قم بعد از منتظری
تحلیلی از وضعیت امروز قم
طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی
حضرت آیت الله العظمی حسینعلی منتظری تجف آبادی در آذر ماه ۱۳۸۸ درگذشت و مراسم تشییع جنازه او فرصتی برای ابراز نارضایتی دوباره مردم معترض به حاکمیت را فراهم آورد . در آن گردهمایی خودجوش نزدیک به یک میلیون نفر شرکت کرده و با فریاد مرگ برخامنه ای فضای حرم حضرت معصومه و صحن فیضیه و سراسر حوزه قم و خیابانهای منتهی به مزار را به لرزخ درآوردند. نوری همدانی بیدرنگ با فرستادن لباس شخصیهای تحت امرش به دفتر و خانه منتظری و پسران او خواست جبران مافات کرده وآّب رفته را بجوی برگرداند. این کشمکش تا سفر غیرعلنی علی خامنه ای به قم روز شنبه بیست و دو خرداد بین هواداران لباس شخصی خامنه ای در قم که عده اندک شمار و بسیار خشونت طلب هستند و عوم طلاب و مدرسان حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی ادامه داشت تا ان که با این سفرغیرعلنی تبدیل به یک جنگ بزرگ اعلام شده شد. در پی آن قوای ودوایر مختلف تحت امر علی خامنه ای برای پاکسازی قم از طلاب و مدرسین حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی با تمام قوا وارد عمل شد و حاصل آن عبارت بود از انچه در سطور دیگر آمده است
اول- روز یکشنبه در قم عده ای لباس شخصی به دفتر و منزل یکی از معتبرترین و صاحبنامترین مراجع قم یعنی آیت الله العظمی یوسف صانعی و همیچنین به دفتر و منزل آیت الله حسینعلی منتظری حمله کرده و اقدام به شکستن پنجره ها و تخریب اموال آنها کردند.حمله به دفتر آیت الله العظمی صانعی پس از حضور شیخ مهدی کروبی، برای ملاقات با وی در این محل آغاز شد
دوم- مأموران دادگاه ویژه روحانیت قم، صبح روز دوشنبه دفتر آیت الله منتظری، از مراجع تقلید منتقد حکومت را پلمب کردند. تجمع کنندگان لباس شخصی حامی رهبر جمهوری اسلامی ایران از لزوم برخورد با آیت الله صانعی، مهدی کروبی و همچنین حسن خمینی تاکید کردند. آنان همچنین خانه های آیت الله منتظری و آیت الله صانعی، دو مرجع عالیقدر عالم شیعه را به «منابع فساد و مسجد ضرار» تشبیه کردند و از حاج آقاحسن خمینی به صفت ناخلف و نانجیب یاد کردند
حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی در یک مکالمه تلفنی با خبرگزاریهای خارجی میگوید
آقای کروبی روز یکشنبه با آقای صانعی تماس گرفتند تا با او ملاقات کنند و حدود ظهر به سوی قم حرکت کردند و تقریبا ساعت ۲ به منزل ایشان رسیدند. پس از نیم ساعت جمعیتی چند صد نفری مقابل خانه آقای صانعی تجمع کرده و علیه آقای کروبی، صانعی و حسن خمینی شعار سر دادند و در همین فاصله چون خودروی ایشان بیرون پارک بود، با زنجیر و چوب به خودرو حمله می کنند. آقای کروبی تعریف کردند که تا ساعت شش و نیم خانه آقای صانعی مانده اند. هر لحظه پرتاب سنگ به سمت خانه آقای صانعی بیشتر شد به طوری که شیشه های منزل را شکستند. چون خانه آقای منتظری به خانه آقای صانعی راه دارد، آقای کروبی گفتند که اول به خانه احمد بعد خانه آقا سعید رفته و بعد از آنجا به خانه آقای منتظری رفته است. ایشان تا ساعت ۱۱ و نیم در خانه آقای منتظری بود. به خانه های ایشان هم خیلی تعرض می کنند و خیلی سنگ پرتاب می کنند به طوری که احتمال حمله و وارد شدن این اراذل به منزل آقای منتظری می رفت و با خواهش مسئولین انتظامی و سپاه قم، آقای کروبی ساعت یازده و نیم شب از خانه آقای منتظری بیرون می روند و به سمت ساختمان سپاه حرکت می کنند و ساعت ۴ صبح با تمهیدات و کلکی که سپاه انجام می دهد، حاج آقا از قم خارج شدند و ۶ صبح به تهران رسیدند. ظهر هم که من ایشان را دیدم حالشان خوب بود و خیلی متاثر بودند که چرا حکومت و جمهوری اسلامی به اینجا رسیده که همه اتکایشان به یک مشت اراذل و اوباش شده است. در این حمله ها شیشه های منزل آقای صانعی و آقای منتظری شکست و خرد شد و حتی چند تن از محافظین آقای کروبی که گویا بیرون بودند و شناسایی شده بودند را کتک زدند. سفر آقای مهدی کروبی به قم فقط جهت یک دیدار بوده، و هدف سیاسی نداشت. متاسفانه چون تمام سیستم های امنیتی ما تمام و کمال در اختیار این اراذل و اوباش است و آقای کروبی هم قبل از ظهر که با آقای صانعی صحبت می کند، انها شنود میکنند و میفهمند و سریعا به آنجا خبر می دهند که ایشان در حال حرکت به سمت قم هستند. ایشان بنا داشتند بعد از دیدار از آقای صانعی، حاج حسن آقای خمینی را هم آنجا ملاقات کنند
این مهاجمان و افرادی که حمله می کنند از یک مصونیت آهنین برخوردارند. سپاه که هیچ، نیروی انتظامی که هیچ، حتی وزارت اطلاعات هم نمی تواند ذره ای بر اینها نظارت کند. اینها از جای دیگری هدایت می شوند، فرماندهی شان هم در جای دیگر است و کسی نمی تواند در مقابل اینها کاری انجام بدهد. نحوه عمل همیشه به این ترتیب است که ابتدا یگان ویژه و نیروی انتظامی خارج می شوند. بعد این اراذل و اوباش می ریزند و بی ترس و واهمه کارشان را انجام می دهند اگر باید بزنند و بشکنند و بسوزانند، این کارها را میکنند و بعد از اتمام ماموریتشان، مجددا نیروی انتظامی وارد می شود!؛
اراذل و اوباش در مصونیت کاملند و مسئولیت ندارند و جواب پس نمیدهند. روز چهارده خرداد با آن وضع مفتضح سخنرانی حاج حسن آقای خمینی را بهم زدند که سبب نفرت و انزجار همه مراجع شد. آقایان وحید خراسانی، صافی گلپایگانی، جوادی آملی. اما این اراذل و اوباش گوششان بدهکار نبوده و نیست. اصلا نمیخواهند به توصیه مراجع گوش دهند. اینها از جای دیگری دستور می گیرند.
در این شرایط وخیم ما از قبل اعلام کرده ایم که هر گونه حادثه ای برای آقای کروبی پیش بیاید، حاکمیت مسئول آن است. در جایی که طرف چاقو، قمه، اسلحه و زندان دارد و طرف مقابل هیچ چیز ندارد دیگر کاری نمی توانیم بکنیم. دیگر کاری از دست شما یا کسی که در این مملکت مستقر باشد ساخته نیست
به این ترتیب رهبری این اراذل و اوباش که پنج سال پیش زیرپای رفسنجانی را خالی کرده بود این دفعه کاملا به تصفیه اساسی قم دست زد تا حوزه را دولتی کند. اگرچه فردای آن روز جوادی آملی گفت دولت حوزوی فخر است، اما حوزه دولتی بسیار بد است. اما دیگر کار از این حرفها گذشته
حالا شاگردان مصباح یزدی در سایت رجانیوز به معرفی چهرهای قایق نشین سرسپرده خامنه ای دست زده که شرحش در سطور زیر آمده
http://rajanews.com/detail.asp?id=52874
یک- مرجع انقلابی، حضرت آیت الله نوری همدانی
حضرت آیت الله نوری همدانی، از همان روزهای اول آغاز فتنه در مقابل فتنه گران به موضع گیری پرداخت. حضرت آیت الله بعد از نماز تاریخی رهبر انقلاب ، در پیامی ضمن حمایت از موضع ایشان همگان را به تبعیت از قانون فرا خواند. در برهه ای که جریان فتنه گر درصدد بود با نامه های سرگشاده به مراجع و دیدار با آنان و تحت فشار قرار دادنشان، آنان را وادار به موضع گیری بر علیه حاکمیت بکند، آیت الله نوری همدانی با صلابت در مقابل آنان ایستادگی کرد و در ابتدا با توصیه های مشفقانه و بعد ها با افشاگری نسبت به اهداف فتنه گران به رسوا کردن آنان پرداخت. تبریک به احمدی نژاد برای انتخاب دوباره وی به ریاست جمهوری شُکی دیگر بود که آیت الله به اردوگاه فتنه گران وارد کرد و جنگ روانی آنان را خنثی کرد.
صراحت آیت الله در موضع گیری ها بر علیه آشوب های خیابانی فتنه گران برای آنها بسیار دشوار بود لذا به شکلی در پی کاستن نفوذ آیت الله در بین مردم بودند. رد درخواست ملاقات شیخ یوسف صانعی از سوی آیت الله نشان از آگاهی ایشان از اهداف پنهان فتنه گران از آن ملاقات بود که فتنه گران را بار دیگر ناکام گذاشت. روند روشنگری های آیت الله آنچنان بر فتنه گران سخت آمده بود که دیگر نقاب ادب مرد به ز دولت اوست را کنار زدند و به هتاکی به ایشان پرداختند. رسانه های جریان فتنه با تندرو خواندن آیت الله و غیر دموکراتیک دانستن ایشان ، موضع گیری های ایشان را خارج از منطق می دانستند ، در همین حال تماس تهدید آمیز به دفتر ایشان ماهیت اصلی جریان فتنه را نمایان کرد.
صبر و مدارای آیت الله و نصیحت های مشفقانه ایشان به فتنه گران تا محرم ادامه داشت تا در ماجرای تشیع جنازه آیت الله منتظری ، فتنه گران به هتک حرمتی دیگر دست زدند که دیگر مردم را تاب تحمل نیامد و بر گرداگرد منزل ایت الله برای کسب تکلیف حلقه زدند. آیت الله خطاب به فتنه گران گفت:« به شما نصيحت مي کنم، شما که مايه دلخوشي استکبار و دست نشاندگان شده ايد و خود را خوراک تبليغات مسموم رسانه هاي اجانب قرار داده ايد وهمواره دم از اوباما و سارکوزي ومرکل ها مي زنيد، بدانيد اينها دردي را براي شما دوا نمي کنند پس بهتر است که تا دير نشده در مسير صراط مستقيم قرار گيريد که مسير اسلام، مردم و رهبر معظم انقلاب است» .آیت الله فتنه قم را آخرین فرصت برای آنها دانستند و گفتند دیگر صبر و تحمل جایز نیست: «فتنه گران بدانند که مردم هوشيار وولايتمدار ديگر اجازه چنين حرکاتي را به آنان نخواهند داد.»
آیت الله هدف اصلی فتنه گران را ضربه به ولایت فقیه می دانستند و در یک سخنرانی فرمودند: «هدف دشمن از جنگ نرم تضعيف جايگاه ولايت فقيه است و ما بايد در اين شرايط بصيرت و هوشياري خود را بالا برده و از اين انقلاب و ولايت فقيه دفاع كنيم. »
بعد از حرمت شکنی عاشورا و بیانیه حمایتی موسوی از آشوبگران، آیت الله بار دیگر به روشنگری پرداختند:« كشور آمريكا براي حمايت از آشوبگران ميليون ها دلار اختصاص داده است و افرادي كه در مقابل مقدسات و ارزش هاي اسلامي و انقلاب هتاكي كردند را انسان هاي شجاع ناميده است. متاسفانه برخي از افراد داخلي نيز هتاكان و آشوبگران را انسان هاي خداجو ناميدند و اين موضوع براي ما خيلي گران و سنگين است.»
آیت الله نوری همدانی، با سابقه ای درخشان از مجاهدت در دفاع از حریم انقلاب ولایت را به حق می توان یکی از نمادهای خواص جبهه حق دانست . نقش محوری ایشان در قیام 19 دی در سال 1356 و نقش پررنگ ایشان در رسوا سازی جریان باطل در فتنه 88 گواهی بر این مدعاست.
-دوم- فقیه مجاهد، آیت الله یزدی
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، و عضو شورای نگهبان که در کارنامه خود ریاست قوه قضاییه را بر عهده داشته است از روزهای قبل انتخابات به روشنگری پرداخت. شاید شروع سخنان روشنگرایانه آیت الله را باید موضع گیری ایشان در قبال نامه سرگشاده هاشمی به رهبر انقلاب دانست.:« آیت الله در پاسخ به سوال خبرگزاری فارس که درباره صحت و سقم این جمله هاشمی رفسنجانی که خطاب به رهبری نوشته بود: « رئیس قوه قضاییه وقت جناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، رسما اعلام پاکی و منزه بودن خانواده رئیس جمهور و حتی کم شدن دارایی ها در دوران مسئولیت را نمودند» افزود: این سئوال در جاهای دیگر هم از من سوال شده که این جمله که آقای هاشمی در نامه سرگشاده خطاب به مقام معظم رهبری نوشتهاند که فلانی یعنی من به عنوان رئیس قوه قضائیه گفته است که مثلا درباره اموال ایشان بحثی نبوده است مربوط به 10 سال قبل است. از ده سال به این طرف، من دیگر در دستگاه قضایی نبودم. این انتساب برای 10 سال پیش است. در زندگی هم می دانیم و تاریخ نشان میدهد خیلی حوادث مختلف پیش میآید. بنابراین باید مشخص شود که این جمله مال الان نیست و نباید الان مورد استناد قرار گیرد.»
در حوادث فتنه گون بعد انتخابات هم آیت الله خواص دو پهلو را مورد خطاب و شماتت قرار داد:« قرار دادن رهبری در همه شرایط است و نمی شود هرکجا نظر سیاسی ما با رهبری موافق بود تابع ایشان باشیم اما در غیر این صورت سکوت کنیم و یا با نظر رهبری مخالفت نمائیم.»
آیت الله یزدی در جایی دیگر هدف اصلی فتنه را این طور تعبیر کرده است:« امروز ولایت فقیه و شخص رهبری مورد هجمه دشمنان است و آنها در این راه از هر سعی و تلاشی از جمله ایجاد شبهه، تضعیف مقام ولایت و هر کاری که در توانشان باشد دریغ نخواهند کرد.»
آیت الله یزدی که عضو مجلس خبرگان رهبری هم می باشد نسبت به حضور برخی از افراد منتسب به چهره های شاخص نظام در اغتشاشات بعد از انتخابات اعتراض کرد و گفت: «در روز عاشورا تو دختر آخوند هستی توی خیابان و اغتشاشات چه كار می كنی، اگر اطلاعات همراهت بیاید در جلسه خصوصی چه كار می كنی، آن حرف ها چه بود كه زده ای، شما روحانی هستید عالم بودید و هستید و از جمله خاندان عالم بودید نباید در جاهایی كه شایسته نیست حضور پیدا كنید.»
یکی از جنجالی ترین صحبت های آیت الله در قبال مواضع هاشمی رفسنجانی در مشهد و عملکرد فرزندان وی بوده است:« ایشان در آخرین سخنان خود که در مشهد ایراد شده بود گفته اند حکومت سپاه و بسیج دارد ولی این طرفی ها هم اساتید، نخبگان و دانشجویان را دارند، سئوال من اینجاست آقای هاشمی واقعا این چه حرفی است که شما دارید می زنید؟ شما دارید تقابل ایجاد می کنید بین سپاه و مردم و ... شما دارید مساله خشونت و حکومت نظامی را ترویج می کنید در حالیکه در سپاه هم دانشگاه وجود دارد، در بسیج هم مقامات عالیه دانشگاهی هستند. این چه تعبیر و حرفی است که شما دارید، آقای هاشمی شما بعد از مدتی سکوت را شکستید چکار کرده و چه گفتید؟»
آیت الله با اشاره به پرونده فائزه هاشمی گفته است:« در خصوص پرونده دختر ایشان آقای هاشمی به من گفت: این پرونده را ببندید، بنده گفتم ما هر چه از دختر شما دعوت کردیم تا بیایید بررسی کنیم نیامد.»
موضع دیگر آیت الله در قبال سفر مهدی هاشمی به لندن بود که گفته است:« آقای هاشمی در خصوص فرزندش مهدی که به خارج سفر کرده نیز گفته است مهدی ما هیچ مشکلی نداشته و برای کارهای شخصی به خارج رفته، وقتی صحبت پرونده می شود ایشان می گوید فرزندم مشکلی ندارد اما زمانی که از رییس قوه قضاییه موضوع را می شنویم جور دیگر می شنویم. ما در این کشور افرادی داشتیم مثل آقایان آیت الله گیلانی و خزعلی که یکی حکم اعدام فرزند خود را صادر کرد و دیگری هم از فرزندش تبری جست. »
-سوم- روحانی مبارز، مهدوی کنی
حضرت آیت الله مهدوی کنی، از روحانیون مبارز انقلابی است که همیشه مورد احترام گروه ها و شخصیت های مختلف بوده است. دبیری جامعه روحانیت مبارز تهران و نمایندگی مجلس خبرگان و ریاست دانشگاه امام صادق(ع) از دیگر مسئولیت های ایشان است. رییس دانشگاه امام صادق (ع) از قبل انتخابات نسبت به نوع صحبت های انتخاباتی موسوی هشدار می دادند :« نگویید شهدا خوب بودند و رفتند، کسانی هم مانده اند ازشهدا الهام گرفته اند و به واسطه خون آنهاست، که باقی مانده اند. شما طوری صحبت می کنید که گویا از اسلام چیزی باقی نمانده است. من بعضی وقتها به دوستان می گویم ای کاش مرده بودیم و این حرفها را نمی شنیدیم. خداوند متعال می فرماید خوب و بد گم نمی شود. شما که تابع قرآنید اگر حسن نیت دارید، باید خوب و بد را بیاورید. ممکن است کسی اشتباه کرده باشد ولی این فرق می کند با اینکه ما بگوییم طرف مقابل برای ریاست کردن می خواسته همه چیز را خراب کند.»
دبیرکل جامعه روحانیت مبارز تهران بعد از انتخابات هم سکوت نکردند و نسبت به فتنه های به وجود آمده به روشنگری پرداختند:« جریان های پس از انتخابات اخیر فتنه است و این فتنه، فتنه براندازی میباشد، اگر امام را قبول دارید،ایشان فرمودند اگر دیدید آمریکا از شما تعریف می کند بدانید عیبی در کارتان هست. اینها می گویند ما طرفدار امام هستیم. ما می گوییم امام شعارهایی داشته، امام که یک شی بی جان نبوده و یا بعضیها همین الان میگویند ما طرفدار رهبری هستیم، ما میگوییم رهبرکه صرفا یک اسم و عنوان نیست، رهبر ما که رهبر چین نیست، رهبر ما یعنی مجتهد، عادل، نائب امام زمان او را به عنوان نائب امام زمان قبول دارید؟
رهبر قانون اساسی ما رهبر قانون اساسی چین نیست، رهبر کره شمالی و آمریکا نیست (در این کشورها رئیسجمهور، رهبر است)؛ ما برای رهبرمان تقدس قائلیم، آیا این چنین امامی را قبول دارید؟ یا امام شما کس دیگری است؟.امام(ره) فرمودند که اگر دیدید آمریکا برایتان کف میزند، بدانید راهتان اشتباه است. من برایتان حدیث میخوانم. شیطان نزد موسی(ع) میرود و می گوید: ای موسی، قل لا اله الا الله؟موسی بگو لا اله الا الله، حضرت موسی(ع)پاسخ دادند اکنون که تو میگویی ، نه لا اله الا الله؛ لا اله الا اللهی که شیطان بگوید، معلوم است که فتنه ای در آن نهفته است .چرا تاکنون نمیگفت لا اله الا الله»
در حالی که بعضی خواص دو پهلو بخاطر منافع مالی و حزبی خود از موضع گیریهای شفاف طفره می رفتند موضع گیری آیت الله در قبال حرمت شکنی عاشورا صریح و بی پرده بود:« آنهايي كه با حرمت شكني در روز عاشورا به ساحت امام حسين (ع) و عزادارانش توهين نمودند قطعا مسلمان و شيعه نبودند و گناه بانيان اين فجايع با فتنه اي كه آغاز نمودند، تطهير نخواهد شد.»
گفته شده است که یکی از سران فتنه به طریقهای مختلف در پی ملاقات با آیت الله مهدوی بوده است تا بتواند به اقدامات خود مشروعیت بدهد ولی آیت الله با تیزبینی برای قبول ملاقات شرط گذاشته است که وی از فتنه جویان و عوامل اهانت های اخیر اعلام برائت کند
-چهارم- روحانی همیشه انقلابی ،حائری شیرازی
آیت الله محی الدین حائری شیرازی از جمله افرادی است که در حوادث پس از انتخابات با اتخاذ مواضع صریح و شفاف سعی کرد در به آرامش رسیدن فضای عمومی کشور فردی گوش به فرمان رهبری باشد. آیت الله که زمانی مسئولیت امام جمعه شهر شیراز را بر عهده داشت چندی است که برای تدریس و پژوهش در قم ساکن است. . آیت الله در مورد نقش خواص و ضرورت موضع گیری آنها در یادداشی می نویسد:«اگر كارت زرد نشان داده شود و يا با ارائه كارت سرخ مجرم حذف نشود، خطاكار گرفتار توهم ميشود كه گفته من حق بود».
حضور آیت الله در مجلس خبرگان هم فرصتی دیگر برای روشنگری و مقابله با فتنه گری فتنه گران بوده است. زمانی که رسانه ها از بررسی طرح «برون رفت از وضعیت فعلی كشور» از سوی هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان سخن می گفتند آیت الله این طرح را نظر خود آقای هاشمی رفسنجانی عنوان کرد و مخالفت خود را با آن اعلام کرد.
آیت الله زمانی که عده ای خواص بی بصیرت بعد از آنکه سران فتنه ساختار های قانونی را شکستند و زیر پا گذاشتند به دنبال مذاکره با سران فتنه بودند می گوید:« مذاکره در این خصوص معنا ندارد، مانند اینکه ما در قضیه جزایر خلیج فارس مذاکره را بی معنا میدانیم.»
-پنجم- سردار جنگ های سخت و نرم، محمد علی جعفری
سردار سرلشكر محمد علي جعفري ،فرمانده كل سپاه و عضو شوراي عالي امنيت ملي تا زمانی که بحث انتخابات و رقابت سیاسی بود لب به سخن نگشوده بود ولی از آن دم که فتنه گران در صدد انحراف در انقلاب اسلامی و کودتای مخملی افتادند بنا بر وظیفه اش که پاسداری از انقلاب بود وارد صحنه شد. صراحت سردار در بیان مواضع نقلابیش و حضور فعال نیروهای مردمی بسیج در مقابل فتنه گران و عملیات های پیچیده سپاه سایبری در برخورد با فتنه گران در جنگ نرم اینترتی آنقدر بر دشمنان گران آمده بود که حمله به سپاه و بسیج با سلاح دروغ و هتاکی و شانتاژ خبری به یکی از محورهای اصلی فتنه گران در رسانه های داخلی و خارجی اشان تبدیل شده بود. سردار از مظلومیت انقلاب به این گونه سخن می گوید:« مظلومیت انقلاب در این قضیه آن قدر عمیق است که دشمن هنوز هم نمیخواهد از شهدای مردمی و بسیجی این فتنه اخیر سخن گوید» صحبت های صریح و بی پرده جعفری برای خیلی ها شک آور بود. سردار با اسم آوردن از خاتمی، موسوی خوینی ها و مهدی هاشمی به عنوان دست های پشت پرده اغتششات ، گوشه ای از اعترافات بازداشت شدگان را افشا کرد. سردار هدف فتنه گران را براندازی عنوان کرد با این تعبیر که :« وقتي حرف از براندازي به ميان ميآيد، به آن معنايي كه امریکاييها در گذشته ميگفتند و امروز جرأت بيان آن را ندارند، نيست. بلكه منظور همان است كه به اصطلاح «تغيير رفتار جمهوري اسلامي» خوانده ميشود. يعني تغيير جهتگيريهاي اصلي انقلاب و عدول از اصول و آرمانهاي انقلاب كه هدف امریکاييها نيز اكنون همين است.»
سردار به نقد رفتار خواص هم پرداخته و گفته است: «سرلشكر جعفري يادآور شد: نخبگان و خواص انقلاب متأسفانه ريزش داشتند، اما نبايد نظام را با عملكرد من يا شما سنجيد، بلكه بايد با معيارها و شاخصهاي صحيح راه امام و شهدا را ادامه داد. متأسفانه برخي از نخبگان به اين نكته مهم كه وليفقيه فصلالخطاب موضوعات است، توجه كافي نكردند و به راحتي نقدهاي نادرستي به آن وارد ميكنند و اگر آنها اينگونه رفتار كنند، نبايد ادعاي پيروي از راه امام و طرفداري از نظام را داشته باشند»
-ششم- منبری برای روشنگری
علیرضا پناهیان از آن دسته از روحانیونی است که با مردم مخصوصا جوانان رابطه ای عمیق برقرار کرده است، جوان بودن و جوان پسند صحبت کردن و به روز صحبت کردن از خصوصیات پناهیان است. پناهیان از آن دسته از روحانیونی بود که در فتنه بعد از انتخابات با صحبت در مورد مبانی فتنه ، شرایط ایجاد فتنه، نقش خواص و مردم در فتنه ها، نقشی پررنگ در بصیرت دهی به مردم داشت.
پناهیان نسبت به نامه های بعضی از خواص به رهبر انقلاب به روشنگری پرداخت: «از نامههای علنی به مقام معظم رهبری بوی تحميل استشمام میشود، در حالی كه هيچكس مثل مقام معظم رهبری شنونده حرف حق ديگران نيست؛ اين نامهها میتواند خصوصی باشد.»
پرداختن به مبانی نظری فتنه و آیات و روایات و تطبیق بر فضای فتنه کاری بود که پناهیان با ظرافت به آن مبادرت می کرد تا پشت پرده فتنه گران را برای مردم عیان کند، وی در سخنرانی که معروف به فتنه شدیدتر از دجال شد ، در آن ایام می گوید:« بوی تمایل به دشمن می آید تازه الان که مساله حل شده، الان که فلانی توی بغل صهیونیست ها می رقصد، آنها امیدشان یک چنین وضعیتی شده و یک جور فتنه شدید تر از دجال بعید هم هست این فتنه به سهولت خاموش بشود.»
باید اذعان کرد پناهیان دیگر امروز از یک سخنران مذهبی فراتر رفته است و به عنوان یک جریان ساز در بین اقشار مذهبی نقش ایفا می کند.
-هفتم- لاریجانیای متفاوت
در میان خانواده لاریجانی ها، محمد جواد لاریجانی که رئيس پژوهشگاه دانشهاي بنيادي و رئيس ستاد حقوق بشر قوه قضائيه است صریح ترین موضع گیری ها را نسبت به فتنه های بعد انتخابات داشت.
لاریجانی در تحلیل عملکرد موسوی بیان می کند: « كساني كه ساعت 11 شب 22 خرداد خود را رئيسجمهور مملكت ناميدند يكي از مصاديق اين انحراف هستند؛ اين افراد در واقع كودتا كردند چون كودتا به معني اين است كه افرادي در قالب نظام حركت ميكنند اما ناگهان با چرخشي در مقابل آن ميايستند و در انتخابات شاهد بوديم كه اين افراد در داخل نظام در انتخابات شركت كردند اما از ساعت 11 شب ناگهان برگشتند. بنابر اين موسوي كودتا را انجام داد اما ناكام ماند.»
لاریجانی با انجام دادن مصاحبه ها و سخنرانی در برنامه تلویزیونی و دانشگاه ها به برملا کردن تناقضات درونی جریان فتنه می پرداخت: «كساني كه مدعي بودند ولايت فقيه و راه امام را قبول دارند، راه امام كه شال سبز نيست، راه امام يعني اسلام شيخ انصاري و صاحب جواهر، راه امام يعني ولايت فقيه، چطور مدعي پيروي از راه امام هستند و بر مكتب امام شمشير ميكشند؟ ملت ما اينها را فراموش نخواهد كرد.چرا بايد دوستان ما اينقدر به خطا بروند و حتي چارچوب يك رفتار دموكراتيك را هم نپذيرند؟ مناظرهها نشان داد مردم ما ظرفيت دارند، اما سياسيون ما ظرفيت باز بودن فضا را ندارند»
لاریجانی در یادداشت خود که در هفته نامه پنجره منتشر کرد، به مشی رئیس مجمع تشخیص مصلحت پس از انتخابات سال 84 اشاره کرده و به اثرات آن در فتنه سال 88 می پردازد :« با تاسف باید اضافه کنم مشی سیاسی خطاآلود و مملو از عصبانیت جناب آقای هاشمی رفسنجانی که ایشان پس از شکست در انتخابات نهم از خود نشان دادند، در کشاندن جریان اصلاح طلبی به ورطه نفاق و خروج علیه نظام موثر بود و بدین ترتیب فتنه پس از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری شکل گرفت.»
-هشتم- وزیر روزنامه نگار، صفارهرندی
محمد حسین صفارهرندی وزیر ارشاد در دولت نهم، با اتمام مسئولیت وزارتش به صف خواصی پیوست که به روشنگری در مورد جریان فتنه گر پرداخت. سخنرانی های صفارهرندی در دانشگاه ها یکی از سخنرانی های جنجالی این سالهای دانشگاه ها بوده است. زمانی که صفار هرندی در دانشگاه تهران به نقد عملکرد موسوی می پرداخت، عده ای با نشانه های سبز در دستهایشان، به سمت او لنگه کفش پرتاب کردند که صفار در جواب آنها در حالی که لنگه کفش را بالا گرفته بود گفت:« لطف کنيد و علامت مدنيت را به سوي ما پرت نکنيد.»
صفار نسبت به مسیر حرکت موسوی و کروبی هشدار داده و گفته است:« در حوادث پس از انتخابات آمريكاييها به كمك خط اماميها آن حوادث را آفريدند و اهداف و برنامههاي موسوي و كروبي با آمريكاييها در يك نكته تلاقي پيدا كرد.»
صفار هرندی از آن دسته از خواصی بود که بی پروا به دفاع از نظام برخاست و برای همین جریان فتنه گر روی به توهین های علنی نسبت به او آورده بود. در سخنرانی دانشگاه خواجه نصیر جماعت آشوبگر شعار «ننگ ما وزیر فرهنگ ما» سر می دادند که صفار در جواب آنها گفت:« حق با شماست، وزیر ارشاد شما اكنون در خارج از كشور است و تعداد همسرانی كه اختیار كرده مایه شرم وی شده و این وزیر ارشاد دولت اصلاحات از ترس همسران و اقوامشان، خود به خارج از كشور پناه برده است»
صفار به رفتارهای فریبکارانه سران فتنه اشاره کرده و گفته است: « ما دروغگویان واقعی را شناخته ایم، دروغگویان واقعی كسانی بودند كه اسم ترانه موسوی را سر دادند و سر قبر خالی نشستند و فاتحه خواندند. دروغگویان واقعی كسانی بودند كه در مجلس ختم شركت می كردند اما بدن میتشان در خانه وجود داشت.»
وزیر سابق ارشاد که سابقه روزنامه نگاری را کارنامه سوابق خود دارد از حافظه تاریخی خوبی هم برخورداست که برای رسوا سازی فتنه گران به سابقه تاریخی آنها هم اشاره می کرد:« بعد از رحلت امام(ره) و آغاز رهبری مقام معظم رهبری عدهای که خود بخشی از همان نیروهای طرفدار جمهوری اسلامی دهه 60 که ادعای تصاحب گفتمان امام(ره) را هم داشتند، راه خود را جدا کردند. نمونه آن را میتوان مجمع روحانیون مبارز، دفتر تحکیم وحدت و سازمان مجاهدین دانست. آنها به بیت آیتالله منتظری(ره) رخنه کرده و امید بسته بودند، ولی بعد از انتخاب مقام معظم رهبری، به دلیل این که دیدند کسی انتخاب شده که نمیتوانند در او طمع کنند، ناکام شدند.»
روحیه ژورنالیستی صفار باعث شده بود که یکی از سخنران های ثابت محافل دانشگاهی باشد و با صلابت در مقابل جریان هوچی گر در دانشگاه ها به روشنگری بپردازد.
-نهم- حدادعادل، ادیب سیاستمدار
غلامعلی حداد عادل از جمله خواصی بود که در روزهای اول بعد انتخابات با موضع گیری های شفافش در جهت روشن کردن فضای غبارآلود سعی و تلاش فراوانی کرد و صحبت هایش با استقبال بسیاری رو به رو شد به گونه ای که بنا به درخواست مردم بارها از صدا و سیما پخش شد.
حداد عادل با بیان تناقضات موسوی در موضع گیریهایش او را مورد سئوال قرار می داد: « ما شما را به عنوان نخستوزیر دوران دفاع مقدس و نخستوزیر حضرت امام و اینكه شما را فرزند انقلاب میدانیم، دوست داریم و رهبر انقلاب هم شما را عضو خانواده انقلاب میداند اما از شما سوال میكنم وقتی هنوز انتخابات تمام نشده و در صندوق رای باز نشده شما از كجا مطمئن بودید كه اكثریت آرا را به دست آورده و اعلام پیروزی كردید،این درست نیست كه قبل از برگزاری انتخابات نزدیكان شما اعلام كند كه اگر آقای احمدینژاد پیروز شد یقینا تقلب صورت گرفته است.»
رئيس كميسيون فرهنگي مجلس با استناد به نظرسنجی ها هم ادعای موسوی را رد می کرد :« ما اين نظرسنجيها را كه توسط چندين دستگاه مختلف صورت ميگرفت بررسي كرديم و ديديم كه در هيچكدام از اين نظرسنجيها كه مربوط به كل كشور بود آقاي ميرحسين از آقاي احمدينژاد جلوتر نبود،البته اين موضوع كه راي آقاي احمدينژاد از آقاي موسوي بيشتر است احتياج به نظرسنجي هم نداشت چرا كه دولت آقاي احمدينژاد ظرف 4 سال به حداقل 60 سفر استاني به مناطق مختلف كشور داشته است. و اين طبيعي است كه مردم اين شهرها راي بيشتري به ايشان بدهند.»
حداد حتی از فرصت تریبون مجلس هم برای روشنگر ی استفاده کرد و در نطقی به بیان تبعات قانون گریزی سران فتنه پرداخت و گفت:« آنچه مایه تعجب بود این بود که آنها تا وقتی خودشان را پیروز انتخابات میدانستند این امور را سبب ابطال انتخابات نمیداشتند اما وقتی از نتایج آراء باخبر شدند مدعی تقلب شدند و مردمی که از حیجانات و احساسات قبل ملتهب بودند بدون مجوز قانونی به خیابانها کشاندند و فرصت و زمینهای ایجاد کردند تا جماعتی وابسته به گروههای زخم خورده از انقلاب و مزدور و بیگانه خود را لابه لای انبوه مردمی که گمان میکردند حقشان ضایع شده پنهان کنند و با تخریب بعضی اماکن و موسسات و آتشزدن اتوبوسها و تباه کردن اموال عمومی به خیال خود ایران نا امن و حکومت ایران را بیثبات کنند.»
حداد با حضور در گفتگوی ویژه خبری با بیان استدلال رهنورد، که همسرش را فرزند آذربایجان خوانده بود و داماد لرستان و اینکه ترک و لر ها فرزند و دامادشان را رها نمی کنند و به احمدی نژاد رای بدهند ، به بی پایه بودن این دلیل اشاره می کند که مگر مردم ایران بصورت قومی و قبیله ای رای میدهند؟ حداد با اشاره به سفرهای استانی رییس جمهور بیان کرد که اگر این طور استدلال درست باشد که احمدی نژاد به خاطر 60 سفر استانی فرزند ملت است!
حداد در همان روز های اول بعد انتخابات به پشت پرده تلویزیون دولتی بی بی سی اشاره می کند و از ماهیت بهایی بودن این شبکه پرده بر می دارد.
-دهم- حسینیان، مرد مقابله با فتنه ها
روح الله حسینیان یکی از سیاسی و امنیتی ترین روحانیون بعد انقلاب است که همیشه در حوادث فتنه گون نقش هایی پر رنگ را در مقابله با فتنه ها بازی کرده است. در اوج فتنه گری های دو خرداد و فتنه قتلهای زنجیره ای با افشاگری بر علیه مسببین دولتی آن ، خشم سران اصلاحات را برانگیخت و از این رو همیشه به عنوان یکی از اهداف ترور شخصیت ماشین تبلیغاتی اصلاحات آماج حملات آن ها بوده است.
حسیننیان در فتنه اخیر هم با گرفتن مواضع صریح و شفاف خود در جهت آشکار کردن اهداف پنهان سران فتنه گام برداشت. وی در واکنش به الله اکبرهای شبانه آشوبگران به پشت پرده آن اشاره کرده است و گفته است: «شعارهاي الله اکبر بر پشت بام ها بعد از انتخابات سر داده شد در حالي که حدود يک سال قبل، داريوش همايون همين را پيشنهاد را ارايه داد.
کسي مانند جين شارپ و داريوش همايون وزير سابق اطلاعات و عناصر داخلي همه هماهنگ با هم يک حرف را تکرار مي کنند. من نمي خواهم کسي را متهم کنم اما ما نبايد شک کنيم وقتي که سردبير روزنامه اي که از معترضين است به اصطلاح از جناح اصلاح طلبي است و فعلا با جمهوري اسلامي معارض شده در لندن نشسته و مقالات و سر مقالات خود را مي نويسد و در ايران چاپ مي شود و بعضي از آقا زاده ها وقتي فرار مي کنند نيز به لندن پناه مي آورند.»
ماجرای فرار مهدی هاشمی به عنوان یکی از متهمان اصلی آشوب در کشور یکی دیگر از محورهای موضع گیریهای صریح شاگرد مدرسه حقانی است:« قوه قضائيه كشور ما نبايد منتظر برگشت مهدي هاشميرفسنجاني از لندن باشد چرا كه ايران عضو اينترپل -پليس بينالملل- است و ميتوانيم به وسيله پليس بينالملل حكم قضايي صادر و آن را به پليس بينالملل واگذار كنيم تا وي را دستگير كرده و به جمهوري اسلامي ايران تحويل دهند.»
رئيس كميسيون شوراها و امور داخلي مجلس به افشاگری در مورد روابط پنهان ستادمیر حسین موسوی با عوامل بیگانه هم پرداخته است:« زماني تلويزيون بيبيسي فارسي براي راهنمايي و هدايت شورشها تأسيس شد از سوي ديگر سردبير اين تلويزيون نيز شخصي به نام رمضانپور است كه معاون وزير ارشاد دولت اصلاحات بود و در ادامه نيز استوديو اين شبكه در ستاد ميرحسين موسوي كشف ميشود ما چطور نتيجه تحليلمان اين نباشد و نتيجهاي غير از اينكه دخالتهاي بيگانگان بدون حمايت برخي عوامل داخلي صورت گرفته است، نگيريم.»
حسینیان که مسئولیت مرکز اسناد انقلاب اسلامی را بر عهده دارد به ملاقات رییس دولت اصلاحات با جورج سورس هم اشاره کرده است: مواضع حسینیان در قبال مباحث حکمیت هم به مانند دیگر مواضعش صریح و بی پرده بود: «اگر منظور از وحدت، وحدت با سران فتنه است که همچنان بر طبل مخالفت و ایستادگی در راه شیطانی خود میکوبند، این وحدت خیانت به ملت است.
متاسفانه آقای رضایی عقب نشینی نظام را، پیشنهاد سازنده در نامه سیاسی خود میانگارد. سخنان مشترکی چون اذعان به وجود بحران، محور قرار دادن اقتصاد، عمل کردن مجلس و قوه قضائیه به وظایف قانونی، محور مشترکی است که در نامه و بیانیه سیاسی محسن رضایی و میر حسین موسوی مشترک است که این امر نشان دهنده آن است که این گونه خواستههای غیر قانونی و احیانا شعارهای حقی که اراده باطل از آنها صادر شده، در یک مرکز مشترک برنامه ریزی میشود و از حلقوم افرادی خاص خارج میشود.
از جمله اقدام های حسینیان که با عث جلب توجه رسانه ها به سمت او شد، نامه استعفای او از نمایندگی مجلس بود. آن طور که از شواهد هم پیداست هدف اصلی حسینیان از استعفا اعتراض به بعضی اهمال کاری ها در کشور در برخورد با فتنه گران بوده است. از جمله دلایلی که روح الله حسینیان برای استعفا می شمارد ریاست یکی از بانیان فتنه بر یکی از کمیته های مجلس است:« امروز خود را ناتوانتر از هميشه مييابم. هر اقدامي آغاز كرديم با رقابت پيچيده پارلمان تاريستهاي حرفهاي نقش بر آب شد. جناح اصلاحطلب نزد رئيس عزيزتر و ارزشيتر شدند و هر روز ما مطرودتر و بيخاصيتتر. من خود را موجودي شكسته خورده و سرخورده ميبينم وقتي ميبنيم رياست كميته دفاع مجلس يكي از فتنهگراني است كه از بانيان اتهام تقلب در انتخابات بود. وقتي ميبينم مجلس اصولگرا نمايندهاي را براي اين كميته انتخاب ميكند كه تا ديروز علناً از يكي از سران فتنه دفاع ميكرد و يك روز از عمرش را در راه مبارزه نگذرانده و تنها با تاجران كويتي مينشيند و برميخيزد و رسالتش توزيع آدامس در بين نمايندگان است.»
-یازدهم- یار انقلابی امام، حجت الاسلام رحیمیان
حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن رحيميان، از اعضای دفتر حضرت امام(ره) بوده است که تا به امروز در مقاطع مختلفی که آرمانهای حضرت امام را مورد هجمه دشمنان می دیده است به میدان آمده و از آنها دفاع کرده است. رحیمیان در فتنه بعد انتخابات در حالی به دفاع از انقلاب و نظام می پرداخت که بعضی از افراد وابسته به بیت و موسسه حفظ و نشر آثار امام دچار لغزش شده بودند.
رحیمیان، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز مسائل پس از انتخابات را ناشی از توهم کسانی میداند که فکر میکردند همه ایران فقط شمال تهران است:« انسان این طوری است که وقتی به اطراف خودش نگاه میکند، همواره تصور میکند که دنیا همین است. توهم انتخابات هم همین بود. تصور کردند همه ایران، تهران است و همه تهران هم، شمال تهران است. در راهپیمایی 9 دی فرد خوشذوقی، نقشه ایران را با استانهایش کشیده و اسم محلات شمالی تهران را روی آنها گذاشته بود. جای خلیج فارس و دریای خزر را هم تغییر داده و جای آنها نوشته بود استخر زعفرانیه و امثالهم. گیلان و مازندران را مثلا نوشته بود قیطریه و واقعا تصور و توهم اینها را نقاشی کرده بود.»
رحیمیان در مورد بهترین شکل برخورد با سران فتنه به این شکل روشنگری نموده است: «دستگاه قضايي با دادن فرصت به اين افراد به دنبال روشن كردن چهره آنها در بين مردم ايران است همانگونه كه در زمان حيات امام خميني(ره) نيز به بني صدر خائن كه رئيس جمهور ايران بود اين فرصت داده شد تا مردم به خيانتكار بودن وي پي ببرند. موسوي در ابتدا طرفداراني داشت ولي امروز مردم ايران متوجه شده اند كه ادعاي 11ميليون تقلب راي از سوي وي بي اساس بوده است. او به قصد از بين بردن نظام، به نظام حمله كرد.»
-دوازدهم- مورخ روشنگر، سید حمید روحانی
سید حمید روحانی از افرادی است که سابقه همراهی امام را از قبل انقلاب داشته است و به عنوان مورخ و نویسنده در تاریخ معاصر کشور چهره ای شناخته شده است. حميد روحاني رئيس بنياد تاريخ پژوهي ايران معاصر است که در حوادث بعد انتخابات با استنادهای تاریخی خود به افشاگری چهره سران فتنه پرداخت.
نامه ی سرگشاده وی به مهدی کروبی کاندیدای معترض انتخابات ، به عنوان دوست قدیمی وی، بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت:« جناب آقاي كروبي! آن روز كه من و شما به همراه حاج آقاي جماراني آن نامه غمبار را به آقاي منتظري نگاشتيم هرگز مرا اين باور نبود كه روزي من ناگزير شوم "هشدارنامه " اي همسان براي جنابعالي بنگارم و همان نكتههاي تلخي را كه به او گوشزد كرديم به جنابعالي يادآور شوم.»
روحانی نسبت به اطرافیان کروبی هشدار می دهد که چه کرده است که گروهی معلوم الحال به گردش حلقه زده اند:« هيچ انديشيدهايد كه در شما چه ناخالصي اي پديد آمده است كه مهرهها و چهرههاي مرموزي مانند قوچاني، باقي، سحرخيز،ابطحي، دباغ و... شما را از سنخ خود يافتهاند و پشت سر شما قرار گرفتهاند؟! آيا شما بر اين باوريد كه اين حضرات بويژه جناب آقاي دباغ امروز شما را در خط امام و انقلاب ميدانند كه از شما حمايت ميكنند؟! شما در يك سخنراني اعلام كرديد: "... من همان مهدي كروبي خط امام هستم... و به اين خط عشق ميورزم...!! " (اعتماد ملي، 21/2/88) با عرض پوزش بايد بگويم مطمئن باشيد كه اگر جنابعالي در عمل - نه در شعار - "همان مهدي كروبي خط امام " بوديد، اين مهرهها و چهرههايي كه امروز شما را در ميان گرفتهاند و گرداگرد شما به پايكوبي و دستافشاني پرداختهاند، هيچگاه به شما نزديك نميشدند و به شما بها نميدادند و با شما همانگونه برخورد ميكردند كه تاكنون با پيروان راستين راه امام برخورد كرده و ميكنند ... ديدگاه امروز جنابعالي، سياست ديرينه مهدي قاتل (بنابه تعبير امام سلامالله عليه) بود كه در بيت آقاي منتظري به اجرا درآمد و عناصر منافق، ليبرال، سكولار، دگرانديش و ... زير عنوان "تركشخوردهها " در آنجا گرد آمدند و حرفهايشان را از زبان آقاي منتظري بازگو كردند و اكنون به بركت حضور "باقي "ها در كنار شما ميبينيم كه تز باند مهدي هاشمي نيز گويا از سوي جنابعالي پذيرفته شده است.»
روحانی بعد انتخابات در یک سخنرانی پرده از مواضع هاشمی رفسنجانی هم بر می دارد :« هاشمي يكدفعه چشم باز كرد و با شخصيتي به نام احمدي نژاد مواجه شد. احمدي نژاد هاشمي را ناراحت كرد؛ حدود يكسال پيش بود مسيح مهاجري در ملاقاتي كه با من داشت گفت كه آقاي هاشمي گفت نبايد بگذاريم بار ديگر احمدي نژاد راي بياورد و بايد او را در انتخابات آينده با شكست مواجه سازيم و نگذاريم راي بياورد. در مورد احمدي نژاد هم جناب هاشمي رفسنجاني، انتظار داشت كه مقام معظم رهبري بيايد به بهانه اينكه در انتخابات تقلب شده، راي 24 ميليون نفر را ناديده گيرد و انتخابات را ابطال كند تا بار ديگر يك ترفند و توطئه ديگر به وجود آيد شايد احمدي نژاد راي نياورد
روحانی در مورد اینچنین مواضعی از سوی هاشمی رفسنجانی می گوید:« با يک اشتباه نمي توان گفت آقاي هاشمي از خط امام جدا شده اما انتظار اين است که اشتباهشان را جبران کنند و بايد بدانيم که اين انقلاب وامدار هيچ کس نيست زيرا اگر اين انقلاب پايگاه مردمي نداشت و وابسته به فرد بود هرگز پيروز نمي شد و ديديم حضرت علي(ع) نيز با طلحه و زبير که آن سابقه درخشان را داشتند وارد جنگ شد و اين امر نشان مي دهد که سابقه درخشان باعث نمي شود که اشتباهات افراد ناديده گرفته شود بعلاوه سابقه آقاي منتظري در انقلاب بسيار درخشان تر از هاشمي بود و حتي فرزند وي به خاطر انقلاب شکنجه شد اما امام زماني که مرحوم منتظري دچار لغزش شد فرمودند من با خداي خود عهد کرده ام که بنا به ملاحظه افراد ، از وظيفه خود کوتاه نيايم و آن برخورد را با وي نمودند.»
-سیزدهم- کارگردان بسیجی ،ابولقاسم طالبی
ابولقاسم طالبی جز چهره های هنری و سینمایی است که بخاطر دفاع از نظام و انقلاب در آثارش مورد توجه رسانه ها و مردم است . طالبی بارها خود اعلام کرده است به این که به دفاع از نظام می پردازد، افتخار می کند.
لغزش محمد نوری زاد در فتنه بعد انتخابات و هتاکی او نسبت به ولی فقیه باعث شد که طالبی به عنوان یک هنرمند به دست به قلم شود و به واکاوی این لغزشها بپردازد: « نوری زاد اولی نبوده آخری هم نیست. چرا كه انسان اگر مراقبت نكند نفاق و محبت قدرت و ثروت و اولاد ناخلف در دلش لانه می كند، شاید برای كسی كه دور از قضایا باشد باورنكردنی و غیرقابل قبول بنماید كه آقای محمد نوری زاد كه ده سال علیه آقای كرباسچی و هاشمی و حزب كارگزاران مقاله نوشت. ابوذر ابوذر كرد. نام فرزندش را ابوذر گذاشت اینك به همراه ابوذرش پای صندوق برود. پشت سر همه آن ها كه اصحاب معاویه می خواندشان بایستد و به رهبر آن ها رای دهد، سپس قلم بردارد و به همه سنگرداران ولایت دریدگی و لجن پراكنی كند. امروز محمد نوری زاد به صف اكبر گنجی و محسن مخلباف و كرباسچی و هاشمی ها و مرعشی ها و ابطحی ها و تاج زاده ها و خاتمی ها پیوسته و چنان با ذوق و شوق از مردم دعوت می كند كه به او بپیوندند كه گویی معدن گرانبهایی را كه دیگران نمی دانند او یافته»
طالبی در پایان نامه خود به فرازی از نهج البلاغه اشاره می کند: «سخن مولایمان علی (ع) را از نهج البلاغه می آورم كه به عبدا... بن عباس هنگامی كه برای مذاكره با اهل جمل می رود می فرماید: "با طلحه ملاقات مكن كه اگر ملاقاتش كنی وی را همچون گاوی خواهی یافت كه شاخهایش اطراف گوش هایش پیچ خورده باشد او بر مركب سركش هوا و هوس سوار می شود و می گوید مركبی رام است. با زبیر ارتباط بگیر كه نرمتر است و به او بگو پسر دایی ات می گوید در حجاز مرا شناختی در عراق نشناخته انگاشتی . چه شد كه از پیمان خود بازگشتی؟"»
البی در حوادث حرمت شکنی عاشورا باز دست بر قلم می شود و آشکارا به خواص دوپهلو حمله می برد که: «امام سفر كرده ما در پيامي به مجلس خبرگان فرمودند: «الله في بيوتكم» و البته اين بيت يعني دفتر. يعني اطرافيان. يعني آنها كه ميآيند و با لفظ دكتر و مهندس و عالم و مدير و رئيس و ثقةالاسلام و حجتالاسلام و آيتالله و آيتالعظمي را تحريك ميكنند كه آقا شخصيت شما بالاتر از اين حرفهاست، مردم چشمشان به دهان شماست. شما آينده داريد. سكوت كنيد تا ببينيم چه ميشود. صبر كنيد ببينيم كدام پيروز ميشود. اگر هم ميخواهيد حرفي بزنيد، حق و باطل نكنيد. نصيحت كنيد كه بنزين روي آتش نريزند.
آري اين وزوزهاست كه عالمي براي صداي يك دف، عمامه بر زمين ميزند اما شعار «نه غزه نه لبنان» ناراحتش نميكند. مرگ بر اصل ولايت فقيه، گريهاش نمياندازد.
عمامهاش را به زمين نمياندازد وقتي اسلام را از جمهوري اسلامي حذف ميكنند و اين وزوز آن قدر در گوشها ميچرخد كه روز عاشوراي سال 88 ميرسد.
حال حنجرهها آماده هلهله، دستان آماده سنگپراني و خنجر زدن به پهلو و گلوي عزاداران است.
حنجرهها و دستاني هم ساكت و ساكت و ساكتاند كه مباد شخصيت ايشان در مقابل صاحبان راي و بيبيسي و بيبيسيپسندان خدشهدار شود و فقط بعد از فشارها و صلواتها و گريهها به حق و باطل نصيحت ميكنند كه به حرف من بزرگتر از همه عالم گوش كنيد. رفيق باشيد. با هم دوست باشيد.
آري اين سكوتها و اين شخصيتطلبيها و اين تشنگان كف و سوت هستند كه باعث چنين حادثههاي تلخ و ناگواري ميشوند.»
- شاعر انقلاب، علیرضا قزوه
قزوه شاعر انقلاب است که تند و تیزی شعرهایش برای سیاست بازان و مفسدین اقتصادی هیچ وقت تمامی نداشته است. قزوه ی دهه شصت که شعر مولا ویلا نداشت را سروده بود تا نسبت به چسبیدن عده ای به ثروت اندوزی و فراموشی فرهنگ انقلابی و دفاع مقدس هشدار دهد در سال 88 با شعرش به مقابله با جریان فتنه گری افتاد که قصد داشت در مقابل نظام ولایی ایستادگی کند.
شعرهای قزوه آنقدر فتنه گران را عاصی کرده بود که آماج حملات و توهین های آنها شده بود. قزوه که سنگرش را وبلاگ شعرش قرار داده بود در مقابل توهین ها و هتاکی ها مقاوت کرد و دست از قلم نکشید.
اشاره قزوه به فتنه ها در شعرهای بعد انتخاباتی که سروده است، بسیار دیده میشود:؛
این همه آتش خدایا شعله اش از گور کیست؟؛
شهوت این بی نمازان، نشئه ی انگور کیست؟؛
اشاره های کنایه آمیز قزوه به سران فتنه درشعرهایش هم در خور توجه است:؛
صبحی به منبر آمد و فرمود باک نیست
گر واجبات رفت به ما مستحب رسید
از نو صلا زدند که ما را وجب کنند
از رأیها به شیخ همان یک وجب رسید
قزوه جایی هم به نماز جمعه ی فتنه گران اشاره می کند ومیگوید:
جمعی وضو نکرده دویدند در صفوف
آخر نماز جمعه نخواندند و شب رسید
اشاره قزوه به شعارهای انتخاباتی موسوی هم جالب توجه است:
هر کس که دم زد از ادب مرد، حرف بود
هر کس که فحش داد به فیض ادب رسید
استفاده فتنه گران از رنگ سبز هم از دید قزوه دور نماند:
گوساله های سامری از طور آمدند
با سبز اشتری که بر آن بولهب رسید
قزوه در شعرهایش با کنایه به خواص هم انتقاد می کند بخاطر سکوت بیجایشان:؛
خروس ها همه چون مرغ کرچ خوابیدند
حکیمکان زمان اند قرص خواب فروش
و اینچنین خط فکری و سیاسی خود را در قبال فتنه گران نمایان می کند:
سلام بر همه الا به قلب مغلوبان
سلام بر همه الا به انقلاب فروش
شعر بلند قزوه در عاشورای 88 که نشان دهنده درد و غمی است از بی حرمتی به عاشورا که اینچنین بر روی کاغذ آمده است:
بسی رنج بردیم در این سی سال انقلاب
عجب زنده کردند این دو
انگلیس را
در این سه چار ماه
شترانشان حامله اند
بناست خوک بزایند
خوکهای بریطانیای دسته دار
مرحبا به شیخنا المتغیِر
مرحبا به میر
برگریزان پاییز است و
و سرریزان خون حسین
حسین من در مهر وارد شد
اما شما نامهربان بودید
شما به من سنگ زدید
شما به کربلا سنگ زدید
در سایت بالاترین چلپاسه
که کربلا ایرانی نیست
که محمّد(ص) ایرانی نیست
که خدا و پیغمبر ما بابک است و کورش و کمبوجیه
با این حساب
عمامه سیاه سیّد یزدی،
پر!؛
با این حساب
عبای شیخناالمتغیر،
پر!؛
کجکول
همین شعر !!آئینه ای است که عمق انحطاط اخلاق سپاه جهل و جنایت نظام خامنه ای را به نمایش میگذارد
زدن و بستن و بردن و سوختن و زندانی کردن وحرمت شکستن و پائین کشیدن عزیزان و بالا بردن اراذل، درد نظام تباه خامنه ای را درمان نمیکند. این نظام رفتنی است. خود علی خامنه ای بهتر از هرکس دیگر این را میداند و مثل مارزخم خورده برخود میپیچد. بل موتوا بغیظکم
No comments:
Post a Comment