Sunday 22 June 2008

گفتگوی بسیار مهم کجکول و طلاب پیرو اسلام ناب محمدی

پرسش و پاسخ

1


هنوز عمر کجکول به یک سال نرسیده است. معذلک در این مدت کوتاه، مبارزات سخت کجکول تاثیر عمیقی بر فضای حوزه " و ما حَولهَا" انداخته که همه به آن اقرار دارند و امروز صنوف مختلف اهل حوزه و بخصوص طلاب جوان و مقلدان صادق الاحوال مراجع عظام – کثر الله امثالهم- درباره مطالب کجکول منظماً و مداوماً گفتگو دارند.
در اینجا اصحاب کجکول و طلاب پیرو اسلام ناب محمدی در قم گفتگویی برگزار کردند که گزارش آن به شرح زیر به نظر عزیزان خواننده میرسد

سئوال - اصحاب کجکول چه کسانی هستند و خودشان را به چه مشرب فکری متعلق میدانند؟؛


جواب - اصحاب کجکول جمعی از " خّلان ِ وفا و اخّلاء ِصفا" هستند. درست مانند "اخوان صفا" که کتابهای بسیار ارزشمندی در فرهنگ عالی اسلامی تدوین نمودند که دایره المعارف بی نظیری در نوع خودش بود، اما هرگز کسی آنها را نشناخت. اصحاب کجکول یک عده از یاران پیرو "اسلام ناب محمدی" و از طلاًب تعالیم درخشان قرآن محید و رسول الله صلی الله علیه آله و سلم و اهل بیت کرام علیهم السلام اجمعین و اصحاب بزرگوار آن عزیزان اند. طلاب اسلام ناب محمدی بسیار زیادند، هم در حوزه ها هستند و هم در میان اقشار خانقاهی ، اما خودشان دارای یک خط فکری مشخص و معین اند
این خط فکری هم پیروی دقیق از اسلام ناب محمدی است. یعنی راه سعادت و نجات را در سیرت و سنت رسول الله ص و تعالیم قرآن مجید که وحی خداوند است میدانند و براین مبنا به احادیث و اخبار و روایات نظر میکنند. پیروی از اسلام ناب محمدی بزرگترین روش زندگی و سرمایه نجات است و همان عروه الوثقی و حبل المتین است که باید به آن چنگ زد و دست از آن برنداشت. هر اندازه که از آن دست برداریم، قدم در زاویه انحراف میگذاریم

سئوال - در آخرین خبری که در کجکول انتشار پیدا کرد مژده تاسیس یک دانشکده و کرسی تصوف و عرفان آمده بود. این خبر سروصدای زیادی به پا کرده؛ و خیلی معتقدند که شاید شایعه سازی باشد. برای خوانندگان کجکول توضیح بدهید که آیا این خبر شایعه است یا واقعاً حقیقت دارد؟ در این باره توضیح دهید

جواب - البته مدت زمان زیادی بود که پرونده تقاضای تاسیس یک دانشگاه جدید در قم تنظیم شده بود تا ابعاد دیگری از فرهنگ اسلامی نیز وارد طبقه بندی مطالعات علمی و دانشگاهی شود و کرسی تدریس عرفان و تصوف دایر گردد.
اما دستهایی با نفوذ بسیار از تحقق این برنامه جلوگیری میکردند. نظر آنها این بود که تصوف باید از ایران و از کل جهان اسلام ریشه کن شود. آن هم به زور و با تحمیل. اما نظر مخالف این نظر آن بود که به هرحال چه بخواهیم چه نخواهیم از ابتدای ظهور اسلام تا به امروز شعبه های بسیاری از مسلمانان پیدا شده اند و ملل و نحل زیادی خود را منسوب به قرآن و پیغمبر اکرم ص دانسته اند. این درست نیست که هر گروهی که قدرت گرفت، همه دیگرانرا به زور سرنیزه و قهر، کافر بخواند و تصمیم بگیرد که با براه انداختن جنگ صلیبی دیگر مسلمانان را قلع و قمع کند، این طرز فکر فقط به سود دشمنان اسلام تمام میشود. به این دلیل هیچ گروهی به زور و استفاده از قهر نمیتواند سایر مسلمانان را کافر بخواند و جنگ صلیبی به راه بیندازد
وضعیت تصوف هم همیشه همین طور بوده. اکنون نیز زمان آن نیست که صوفیان مسلمان ، کافر و منحرف خوانده شوند. بلکه باید رشته ای علمی برای روشن شدن علمی تصوف دایر شود و ارزش میراث تصوف – اعم از خوب و بد – در تاریخ اسلام و در تاریخ معارف جهانی مشخص گردد
اما عده ای با این برنامه مخالفت میکردند
حمله هایی هم در گوشه و کنار نه به صورت خطی بلکه به صورت زیرمیزی وجود داشت. تا آن که به طور مشخص " فصلنامه هفت آسمان " مورد هجوم قرار گرفت. یعنی عناصری وابسته به همان جریان مخالف گسترش عمقی فعالیتهای حوزه علمیه به مخالفت با "فصلنامه هفت آسمان" برخاست و آن را پایگاه نفوذ اهل تصوف دانست. از اینجا شکل برخورد عوض شد. البته توفیقی الهی درکار بود که دستهای پشت پرده، پرده از چهره بردارند و بی پرده به میدان آیند. وقتی آنها بدون پرده پوشی اصل و اساس حرف خودشان را زدند، جاداشت که حرف طرف مقابلشان را هم بدون پرده بشنوند. اینجا بود که کجکول فعال شد

سئوال – کجکول چه فعالیتی را مشخصاً براه انداخت؟ ؛

جواب- فعالیتهای کجکول در فضای مناسب جدیدی آغاز شد و این یک توفیق الهی بود. یعنی اخیراً حضرت آیت الله یزدی به ریاست اعضای شورای عالی حوزه قرار گرفتند و همچنین در تاریخ دهم خرداد ماه هشتاد و هفت هم در جریان یک جلسه شورایعالی حوزه علمیه قم به ریاست حضرت آیت الله یزدی، حضرت آیت الله مرتضی مقتدایی به سمت مدیر جدید حوزه علمیه انتخاب شدند. حضرت آیت الله مرتضی مقتدایی عضو و نایب رئیس جامعه مدرسین و عضو شورایعالی حوزه علمیه قم هم هستند و در عین حال در پی صدور حکم از طرق دبیرشورایعالی حوزه پس از آیات محمدمومن و رضا استادی و حجت الاسلام و المسلمین حسینی بوشهری عهده دار این سمت شدند
در اثنای همین تغییر و تحولات مقارن کناره گزینی حجت الاسلام حسینی بوشهری از مدیریت حوزه و تقابل جناح های مختلف برای تحمیل کاندیداهای مورد علاقه خودشان به جایگزینی حجت الاسلام بوشهری بود که غائله سازان مورد بحث ما خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند. در همین خط هم نامه ای به حجت الاسلام و المسلمین جناب نواب نوشتند و از روش ایشان در اداره فصلنامه هفت آسمان انتقاد کردند. در اینجا بود که کجکول وارد میدان شد
فعالیت کجکول مبتنی بر معرفی این خط بلواگر در درون فضای حوزه علمیه قم و نشان دادن اثر منفی کارهای آنان بود که نهایتاً رشد عمقی فعالیتهای حوزه را بخصوص در طول سالهای اخیر راکد کرده بود

سئوال – چگونه است که کجکول در جاده ای بدون سنگلاخ پیش میرود؟؛

جواب - اساس قضیه آن است که این اشخاص بلوا گر ، یک عده نفوذی در میان طلبه ها هستند. اینها قلباً از قبل به اسلام ناب محمدی باور نداشتند و به نظام اسلامی هم عقیده راسخی ندارند، اما از روی نفاق، عقیده خودشان را میپوشانند و گرد و خاک زیادی میکنند. در میان خودشان که گفتگو میکنند علمای بزرگ و مراجع عظام تقلید را "آخوندهای بی عمل" ؛ و مسئولان محترم دولتی را نیز " آدمهای بی بخار" میخوانند. با این که خودشان وزنی ندارند اما به علت گردوخاک کردن زیاد فشار زیادی را روی دیگران می آورند. حجت الاسلام حسینی بوشهری برای آرام نگاه داشتن جو حوزه علمیه قم سعی میکرد با این بلواگران راه بیاید. اینها هم خیلی خرابکاری کردند. اما حالا دوره عوض شده. مدیریت حوزه پرونده این بلواگران را در دست بررسی دارند و فضای بلواگری تنگ و تنگتر خواهد شد. کجکول در جهت مخالف بلواگران است، و حمایت از مدیریت آرامش در حوزه

سئوال- جو حوزه علمیه قم چه وضعیتی دارد؟؛

جواب – مساله، فساد مالی است که یک عده سودجو و مفسد به آن گرفتارند و متاسفانه این اشخاص غیر معتقد به اسلام ناب محمدی که درون حوزه ها نفوذ کرده اند واز لباس مقدس روحانیت سوء استفاده میکنند غارتها و چپاولگریهای خود را به وصله کردن خودشان به مراجع بزرگ انجام میدهند. اینجاست که ناگهان لیست هایی از کمیسیون های تحقیقی مربوط به مجلس منتشر میشود که نام برخی از روحانیون عالیقدر و حتی مراجع نیز در آن است. در حالی که حقیقت مطلب چیز دیگر است
حقیقت آن است که در حوزه بسیاری از طلاب ، با مسئله تنگنای وضعیت اقتصادی مواجهند و این یک دریچه گشوده ای است بر روی اشخاص سودجو و حقه باز که با کلاه شرعی کلاهبرداریهای خلاف قانون و خلاف شرع و خلاف انسانیت بکنند. حجت الاسلام و المسلمین حقجو خودشان میگویند که در درون حوزه علمیه قم فقط در عرض همین دوسال اخیر تریلیاردها ریال از مردم و از طلبه های تهیدست کلاهبرداری شده. این جای اشکال بزرگی است بخصوص اگر توجه داشته باشیم که هزاران طلبه غیر ایرانی از همه نواحی دنیا همین الان در حوزه علمیه قم جمع شده اند تا درس بخوانند و بعد هم به ممالک خودشان بازگردند. اینها یک ضد تبلیغ بزرگ بر علیه اسلام است
این اشخاص سودجو و کلاهبردار متاسفانه پای مرجعیت را بوسط میکشند و این کارهای خلاف را به این ترتیب میکنند که خودشان را به دروغ به مراجع عظام – کثرالله امثالهم- منتسب میکنند و این جفای بزرگ است
حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی تاکنون چندبار از طریق دفتر خودشان همه شایعه ها را در مورد خود و اعضای بیت محترمشان تکذیب کردند اما علت شیوع این شایعات از آنجاست که اشخاص کلاهبردار و سودجو برای فریب اشخاص ساده لوح خودشان را منسوب به مراجع میکنند. خلاصه آن که این اشخاص که در لباس روحانیت نفوذ کرده و خلافکاری میکنند، خلافهایشان لباس مقدس روحانی را آلوده میکند و همه آن روحانیان متدینی را که با زهد و تقوا زندگی میکنند در نظر مردم خراب میکنند. اینها باید با قاطعیت خلع لباس شوند. این فراخوان اصحاب کجکول بوده است و الحمدلله حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی اخیراً این ضرورت را یادآوری فرموده اند
از جانب دیگر اینها با حرکاتی که بصورت مرموز و موذیانه میکنند بین علمای عظام ایجاد تفرقه میکنند و بر آتش اختلاف نظر های جزئی – که طبیعی هم هست- بنزین میپاشند و احتراق بزرگ ایجاد میکنند و مشاهده میکنیم که ناگهان جنگ حیدری – نعمتی به راه میفتد و یک روز غائلهء محتشمیه – مصباحیه براه میفتد و عده ای در برابر هم صف آرائی میکنند و فرش میراث سیاسی امام بزرگ محاهد عارف نستوه حضرت آیت الله العظمی روح الله الموسوی الخمینی را از دو طرف چنگ میزنند، و آنقدر کشمکش میکنند که شیرازه گسسته شود – نعوذ بالله من شر اعمالنا- از طرف دیگر با گستاخی زیاد به مراجع عظام تقلید، بی حرمتی و حرمت شکنی میکنند. مثلاً در رجا نیوز و در پرتو سخن با لحن بی ادبانه و غیرمحترمانه نسبت به برخی از آقایان مراجع تقلید موضعگیری میکنند. این حرکت, حرمت آن مراجع را نمیشکند، حرمت مرجعیت را در کلیت خود میشکند و کار توهین به مراجع مختلف را رواج میدهد که بزرگترین خطری است که از داخل پایه های حوزه علمیه قم را میخورد

سئوال – موضع کجکول نسبت به تصوف چیست؟؛

جواب - کجکول با تصوف مخالف نیست. اصحاب کجکول معتقدند اکنون دورانی است که جهان بشریت میخواهد تصوف را بشناسد. حالا که در آمریکا و اروپا میخواهند تصوف را به درستی بشناسند چرا مانخواهیم خودمان این کار را بکنیم . چرا قم که مرکز اسلامشناسی و شیعه شناسی جهان میخواهد باشد مرکزی برای تصوف شناسی عالم اسلامی نباشد؟ ؛
زمانی که کجکول از تصوف دفاع میکند، هدفش دفاع از شعبه های خانقاهی گوناگون مانند ذهبیه یا گنابادیه یا ذوالریاستینیه یا صفی علیشاهیه یا ... سایر رشته های درویشی که خود را منسوب به تصوف میکنند و در عین حال خود را شیعه یا سنی (قادریه ؛ نقشبندیه) هم میخوانند نیست. کجکول با درویشی خانقاهی اعم از شیعه و سنی ارتباطی ندارد و مدافع آنها نیست. اگر دفاعی هم کرده (مثلاً نامه ای که به سردار دکتر سیدرحیم صفوی مشاور مقام معظم رهبری نوشت) ، در واکنش به قلاوزان و طلایه داران خط حرمت شکنی بود ، نه به عنوان دفاع از درویشی خانقاهی. درویشی خانقاهی مدافعان خودش را دارد؛ و کارش به خودش مربوط است؛ و وکیل نمیخواهد ؛ و اگر بخواهد هم به قدر کافی دارد ؛ و آن وکلا هم سایتهای متعدد دایر کرده اند ؛ و کار خودشان را انجام میدهند. کجکول کاری به کار آنها ندارد. نه آن سایتها اخبار کجکول را منعکس میکنند و نه کجکول اخبار آن سایتها را منتشر میکند
خلاصه آن که کجکول مدافع "درویشی خانقاهی" و اقطاب سلاسل فقری نیست

سئوال-"درویشی ِ خانقاهی" و تفاوت آن با تصوف چیست؟؛


جواب- خصوصیات "درویشی ِ خانقاهی" به طور مجمل به این قرار است
اول- هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" دارای یک سلسله مراتب درونی است
دوم- هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" دارای یک "سلسله الاولیاء" است - که منشاء مشروعیتشان حساب میشود-
سوم - هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" دارای محلی برای جمع شدن است – که تاریخاً از دیرباز تا به امروز اسمش خانقاه بوده، مثلا "خانقاه صفیعلیشاه" در تهران یا خانقاه ذهبیه احمدیه در دزفول؛ [اگرچه بعضی از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" اسم خانقاه را برداشته اند و بجای آن "حسینیه " گذاشته اند (مثل حسینیه مشیرالسلطنه در سنگلج سابق یا حسینیه حائری در دوراه مهنس که دو مرکز از مراکز اصلی گنابادی ها در پایتخت است)،]
چهارم - هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" دارای یک نظام اداره داخلی است. در بالا و راس آن قطب است ؛ در قاعده و پایهء آن مریدها هستند. بین مریدها و قطب هم یک عده ای هستند که نماینده های مختلف همان قطب هستند و از طرف او مسئولیت های مختلف دارند، اعم از بیعت گرفتن از علاقمندان برای قطب، جمع کردن وجوه مختلف (فطریه، نذریه ...) به نام قطب، مجلس نیاز سبز کردن به اجازه قطب، نماز جماعت را امامت کردن به دستور قطب؛ فاتحه خواندن برای سلسله الاولیائی که درست کرده اند؛ و از این قبیل کارها
اما حقیقت مطلب آن است که هر شعبهء " درویشی ِ خانقاهی" از دو عنصر تشکیل شده : یکی قطب به عنوان مراد؛ و یکی هم گروهی از مردم به اسم مریدها. اشخاص میانه -یعنی شیخ و مجاز و ماذون- کاره ای نیستند و مقام و رتبه ای ندارند، حداکثر مانند کارمندان اداره یا وزارتخانه هستند. قابل عزل و نصب توسط قطب – به راحتی آب خوردن- هستند؛ و همه تقسیم بندی این مسئولیتها در درون هر شعبه از شعبات "درویشی ِ خانقاهی" بر اساس مقام معنوی یا درجه علمی ِ شیخ و مجاز و ماذون صورت نمیگیرد، بر اساس اطاعت پذیری و تسلیم آنان نسبت به قطب صورت میگیرد
پنجم – در هر شعبه از شعبه های "درویشی ِ خانقاهی" اقطاب برای خود القابی دارند که آن را به خودشان مخصوص میدانند مثل شاه ... و خودشان را وصل به عالم غیب میدانند و این مقام را مخصوص به خودشان میدانند
اینها فصل مشترک بود
همه این مطالب که خاص و مخصوص به همه شعبه های " درویشی ِ خانقاهی" است تا به امروز به عنوان اسرار "درویشی ِ خانقاهی" توسط مریدها حفظ میشد
ولی همه اینها، محل ِتامل و بررسی دارد و باید به صورت یک تحقیق دانشگاهی و علمی در حول و حوش آن بحث شود و مشخص شود که غثّ و سمین آن و سره و ناسره آن و درست و نادرست آن و عقلانیت و خرافه آن چیست. ارتباط بین تصوف و "درویشی ِ خانقاهی" باید مورد بررسی قرار بگیرد و روشن شود، اما به هرحال باید بپذیریم که "درویشی ِ خانقاهی" یک پدیده اجتماعی است و باید توسط جامعه شناسان و مردم شناسان و پدیده شناسان و روان شناسان- اجتماعی مورد بررسی قرار بگیرد. دیگر امروز زمانی نیست که یک نفر بیاید بگوید من نایب امام زمانم و با خدا و غیب ارتباط دارم و دیگران همه دروغ میگویند و فقط من راست میگویم و ... از این قبیل ادعاها، و یک عده هم بپذیرندو پشت سرش راه بیفتند و با ایجاد جو مصنوعی، تبلیغ هم بکنند و دیگران را هم به دنبال خود بکشند. باید پرسید چرا و چگونه؟ به چه دلیل شما با غیب ارتباط دارید؟ به چه دلیل فقط شما راست میگوئید؟ از کجا میتوانید ثابت کنید که همه باطلند الا شما. چگونه است که شما خود را نایب امام زمان میدانید ؟ و دیگران همه دروغ میگویند

سئوال- اصحاب کجکول فکر میکنند زمانی برسد که دراین باره تحقیق بیطرفانه صورت بگیرد؟؛

جواب- ببینید در هر حال اینها مطالبی است که نباید از کنارش گذشت
بهرصورت باید برروی آنها تحقیق و تامل کرد و ارزشش را مشخص ساخت. مثلاً تنها پس از تحقیقات بسیار زیاد دقیق و اصولی مشخص میشود که در کره مریخ آب هست یا نیست. نمیشود پذیرفت که یکی بیاید و بگوید به من الهام شده در کره مریخ آب هست و هرکسی بگوید نیست دروغ میگوید؛ یکی هم بیاید بگوید نخیر! در مریخ آب نیست ومخالف این نظر دروغگو است چون من نایب امام زمان هستم و به من الهام غیبی شده ... امروز زمان ارزیابی علمی- تحقیقی است. حتی بسیاری از روسای شعبه های درویشی خودشان به مطلبی که میگویند جدی باور دارند، چرا چون هرگز تحقیقی در مورد صحت و سقم آن مطالب نشده است. همین مساله صحت سلسله الاولیاء محل بحث و تامل فراوان دارد
اشکال کار در آنجا است که وقتی یک پژوهش مستقل و دقیق علمی در باره این مطالب در چهارچوب دانشگاه صورت بگیرد میزان سره و ناسره همه دعاوی روشن میشود. اما وقتی یک عده بلواگر یک روایت مجعول را سرچوب میکنند و به مراکز درویشی خانقاهی کوکتل مولوتف پرتاب میکنند و حریق و آتش سوزی و چاقوکشی و عربده جویی براه میندازند ، خیلی مطالب لوث میشود . جایی برای تحقیق باقی نمیماند

سئوال- مقصودتان از تحقیق دانشگاهی چیست؟

چواب- مقصود از تحقیق دانشگاهی نگارش کتابهائی است مثل حسن بصری یا جنید بغدادی که منتشر شده است. یک نفر خواننده میتواند مثلاً کتاب "حسن بصری- گنجینه دار علم و عرفان" را- که حاصل قلم "استاد اکبر ثبوت" است - بخواند و در نهایت بگوید " اگرچه این پژوهش نشان میدهد که حسن بصری آدم بدی نبوده، ولی به من ارتباط ندارد. و در هرحال راه من و راه حسن بصری از هم جدا است". اما کتاب نویسی ِ سخیف، نوع کتابی است که مخالفان برداشته اند و علیه حسن بصری نوشته اند و اسم کتابشان را "حسن بصری چهره جنجالی تصوف" گذاشته اند و از همان کلمه اول، خواننده کتاب را آکنده از فحاشی و لحن بسیار جاهلانه و جاهلوارانه و میدانی میبیند
کسی کتاب "حسن بصری چهره جنجالی تصوف" را جدی نمیگیرد و بر خِرد نویسنده آن افسوس میخورد و از پوچی نظرگاه پشت این کتاب متحیر میشود و از تمام مخارجی که هزینه انتشار این کتاب - و کتابهائی همردیف آن شده که در نمایشگاه کتاب به رایگان توزیع میشدند و همه مانند فتوکپی یکدیگر بودند- قلبش آکنده از اندوه میشود

سئوال- پیشنهادی هم دارید؟؛

جواب- امروز همه صحبت از مبارزه با خرافات میکنند. باید دانست که خرافات آفت فرهنگ است و تنها با یک مبارزه بی امان علمی- تحقیقی میتوان لایه های خرافات را زدود. خرافه زدایی از تصوف هم لازم است اما به عنوان کار علمی و دانشگاهی. نه با پرتاب کوکتل مولوتف به دست یک عده قداره بند عربده کش
کجکول از ابتدا با این قداره بندی مخالف بود و جلوی قداره بندها قد علم کرد و استوار ایستاد و ایستادگی کرد و خطر آنها را به عنوان بزرگترین آفت ضدفرهنگ گوشزد کرد و گفت تا این قداره بندها باشند راه بر جستجوی علمی مسدود خواهد ماند

سئوال – آیا این "قداره بندها" تشکیلاتی کار میکنند، یا نه؟؛

چواب- بله. این یک کار تشکیلاتی است. به قول آیت الله سید احمد خاتمی این کارها تشکیلاتی است و هدف این تشکیلات ضربه زدن به کیان حوزه و کیان نظام و در نهایت به اسلام است
اولاً باید دانست که اعضای این تشکیلات مخفی به هیچوجه به اسلام ناب محمدی ص اعتقادی ندارند. به نظام اسلامی هم معتقد نیستند. اما شیوه عملشان پیچیده است. اینها را میتوان "جماعت حجتیه جدید" نامگذاری کرد . یک دسته از آنها پیروان "سیدعلی مبداء- سید کفری" هستند، اما گروه های دیگر هم هستند. اینها اصلاً به نظام اسلامی و به جمهوری اسلامی باور ندارند. نظام مقدس اسلامی را حکومت دجال میشمارند. فرقی بین نظام مقدس اسلامی و بدترین دیکتاتورهای مستبد قائل نیستند. همه را دجال میدانند. در نظر اینها امام غایب عج به زودی ظهور خواهد کرد و همه این نظام ها را ریشه کن خواهد ساخت. حتی نقشه ای برای ظهور امام غایب درست کرده و ان را چاپ و منتشر کرده اند و در سایتهای خودشان هم قرار داده اند

اینها بلحاظ اعتقادی مدعی اند که "امام زمانی" هستند و مخالف اسلام ناب محمدی. اینها دشمن نظام مقدس اسلامی هستند، اما فعلاً به اسم "صوفی ستیزی" دارند نیرو جمع میکنند و یارگیری میکنند. در میان طلاب نفوذ فراوان کرده اند. کارشان درست مانند "گروه منحله فرقان" است که توسط "ملا اکبر گودرزی" میچرخید و افتضاحات بزرگی در لباس مقدس روحانیت به بار آورد
بلحاظ تشکیلاتی ، هم در حوزه ها نفوذ دارند و هم میان شعبه های "درویشی ِ خانقاهی". به هر حال تشکیلات زیرزمینی شان دارای دو دسته از اعضاء است
یک گروه نفوذی در درون حوزه ها و ملبس به لباس طلاب
یک گروه نفوذی در صفوف" درویش های خانقاهی". بین گنابادیها، درویشهای اهل حق و دیگران ...

سئوال- درمورد عناصر نفوذی توضیح بیشتری بدهید

جواب - حق دارید. وقتی میگوئیم اعضای نفودی باید مطلب را بیشتر بشکافیم
این "امام زمانی" ها، دو دسته هستند. یک دسته اعضای راسخ این گروهند که هم در حوزه ها و در لباس طلبه ها نفوذ کرده اند و هم در بسیاری از شعبه های دستگاه های امنیتی جا گرفته اند. اینها " نفوذی" ها هستند. همچنین به عنوان ماموریت امنیتی، به صفوف شعبه های درویشی هم نفوذ کرده اند و با شیوخ و اقطاب رشته های مختلف بیعت کرده اند تا سر از کارشان در بیاورند و اطلاعات جمع کنند. اینها "نفوذی" ها هستند. اما در عین حال هرجایی که هستند – اعم از حوزه و مسجد و حسینیه و خانقاه- یک عده ای را هم به خودشان جذب میکنند. اشخاصی که توسط این "نفوذیها" "جذب" میشوند به عنوان هوادار به تشکیلات زیرزمینی اینها وصل میشوند و ما از اینها به "جذبی" ها اسم میبریم. پس در مجموع این تشکیلات زیرزمینی مخفی "امام زمانی ها" دارای یک هسته مرکزی بسیار نیرومند است که کاملاً ظاهر الصلاح است – مسجدی است، مداح ها را میشناسد؛ با برخی مراجع خود را متصل مینماید ...- و دارای دو دسته عضو در حوزه و خانقاه است که عبارتند از "نفوذی ها" و "جذبی" ها

سئوال- روش کجکول با این تشکیلات "امام زمانی ها" چه بوده؟؛

جواب - کجکول از وقتی که تاسیس شد به شناسایی و افشای هر دو گروه نفودی و جذبی هم در بین درویشها و هم دربین طلبه ها پرداخت. بعد هم به موقع خودش عوامل نفوذی در میان شعبه های درویشی را، و هم نفوذی های بین طلاب را به همه ایرانیان معرفی کرد و خواهد کرد. اما اکنون مدتی است که ، بیرحمانه به افشاگری عناصر ناباب نفوذی در میان طلاب و شبکه های مرموز و مفسد آنان برآمده
افشاگریهای کجکول همه را معذب و ناراحت میساخت و میسازد و خواهد ساخت. هم متولیان و هم مدعیان را

سئوال- فعالیتهای کجکول تا چه اندازه موثر بوده یا مورد توجه قرار گرفته

جواب- در کل، بی اثر نبوده. بخصوص آثار آن را در همین گردهمایی اخیر مقامات مملکتی در قم و بخصوص فرمایشات بسیار اساسی حضرت آیت الله العظما ناصر مکارم شیرازی درباره ضرورت بررسی وضع حوزه و خلع لباس از "طلاب ناخلف نفوذی" مشاهده کردیم
دررابطه
با حمایت از رشد عمقی حوزه هم، کجکول بحمدلله نسبتاً تا اندازه ای موفق عمل کرده و نظر آقایان مراجع عظام و مدیریت جدید حوزه را به این مهم جلب کرده. در این فضایی که فشار مخالفان نفوذی در حوزه ها رو به کاستی نهاده، بحمدلله مسئولان مربوطه برنامه ریزی تاسیس کرسی دوره دکترای تصوف و عرفان در قم را بعد از مدتها استمهال کلید زدند. این موفقیت بسیار بزرگی است و کجکول آن را به همه دانش پژوهان تبریک عرض میکند

No comments: