وهن اسلام حرام و از کبار معاصی است
عریضه جدید طلاب حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی به محضر آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی
بنا به اجماع فقهای عظام که حافظان بیضه اسلام عزیزند وهن اسلام از کبار معاصی است
براین اساس از هر عملی که حاصل آن وهن اسلام باشد باید احتراز کرد و اگر کسی یا کسانی یا دستهایی بر اعمال وهن آمیز نسبت به اسلام عزیز اصرار ورزند باید مورد شناسایی مسئولان محترم قرار بگیرند و در نظر امت اسلامی افشا شوند
عده ای فتوای برخی از مراجع عظام را در مورد بحث لغت"خانقاه" مبنای وهن اسلام کرده اند. هرچند لغت خانقاه از ابتدا در منابع اسلامی یافت نمیشده، اما از طرف دیگر همه میدانند که اسلام دارای فرهنگی جهان شمول است که بسیاری از تمدنهای درخشان عالم در آن مستحیل شده اند و این مطلبی است که مورد توجه خوارج قدیم و وهابیان جدید قرار نمیگیرد. چنان که کلمه فلسفه نیز در متن قرآن مجید نیست و بطور مسلم پس از نهضت شعوبیه وارد جهان اسلام شده و وهابیان به همین دلیل فلسفه اسلامی و تاریخ فلسفه اسلامی را مردود میدانند و فلاسفه کبیر عالم اسلامی را کافر میشمارند
چنین ضیق مشربی سبب اعتلای اسلام عزیز نمیشود
مسلم است که لغت خانقاه در واژگان قرآن نیست. اما این امر جواز تخریب خانقاه نیست
ازجانب دیگر مسلم است که شعر در قرآن مورد توجه قرار گرفته اما توجه قرآن به شعر یک توجه منفی است. از همین رو متحجران و سطحی نگران از قبیل خوارج ، مطلق ِ شعر را منکر و مذموم و شرعاً ممنوع میشمارند و به آیات شریفه سوره مبارکه "شعراء" استناد میکنند که شاعران را عموماً، گروهی سرگشته میشمرد و دنباله روهای شاعران را گروهی "غاوون" میخواند. معذلک میدانیم که علیرغم نظر منفی قرآن نسبت به عموم شعر و شاعری، شعر در فرهنگ اسلامی جایگاه منیعی دارد، چرا که مشمول آن قسمت از آیات شریفه است که مسثتثنا به "الا" است، و در قید این استثنا، عموم سخنوران و گویندگان و خطیبان مسلمان معمولا خطابه ها و نصایح خود را به ابیاتی از شاعران می آرایند و گهگاه اشعاری از مقام ولایت فقیه حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای در خبرگزاریهای داخلی درج میگردد و دیوان عارف نستوه مجاهد کبیر حضرت آیت الله العظما روح الله الموسوی الخمینی و نیز دیوان اشعار حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی مد ظله العالی نشانگر سریان روحانیت در لباس الفاظ و کلام است و این فن شعر با مطلق شعر و شعر مذموم در لسان تنزیل متفاوت است
الحال اگرچه نام خانقاه از لغتهای دخیل و نه اصیل در فهرست لغات اسلامی است اما هیچ فتوایی توسط اکابر عالم تشیع مبنی بر ضرورت تخریب مکانی به این نام که در آن یاد خدا برپا است صادر نشده و بخصوص مراجع عظام تقلید تشیع اگرچه ارشاد به شرکت در مساجد و احتراز از حضور در خانقاه میفرمایند اما هرگز فتوایی دال بر تخریب خانقاه صادر ننموده اند
با توجه به مقدمات فوق، حمله و تخریب مکانی به اسم حسینیه در شهر قم که محل عبادت خداوند و قرائت قرآن و ادعیه ماثوره و برپا کردن نمازهای یومیه و دینی و مذهبی بود؛ مورد نظر هیچ یک از آقایان مراجع نبود. اما عده ای مکارانه کوشیدند تا مسئولیت عمل شنیع خود را به پای مرجعیت قم تمام کنند. اقدامات خرابکارانه این گروه مافیایی فاسد نمونه اعلای افساد و به اعتباری اعلان جنگ به مقام ولایت فقیه و وهن عالم اسلام و تضعیف نظا م مقدس اسلامی بود زیرا عمل تخریب بدون حکم دولت مرکزی اسلامی و بدون فتوای صریح مراجع عظام صورت انجام بخود گرفت
حمله و تخریب مرکز تجمع دراویش مسلمان در قم بدون حکم دولتی و فتوای صریح شرعی از اسباب مسلم وهن اسلام در چشم مسلمانان ایران و مردم جهان بود و نتایج منفی بسیاری ببار آورد که از چشم گزارشگران و خفیه نویسان نظام مقدس اسلامی پنهان نیست
دستها و عوامل مرموزی که به این ماجرا دامن زدند مرتکب معصیت بزرگ وهن اسلام عزیز شدند که برای برپایی پرچم آن خون شهدای بسیاری بوستان تاریخ بشری را آبیاری کرده است
بدتر از همه این که مرتکبان این عمل حرام؛ موجهه عمل خود را فتوای مراجع عظام قرار داده بودند و با این دروغ بزرگ میکوشیدند تا پای مراجع عظام را به میان بکشند و ذهن عوام را نسبت به نام آنها مخدوش سازند
این مجموعه اعمال شنیع که مسلما وهن اسلام عزیز را با خود به همراه داشت چیزی جز یک توطئه سازمان داده نمیتوانست باشد که هدف از آن بطور مشخص سیاهنمایی اسلام عزیز و آلوده کردن دامن پاک مراجع عظام عالم تشیع اثناعشری و تحقیر مقام مرجعیت در ذهن عموم و پاره کردن رشته اتصال و اعتماد مردم مسلمان به مراجع بزرگوار بود تا در روز مبادا، مردم از کنار فتوای مراجع بی اعتنا بگذرند و به حمایت از نظام اسلامی سینه سپر نکنند و این بزرگترین ارمغان مسموم به اجانب معاند است که در کمین گاه خود در انتظار یک چنین فرصت سیاهی لحظه شماری میکنند
نتیجه این حوادث زیانبار می توانست هم پایه های اعتماد ملی را دچار آسیب نماید و هم بحرانی در ارتباط مردم با مرجعیت فراهم آورد و ارزیابی این خطر بزرگ در فرمایشات حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی در گردهمایی خردادماه حوزه علمیه قم ابراز شد
یک جمعبندی دقیق از حوادث تخریب مرکز اجتماع درویشها در قم از ابتدا تاکنون نشانگر نشانه های زیر است
الف- ظالم نمایی نظام مقدس اسلامی و مظلومی درویشها
ب- گسیل توجه مردم به مکتب درویشی و بی اعتماد کردن آنها نسبت به مساجد و هیاتهای مذهبی
ج – بی اعتنا کردن انها نسبت به برخی فتاوی مراجع
( گزارش مخفی وزارت اطلاعات و وزارت کشور- جمعبندی حوادث قم نوشته عبدالله شهبازی)
در همین ایام، نیازبه معنویت در دنیای معاصر و سرخوردگی از مکاتب جعلی شبه عرفانی و افزایش علاقه عمومی بین المللی به مولانا صاحب مثنوی باعث شد که سیاستمداران کشور همسایه –ترکیه- به این صرافت بیفتند که حصری را که از زمان کمال آتا تورک نسبت به جماعت درویشها اعمال میشد بشکنند و به بهانه مزار مولانا در قونیه از این شهر پایتخت یک "اسلام میانه رو" را ارائه کنند ، و مصلحت اندیشان ایرانی نیز به این صرافت افتادند که با برپاکردن مقبره و مزاری برای شمس تبریزی در شهر ِخوی، کعبه دومی برای علاقمندان به تصوف در ایران ایجاد کنند
در این تغییر و تحولات بین المللی و تاثیر و تاثرات داخلی و خارجی ، اتخاذ سیاست سرکوب و تضییق بر علیه دراویش در ایران به مصلحت نظام مقدس اسلامی نینجامید. یعنی غائله ای که توسط غوغاسالاران در قم برپا شد به این توهم نادرست دامن زد که اسلام مکتبی خشونت گرا و مخرّب و سرکوبگر و مظلوم کش است. همین امر موجب شد که کثیری از مردم به جانب تصوف علاقه نشان دهند و این امر بیش از پیش به داغ کردن بازار درویشی در کشورهای مسلمان – از جمله ایران – کمک شایان کرد
اکنون به نظر میرسد که همان دستهای توطئه گر و باندهای مافیایی ضدولایت فقیه نفوذی در حوزه علمیه قم دوباره فعال شده و در صدد وهن مجدد اسلام است
مردم مسلمان ایران و عموم مسلمانان جهان عدالت طلب اند و در دل خود برای مظلومان دلسوزی و بر ظالمان لعن و نفرین میکنند و این شیوه ای است که در مرور قرون به عرف عموم تبدیل شده است
امروز، احضار و بازداشت مسلمانان زیان دیده در واقعه قم و به زندان فرستادن آنان فاقد وجاهت عقلانی و عاری از هرگونه توجیه منطقی و خالی از پایه های شرعی و تکیه گاه های عرفی است. انعکاس مثبتی نیز در جهان و دررسانه های بین المللی و اخبار جهانی ایجاد نمیکند. از جمعیت دراویش درایران اسلامی ، چهره ای بغایت مظلوم میسازد، و برعکس دولت و دستگاه قضایی اسلامی را با چهره ای بغایت ظالم، خشن، سرکوبگر و فاقد رافت و عطوفت الهی ارائه میدهد. طرح شوم یک فروپاشی مخملی که معاندین و اجانب حاضرند میلیاردها دلار خرج تحقق آن بنمایند
اما خطر بیشتر در این توطئه خطرناک آلودن نام مراجع است. زندانی کردن عده ای درویش به حکم یک قاضی مجهول الحال چون در قم اتفاق میفتد امری است که مردم ایران و جهان آن را با خواست مراجع پیوند میدهند و آن را از چشم مراجع میبینند. به این ترتیب این توطئه شیطانی هدفی پوشیده را در نظر دارد که تخریب اعتماد عمومی نسبت به مقام مرجعیت است
طلاب مسلمان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی در موج سرکوبهای مجدد، وسیل بازداشتهای اخیر دراویش بخصوص در شهر قم خطر توطئه مسمومی را نسبت به ساحت مقدس مرجعیت احساس میکنند و نسبت به این امر خطیر قویا هشدار میدهند
کبار معاصی
از آنجا که وهن اسلام به اجماع مراجع عامه و خاصه حرام و از کبار معاصی است؛ و در ماجرای بازداشت دراویش وهن به اسلام و توهین به مراجع هردو مستتر و موجود است
از حضرت آیت الله العظما ناصرمکارم شیرازی خاضعانه خواستاریم تا با امعان نظر مشکل گشای خویش امر به رفع این مشکل بزرگ صادر فرمایند
با عرض خضوع مخلصانه و ادب خالصانه
با اعتذار از تصدیع
طلاب حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی
چهارشنبه دوازدهم تیرماه هزاروسیصد و هشتاد و هفت خورشیدی
بنا به اجماع فقهای عظام که حافظان بیضه اسلام عزیزند وهن اسلام از کبار معاصی است
براین اساس از هر عملی که حاصل آن وهن اسلام باشد باید احتراز کرد و اگر کسی یا کسانی یا دستهایی بر اعمال وهن آمیز نسبت به اسلام عزیز اصرار ورزند باید مورد شناسایی مسئولان محترم قرار بگیرند و در نظر امت اسلامی افشا شوند
عده ای فتوای برخی از مراجع عظام را در مورد بحث لغت"خانقاه" مبنای وهن اسلام کرده اند. هرچند لغت خانقاه از ابتدا در منابع اسلامی یافت نمیشده، اما از طرف دیگر همه میدانند که اسلام دارای فرهنگی جهان شمول است که بسیاری از تمدنهای درخشان عالم در آن مستحیل شده اند و این مطلبی است که مورد توجه خوارج قدیم و وهابیان جدید قرار نمیگیرد. چنان که کلمه فلسفه نیز در متن قرآن مجید نیست و بطور مسلم پس از نهضت شعوبیه وارد جهان اسلام شده و وهابیان به همین دلیل فلسفه اسلامی و تاریخ فلسفه اسلامی را مردود میدانند و فلاسفه کبیر عالم اسلامی را کافر میشمارند
چنین ضیق مشربی سبب اعتلای اسلام عزیز نمیشود
مسلم است که لغت خانقاه در واژگان قرآن نیست. اما این امر جواز تخریب خانقاه نیست
ازجانب دیگر مسلم است که شعر در قرآن مورد توجه قرار گرفته اما توجه قرآن به شعر یک توجه منفی است. از همین رو متحجران و سطحی نگران از قبیل خوارج ، مطلق ِ شعر را منکر و مذموم و شرعاً ممنوع میشمارند و به آیات شریفه سوره مبارکه "شعراء" استناد میکنند که شاعران را عموماً، گروهی سرگشته میشمرد و دنباله روهای شاعران را گروهی "غاوون" میخواند. معذلک میدانیم که علیرغم نظر منفی قرآن نسبت به عموم شعر و شاعری، شعر در فرهنگ اسلامی جایگاه منیعی دارد، چرا که مشمول آن قسمت از آیات شریفه است که مسثتثنا به "الا" است، و در قید این استثنا، عموم سخنوران و گویندگان و خطیبان مسلمان معمولا خطابه ها و نصایح خود را به ابیاتی از شاعران می آرایند و گهگاه اشعاری از مقام ولایت فقیه حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای در خبرگزاریهای داخلی درج میگردد و دیوان عارف نستوه مجاهد کبیر حضرت آیت الله العظما روح الله الموسوی الخمینی و نیز دیوان اشعار حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی مد ظله العالی نشانگر سریان روحانیت در لباس الفاظ و کلام است و این فن شعر با مطلق شعر و شعر مذموم در لسان تنزیل متفاوت است
الحال اگرچه نام خانقاه از لغتهای دخیل و نه اصیل در فهرست لغات اسلامی است اما هیچ فتوایی توسط اکابر عالم تشیع مبنی بر ضرورت تخریب مکانی به این نام که در آن یاد خدا برپا است صادر نشده و بخصوص مراجع عظام تقلید تشیع اگرچه ارشاد به شرکت در مساجد و احتراز از حضور در خانقاه میفرمایند اما هرگز فتوایی دال بر تخریب خانقاه صادر ننموده اند
با توجه به مقدمات فوق، حمله و تخریب مکانی به اسم حسینیه در شهر قم که محل عبادت خداوند و قرائت قرآن و ادعیه ماثوره و برپا کردن نمازهای یومیه و دینی و مذهبی بود؛ مورد نظر هیچ یک از آقایان مراجع نبود. اما عده ای مکارانه کوشیدند تا مسئولیت عمل شنیع خود را به پای مرجعیت قم تمام کنند. اقدامات خرابکارانه این گروه مافیایی فاسد نمونه اعلای افساد و به اعتباری اعلان جنگ به مقام ولایت فقیه و وهن عالم اسلام و تضعیف نظا م مقدس اسلامی بود زیرا عمل تخریب بدون حکم دولت مرکزی اسلامی و بدون فتوای صریح مراجع عظام صورت انجام بخود گرفت
حمله و تخریب مرکز تجمع دراویش مسلمان در قم بدون حکم دولتی و فتوای صریح شرعی از اسباب مسلم وهن اسلام در چشم مسلمانان ایران و مردم جهان بود و نتایج منفی بسیاری ببار آورد که از چشم گزارشگران و خفیه نویسان نظام مقدس اسلامی پنهان نیست
دستها و عوامل مرموزی که به این ماجرا دامن زدند مرتکب معصیت بزرگ وهن اسلام عزیز شدند که برای برپایی پرچم آن خون شهدای بسیاری بوستان تاریخ بشری را آبیاری کرده است
بدتر از همه این که مرتکبان این عمل حرام؛ موجهه عمل خود را فتوای مراجع عظام قرار داده بودند و با این دروغ بزرگ میکوشیدند تا پای مراجع عظام را به میان بکشند و ذهن عوام را نسبت به نام آنها مخدوش سازند
این مجموعه اعمال شنیع که مسلما وهن اسلام عزیز را با خود به همراه داشت چیزی جز یک توطئه سازمان داده نمیتوانست باشد که هدف از آن بطور مشخص سیاهنمایی اسلام عزیز و آلوده کردن دامن پاک مراجع عظام عالم تشیع اثناعشری و تحقیر مقام مرجعیت در ذهن عموم و پاره کردن رشته اتصال و اعتماد مردم مسلمان به مراجع بزرگوار بود تا در روز مبادا، مردم از کنار فتوای مراجع بی اعتنا بگذرند و به حمایت از نظام اسلامی سینه سپر نکنند و این بزرگترین ارمغان مسموم به اجانب معاند است که در کمین گاه خود در انتظار یک چنین فرصت سیاهی لحظه شماری میکنند
نتیجه این حوادث زیانبار می توانست هم پایه های اعتماد ملی را دچار آسیب نماید و هم بحرانی در ارتباط مردم با مرجعیت فراهم آورد و ارزیابی این خطر بزرگ در فرمایشات حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی در گردهمایی خردادماه حوزه علمیه قم ابراز شد
یک جمعبندی دقیق از حوادث تخریب مرکز اجتماع درویشها در قم از ابتدا تاکنون نشانگر نشانه های زیر است
الف- ظالم نمایی نظام مقدس اسلامی و مظلومی درویشها
ب- گسیل توجه مردم به مکتب درویشی و بی اعتماد کردن آنها نسبت به مساجد و هیاتهای مذهبی
ج – بی اعتنا کردن انها نسبت به برخی فتاوی مراجع
( گزارش مخفی وزارت اطلاعات و وزارت کشور- جمعبندی حوادث قم نوشته عبدالله شهبازی)
در همین ایام، نیازبه معنویت در دنیای معاصر و سرخوردگی از مکاتب جعلی شبه عرفانی و افزایش علاقه عمومی بین المللی به مولانا صاحب مثنوی باعث شد که سیاستمداران کشور همسایه –ترکیه- به این صرافت بیفتند که حصری را که از زمان کمال آتا تورک نسبت به جماعت درویشها اعمال میشد بشکنند و به بهانه مزار مولانا در قونیه از این شهر پایتخت یک "اسلام میانه رو" را ارائه کنند ، و مصلحت اندیشان ایرانی نیز به این صرافت افتادند که با برپاکردن مقبره و مزاری برای شمس تبریزی در شهر ِخوی، کعبه دومی برای علاقمندان به تصوف در ایران ایجاد کنند
در این تغییر و تحولات بین المللی و تاثیر و تاثرات داخلی و خارجی ، اتخاذ سیاست سرکوب و تضییق بر علیه دراویش در ایران به مصلحت نظام مقدس اسلامی نینجامید. یعنی غائله ای که توسط غوغاسالاران در قم برپا شد به این توهم نادرست دامن زد که اسلام مکتبی خشونت گرا و مخرّب و سرکوبگر و مظلوم کش است. همین امر موجب شد که کثیری از مردم به جانب تصوف علاقه نشان دهند و این امر بیش از پیش به داغ کردن بازار درویشی در کشورهای مسلمان – از جمله ایران – کمک شایان کرد
اکنون به نظر میرسد که همان دستهای توطئه گر و باندهای مافیایی ضدولایت فقیه نفوذی در حوزه علمیه قم دوباره فعال شده و در صدد وهن مجدد اسلام است
مردم مسلمان ایران و عموم مسلمانان جهان عدالت طلب اند و در دل خود برای مظلومان دلسوزی و بر ظالمان لعن و نفرین میکنند و این شیوه ای است که در مرور قرون به عرف عموم تبدیل شده است
امروز، احضار و بازداشت مسلمانان زیان دیده در واقعه قم و به زندان فرستادن آنان فاقد وجاهت عقلانی و عاری از هرگونه توجیه منطقی و خالی از پایه های شرعی و تکیه گاه های عرفی است. انعکاس مثبتی نیز در جهان و دررسانه های بین المللی و اخبار جهانی ایجاد نمیکند. از جمعیت دراویش درایران اسلامی ، چهره ای بغایت مظلوم میسازد، و برعکس دولت و دستگاه قضایی اسلامی را با چهره ای بغایت ظالم، خشن، سرکوبگر و فاقد رافت و عطوفت الهی ارائه میدهد. طرح شوم یک فروپاشی مخملی که معاندین و اجانب حاضرند میلیاردها دلار خرج تحقق آن بنمایند
اما خطر بیشتر در این توطئه خطرناک آلودن نام مراجع است. زندانی کردن عده ای درویش به حکم یک قاضی مجهول الحال چون در قم اتفاق میفتد امری است که مردم ایران و جهان آن را با خواست مراجع پیوند میدهند و آن را از چشم مراجع میبینند. به این ترتیب این توطئه شیطانی هدفی پوشیده را در نظر دارد که تخریب اعتماد عمومی نسبت به مقام مرجعیت است
طلاب مسلمان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی در موج سرکوبهای مجدد، وسیل بازداشتهای اخیر دراویش بخصوص در شهر قم خطر توطئه مسمومی را نسبت به ساحت مقدس مرجعیت احساس میکنند و نسبت به این امر خطیر قویا هشدار میدهند
کبار معاصی
از آنجا که وهن اسلام به اجماع مراجع عامه و خاصه حرام و از کبار معاصی است؛ و در ماجرای بازداشت دراویش وهن به اسلام و توهین به مراجع هردو مستتر و موجود است
از حضرت آیت الله العظما ناصرمکارم شیرازی خاضعانه خواستاریم تا با امعان نظر مشکل گشای خویش امر به رفع این مشکل بزرگ صادر فرمایند
با عرض خضوع مخلصانه و ادب خالصانه
با اعتذار از تصدیع
طلاب حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی
چهارشنبه دوازدهم تیرماه هزاروسیصد و هشتاد و هفت خورشیدی
No comments:
Post a Comment