Sunday 17 May 2009

"دهه چهارم جمهوری اسلامی در عصر جهانی شدن"


دهه چهارم جمهوری اسلامی در عصر جهانی شدن" عنوان سخنرانی دکتر حسن عباسی رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال و بنیانگذار مکتب دکترینولوژی در ایران بود که قرار بود روز بیست و هشت اردیبهشت در دانشگاه آزاد گناباد برگزار شود. این سخنرانی لغو شد. اگرچه موضوع این جلسه هیچ‌گونه ارتباطی با بحث انتخابات نداشت، اما در حقیقت یک مقوله استراتژیک "پست انتخاباتی" بود، چرا که برنامه ریزیهای "مرکز بررسیهای دکترینال" خطوط کلی سیاستگذاریهای نظام را در قبال شطرنج معادلات جهانی تنظیم میکند. اساسی ترین نقطه این بررسیها، از میان برداشتن رنگهای محلی، قومی، فرهنگی و عقیدتی در داخل ایران است. دکتر حسن عباسی و دکترمحمدعلی رامین با الگو برداری از مکتب فاشیسم هیتلری، در صددند تا جمهوری اسلامی را تبدیل به ابرقدرتی بلامنازع در برابر آمریکا قرار دهند و قطب سیاسی نیرومندی با نام "خلافت اسلامی" در ایران بنا بگذارند. حسن عباسی تاکنون بی محابا و بدفعات خود را واضع و پرورش دهنده مکتب تروریسم بین المللی خوانده و محمدعلی رامین اصولا وقوع هولوکاست را منکر شده . این دو نقر و سایر صحابهء مرکز بررسیهای دکنرینال در صددند تا نقشه خاورمیانه و جهان را تغییر دهند و زمینه را برای تقسیمات جدید و معاهده ای شبه یالتا فراهم آورند
حسن عباسی که خودش را بنیانگذار مکتب دکترینولوژی در ایران میداند از منتقدان سیاستهای دولت هفتم و هشتم بود و بعد از این که خاتمی برای دور دهم انتخابات اعلام آمادگی نمود، آیت الله خامنه ای در یک گفتگوی خصوصی وی را از واکنش احتمالی و مخاطره آمیز گردانهای فلسطینی و لبنانی وابسته به مرکز بررسیهای دکترینال وابسته به حسن عباسی برحذر داشت. این همان اخطاری بود که توسط روزنامه کیهان نیز به صورت دیگری عنوان شد
مرکز بررسیهای دکترینال بنیانگذار نظریهء "اسلاموُفاشیسم" است. این خطرناکترین نوع برداشت از دین است که به صورت یک دکترین سرکوبگرانه و توتالیتر عمل میکند و برای دست اندازی به دنیا ابتدا به همسانسازی در صحنه داخلی جامعه دست میزند. در این دکترین تفاوتهای قومی و عقیدتی از عوامل ضعف سیستم دکترینال بشمار میروند و در اولین قدم باید جراحی و حذف شوند. گردانهای تحت امر مرکز بررسیهای دکترینال زیر نظر حسن عباسی تاکنون دست به اقدامات بسیار گسترده ای در سطح داخلی زده است. یکی از موانعی که توسط این مرکز برای برچیده شدن در نظر گرفته شده، فرقه گراییهای درویشی در ایران است. "مرکز دکترینال" به تصوف و به همه فرقه های درویشی و به هرنوع صوفیگری تشکیلاتی، بچشم ستون پنجم بیگانگان نگاه میکند و وجود آنها را مُخلِّ دکترین خلافت اسلامی خود میداند
طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی مشاهده میکنند که چگونه مرکز دکترینال با پیچیدگی شگفت انگیزی برنامه ریزیهای استرتژیک انجام میدهد



طرح های مرکز بررسیهای دکترینال



در سال هزاروسیصد و هشتاد و چهار مرکز بررسیهای دکترینال موفق شد که نظر برخی از اساتید و مدرسان حوزه علمیه قم را به حمایت از نامزدی احمدی نژاد برای انتخابات دوره نهم جلب کند. البته اکثریت اعضاء جامعه روحانیت قم طرفدار نامزدی هاشمی رفسنجانی بودند. با این حال دخالت های حجت الاسلام مصباح یزدی برعلیه هاشمی رفسنجانی و برعلیه خاتمی بسیار موثر بود و راه بر احمدی نژاد هموار شد. طرفداران مصباح یزدی در قم مانع سخنرانی هاشمی رفسنجانی شدند و با افتضاح او را از شهر بیرون کردند. در همان حال نیز مصباح یزدی گفت که "کار افول فرهنگی در دوره سیدمحمدخاتمی به جایی رسیده بود که از ارمنستان رقاص وارد میکردند! تا خداوند به د رد دل مومنان رسید و یک دولت مردمی را برسرکار آورد". مقصود از مومنان دردمند همین هواداران حسن عباسی وکارگزاران مرکز دکترینال وابسته به او بودند. با روی کار آمدن احمدی نژاد، طرحهای از پیش تنظیم شده مرکز دکترینال یکایک برروی میز کار ریاست جمههوری قرار گرفت تا اجرایی شوند که مهمترین آنها طرح نفی هولوکاست در سیاست خارجی و طرح انهدام فرقه های درویشی در سراسر شهرهای ایران بود و برای هردو منظور نیز مرکز دکترینال موفق شد تاموافقت عده ای از روحانیون و مراجع را در قم جلب نماید و در گفتگوهای خصوصی و محرمانه بخصوص با اعضای جامعه روحانیت قم آنهارا به قابل اجرا بودن طرح ایجاد خلافت اسلامی و برپایی حکومت امام زمان باورمند ساختند
با بودجه های هنگفتی که دولت احمدی نژاد با دست باز در اختیار این مرکز قرار داد گردانهایی از بسیج توسط این جریان تحت آموزش عقیدتی قرار گرفتند. ارزیابی کارشناسان کجکول نشان میدهد که حداقل چهارصد طلبه بسیجی وابسته به این مرکز در استان خوزستان و حدود صد طلبه وابسته به این مرکز در بروجرد و قم هستند. هم اکنون چهارهزار طلبه دیگر برای امور تبلیغی برعلیه فرقه های درویشی و سایر فرقه های اسلامی در حال آموزش دیدن برای رفتن به شهرها و دهات هستند، و این در شرایطی است که بنا به آ مار موجود و مورد قبول مراجع بیش از بیست هزار طلبه از چهل کشور جهان در قم حضور دارند، و آیت الله العظما ناصر المکارم الشیرازی از منوچهر متکی وزیرخارجه دولت نهم خواستار گشایش دفتر خدمات وزارت خارجه در قم شده اند. مجموعه کادرهای جوان متشکل از طلاب بسیجی وابسته به این مرکز دکترینال دوهزار و پانصد نفر است که در قالب گردانهای استشهادیون نامنویسی کرده اند و وزن کلی استعدادهای مردمی هوادار این مرکز درحدود بیست و پنچهزار نفر است که بخش قابل توجهی از لجستیک نفراتی آن را فلسطینیها و لبنانیهای ساکن در ایران تشکیل میدهد. ضمن این که بطور کلی این اشخاص با استفاد ه از امکانات ویژه دولتی میان سوریه و ایران رفت و آمد دارند و پس از رفتن به سوریه به لبنان و اردن و فلسطین در ایاب و ذهاب هستند
عقبه فرهنگی این جریان بسیار وسیع است و بسیاری از مراکز فرهنگی وابسته به سفارتخانه های ایران در خارج کشور موظف به تسهیل همه نوع امکانات برای این گردانهای استشهادیون هستند. همچنین بسیاری از فلسطینیها و لبنانیها و عراقیها در چهارچوب این مرکز در ایران آموزش رزم های نامتقارن میبینند و به کشورهای دیگر اعزام میشوند. این مرکز دارای طرحهایی بود که در ابتدای ورود احمدی نژا دبه صحنه سیاست جهانی با اعلام محو اسرائیل از نقشه جهانی خبر از خط مشی دکترین خود داد. عربدهء نابودی قریب الوقوع اسرائیل یک پیشگویی نبود، اعلام یک دکترین تهاجمی بود که دولت احمدی نژاد در صدد اجرایی کردن آن بود. آنها این دکترین تهاجمی را به صورت "وعده الهی" مطرح میکردند. حسن عباسی و همفکرانش راه های فعال کردن فلسطینیها را مورد بررسی قرار داده و نابودی اسرائیل را کاملا امری در دسترس میشماردند. رویارویی در لبنان گام عملی اول در ارزیابی تاکتیکهای اتخاذ شده توسط این مرکز بود. گام بعدی نیز رویارویی غزه پس از انقضای پیمان آتش بس بود.طراحان استراتژی نبردهای نامتقارن در این مرکز یقین داشتند که با انتقال قاچاق سلاح از طریق سودان و مصر به غزه نیروهای حماس در نبرد رودرو با ارتش اسرائیل در غزه پیروز میشوند. تلاشهای زیاد احمدی نژاد برای تجدید رابطه دیپلماتیک با مصر، در واقع جستجوی راهی برای استفاد ه از امکانات دیپلماتیک قاچاق سلاح به غزه بود که این امر با هوشیاری مصریها پا نگرفت و از آن طرف کاروانهای سلاحهای قاچاق ایرانی درراه غزه نیز در بیابانهای سودان هدف بمباران هواپیماهای شکاری ناشناس [احتمالا متعلق به اسرائیل یا آمریکا یا هردو] قرار گرفت و زیر شنهای روان مدفون شد. حسن عباسی و سایر نظریه پردازان مرکزدکترینال امیدوار بودند تا ظرف چهارسال حکومت احمدی نژاد وعده خود را مبنی بر نابودی اسرائیل محقق سازند، یا حداقل ضربات کاری بر اسرائیل وارد کنند تا زمینه برای زدن ضربه نهایی در یک دوره چهارساله دیگر برای احمدی نژاد فراهم شود. اما نشد. چرا؟چون به قول آیت الله خامنه ای "دست جمهوری اسلامی ایران بسته بود!" امروزه همه محمود احمدی نژاد را یک دروغگو و فریبکار میخوانند. میگویند او و دولت او وعده های بزرگ و فریبنده و توخالی میدهند. وعده های اجابت ناپذیر و سراپا خیالی. اما این نیم واقعیت است. نیم دیگر واقعیت آن است که طرحهای مرکز دکترینال پیش از اجرایی شدن عقیم ماند. آخرین زوری که احمدی نژاد زد در سوئیس بود که رسوایی جهانی به بار آورد. او بجای دفاع از منافع ایران، به عنوان سخنگوی فلسطین پشت تریبون رفت و برعلیه اسرائیل به فحاشی پرداخت. فحاشی به اسرائیل، تهدید به نابودی اسرائیل، دفاع از حماس ، مخالفت با حکومت خودگردان در ساحل غربی ... هیچیک از این اعمال و حرکات در جهت حفظ منافع ایران و ایرانیان نیست. رئیس جمهوری ایران باید در کنفرانسهای بین المللی از منافع ایران و ایرانیان دفاع کند. اما ایران در چهارسال حکومت احمدی نژاد توسط مرکز بررسیهای دکترینال اداره شده و این خطوطی است که توسط آن مرکز تصمیم گیری میشود و توسط دولت اجرا میگردد
مهدی کروبی در سخنرانیهای انتخاباتی اش از جمله گفت کار ایران بجایی رسیده که ما طرفدار هیتلر شده ایم. او از پشت پرده سخن میگوید و نسبت به آنچه در پشت پرده میگذرد اشراف دارد. در این میان آیت الله خامنه ای تا حدی نسبت به تحلیل مرکز بررسیهای دکترینال دچار تردید شده، اما هنوز خوش بینی خود را بطور کامل نسبت به عملی بودن آنالیزهای این مرکز از دست نداده است
مسلم آن است که مرکز دکترینال با القای سیاستهای تحقق نایافتنی، بزرگترین خدمت را به اسرائیل کرد. این نکته را نیز مهدی کروبی با صراحت بیان کرد و گفت دولت احمدی نژاد به منافع اسرائیل خدمت میکند. محمود عباس رئیس حکومت خودگران فلسطین هم بنوبه خود اظهار داشت که ایران حق ندارد دایه دلسوزتر از مادر برای حقوق فلسطینان باشد و با ادعاهای پوپولیستی پستان به تنور بچسباند. آیت الله خامنه ای مشاهده میکند که جمهوری اسلامی ایران در سایه سیاستهای دولت نهم به جایگاه رفیعتری در میان مسلمانان دست نیافته که هیچ، موقعی تاریخی خودش را هم به عنوان حامی فلسطین از دست داده است. از طرف دیگر در داخل کشور نیز سرکوبی اقوام و پیروان عقاید و مسلکهای گوناگون، به یکدستی جامعه کمکی نکرده ] بلکه بر عکس پایه استواری نظام را کاملاً لرزان و شکننده نموده است.
وضعیت رهبری در آستانه انتخابات مانند قماربازی است که همه سرمایه را روی یک کارت انجام داده و باخته، اما هنوز در سر شور و شوق یک ریسک دیگر برروی همان کارت دارد! اینجا بحث برسر حمایت از احمدی نژاد نیست، احمدی نژاد عامل اجرایی مرکز بررسیهای دکترینال است. بحث کلی نظام در چهارسال آینده انتخاب میان چشم اندازی است که مرکز مطالعات استراتژیک به شورای امنیت ملی پیشنهاد میکند، یا راهی که مرکز دکترینال ارائه میدهد. [یعنی همان محتوای سخنرانی حسن عباسی در گناباد که از ششماه قبل طراحی شده بود] . اختلاف در رجحان یکی از این دو بستر، در همه ارکان نظام در آستانه حمایت از یکی از کاندیداها هویدا است. اختلافی که به بدنه جامعه روحانیت قم نیز کشیده شده و این گروه هماهنگ را ناهماهنگ و متشتت کرده. کروبی در روز ثبت نام خود با صراحت اعلام داشت که در صورت انتخاب به ریاست جمهوری، همه چیزرا تغییر خواهد داد. هم در داخل ایران و هم در سفارتخانه ها و نمایندگیهای ایران در خارج. احمدی نژاد رونده همین خط و همین راهی است که چهارسال توسط مرکز دکترینا ل به او دیکته شده. رضایی و موسوی در سایه این دو نفر قرار دارند


.
ترجیح آیت الله خامنه ای


آیت الله خامنه ای مطلقا مخالف حضور رقبای خویش در پهنه سیاست کشور در عرصه تصمیمگیری و اجرایی است. بهمین دلیل نیز رجحان او نسبت به احمدی نژاد آشکار است. اما او احمدی نژادی را فارغ از تعلق به جریان دکترینال میخواهد نه وابسته و غلام حلقه بگوش آن دستگاه. به سخن دیگر او نسبت به اطاعت پذیری احمدی نژاد تردیدی ندارد، نسبت به عملی بودن دکترین مرکز بررسیهای استراتژیک دکترینال دچار تردید جدی شده است. نشانه های ضعیفی به چشم میخورد که در عین تلاش برای تقویت احمدی نژاد، مقام رهبری در تلاش برای محدود کردن عرصه بر فعالیتهای حسن عباسی و مرکز وابسته به او است. دو نمونه از این نشانه ها را بیان کنیم که همین دوسه روزه اخیر اتفاق افتاده و مربوط به تعامل نظام با اقوام و فرقه های اعتقادی است
مورد اول سفر مقام رهبری به کردستان و حمایت از حقوق هموطنان کرد است. وی برای نخستین بار درکردستان دستور داد تا صدا و سیما موظف به پخش اذانهای یومیه براساس فقه شافعی شود. به این ترتیب وی یک سنت سی ساله را در مملکت امام زمان شکست. در همان حال نیز با بر زبان آوردن نام چند فرقه از فرقه های درویشی کردستان به تضمین آداب و سنن جاریه مردم کرد و فرهنگ خاص آنها اصرار ورزید، در حالی که در سالهای اخیر همه این فرقه های کرد در ایران در شمول شیطان پرستان و یزیدیه شمرده میشدند
مورد دوم نیز تغییر سیاست مقامات گناباد است. بعد از آن که بیدخت و گنابا د به عنوان یکی از مراکز معتبر فرهنگی با جاذبه توریسم مذهبی در سطح بین المللی مورد شناسایی قرار گرفت، مسئولان کتابهای درسی نام این دوشهر را از نقشه جغرافیای کتابهای آموزشی حذف کردند. ناظران این حرکت را نشانه ای از زمینه چینی برای قدمها ی دیگری در برچیدن فرقه درویشی گنابادی از ایران میدانند. در همین حال پس از یک استعلام ششماهه و در آستانه ءانتخابات، حسن عباسی "بنیانگذار مرکز دکترینال" برای برگزاری یک سخنرانی عازم گناباد شد. این سخنرانی بسیار با اهمیت که بیانگر خطوط استراتژیک سیاست داخلی نظام در قبال درویشها بخصوص فرقه گنابادی در دوره چهارساله دولت دهم بشمار میرفت، توسط مقامات مسئول لغو شد. درمورد چگونگی لغو این جلسه سایت رجانیوز حامی سینه چاک احمدی نژاد در خروجی بیست و هفتم اردیبهشت ماه خود نوشت: "رایزنی های مربوط به این جلسه از جمله استعلام و... از شش ماه پیش [ از تاریخ هفدهم آذر سال هشتادوهفت ] انجام شده بود ولی در آستانه برگزاری با وجود موافقت اولیهء کلیهء مسئولان دانشگاه و شهرستان با برگزاری جلسه؛ و با توجه به اینکه تبلیغات آن هم به‌صورت گسترده صورت گرفته بود، با استفاده از القای جوّ ترس به رئیس دانشگاه توسط عده ای از اعضای شورای فرهنگی دانشگاه که مطلقا نقشی در برگزاری جلسه نداشتند، برگزاری جلسه ملغی اعلام شد" ؛


طلاب حوزه علمیه قم پیروان اسلام ناب محمدی

No comments: