Tuesday 7 April 2009

محمود هاشمی شاهرودی ، ضحاک از بند رها شدهء البرز


نکبت مملکت امروز از این بیوطن است
.


محمود هاشمی شاهرودی رئیس فرقه مخوف شیطان پرستهای بیوطن و باند جنایتکار هیاتهای موتلفه
این فرقه شیطان پرست بیوطن دشمن اسلام عزیز و دشمن ایران عزیز است
این فرقه شیطان پرست، همان ضحاک از بند گریختهء کوهسار البرز است که امروز ساکن تهران و مسلط بر ایران شده است

طلاب شریف حوزه علمیه قم
برخیزید و با ضرب ذوالفقار علی ع این ضحاک شیطان وآن شیطانکهای بیوطن لوسیفرپرست را ریشه کن کنید


.

فرار از دربند دماوند

.
در باور اساطيري ايرانيان، دماوند، زندان و حبسگاه ضحاک است. اما در آخرالزمان ضحاک از غاری که زندان او است با کمک نیروهای اهریمنی خلاص میشود و بر سراسر سلسله جبال البرز – منجمله کلانشهر تهران- مستولی میکردد وسراسر ایران را در چنگا ل خود میفشرد و برای سلطه برجهان قدم پیش میگذارد. به این دلیل است که دماوند در اعتقادات دجالگرایان و لوسیفر پرستان و پیروان ضحاک، جایگاهی مقدس و برجسته دارد.. شیطان پرستان در انتظار ظهور موعود خویش هستند. موعود آنان ضد-مسیح و ضد-مهدی یعنی ضحاک دجال است، نه منجی عالم بشریت. یکی از علامتهای ظهور ضحاک، خراب کردن معابد و پرستشگاه ها در سراسر ایران است
درباره تقدس دماوند در چشم فرقه های شیطان پرست، عبدالله شهبازی در وبلاگ خود مطالبی مینویسد و دلایلی را برمیشمارد از جمله
عامل دیگر که توجه خاص فرقه‌هاي رازآميز و شيطاني به دماوند را توضيح مي‌دهد، شکل اين قله عظيم است. دماوند را تنها کوه مخروط مثلث نماي بزرگ در ميان کوه‌هاي جهان مي‌دانند که از اين منظر مي‌تواند بزرگ‌ترين نماد طبيعي اُبليسک شمرده شود. ابليسک، نماد مقدس پاگانيسم در مصر باستان است. ابلیسک ، مظهر آلت تناسلي مذکر به معناي حلول يا دخول شيطان در کالبد انسان يا تسليم روح خود به شيطان و اخذ نيرو از او است، ابلیسک نشانه حلول مستقيم شيطان در جسم انسان يا باروري انسان از شيطان است.ابلیسک بطورکلی در کلیه نحله های شیطانی و شیطان پرستی به شدت مورد تکریم است
...
عبدالله شهبازی مینویسد
عجيب است، ولي باور کنيد، که نمادهاي ابليسک به وفور در معماري ساختمان جديد مجلس شوراي اسلامي در ايران به کار گرفته شده. در معماري اسلامي ابليسک (نماد شيطان) وجود ندارد. نمي دانم چرا رئيس وقت مجلس متوجه اين امر نشد و به معمار طرف قرارداد با مجلس تذکر نداد
....

عبدالله شهبازی دست به افشاگری بزرگی در بنیان سیستم اقتصادی- امنیتی – قضایی کنونی میزند و مینویسد
بارزترين نماد ابليسک در تهران ساختمان مؤسسه قرض‌الحسنه "قوامين" در ميدان آرژانتين است. اين ساختمان زشت، که توجه همگان را به خود جلب مي‌کند، علاوه بر ارائه نماي يک ابليسک عظيم در يکي از پرترددترين مناطق تهران، و مشرف بر مصلاي بزرگ تهران، با رنگ قرمز نيز تزيين شده. اين رنگ در مناسک شيطان‌پرستان کاربرد دارد. ساختمان قوامين در حوالي نيمه دهه هزاروسیصدوهفتاد به يک نهاد امنيتي تعلق داشت و «صندوق قرض‌الحسنه امين» ناميده مي‌شد که از مؤسسات مقتدر مالي کشور بود.بعدها، ساختمان فوق به مؤسسه قرض‌الحسنه "قوامين" فروخته شد. به‌رغم اين تغيير، در آذر هزاروسیصدوهشتادوشش مؤسسه قوامين در تبليغات خود اقدام به استفاده از عدد ششصد و شصت و شش (نماد شيطان) نمود
...
در پایان عبدالله شهبازی مینویسد که با مراجعه به نقشه کره زمین در موتور بین المللی جستجوی "گوگل" مشخص میشود که چگونه این ساختمان زشت و شیطانی با رنگ تند قرمز خود بر سراسر تهران اشراف دارد و مصلای تهران زیر سلطه آن واقع شده!! ساختمان مرتفع و چند اشکوبه ای که یادآور برج بابل در زمان فرمانروایی ضحاک است. برجی که سرانجام به ضرب گرز گاوسر فریدون ، در اثنای قیام وطندوستان ایرانی، با همت و حمایت کاوهء آهنگر و همرزمان دلیرش برچیده شد . شهبازی مینویسد
"در مراجعه به «گوگل ارث» متوجه شدم که در عکس هوايي از تهران ساختمان فوق با رنگ قرمز به شکلي چشمگير متمايز است
...

در قسمتها ی دیگری از این وبلاگ، عبدالله شهبازی میفزاید
" گاه مي‌انديشم سياست‌هاي نادرست توسعه، همان سياست‌هايي که اندکي پس از پايان جنگ آغاز شد، و «فرانکنشتين» ِمخلوق آن، تهران، اسطوره‌هاي کهن ايراني را به واقعيت بدل مي‌سازد. گويي نيرويي اهريمني بر تهران مي‌دمد که جان‌مايه خود را از «ضحاک» مي‌گيرد؛ همان نماد پليدي که در کوه دماوند، بر فراز تهران، تا «آخرالزمان» در بند است. ايرانيان ضحاک را نکشتند زيرا بر آن بودند که از رجاسات بدن او فساد جهان را خواهد آکند. در اساطير ايراني، ضحاک (اژدها) نماد «ابليس» است؛ همان‌که امروزه در غرب «لوسيفر» خوانده مي‌شود و پرستندگاني کثير يافته: «شيطان پرستان». در دوران معاصر، مروج بزرگ اين نحله آليستر کرولي بود که طبق روايت مشهور پدر نامشروع باربارا بوش (مادر بزرگ جرج بوش) است. آنتون لاوي «کليساي شيطان» را در آمريکا بنا نهاد و «کتاب مقدس شيطان پرستان» را منتشر نمود. از منظر شيطان پرستان، «لوسيفر» فرشته مغضوب خداوند است که پيروانش او را «نور» و دشمنانش را «تاريکي» مي‌دانند. واژه لاتين «لوسيفر»، به معني «ستاره صبحگاهي»، نام ديگري است براي ستاره زهره (ونوس). در پاگانيسم رومي، لوسيفر «ژوپيتر» نام داشت و خداي خدايان بود. «ژوپيتر» در يونان باستان «زئوس» ناميده مي‌شد. «زئوس» نيز به معني «نوراني» و «درخشان» است. طبق باور شيطان‌پرستان، سرانجام «لوسيفر» با «ماشي يح» (مسيح) به تعامل و مصالحه خواهند رسيد و «مسيح» زمين و زمينيان را در سهم «لوسيفر» قرار خواهد داد. بنابراين، برخلاف آرمان کساني که به عبث ظهور مسيح (= مهدي در اسلام) را انتظار مي‌کشند، در آخرالزمان اين «لوسيفر» است که در زمين ظهور مي‌کند نه «مسيح». آينده زمين از آن لوسيفر خواهد بود. اين اعتقادات عميق و جدّي است و بايد جدّي‌شان گرفت
مقاله "دماوند و فرقه های راز آمیز " عبدالله شهبازی: تاريخ انتشار: چهارفروردین هشتادوهشت به نقل از وبلاگ شخصی نویسنده

No comments: