انقلاب هشتادوهشت و اصالت آن
.
ابوالفضل فاتح از اعضای دفتر میرحسین موسوی در سایت قلم نیوز خاطرات خودرا از جمعه و شنبه بیست و دو و بیست و سه خرداد، مصادف با انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، نوشته است
بررسی این خاطرات نشان میدهد که چند ماه پیش از برگزاری انتخابات، همان روزی که علی خامنه ای در صحبتهای عمومی گفت " من به آقای احمدی نژاد گفتم شما برای چندماه برنامه ریزی نکنید، بلکه فکرکنید که چهارسال دیگرهم درمقام ریاست جمهوری هستید، و با این دید، برای دولت خود برنامه ریزی بکنید" همه تصمیمها برای مهندسی انتخابات گرفته شده بود. این را همه میدانستند، و بسیاری آن را میگفتند. میگفتند "عبور از احمدی نژاد، خیانت است!!". حتی آخوندکی در قواره "حمیدرسایی" مطلب را میدانست و از چهارماه قبل از انتخابات به ابوالفضل فاتح گفته بود. ابوالفضل فاتح در این باره مینویسد
حدود ۱۱ شب – جمعه بیست و دو خرداد- مهندس موسوی نامهای سّری به مقام معظم رهبری نوشت، این نامه را من خودم به صورت دستی به بیت مقام معظم رهبری بردم و آن را تحویل آقای وحید دادم. چند دقیقهای هم با هم صحبت کردیم از فحوای صحبتهای ایشان دریافتم که باید انتخابات را تمام شده تلقی کنم. او میگفت برای چگونگی اعلام شمارش آرا به وزارت کشور تذکر داده است، اما ترکیب نهایی آرا را یک مرحلهای به نفع آقای احمدینژاد میدانست. به ایشان گفتم تمام گزارشها، مشاهدات عینی و ارزیابیهای منطقی و علمی ما کاملا عکس آن چیزی است که دارد اعلام میشود.... بعد آمدم و با آقای حمید رسایی صحبت کردم. این آقای حمید رسایی چهار ماه پیش به من گفته بود آقای احمدینژاد بیست و سه میلیون رأی خواهد آورد. رأی بیست و دو میلیونی آقای خاتمی وتو خواهد شد. موسوی نیز حدود ده میلیون رأی خواهد داشت. من هوش و ذکاوت او را نداشتم. دیشب به خاطر پیشگوییاش به او تبریک گفتم
شیخ مهدی کروبی، با وقوف و آگاهی به این توطئه پشت پرده شیطانی، به میدان امده بود تا سنگی برسرراه کودتاگران بیندازد. او امیدواربود روحانیون مبارز به سرکردگی محمدخاتمی و همه مراجع و مردم از او در این "جهاد و فداکاری" حمایت کنند. اما ورود ناگهانی خاتمی به صحنه و خروج نسنجیده او، متعاقب ورود بیمقدمه میرحسین موسوی! حسابهای کروبی را به هم ریخت
باند کیهان- فارس نیوز در صدد است تا با پرونده سازی نشان دهد که تصمیم حضور میرحسین موسوی از پشت کارگاه نقاشی در صحنه انتخابات یک تصمیم داخلی ، و ابتدا به ساکن نبوده است. شریعتمداری میکوشد تا با بافتن رطب و یابس به هم نشان دهد که مثلث موسوی- مخملباف- سازگارا، یک شبه شکل نگرفته و قضیه ء آماده سازی آن ، عقبه های لایه لایه وطولانی دارد. حضور ناگهانی موسوی، انتخاب رنگ سبز به عنوان رنگ اتحاد ملی، طرح نام او در پشت جلد بزرگترین نشریات سیاسی – خبری آمریکا و انگلستان ... بنوبه خود، پس موج بزرگی در ایران به راه انداخت. مردم بیتفاوت نسبت به انتخابات به ناگهان تمایل به شرکت درانتخابات یافتند و اکثریت جوانان طالب تغییر و دگرگونی ، در قامت موسوی، مردی ساختارشکن یافتند که برای به کرسی نشاندن آرزوهای آنان پا در میدان نهاده است. از حضور ناگهانی این موج قوی در داخل جامعه، هم باند حاکم شوکه شد و هم کروبی. هم کروبی در ابتدا ناخرسندی خودرا از حضور و غیبت محمدخاتمی و سپس حضور میرحسین موسوی در گفتگویی خصوصی به علی یونسی و زیر سابق اطلاعات بیان کرد، و هم باند غالب از این ماجرا شگفت زده شدند. احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی خطاب به میرحسین موسوی گفت که دستهای پشت پرده ای هستند که اورا به صحنه سوق داده اند. دستهایی که از آستین رفسنجانی و خانواده او خارج شده است
اما میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، چنان که محسنی اژه ای در جمعبندی خود در آخرین نشست کابینه نهم گفته بود، در شرایطی وارد این میدان خطرناک شدند که بی توجه به عقبه های برنامه ریزی شده امور، همراه با موج براه افتاده، با خوشبینی زیاد خودرا آماده پیروزی کرده بودند. تنها کسی که به واقعیت پیچیده قضایا واقف بود همان شیخ مهدی کروبی بود که فقط به قصد افشاگری و بیدارکردن مراجع و علما و فضلای قم با استفاده از فضای انتخاباتی قدم در میدان نهاده بود
اکنون نیز جریان غالب، به جراحی و دفع و حذف باند حامی موسوی تمرکز کامل خودرا معطوف کرده است. چون از عقبه های نیرومند این جریان، دروحشت و هراس است
دستمایه این جریان بسیار نیرومند، که با دقت و حسابگری زیاد در حدّ ماهرترین شطرنجبازهای جهان عمل میکند، تئوری نوین "مبارزه بدون خشونت" است. البته این مبارزه بدون خشونت، در زمانی مطرح میشود که زمان و زمانه نیز مقتضای پذیرش آن است. تا پیش از ظهور اینترنت و ارتباطات جهانی سایبری، امکان تشکیل زنجیره ای از شبکه های سازمان یافته بدون حفاظت مسلحانه ممکن نبود. اما امروز، به لطف دگرگونیهای تکنولوژیک این امکان دست داده است
شاید سایتهایی مانند گرداب و مضلین که توسط بخش سایبر سپاه پاسداران اداره میشود، و همکاری شرکتهایی مانند زیمنس و نوکیا برای نجات کشتی آخونکها از لطمات امواج توفنده "مبارزات بدون خشونت" کفایت نکند، و این امری است که آینده ای نه چندان دور بر صحت و سقم آن داوری خواهد کرد. البته "اگر بگذارند" که ماجرا، سیر طبیعی خودش را طی کند
ابوالفضل فاتح از اعضای دفتر میرحسین موسوی در سایت قلم نیوز خاطرات خودرا از جمعه و شنبه بیست و دو و بیست و سه خرداد، مصادف با انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، نوشته است
بررسی این خاطرات نشان میدهد که چند ماه پیش از برگزاری انتخابات، همان روزی که علی خامنه ای در صحبتهای عمومی گفت " من به آقای احمدی نژاد گفتم شما برای چندماه برنامه ریزی نکنید، بلکه فکرکنید که چهارسال دیگرهم درمقام ریاست جمهوری هستید، و با این دید، برای دولت خود برنامه ریزی بکنید" همه تصمیمها برای مهندسی انتخابات گرفته شده بود. این را همه میدانستند، و بسیاری آن را میگفتند. میگفتند "عبور از احمدی نژاد، خیانت است!!". حتی آخوندکی در قواره "حمیدرسایی" مطلب را میدانست و از چهارماه قبل از انتخابات به ابوالفضل فاتح گفته بود. ابوالفضل فاتح در این باره مینویسد
حدود ۱۱ شب – جمعه بیست و دو خرداد- مهندس موسوی نامهای سّری به مقام معظم رهبری نوشت، این نامه را من خودم به صورت دستی به بیت مقام معظم رهبری بردم و آن را تحویل آقای وحید دادم. چند دقیقهای هم با هم صحبت کردیم از فحوای صحبتهای ایشان دریافتم که باید انتخابات را تمام شده تلقی کنم. او میگفت برای چگونگی اعلام شمارش آرا به وزارت کشور تذکر داده است، اما ترکیب نهایی آرا را یک مرحلهای به نفع آقای احمدینژاد میدانست. به ایشان گفتم تمام گزارشها، مشاهدات عینی و ارزیابیهای منطقی و علمی ما کاملا عکس آن چیزی است که دارد اعلام میشود.... بعد آمدم و با آقای حمید رسایی صحبت کردم. این آقای حمید رسایی چهار ماه پیش به من گفته بود آقای احمدینژاد بیست و سه میلیون رأی خواهد آورد. رأی بیست و دو میلیونی آقای خاتمی وتو خواهد شد. موسوی نیز حدود ده میلیون رأی خواهد داشت. من هوش و ذکاوت او را نداشتم. دیشب به خاطر پیشگوییاش به او تبریک گفتم
شیخ مهدی کروبی، با وقوف و آگاهی به این توطئه پشت پرده شیطانی، به میدان امده بود تا سنگی برسرراه کودتاگران بیندازد. او امیدواربود روحانیون مبارز به سرکردگی محمدخاتمی و همه مراجع و مردم از او در این "جهاد و فداکاری" حمایت کنند. اما ورود ناگهانی خاتمی به صحنه و خروج نسنجیده او، متعاقب ورود بیمقدمه میرحسین موسوی! حسابهای کروبی را به هم ریخت
باند کیهان- فارس نیوز در صدد است تا با پرونده سازی نشان دهد که تصمیم حضور میرحسین موسوی از پشت کارگاه نقاشی در صحنه انتخابات یک تصمیم داخلی ، و ابتدا به ساکن نبوده است. شریعتمداری میکوشد تا با بافتن رطب و یابس به هم نشان دهد که مثلث موسوی- مخملباف- سازگارا، یک شبه شکل نگرفته و قضیه ء آماده سازی آن ، عقبه های لایه لایه وطولانی دارد. حضور ناگهانی موسوی، انتخاب رنگ سبز به عنوان رنگ اتحاد ملی، طرح نام او در پشت جلد بزرگترین نشریات سیاسی – خبری آمریکا و انگلستان ... بنوبه خود، پس موج بزرگی در ایران به راه انداخت. مردم بیتفاوت نسبت به انتخابات به ناگهان تمایل به شرکت درانتخابات یافتند و اکثریت جوانان طالب تغییر و دگرگونی ، در قامت موسوی، مردی ساختارشکن یافتند که برای به کرسی نشاندن آرزوهای آنان پا در میدان نهاده است. از حضور ناگهانی این موج قوی در داخل جامعه، هم باند حاکم شوکه شد و هم کروبی. هم کروبی در ابتدا ناخرسندی خودرا از حضور و غیبت محمدخاتمی و سپس حضور میرحسین موسوی در گفتگویی خصوصی به علی یونسی و زیر سابق اطلاعات بیان کرد، و هم باند غالب از این ماجرا شگفت زده شدند. احمدی نژاد در مناظره تلویزیونی خطاب به میرحسین موسوی گفت که دستهای پشت پرده ای هستند که اورا به صحنه سوق داده اند. دستهایی که از آستین رفسنجانی و خانواده او خارج شده است
اما میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، چنان که محسنی اژه ای در جمعبندی خود در آخرین نشست کابینه نهم گفته بود، در شرایطی وارد این میدان خطرناک شدند که بی توجه به عقبه های برنامه ریزی شده امور، همراه با موج براه افتاده، با خوشبینی زیاد خودرا آماده پیروزی کرده بودند. تنها کسی که به واقعیت پیچیده قضایا واقف بود همان شیخ مهدی کروبی بود که فقط به قصد افشاگری و بیدارکردن مراجع و علما و فضلای قم با استفاده از فضای انتخاباتی قدم در میدان نهاده بود
اکنون نیز جریان غالب، به جراحی و دفع و حذف باند حامی موسوی تمرکز کامل خودرا معطوف کرده است. چون از عقبه های نیرومند این جریان، دروحشت و هراس است
دستمایه این جریان بسیار نیرومند، که با دقت و حسابگری زیاد در حدّ ماهرترین شطرنجبازهای جهان عمل میکند، تئوری نوین "مبارزه بدون خشونت" است. البته این مبارزه بدون خشونت، در زمانی مطرح میشود که زمان و زمانه نیز مقتضای پذیرش آن است. تا پیش از ظهور اینترنت و ارتباطات جهانی سایبری، امکان تشکیل زنجیره ای از شبکه های سازمان یافته بدون حفاظت مسلحانه ممکن نبود. اما امروز، به لطف دگرگونیهای تکنولوژیک این امکان دست داده است
شاید سایتهایی مانند گرداب و مضلین که توسط بخش سایبر سپاه پاسداران اداره میشود، و همکاری شرکتهایی مانند زیمنس و نوکیا برای نجات کشتی آخونکها از لطمات امواج توفنده "مبارزات بدون خشونت" کفایت نکند، و این امری است که آینده ای نه چندان دور بر صحت و سقم آن داوری خواهد کرد. البته "اگر بگذارند" که ماجرا، سیر طبیعی خودش را طی کند
خاطرات ابوالفضل فاتح
قلمنیوز، جمعه و شنبه 22 و 23 خرداد ماه
روز پنجشنبه جلسات مکرر و پیوستهای با حضور جناب آقای موسوی برگزار شد. بحث اصلی، پیرامون تمهیداتی بود که باید برای انتخابات اندیشیده میشد. گزارشهای مکرری به دوستان رسیده بود که نگرانیهایی را از روند برگزاری انتخابات دامن میزد. موضوع نظارت بر صندوقها از موضوعات بسیار جدی بود که دغدغه کمیته صیانت از آرا شده بود.
مهندس موسوی جمعی از دوستان را انتخاب کرد که به شکل مجزا و متمرکز مسایل حساس روز انتخابات را دنبال کنند. سیستم پیامک از سوی مخابرات قطع شده بود.
قرار شد مهندس موسوی در یکی از مساجد جنوب شهر رأی خود را به صندوق بریزد. این مسجد، مسجد جامع ارشاد در شهر ری بود. حدود 11 شب خبر زمان و مکان رأیریزی مهندس موسوی بر روی سایت قلم قرار گرفت.
صبح که به مسجد جامع ارشاد رفتم، جمع بسیار زیادی از خبرنگاران در این مسجد اجتماع کرده بودند. آقای مهندس موسوی به اتفاق خانم رهنورد رأی خود را به صندوق انداختند و برای صحبت کوتاهی، پشت تریبون مسجد قرار گرفت. داشت میگفت که ما امشب بیداریم که میکروفن قطع شد.بلافاصله به ستاد برگشتیم. مهندس موسوی از نزدیک روند رأیگیری را دنبال میکرد. گزارشهای پی در پی از صندوقهای اخذ رأی در سراسر کشور، حاکی از استقبال کمنظیر مردم بود. عمده گزارشها جهت رأیگیری را به سمت مهندس موسوی نشان میداد.
هنوز ساعتی از رأیگیری نگذشته بود که خبرگزاریها و رسانههای طرفدار دولت، پیروزی آقای احمدینژاد را اعلام کردند اما گزارشها به ما اطمینان میداد که ما با فاصله زیاد، رتبه نخست را در اختیار خواهیم داشت.
خوشحالی زایدالوصفی بر دوستان حاکم شده بود. گزارشی از کمیته صیانت از آرا ارایه شد. بسیاری از حوزهها از کندی اخذ رای، کمبود تعرفه و مانعتراشی در مسیر ناظران شکایت داشتند، با این همه ترکیب آرای اعلامی قویا به نفع مهندس بود.
مهندس موسوی در تماس مکرر با سران دو قوه مقننه و قضاییه، دادستان، دفتر مقام معظم رهبری، نگرانیهای مطروحه پیرامون روند اخذ آرا را منتقل کرد.
لحظه به لحظه شکایتها بیشتر میشد. در بسیاری از حوزهها تعرفهها پایان یافته بود. اما اصلاح جدی صورت نمیگرفت. همه به نتیجه رسیده بودیم که این یک اقدام برنامهریزی شده از سوی برگزار کنندگان است. آنها به وضوح تمایلی برای رساندن تعرفه، تمدید وقت و تسریع در اخذ آرا نشان نمیداد. گفته میشد که بعضی از شعبهها از ساعت ۴ بعداز ظهر تعطیل شده است. هرچند ساعت به ساعت انتخابات تا ۱۰ شب تمدید شد، اما پیش از آن بسیاری از شعبهها تعطیل شده بود و حتی برخی از مردم که در صف حاضر بودند، بدون دادن رأی بازگشته بودند.
حدود 4 بعداز ظهر کسی به مهندس موسوی گفته بود که عدهای به این جمعبندی رسیدهاند که انتخابات را ۱۹ به ۱۴ به نفع احمدینژاد اعلام نمایند. مهندس این موضوع را به مسوولین منتقل کرد.
حدود ساعت ۶ بعدازظهر مهندس موسوی نامهای به مقام معظم رهبری نوشت و مداخله ایشان را برای تصحیح روند انتخابات، تقاضا کرد.
حدود ساعت ۱۰ شب خبرهای رسید که عدهای میخواهند انتخابات را به نفع آقای احمدینژاد به پایان برسانند، حال آنکه هنوز شمارش آرا به شکل سراسری آغاز نشده بود.
مهندس موسوی یک مصاحبه مطبوعاتی فوری برگزار کرد و با اشاره به تخلفات انتخاباتی صورت گرفته نسبت به روند شمارش آرا به شدت هشدار داد.
حدود ۱۱ شب مهندس موسوی نامهای سری به مقام معظم رهبری نوشت، این نامه را به صورت دستی به بیت مقام معظم رهبری بردم و آن را تحویل آقای وحید دادم. چند دقیقهای هم با هم صحبت کردیم از فحوای صحبتهای ایشان دریافتم که باید انتخابات را تمام شده تلقی کنم. او میگفت برای چگونگی اعلام شمارش آرا به وزارت کشور تذکر داده است، اما ترکیب نهایی آرا را یک مرحلهای به نفع آقای احمدینژاد میدانست. به ایشان گفتم تمام گزارشها، مشاهدات عینی و ارزیابیهای منطقی و علمی ما کاملا عکس آن چیزی است که دارد اعلام میشود.پس از تحویل نامه به محل استقرار مهندس موسوی برگشتم همه دوستان جمع بودند. مهندس موضوع را با یکایک دوستان در میان گذاشت و طلب مشورت کرد. همه بهتزده بودند. هیچکس چنان نتیجهای را باور نداشت، هیچ گزارشی هم بر آن مبنا از سوی بازرسان ستاد دریافت نشده بود. مهندس موسوی پس از جمعبندی دیدگاهها گفت: انتخابات حق مردم است، من نمیتوانم از حق مردم بگذرم و تا آخر خواهم ایستاد و تا تصحیح این دروغ، مسایل را با مردم در میان خواهم گذاشت.به روزنامهها دستور داده شده بود که هیچ یک حق ندارند که تیتری مبنی بر پیشبینی آرا بزنند. کلمه سبز که تیتری در این راستا را پیشبینی کرده بود در چاپخانه متوقف و مجبور به تغییر تیتر شد. با این حال، خبر میرسید که روزنامههای ایران و کیهان میخواهند تیتر پیروزی آقای احمدینژاد را بزنند. ایرنا و فارس هم اعلام پیروزی آقای احمدینژاد را کرده بودند.
حدود 2 نیمه شب بود که مهندس جلسه را ترک کرد. دوستان با هم مشورت میکردند و هر کدام در جستوجوی راهکاری بودند اما فاصله و نسبت آرای مطروحه وزارت کشور از چنان شکافی برخوردار بود که به روشنی فریاد میزد آنها نخواستهاند هیچ جایی برای تجدید نظر و اعتراض باقی بگذارند.
حدود ۴ صبح با خبر شدم که تنشهای پراکندهای حول ستاد مرکزی شکل گرفته است و به جلوی ستاد گاز اشکآور انداخته بودند.نزدیک صبح در خیابان کسانی بوق میزدند و شادمانی خود را از نتایج آرا ابراز میداشتند
.با آقای حمید رسایی صحبت میکنم. چهار ماه پیش به من گفته بود آقای احمدینژاد ۲۳ میلیون رأی خواهد آورد. رأی ۲۲ میلیونی آقای خاتمی وتو خواهد شد. موسوی نیز حدود ۱۰ میلیون رأی خواهد داشت. من هوش و ذکاوت او را نداشتم. دیشب به خاطر پیشگوییاش به او تبریک گفتم.صبح دوباره جلسه دوستان تشکیل شد و تحلیلی از شرایط ارایه شد به نزد مهندس موسوی رفتیم. با همان آرامش و نجابت همیشگی نشسته بود. انسانهای بزرگ با این مصایب خم نمیشوند. او میگفت حالا بیشتر از همیشه مطمئن شدم که چرا باید میآمدم. بیانیهای را که نوشته بود برای دوستان خواند. مهندس میگفت من هیچگاه صدایم را بلند نکردم اما این تکلیف شرعی است که وقتی ظلمی میشود، حرفم را بزنم؛ من نیامده بودم تا برای خود قبایی بدوزم اما مردم حقی به گردن من دارند و نسبت به پیگیری امانتشان حساس هستند و من نمیتوانم کوتاه بیایم.
تلفن پیوسته زنگ میخورد. هیچ کس نیست که حیرتزده نباشد، برخی گریه میکنند، بعضی فریاد میزنند، برخی افسرده شدند، بعضی نگرانند. خودم هم که به چهره مهندس نگاه میکنم، شرمم میآید و بعضی وقتها گریهام میگیرد. نمیتوانم بپذیرم، توجیه نمیشوم. بعضی وقتها زنده به گور میشوی. من هرگز تصویر موسوی را از لوح دلم پاک نخواهم کرد. به خدا پناه میبرم و شما عزیزان را به خدا میسپارم
No comments:
Post a Comment