انتشارات حقیقت در شبکه چهارم سیمای جمهوری اسلامی ایران
به دنبال تجلیل کتاب تازه چاپ شده - انتشارات حقیقت- "حسن بصری گنجینه دار علم و عرفان" - به فلم استاد اکبرثبوت- , توسط دانشمندان , شبکه چهارم سیمای جمهوری ایران روز دوشنبه سوم تیرماه ساعت بیست و دو مراسم رونمایی کتاب برگزار شده در سرای اهل قلم را به طور کامل منتشر کرد
به این وسیله از مسئولان محترم سپاسگزاری میکنیم
طلاب حوزه علمیه قم – پیرو اسلام ناب محمدی
به این وسیله از مسئولان محترم سپاسگزاری میکنیم
طلاب حوزه علمیه قم – پیرو اسلام ناب محمدی
.
جذبی" ها و " نفوذی ها" خطر آفرینند
عبدالله شهبازی در گفتگو با رسانه ها، انفجار حسینیه شیراز را یک کار سازمان یافته دانست که توسط "تشکیلاتی زیرزمینی" طراحی شده بود
این تشکیلات توسط کسانی که در میان "خودی ها" در حوزه علمیه قم و در لباس مقدس روحانیت نفوذ کرده، و عده ای را نیز به خود "جذب" کرده اند. پیش از این کجکول در گزارشهای خود در مورد این تشکیلات زیرزمینی "نفوذیهای در لباس مقدس روحانیت" بخصوص در حوزه علمیه قم مطالبی نوشته و برخی از اعضای شبکه های مافیایی را در شهرهایی مانند بروجرد و قم افشا کرده بود. اعضای این شبکه مافیایی، بر اساس طرحهای از پیش پیده شده دست به اعمال تروریستی و تخریب و بمبگذاری و کوکتل مولوتوف پرانی میکنند و بلوا و آشوب به راه میندازند . همچنین در همین راستا "جمعی از طلاب شیرازی حوزه علمیه قم پیرو اسلام ناب محمدی" در باره خطر عناصر "نفوذی و جذبی" این شبکه مخوف مافیایی در قم، نامه های افشاگرانه ای به مقامات عالیرتبه نظام مقدس جمهوری اسلامی و مدیریت عظیم الشان حوزه علمیه قم نوشته بودند
عبدالله شهبازی که اخیراً از زندان شیراز آزاد شده، در گفتگو با خبرنگار سایت فرارو مطالب مفصلی اظهار داشت و افشاگری های زیادی کرد ، که قسمتی از آن به مساله تخریب حسینیه شیراز مربوط میشود.
در اینجا بخشی از افشاگری های عبدالله شهبازی را مرور میکنیم
سایت خبری-تحلیلی "فرارو"- سوم تیرماه هشتادوهفت
http://www.fararu.com/vdcfetdy.w6d0yagiiw.html
عبدالله شهبازی در گفتگو با خبرنگار فرارو گفت
من از معدود کسانی بودم که با انتشار مقاله در سایتم حادثه فوق را به صراحت انفجار سازمانیافته خواندم و یکی از اوّلین گزارشهای خبری و تصویری دقیق را یکی دو ساعت پس از حادثه منتشر کردم. حال، به این دلیل که توضیحات وزیر اطلاعات درباره حادثه فوق و دستگیرشدگان مرتبط با آن را قانع کننده ندانستهام هدف جوسازی و تهاجم آقایان قرار گرفتهام. 16- یعنی همان ماجرایی که شما گفتید بمب گذاری کار خودی هاست؟ - نه، من چنین چیزی نگفتم. فقط گفتم که خرابکاران نمیتوانستند با محیط کانون رهپویان وصال بیگانه باشند و بمبگذاری نمیتواند کار سلطنتطلبها باشد. من نویسنده کتاب کودتای نوژه هستم که در سالگرد اوّلین دهه انقلاب (1367) منتشر شد و تنها منبع در این زمینه است. نوشتم که سلطنتطلبان از سال 1359 به بعد بمبگذاری نداشتهاند. و افزودم که، طبق بررسی من، علت حادثه، انفجار یک بمب دست ساز بوده که، دانسته یا ندانسته، منجر به انفجار یک مین ضد تانک موجود در نمایشگاه حسینیه شده است. عاملین فاجعه احتمالاً از وجود مین ضد تانک خنثی نشده مطلع نبودند که میتواند با انفجار خود دویست شهید و زخمی بیافریند. آنها تنها میخواستند با انفجار یک بمب کوچک فضای شهر را مدتی، قبل از سفر مقام معظم رهبری، آشفته کنند. ولی، انفجار مین فوق آنان را متحیر کرد و تناقضگوییهای فراوانی را سبب شد که منجر به سلب اعتماد مردم شهر از اظهارات مقامات مسئول گردیده است. 17- بر همین اساس بود که عکس دو نفر از دستگیرشدگان را منتشر کردید؟ - من عکس آقایان فرامرز شیخالاسلامی و پسرخالهاش محمد شاه قطبی را که بازداشت شده بودند در سایتم منتشر کردم. این دو را میشناختم و میدانستم كه اتهام بمبگذاری به ایشان تا چه حد مضحک است. خوشبختانه تحقیقات نیز این ادعای مرا ثابت کرد. آقای شیخالاسلامی هماکنون آزاد شده و آقای شاه قطبی در آستانه آزادی است. یعنی، هر دو بهکلی بیگناه بودند. اگر از فیلم انفجار، که در اینترنت موجود است و نسخه کامل آن نیز به سادگی قابل دستیابی است، در نرمافزارهای تخصصی مانند adobe premier گراف و نمودار گرفته شود، میبینید که دقیقاً دو انفجار رخ داده است. ابتدا، نمودار انفجار اوّل دیده میشود که همان بمب دست سازی است که از راه دور کنترل شده و سپس نمودار انفجار دوّم که همان انفجار مین ضد تانک است. مسئله خیلی روشن و بدیهی است. بهعلاوه، نوع مواد منفجره موجود در مین ضد تانک، که وجود آن در آزمایشگاه به اثبات رسیده، و رنگ نور انفجار به سادگی صحت ادعاهای مرا نشان میدهد. دلایل فراوان است. نمیدانم چرا این بررسی تحقیقی و تحلیلی چنین آقایان را آشفته کرده که خانوادههای محترم شهدای کانون رهپویان را به شکایت علیه من ترغیب کردهاند! 18- در اختیار داشتن این اطلاعات همان فرضیه را تقویت میکند که مدعی است شما جزو وزارت اطلاعات بودهاید و بنا بر این به منابع اطلاعاتی دسترسی دارید.
جالب است که آقای انجوی نژاد نیز گروهی از خانوادههای شهدای حادثه انفجار کانون رهپویان وصال شیراز را به شکایت علیه من و چهار تن از گردانندگان مجمع دانشجویان عدالتخواه فارس تحریک کرده. این در حالی است که زمانی که آقای عزیزی فرماندار و دیگران انفجار کانون رهپویان را تصادفی میخواندند و با
دو هزار خانوار از عشایر سُرخی نیز در حال تنظیم شكایتی از برخی مقامات استان تحت عنوان تبانی با زمین خواران هستند. متن و عنوان دقیق حقوقی شکایات را بعداً پس از مشورت با وکلا تعیین و در سایتم منتشر خواهم کرد. تصور میكنم این موج عمومی شود و تمامی افرادی كه در سالهای اخیر آماج تهاجم کانونهای زمینخوار شیراز و همدستان آنان در میان مقامات محلی بوده و اموال خود را از دست دادهاند به این موج خواهند پیوست.
جوسازی و روشهای پلیسی مانع اطلاع رسانی در این زمینه بودند، و حتی از به کار بردن عنوان «شهید» برای شهدای حادثه فوق جلوگیری میکردند و بنرهایی که عناوین «شهید» و «بمبگذاری» را به کار برده بود میبریدند، من از معدود کسانی بودم که با انتشار مقاله در سایتم حادثه فوق را به صراحت انفجار سازمانیافته خواندم و یکی از اوّلین گزارشهای خبری و تصویری دقیق را یکی دو ساعت پس از حادثه منتشر کردم. حال، به این دلیل که توضیحات وزیر اطلاعات درباره حادثه فوق و دستگیرشدگان مرتبط با آن را قانع کننده ندانستهام هدف جوسازی و تهاجم آقایان قرار گرفتهام
عبدالله شهبازی که اخیراً از زندان شیراز آزاد شده، در گفتگو با خبرنگار سایت فرارو مطالب مفصلی اظهار داشت و افشاگری های زیادی کرد ، که قسمتی از آن به مساله تخریب حسینیه شیراز مربوط میشود.
در اینجا بخشی از افشاگری های عبدالله شهبازی را مرور میکنیم
سایت خبری-تحلیلی "فرارو"- سوم تیرماه هشتادوهفت
http://www.fararu.com/vdcfetdy.w6d0yagiiw.html
عبدالله شهبازی در گفتگو با خبرنگار فرارو گفت
من از معدود کسانی بودم که با انتشار مقاله در سایتم حادثه فوق را به صراحت انفجار سازمانیافته خواندم و یکی از اوّلین گزارشهای خبری و تصویری دقیق را یکی دو ساعت پس از حادثه منتشر کردم. حال، به این دلیل که توضیحات وزیر اطلاعات درباره حادثه فوق و دستگیرشدگان مرتبط با آن را قانع کننده ندانستهام هدف جوسازی و تهاجم آقایان قرار گرفتهام. 16- یعنی همان ماجرایی که شما گفتید بمب گذاری کار خودی هاست؟ - نه، من چنین چیزی نگفتم. فقط گفتم که خرابکاران نمیتوانستند با محیط کانون رهپویان وصال بیگانه باشند و بمبگذاری نمیتواند کار سلطنتطلبها باشد. من نویسنده کتاب کودتای نوژه هستم که در سالگرد اوّلین دهه انقلاب (1367) منتشر شد و تنها منبع در این زمینه است. نوشتم که سلطنتطلبان از سال 1359 به بعد بمبگذاری نداشتهاند. و افزودم که، طبق بررسی من، علت حادثه، انفجار یک بمب دست ساز بوده که، دانسته یا ندانسته، منجر به انفجار یک مین ضد تانک موجود در نمایشگاه حسینیه شده است. عاملین فاجعه احتمالاً از وجود مین ضد تانک خنثی نشده مطلع نبودند که میتواند با انفجار خود دویست شهید و زخمی بیافریند. آنها تنها میخواستند با انفجار یک بمب کوچک فضای شهر را مدتی، قبل از سفر مقام معظم رهبری، آشفته کنند. ولی، انفجار مین فوق آنان را متحیر کرد و تناقضگوییهای فراوانی را سبب شد که منجر به سلب اعتماد مردم شهر از اظهارات مقامات مسئول گردیده است. 17- بر همین اساس بود که عکس دو نفر از دستگیرشدگان را منتشر کردید؟ - من عکس آقایان فرامرز شیخالاسلامی و پسرخالهاش محمد شاه قطبی را که بازداشت شده بودند در سایتم منتشر کردم. این دو را میشناختم و میدانستم كه اتهام بمبگذاری به ایشان تا چه حد مضحک است. خوشبختانه تحقیقات نیز این ادعای مرا ثابت کرد. آقای شیخالاسلامی هماکنون آزاد شده و آقای شاه قطبی در آستانه آزادی است. یعنی، هر دو بهکلی بیگناه بودند. اگر از فیلم انفجار، که در اینترنت موجود است و نسخه کامل آن نیز به سادگی قابل دستیابی است، در نرمافزارهای تخصصی مانند adobe premier گراف و نمودار گرفته شود، میبینید که دقیقاً دو انفجار رخ داده است. ابتدا، نمودار انفجار اوّل دیده میشود که همان بمب دست سازی است که از راه دور کنترل شده و سپس نمودار انفجار دوّم که همان انفجار مین ضد تانک است. مسئله خیلی روشن و بدیهی است. بهعلاوه، نوع مواد منفجره موجود در مین ضد تانک، که وجود آن در آزمایشگاه به اثبات رسیده، و رنگ نور انفجار به سادگی صحت ادعاهای مرا نشان میدهد. دلایل فراوان است. نمیدانم چرا این بررسی تحقیقی و تحلیلی چنین آقایان را آشفته کرده که خانوادههای محترم شهدای کانون رهپویان را به شکایت علیه من ترغیب کردهاند! 18- در اختیار داشتن این اطلاعات همان فرضیه را تقویت میکند که مدعی است شما جزو وزارت اطلاعات بودهاید و بنا بر این به منابع اطلاعاتی دسترسی دارید.
جالب است که آقای انجوی نژاد نیز گروهی از خانوادههای شهدای حادثه انفجار کانون رهپویان وصال شیراز را به شکایت علیه من و چهار تن از گردانندگان مجمع دانشجویان عدالتخواه فارس تحریک کرده. این در حالی است که زمانی که آقای عزیزی فرماندار و دیگران انفجار کانون رهپویان را تصادفی میخواندند و با
دو هزار خانوار از عشایر سُرخی نیز در حال تنظیم شكایتی از برخی مقامات استان تحت عنوان تبانی با زمین خواران هستند. متن و عنوان دقیق حقوقی شکایات را بعداً پس از مشورت با وکلا تعیین و در سایتم منتشر خواهم کرد. تصور میكنم این موج عمومی شود و تمامی افرادی كه در سالهای اخیر آماج تهاجم کانونهای زمینخوار شیراز و همدستان آنان در میان مقامات محلی بوده و اموال خود را از دست دادهاند به این موج خواهند پیوست.
جوسازی و روشهای پلیسی مانع اطلاع رسانی در این زمینه بودند، و حتی از به کار بردن عنوان «شهید» برای شهدای حادثه فوق جلوگیری میکردند و بنرهایی که عناوین «شهید» و «بمبگذاری» را به کار برده بود میبریدند، من از معدود کسانی بودم که با انتشار مقاله در سایتم حادثه فوق را به صراحت انفجار سازمانیافته خواندم و یکی از اوّلین گزارشهای خبری و تصویری دقیق را یکی دو ساعت پس از حادثه منتشر کردم. حال، به این دلیل که توضیحات وزیر اطلاعات درباره حادثه فوق و دستگیرشدگان مرتبط با آن را قانع کننده ندانستهام هدف جوسازی و تهاجم آقایان قرار گرفتهام
No comments:
Post a Comment