Tuesday 15 April 2008

چرا سنگرهای نظام طعمه جریانهای افراطگرای انحرافی میشود

ضرورت خلع لباس و نفی بلد طلاب افراطی

به دنبال درخواست کجکول از عالیرتبه ترین مقامات نظام برای خلع لباس و نفی بلد طلبه آشوب طلب ملاجواد محرابی از قم ، واقعه دیگری در کرمانشاه زنگ خطری را از افراطیگری طلاب تندرو در گوش مسئولان امر به صدا در آورده است

تاريخ انتشار: - ۲۷ فروردين ۱۳۸۷

هفته گذشته، انتشار يك خبر كذب در منجر به درگيري اهالي با مأموران انتظامي شد.به گزارش خبرنگار «تابناك»، شنبه شب گذشته 17/1/87 مأموران انتظامي براي ابلاغ حكم به منزل ملاحسين دارابي، از طلاب افراطي منطقه روستاي داراب كرمانشاه، در «ريجاب» مراجعه مي‌كنند كه ملاحسين با دخالت همراهانش، متواري شده و درگيري بين شماري از مردم و نيروي انتظامي به وقوع مي‌پيوندد. اين درگيري خسارات مالي و زخمي شدن مأموران و مردم را نيز به دنبال داشت و باعث شد مأموران روز بعد با مراجعه به منطقه، ابتدا صد نفر را بازداشت و سپس همه را به غير از دوازده نفر آزاد كنند
حسين دارابي از طلابي است كه به گفته بسياري از روحانيون، موفق به اتمام دروس حوزوي خود نشده و مبلغ افراطگرايي در منطقه است
محمد جواد ابو‌القاسمي در اين باره تحليلي نوشته كه در ادامه مي‌خوانيد
به بهانه حوادث اخير در منطقه ريجاب كرمانشاه (روستاي داراب)در ايران اقوام و مذاهب گوناگوني است كه يكي از مهم‌ترين مذاهب ايران پس از شيعه، اهل سنت و جماعت است. در استان كرمانشاه، همواره مردم اهل تسنن و تشيع، بهترين همزيستي را داشته و مانند برادر در كنار يكديگر زندگي كرده و رفت‌وآمدهاي خانوادگي و تجاري و ... در بين مردمان اين ديار از ديرباز، بوده و هست، اما دشمنان ايران و اسلام، همواره اين وحدت و انسجام را برنمي‌تابند و در پي تفرقه افكني و فتنه در اين استان بوده‌اند.يكي از با استعدادترين و مهمترين مناطق توريستي غرب ايران كه بنا بر اعتراف صاحبنظران «بهشت غرب» نيز نام دارد، در منطقه‌اي بر سر راه عتبات عاليات در هشت كيلومتري جاده كرند غرب ـ سرپل ذهاب است و نام آن ريژاو (ريجاب) است. اين منطقه كه جزو شهرستان جديد «دالاهو»ست و ساكنان عمده آن سنّي مذهبند، بسيار خوش آب و هوا با رودخانه زيبا، باغ‌هاي پر از ميوه و محصور شده در كوهستان‌هاي زيباي دالاهو، با مردماني مؤمن، جواناني پاك و كارنامه‌اي افتخارآميز در دوران دفاع مقدس است.عظمت و تدين مردم منطقه را با وجود مساجد قرون اوليه اسلامي در ريجاب مي‌توان ديد. اين سرزمين پيش از انقلاب، همانند ديگر مناطق ايران محروم بود و از استعداد طبيعي آن در راستاي خوشگذراني و عياشي ايادي رژيم ستم شاهي استفاده مي‌شد.با پيروزي انقلاب اسلامي، مردم اين ديار به ويژه جوانان و بزرگان هوشمند و متدين، زمينه حضور و فعاليت نهادهاي انقلابي چون جهاد و سپاه را فراهم ساخته و به‌رغم زمينه‌هاي مشترك، فرهنگي، زباني و مذهبي كه با مناطق فتنه‌خيز كردستان داشتند، توانستند در برابر جريانات ضدانقلابي كردي بايستند و جلوي نفوذ آنان را بگيرند و در نتيجه، اين منطقه از شر فتنه‌هاي كومله و دمكرات در امان ماند و منطقه‌اي كه ضدانقلاب به آن چشم دوخته بود، تبديل به دژي محكم براي دفاع از انقلاب اسلامي شد، به گونه‌اي كه با آغاز جنگ تحميلي و لبيك به فرمان امام خميني (ره) ده‌ها شهيد و جانباز و آزاده و صدها بسيجي و رزمنده تقديم انقلاب كردند كه خود، گواه روشني بر پاسداري از آرمان‌هاي انقلاب و جمهوري اسلامي است
افراطگرايي مذهبي در ريجاب
افراطگرايي در ريجاب به زمان تقريباً اواخر جنگ تحميلي برمي‌گردد و اين حالت از زماني آغاز شد كه مردم، عده‌اي از جوانان را براي فراگيري علوم ديني و حوزوي اهل سنت، راهي مناطق پاوه و سنندج و جوانرود و ... كردند. در اين بين، برخي از جريانات افراطي، تلاش كردند اين جوانان پاكدل را جذب كنند، هر چند سرشت پاك و تربيت خانوادگي آنان، اين توطئه را با شكست روبه‌رو ساخت، ولي متأسفانه در بين آنان تعداد بسيار اندك و انگشت شماري رويه افراطگرايي را پيشه گرفتند و تخم توطئه در اين سرزمين كاشته شد
يكي از اين افراد، شخصي است به نام «حسين دارابي» كه به اعتراف بسياري از روحانيون منطقه، حتي موفق به اتمام دروس حوزوي خود نيز نشده است. رهبري اين جريان را در منطقه به دست گرفت و شروع به ترويج افراطگرايي كرد و با نفوذ در ميان افراد ساده‌دل و به بهانه دفاع از اسلام، اقدام به فريب افكار عمومي نمود.او در سال 73 و در محرم به دليل تشويش اذهان عمومي از سوي دادگاه روحانيت همدان احضار و محكوم به حبس شد. به همين دليل، مردم روستاي «ابودجانه» كه از روستاهاي اطراف ريجاب است و مردمي انقلابي و متدين دارد، وي را از امامت جماعت مسجدشان بركنار كردند. پس از آزادي از زندان، مدتي اين جريانات، راكد ماند و طرفداري نداشت، اما در اواخر سال‌هاي 81 به بعد، اين جريان زنده شد و دوباره شروع به توهين به مقدسات مردم اهل سنت نمودند و با ترويج خشونت و ارايه چهره خشن از اسلام، سعي به گمراه نمودن مردم كردند. هرچند در اين ميان، همواره از سوي دلسوزان و ايثارگران منطقه، تذكرات و پيشنهادهاي لازم به مسئولان محلي، براي كاهش جذب افراد ساده‌دل به اين جريانات مطرح مي‌شد، اما متأسفانه كم‌توجهي مسئولان و انجام شيوه‌هاي سلبي و منفي در منطقه، باعث رشد اين جريان شد
تا اين‌كه ايشان در سال 83 بار ديگر به دادگاه احضار و پس از مدتي به يك سال حبس تعليقي محكوم شد. پس از آن نيز چندين بار براي ابلاغ حكم، مأموران به منزل ايشان رفتند، اما ايشان از حضور در دادگاه خودداري كرد تا اين‌كه در شامگاه 17/1/87، مأموران به درب منزلش مراجعه مي‌كنند، ولي باز هم او را نمي‌يابند. در هنگام بازگشت مأموران، بلندگوي مسجد اعلام مي‌كند «ملاحسين» دستگير شده و اعدام او حتمي است. با پخش اين پيام از بلندگوي مسجد، عده‌اي از مردم به سوي مأموران هجوم مي‌آورند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار مي‌دهند و خساراتي به اموال دولتي و ضرب و جرح مأموران صورت مي‌گيرد. اين در حالي است كه ملاحسين دارابي متواري شده است و تاكنون اطلاع دقيقي از او نيست. فرداي آن روز، مأموران يگان ويژه براي دستگيري و شناسايي عاملان خسارات به اموال بيت‌المال و ضرب و جرح مأموران، عده‌اي را دستگير مي‌كنند. در آغاز، صد مرد دستگير مي‌شوند، اما پس از بازجويي، دوازده نفر آنها تحويل مقامات قضايي مي‌‌شوند
پيشنهادها و راهكارها
با توجه به تأكيد مقام رهبري بر لزوم اهتمام به «اتحاد ملي و انسجام اسلامي» براي مناطقي كه هم اتحاد ملي و هم انسجام اسلامي در مخاطره جدّي است، اقدامي بايسته صورت پذيرد تا با بي‌برنامگي و سهل‌انگاري، مناطقي كه دژ دفاع از انقلاب اسلامي بوده‌اند، به كانون ضد انقلاب تبديل نشود

No comments: