواري»! گفته بود، امروزه در عصر علم و تكنولوژي و بيداري ملت ها، دوران اسلامگرايي سپري شده است!! بايد توجه داشت كه نهضت اسلامگرايي اصلي ترين شاخصه خط امام و بزرگترين دغدغه و نگراني آمريكا در جهان اسلام است و همه ساله بودجه هاي نجومي و كلاني براي مقابله با آن هزينه مي شود
د: مشايي در اوج مخالفت هاي گسترده كشورهاي غربي با حجاب اسلامي، طي مصاحبه اي «حجاب اسلامي» را «اختياري» ناميده بود كه ترجمان ديگر اين اظهارنظر، نه فقط نفي حجاب و مخالفت با قوانين اسلامي است، بلكه محكوم كردن تلويحي اصرار جهان اسلام و مخصوصاً ايران اسلامي بر حجاب و عفاف است
هـ : جديدترين «شاه» كار!! مشايي، مخالفت صريح و بي پرده وي با دستورالعمل اخير رهبرمعظم انقلاب درباره عزل وي از «معاونت اول رئيس جمهور» است. مشايي بلافاصله بعداز اطلاع از دستورالعمل رهبرانقلاب بر ضرورت حضور خود در اين پست كليدي تاكيد ورزيد و مخالفان خود را «حسود»!! و يا افرادي ناميد كه نگران رياست جمهوري وي در دوره يازدهم هستند!!...؛
و: تمامي ديدگاهها و اقدامات يادشده مشايي بدون كم و كاست با خواسته هاي دشمن بيروني و مواضع و عملكرد جبهه مدعي اصلاحات همخواني دارد و اصلي ترين وجه اشتراك او با خط توطئه اخير، تلاش براي عبور از ارزش هاي اسلامي و انقلابي و زير پا نهادن قوانين مسلم جمهوري اسلامي است. بنابراين، اگر حضور رحيم مشايي در كنار رئيس جمهور، حلقه اي از توطئه اخير دشمن و بخشي از پروژه مشترك و بيروني مدعيان اصلاحات نيست، پس چيست؟! و آيا تعجب آور و تأسف آور نيست كه رئيس جمهور محترم اينهمه از حضور وي در كنار خود، آنهم به عنوان معاون اول اصرار مي ورزد
پنجم- و بالاخره بديهي است كه رئيس جمهور محترم حاضر به ناديده گرفتن دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب نبوده و رحيم مشايي را عزل خواهد كرد ولي چرا با اينهمه تأخير غيرقابل توجيه و به قيمت مخدوش شدن محبوبيت رئيس جمهور در اذهان ملت؟!
ششم- آقاي احمدي نژاد بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه رحيم مشايي به وضوح از قطعي بودن عزل خود باخبر است اما چرا آقاي احمدي نژاد را به ماندن خود ترغيب و تشويق مي كند؟ و ازاين تأخير چه هدفي دارد؟؛
نگارنده براين باور است كه مشايي و كساني كه او را اداره مي كنند قصد دارند، هزينه پذيرش دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب را بالا ببرند! تا به خيال خود مانع از دستورالعمل هاي مشابه آقا در موارد ديگر شوند! مثلاً چنانچه در پي زد و بند پنهان با آمريكا بودند و رهبرمعظم انقلاب با هشدار و دستورالعمل خويش خواستار پايان دادن به اين زد و بند پنهان شدند، تأخير در اجراي دستور ايشان طبيعي!! جلوه كند!!... اين نكته و اين احتمال مخصوصاً بايد براي آقاي دكتر احمدي نژاد كه در ضديت با آمريكا جدي و مصمم است، هشداردهنده باشد تا خداي نخواسته از افرادي نظير مشايي ضربه نخورد و در نتيجه، به نظام ضربه نزند!؛

حسين شريعتمداري

No comments: