Sunday 27 February 2011

از حاج مهندس اسفندیار رحیم مشائی چه خبر

از حاج مهندس اسفندیار رحیم مشائی چه خبر

سرمنشاء همه مشکلات و بحرانها

سدعلی خامنه ای است نه احمدی نژاد

در آخرین جلسه جناب حاج آقا مهندس اسفندیار رحیم مشایی با اعضای "انجمن راه حقیقت" یکی از حضار ارزیابی های خودش را در مورد نامه سرگشاده و علنی "فرهاد جعفری" (نویسنده کتاب "کافه پیانو") به اطلاع حاضران رساند. این ارزیابی - که براساس یک نظرسنجی از مردم کوچه و بازار نهیه شده- حاکی از آن است که نامه فرهاد جعفری با واکنش مطلوب عمومی روبرو شده، و غالب مردم بر این نظر بوده اند که تسلط "اسلام سیاسی" در سه‌دهه‌ گذشته بر ایران؛ اکنون اثبات کرده است که نمی‌تواند پیش‌برنده‌ ء "جامعه‌ ایرانی"، به ‌سوی آزادی و عدالت و توسعه و رفاه برای همگان و به ‌ویژه برای جمهور مردمان باشد و امروز هم مردم و هم بسیاری از روحانیون بر ضرورت بازگشت "اهل حوزه" به "حوزه های دینی" و دست کشیدن از دخالت در سیاست و امور سیاسی، بالاتفاق همنظر و هم جهت شده اند. به همین دلیل خواهان "الغای اصل ولایت فقیه" از قانون اساسی بوده و مطلوبشان آن است که با تعطیلی ولایت فقیه ، اداره امور مذهبی ( ونه سیاسی) بدست یک "مرجع تقلید جامع الشرایط واقعی" مثل آیت الله سیستانی سپرده شود.

روحانیت مستقل

خواهان عدم دخالت در سیاست

در این نشست حاج مهندس اسفندیار رحیم مشائی سخنرانی بااهمیتی کرده که خلاصه آن به شرح زیر است :

هماهنگ شدن طرفداران احمدی نژاد با خط اصلاحات

امروز میبینیم که "طرفداران احمدی نژاد" و "طرفداران جنبش سبز" در خیابانها به هم نزدیکتر میشوند. شعار های طرفداران جنبش سبز در بیست و پنج بهمن و اول اسفند شاهد معتبری است بر این که جنبش سبز هم به واقعیت امر آگاه شده است و ما، لااقل از این جهت ما با آن ها اختلاف نظر نداریم. مردم متوجه شده اند که همه سرمنشاء و منبعِ همهء مشکلات شخص سِدعلی خامنه ای است و نه احمدی نژاد. تنها تفاوتی که بین طرفداران محمود احمدی نژاد و طرفداران جنبش سبز و خط اصلاح طلبها وجود دارد این است که احمدی نژاد وجاهت و قدرت و اعتماد به نفس لازم در جهت حذف روحانیت را دارد اما موسوی و خاتمی و کروبی به این دلیل که در مقاطعی با این نظام همکاری داشته و بخشی از تاریخ سی سال گذشته هستند از آن محرومند و به همین سبب به روحانیت چسبیده اند.

جایی که آب است تیمم باطل است

در درازمدت، وزنه تعادل به طرف ما میچرخد، چون مردم میبینند که کروبی و موسوی هر روز به یک دلیل و بهانه، دست به دامن مراجع و روحانیت میشوند و از آنها می خواهند تا بیشتر وارد صحنه شوند. اما برعکس آنها ما تلاش می کنیم جلو همین مقدار حضور روحانیت را هم در صحنه بگیریم و عامل عقب ماندگی جامعه و کشور را کنار بزنیم و تردید نداریم که در این اعتقاد مترقی خود، اکثریت قاطع ملت ایران را با خود همراه خواهیم داشت.

جایی که آب است تیمم باطل است . وقتی شخص شخیص "امام زمان" خودشان حاضرند و نظارت دارند (هر چند ظاهر نیستند) دیگر نیازی به دکان نیابت و نائب آقا بودن نیست! ما خوب می دانیم چگونه با آخوندها بحث کنیم. ما با سلاح خودشان با آن ها احتجاج می کنیم. "امام زمان" را در مقابل "نائب"او می گذاریم .موکل را احیا می کنیم تا دیگرنیازی به وکالت و نیابت نباشد . ما، این "مذهبی ها" را با "امام زمان" و "ملی گراها" را با "کورش کبیر" در کنار هم قرار خواهیم داد. دو نمادی که هریک نماینده مشی و باور بخش اعظمی از مردم است .یکی از "حق الله" خواهد گفت و دیگری از "حق الناس" و جمع این دو، تمام ملت ایران را به وحدت و تعامل زیر یک سقف سوق خواهد داد زیر سقف "جمهوری ایرانی" که همه خواهان برپا شدن آن هستند

این ها همه مکنوناتی است که در دل مردم وجود دارد و منتظر یک جرقه است که البته زمان آن نیز نزدیک شده است .

No comments: