Tuesday 1 April 2008

شایعه پراکنی و تفرقه افکنی اسلحه زنگ زده برعلیه دراویش

جواد محرابی- سر بیرون از آب کوه یخ ضدتصوف

قسمت اول

اختاپوس صوفی ستیز ، یک جریان تبهکار و سایه نشین است که قرارگاه هسته مرکزیش در شهر مقدس قم است. این باند تبهکار و جنایت پیشه و خداناترس این بار برای هجمه و هدم بنای حسینیه درویشهای گنابادی در سال جدید طرح ها ی تازه ای را تدارک دیده است
پیش از این حسین شریعتمداری سردبیر کیهان از "سلسله گنابادی" به نام "فرقه صوفی نما" یاد کرده بود. اینگونه نامگذاری حداقل در دوره زمامداری محمود احمدی نژاد کاملاً تازگی داشت. زیرا برخلاف خط شریعتمداری در کیهان که میان "تصوف" به عنوان یک "جریان فرهنگی- فکری" – از یک طرف- و "عرفان سلسله ای" یا " مکتب درویشی" - از طرف دیگر- مرزبندی میکند، جریان مستولی بر روزنامه جمهوری اسلامی در سلسله مقالات پی درپی خود اساساً با مشرب تصوف به عنوان انحراف از اسلام ولایتی به مخالفت برخاست و خواهان برچیده شدن هرنوع و شکل و رنگ مکاتب و طریقتهائی شد که به نحوی با تصوف همخوانی دارند


در دستورالعمل ریاست جمهوری که بیش از یکسال از تاریخ صدور آن میگذرد وزارت اطلاعات موظف به شناسائی مکتبهای انحرافی عرفانی شده تا از مجاری قانونی نسبت به برچیدن آنها اقدام به عمل آید
شاید خواننده تصور کند مقصود از شبه عرفانهای انحرافی مکاتب "اشو" و "سای بابا" و "رام الله" و نظایر آن است. اما چنین نیست. پیروان خط روزنامه جمهوری اسلامی اساس تقسیم بندی خود را از عرفان آغاز میکنند و عرفان اسلامی را به دو شعبه اصیل و انحرافی جدا مینمایند. آنها اصولاً مکتب تصوف را در کلیت و تمامیت تاریخی خود "عرفان انحرافی" میشمارند. یعنی میگویند که تصوف یک مکتب شبه عرفانی است که از مسیر تعلیمات ائمه شیعه ع از همان ابتدای اسلام انحراف پیدا کرده و دنباله روی حسن بصری شده است. پیروان خط روزنامه کیهان برعکس تقسیم بندی خود را نه از عرفان بلکه از مکتب تصوف شروع میکنند. یعنی میگویند که عرفان اسلامی به دو بخش تقسیم میشود، عرفان صوفیانه و عرفان حوزه ای. و در هردو بخش جنبه های فرهنگی قابل توجهی وجود دارد که قابل انکار نیست. سپس مکتب تصوف را به عنوان یک شاخه از عرفان اسلامی به دوبخش تقسیم میکنند. تصوف مستقل و غیر سلسله ای. تصوف سلسله ای یا مکاتب معروف به فقر و درویشی که دارای تشکیلات و سلسله مراتب است و به طورکلی دغدغه ذهنی سرکردگان فرقه های درویشی و فقر – از نظر گردانندگان کیهان- نه تکامل مسلمانان ، بلکه تبدیل کردن آنها به گله های مطیع مریدان است

.
سردبیر کیهان از سلسله گنابادی به عنوان فرقه صوفی نما یاد میکند

.
اما فصل مشترک میان خط مشی روزنامه جمهوری اسلامی و روزنامه کیهان – یعنی دونشریه قدرتمند وابسته به ارکان حکومتی- آن است که اعم از این که تصوف خوب یا بد باشد، در هرحال تشکیلات فرقه ای و سلسله های صوفیه در ایران جائی در موزائیک اجتماعی نباید داشته باشند و جامعه باید از حضور این نوع جمعیتهای اعتقادی فارغ گردد. روزنامه کیهان بخصوص بوق حمله خود را پس از مصاحبه جناب آقای دکترنورعلی تابنده با اردوان روزبه خبرنگار رادیو زمانه در ایران به صدا درآورد و برعلیه قطب سلسله گنابادی و کل سلسله گنابادی موضعگیری کرد و در مقاله ای که تحت عنوان "هلند- پایتخت ناتوی فرهنگی علیه جمهوری اسلامی" نوشت، رطب و یابس را بصورت هذیانگونه ای سرهم بندی کرد. آن مقاله که علائم بیماری روانی نویسنده آن در آن بخوبی منعکس بود، عکس العملهای فرهنگی اعتراض آمیز بسیاری را در گوشه و کنار مطبوعات داخلی و خارجی برانگیخت.
اما برخلاف موارد پیشین که دو مرکز از مراکز متعلق به سلسله گنابادی در قم و بروجرد –در ظاهر با غلبه عوام- با استفاده از امکانات دولتی تخریب گردید و اعتراض کلیه مجامع مدافع حقوق بشر را در جهان بهمراه آورد ور درنتیجه ضربه سنگینی بر دعوی تعامل و تسامح دینی در سال موسوم به اتحاد ملی و انسجام اسلامی بوجود آورد، این بار لایه های سایه نشین صوفی ستیز روش جدیدی را برای هجمه و هدم خزنده مراکز سلسله گنابادی تدارک دیده اند


قدم اول این پلکان وارونه، برچیدن حسینیه کرج است. محلی که سالهای سال نقشه های متعددی برای امحاء آن چیده شده. اما اینبار با حکم اداری که توسط نهادهای امنیتی ابلاغ شده این قضیه به سبک و شیوه جدیدی طراحی شده است. در همین حال زمینه های تفرقه افکنی در صفوف پیروان این سلسله توسط ایادی نفوذی در حال فوران است. روش مورد استفاده عوامل صوفی ستیز سایه نشین مانند همیشه شایعه پراکنی است. سایت "گناباد 110" و سایر سایتهای اینترنتی وابسته به محافل مافیای ضد صوفی در سال گذشته مکرراً شایعه های برنامه ریزی شده ای برای تشویش اذهان عمومی در مورد سلامتی جسمی جناب آقای دکتر نورعلی تابنده دامن زدند و سایتهای مزدور و جیره خواری مانند خرقه و فرقه و سالوس شایعه سازیهای زیادی درباره مساله جانشینی و اختلاف برسر قطبیت را مطرح کردند که البته کوچکترین تاثیری در روح و روان پیروان مومن و معتقد سلسله گنابادی ایجاد نکرد و با هوشیاری

"گنابادیها" در نطفه خنثی و خفه شد

ترفندی که اخیراً مورد استفاده "مافیای صوفی ستیز" قرار گرفته شایعه پراکنی و اختلاف افکنی با سوء استفاده از نام مشایخ سلسله میباشد. این روش جدید توسط همان عوامل نفوذی و مساله دار قدیمی و از طریق شبکه های سایه گزین داخل سلسله گنابادی انجام میشود و البته اینبار هم به عنایت خداوند با هوشیاری و اطلاع رسانی به موقع پیروان این سلسله بی اثر خواهد شد

.
آخرین حیله بکار رفته، شایعه ای بود که در آغاز سال جدید خورشیدی هشتاد و هفت، این بار از "امارات" انتشار پیدا کرد و شیوع آن همزمان با مسافرت یکی از شیوخ سلسله گنابادی به نام آقای مهندس علیرضا جذبی در ایام تعطیلات نوروزی به دبی و به منزل آقای میرمطلب گراشی از دیگر شیوخ گنابادی در امارات عربی بود. بر اساس این شایعه جناب آقای دکتر نورعلی تابنده در ایام اردیبهشت تا خرداد ماه برای مسافرت به دبی خواهند رفت

کجکول معتقد است که نظر به آن که اواخر اردیبهشت و اوائل خرداد ماه، تاریخ انقضای استمهال برای تخریب حسینیه کرج است، این شایعه به احتمال زیاد میتواند در ارتباط با ترس مافیای صوفی ستیز از مقاومت مردمی و تلاش برای خنثی کردن آن از طریق ایجاد جنگ روانی باشد. دلیل این امر نیز آن است که ماموران اجرائی توسط شهرداری و فرمانداری شهرستان کرج موظفند با استناد به ماده صد برای برچیدن هزارودویست متر مربع از کل بنای حسینیه در اواخر اردیبهشت و اوائل خرداد ماه سالجاری اقدام کنند. احکم این تخریب که در تاریخ بیست و ششم اسفند هشتاد و شش ابلاغ شده، قطعی است و قابل پژوهش خواهی نیست. از جانب دیگر شیخ یوسف مردانی مسئول سلسله درکرج نیز اکنون مدتی است در اثر فشارهای طاقت فرسای عوامل مافیائی صوفی ستیز غالباً در تهران اقامت داشته ، و علیرغم با حال ضعف ناشی از بیماری، دوبار توسط دژخیمانِ دستگاه های انتظامی- امنیتی تحت بازجوئی طاقت فرسای چهارساعته قرار گرفته و به قید ضمانت آزاد شده است.
۱۳۸۶-۱۲-۲۷
ميزان نيوز : رأی تخریب حسینیه دراویش نعمت اللهی گنابادی در کرج کمیسیون تجدید نظر ماده صد شهرداری کرج به صورت غیابی و محرمانه ، رأی کمیسیون بدوی مبنی بر ( اعاده به وضع سابق نسبت به کل مساحت حسینیه دراویش نعمت اللهی گنابادی در این شهرستان و تغییر کاربری آن ) را تأیید نمود .نهادهای امنیتی در کرج مدتهاست با فشار بر شهرداری این شهرستان تلاش می کند حسینیه دراویش نعمت اللهی گنابادی در کرج را نیز به سرنوشت حسینیه های قم و بروجرد دچار سازد . در این رأی قطعی صادره ، مهلتی دو ماهه برای تخریب حسینیه دراویش در
نظر گرفته شده است

امروز جانورانی مانند " جوادمحرابی" بجای آن که در گوشه های متروک تیمارستانهای روانی به زنجیر کشیده شده باشند، هرروز با گستاخی هرچه تمامتر خط و ربط ارشادی به ارکان حکومت و حاکمیت میدهند و مقدمات ضرب و جرح و تخریب و غارت درویشهای گنابادی و مراکز آنها را در شهرهای مهم ایران تدارک میبینند، و ایادی مزدور آنها در چهره عوامل نفوذی در صفوف پیروان گنابادی بازار شایعه پراکنی های تفرقه افکن را داغتر و داغتر میکنند


کجکول در قسمت دوم مقاله " جواد محرابی- سر بیرون از آب کوه یخ ضد تصوف" به افشاگری در مورد اساس اعتقادات شبکه های زنجیره ای مافیائی این جریان بسیار تبهکار "انکیزیسیونی" دست خواهد زد

No comments: