Thursday 25 June 2009

شکافهای درون سپاه گسترده میشود


محسن سازگارا در مصاحبه با رادیو دویچه وله آلمانی گفت سپاه به مردم ایران خواهد پیوست

دکتر محسن سازگارا که چند سال است از ایران خارج شده و در حال حاضر مدیر مرکز تحقیقات ایران معاصر در واشنگتن است، به وجود سه گروه در سپاه باور دارد. نیمی از فرماندهان ارشد و بیش از ۷۰ درصد فرماندهان میانی سپاه با رودررویی با مردم مخالفند. به زودی این اختلافات آشکار می‌شود و مردم روی آوری سپاه به طرف خود را خواهند دید.
محسن سازگارا در مصاحبه با رادیو دویچه وله آلمانی گفت
اطلاعیه سپاه که آدم را یاد اطلاعیه‌های فرمانداری نظامی شهرها در زمان انقلاب اسلامی می‌انداخت بسیار دیر بیرون آمد و خیلی‌ها معتقدند که اختلافات درون سپاه و کشمکش با پاره‌ای فرماندهان سپاه که نمی‌خواهند رو به‌روی مردم بایستند و با مردم هستند، باعث شد که این اطلاعیه این قدر دیر بیرون بیاید و این کشمکش هنوزهم ادامه دارد.
الان صحبت کسان دیگری هم هست که آنها درگیری دارند و حاضر نیستند که به خواست کودتاچی‌ها تن بدهند. البته قطعا من نمی‌توانم خبر آقای فضلی را تایید یا تکذیب بکنم. ولی این روزها من خیلی کسانی را می‌شنوم که در سپاه مشکل دارند و با کارهایی که عده‌ای به نام کل سپاه دارند می‌کنند موافق نیستند.

من تا آنجا که شنیده‌ام و می‌دانم این است که باید سپاه را به سه دسته تقسیم‌بندی کرد. یک، بدنه‌ی سپاه است که دقیقا مثل بدنه‌ی اجتماع است. همان طور که اکثریت مردم مخالف آقای احمدی‌نژاد و آقای خامنه‌ای هستند، آنها هم همین طور شده‌اند. بخش دوم سپاه فرماندهان میانی‌اند که شاید هفتاد هشتاد درصدشان مخالف‌اند و حاضر نیستند که سپاه رو در روی مردم بایستد. اما این مسایلی که داریم صحبت‌اش را می‌کنیم در میان بخش سوم یعنی فرماندهان ارشد سپاه است. یکی از دوستان من دیشب به من می‌گفت میان فرماندهان ارشد می‌شود گفت که تقریبا الان جمعیت پنجاه پنجاه است. یعنی درست نیمی از فرماندهان اصلی با مردم و کنار مردم‌اند و نیمی دیگر دست به این اعمال می‌زنند واحتمالا بزودی این صف‌آرایی نتیجه‌ی خودش را می‌دهد و مردم هم نتیجه‌ این اختلاف درون سپاه را خواهند دید و آنهایی که با مردم هستند اعتراض خودشان را علنی خواهند کرد.

تمرد در یک سازمان نظامی خیلی دشوار خیلی سخت است. به قیمت جان بعضی از این بچه‌ها تمام خواهد شد. کمی باید صبر کرد. اجازه بدهید، کمی فشار مردم بیشتر بشود و عموم مردم، حرفهایی که دارند می‌زنند صدایشان بلندتر و رساتر بشود، آنوقت آن بچه‌هایی که مخالف هستند قید جان‌شان را می‌زنند و به طور علنی به ملت می‌پیوندند.
لباس شخصی‌ها یک بریگارد خاص زیرنظر اطلاعات سپاه هستند و کسانی هستند که تربیت شده‌اند برای این که مردم را کتک بزنند و همان هایی هستند که در طول تمام سالیان گذشته، دوره‌ی دولت اصلاحات و بعد از آن هروقت اعتراضی بوده با موتورسیکلت یا پیاده آمدند حمله کردند و مردم را کتک زدند و گاهی چاقو کشیدند و میله‌ی آهنی دستشان بوده است و امروزه اسلحه هم دارند و به کار می‌برند. لباس شخصی‌ها ماشین سرکوب آقای خامنه‌ای در تمام دوازده سال گذشته بودند. ولی الان مشکل این لباس شخصی‌ها این است که وقتی با جمعیت میلیونی طرف می‌شوند، دیگر آن ماشین سرکوب کار نمی‌کند. آن برای سرکوب کردن تظاهرات پانصد نفره، دو هزار نفره، پنج هزار نفره‌ی دانشجویان، زنان یا اقشار دیگر مردم کارآمدی داشت ولی در مقابل جمعیت بزرگ کارآمدی ندارد. مضاف براین که به نظر من هم اگر پیراهن سفیدها این رویه را ادامه بدهند، به زودی خشم مردم برانگیخته می‌شود. مردم کسی که لباس تن‌اش است مثل سپاهی، پلیس و یا حتا بسیجی را کاری ندارند و دائما اگر کتک هم ازشان می‌خورند به آنها محبت می‌کنند و حاضر نیستند که آنها را از آغوش ملت جدا کنند. ولی پیراهن شخصی‌ها حساب دیگری دارند. برای این که هیچ کسی هم مسئولیت‌شان را نمی‌پذیرد. خود حکومت هم نمی‌پذیرد که آنها به او وابسته‌اند و فقط غیرمستقیم اعمالشان را به‌عهده می‌گیرد. آن فتوای آقای خمینی را یادتان هست که در زمان مبارزات برای انقلاب اسلامی که درباره‌ی چماقدارها گفت که محارب‌اند و خونشان هم هدر است، بنابراین می‌توانند آنها را بکشند. هرکسی در مورد این فتوا از من پرسید، گفتم نه، ما خشونت نمی‌کنیم، می‌رویم با خانواده‌ی اینها حرف می‌زنیم. چون اسامی‌، عکس‌ها و مشخصاتشان را بچه‌ها دارند درمی‌آورند و کار خوبی هم هست و سعی می‌کنند که با نصیحت انجام بدهند. ولی من واقعا اخطار می‌کنم به این پیراهن شخصی‌ها که اگر به کشتار مردم ادامه بدهند، خیلی‌ها آمادگی دارند فتوای آقای خمینی را اجرا کنند و متقابلا آنها را سرکوب کنند و بکشند.
این بچه‌هایی که آقای خامنه‌ای به عنوان ابزار سرکوب می‌خواهد استفاده بکند، آنها هم از جنس ملت‌اند. آنها هم پول اجاره‌خانه‌شان را ندارند بدهند. آنها هم زندگی‌شان به سختی می‌گذرد. آنها هم جوان‌شان، بچه‌شان مثل بقیه فکر می‌کند و خواهر و برادرشان ممکن است این طرف در صف تظاهرکنندگان باشد و واقعا جایز نیست با آنها خشونت بشود. باید سپاه و بسیج و پلیس را در آغوش گرفت و دعوتشان کرد که به صف مردم بپیوندند. تجربه هم نشان داده است که این محبت و بزرگواری از طرف مردم به شدت این سازمانها را شکننده می‌کند و به سرعت آنها را به سمت پیوستن به مردم سوق می‌دهد. تجربه‌ی ایران و تجربه‌ی همه‌دنیا این را نشان می‌دهد.

No comments: