Thursday 5 March 2009

در دو قدمی جنگ


موضعگیری هراس زده دولت نهم در برابر عربستان


چهارده اسفند هشتادوهفت

منوچهر متكى وزير امور خارجه ايران از سخنان سعود الفيصل، وزير امور خارجه عربستان در باره لزوم اتحاد اعراب در برابر ايران انتقاد كرد و در واكنش به اين سخنان گفت: « از اينكه دوستان مان در شناخت چالش ها از واقع بينى فاصله گرفته اند تعجب مى كنيم. اين القائات در وجدان و افكار امت اسلامى و عربى جايگاهى ندارد.»؛سعود الفيصل روز سه شنبه، ۱۳ اسفند ماه، در نشست وزيران امور خارجه كشورهاى عربى گفت: «اعراب‌ بايد در برابر بلندپروازى ‌هاى ايران و از جمله برنامه‌هاى اتمى اين كشور بايستند. و اجازه ندهند كشورهاى غير عرب در امور عراق، لبنان و سرزمين هاى فلسطينى دخالت كنند.»؛متكى از كشورهاى اسلامى و عربى خواست از بيان اظهاراتى كه به گفته وى، «در خدمت اهداف كشورهاى اسلامى و عربى نيست» دورى كنند

.

انتقاد تابناک از موضع ضعیف ایران در برابر بحرین
.
دهم اسفند هشتادوهفت
.
بنا بر سند چشم‌انداز بيست ساله کشور، ايران بايد در افق يادشده، قدرت نخست منطقه باشد که البته چگونگي دستيابي به اين مهم،‌ ابعاد چندگانه‌اي دارد، اما در بعد ديپلماسي، شايد مهمترين بعد را بتوان شکل‌دهي رفتار دستگاه ديپلماسي ـ که نشانگر شخصيت ما به مثابه قدرت برتر است ـ دانستدر چند هفته اخير، رفتارهايي از وزارت امور خارجه به عنوان راهبر دستگاه ديپلماسي کشور ديده مي‌شود که هيچ‌يک نشاني از رفتار يک قدرت برتر منطقه ندارد؛ موضعگيري سخنگوي وزارت خارجه در برخورد قبرس با کشتي ايراني، ماجراي ديپلمات سوئيسي و مهمتر از همه، موضوع بحرين که بهانه اصلي اين يادداشت استدر همه قوانين طبيعي، مدني و حقوقي اصلي است که مي‌گويد، کنش و واکنش بايد از تناسب برخوردار باشندحال پرسش بي‌پرده از وزير امور خارجه و دستگاه تحت امرش، اين است که آيا بواقع، بين کنش بحريني‌ها به بهانه سخنان يکي از مقامات سياسي پيشين ايران و واکنش دستگاه ديپلماسي ما تناسبي هست؟ آيا رفتار ما در اين ماجرا، رفتاري در شأن يک قدرت منطقه‌اي بود؟؛
اجازه دهيد اندکي به گذشته برگرديم و آنچه را که رخ داد، با هم مرور ‌کنيم؛ آقاي ناطق نوري که هم‌اکنون مسئوليت رسمي در دستگاه ديپلماسي ندارد، در سخناني، به بررسي روندي مي‌پردازد که پيامش عملکرد قابل تحسين حکومت ايران پس از انقلاب 57 مبني بر حفظ تماميت ارضي است و در اين ميان، مثال‌هايي مي‌آورد که يکي از آنها، موضوع بي‌‌کفايتي خاندان پهلوي در حفظ بحرين به عنوان بخشي از سرزمين‌هاي تحت حاکميت ايران است.اين موضوع در سخنان ايشان در ميان مردم مشهد مطرح مي‌شود و بازتاب در روزنامه «خراسان» مي‌آيد و به اين ترتيب، به فاصله يک يا دو روز برخي روزنامه‌ها، خبرگزاري‌ها و پايگاه‌هاي خبري عربي که مدت طولاني است، جو ضدايراني به راه انداخته‌اند، با جنجال فراوان به انتشار و تفسير اين سخنان مي‌پردازند
در همين فاصله، بحرين، واکنش‌هاي نامتجانسي در برابر اين سخنان از خود نشان مي‌دهد؛ از مسافرت ايراني‌ها به بحرين جلوگيري، ورود کشتي‌ها و شناورهاي ايراني به بنادر آن کشور را محدود و در مواردي ممنوع مي‌کند، سفير ايران را فرا مي‌خواند، هيأت اقتصادي اعزامي خود به ايران براي مذاکره درباره خريد گاز از کشورمان را فرا مي‌خواند و به اين ترتيب، مقامات گوناگون آن کشور با الفاظ و عبارت‌هاي شديد در اين‌باره واکنش نشان مي‌دهند
در مقابل، سفير ما در بحرين، با تکذيب موضوع به عنوان موضع رسمي ايران، در پي دلجويي از بحريني‌ها برمي‌آيد. آقاي متکي در تماس تلفني با همتاي بحريني خود، بر تحکيم روابط و البته عذرخواهي تلويحي از سخناني که درباره تعلق تاريخي بحرين به خاک ايران رانده شده، اشاره و آقاي محصولي به فاصله چند روز، به بحرين سفر کرده و فرآيند دلجويي را کامل مي‌کند
حال اين پرسش مطرح است که آقاي وزير! آيا بايد بهاي يک موضعگيري غيررسمي،‌ براي دستگاه ديپلماسي ما به اين ميزان سنگين باشد؟؛
آقاي متکي
آيا ما نيز در برابر ياوه‌گويي‌هاي برخي مقامات عربي که روزانه حاکميت تاريخي و بي‌چون و چراي ايران بر جزاير سه‌گانه را زير سؤال مي‌برند، به همين ميزان واکنش نشان مي‌دهيم؟ آيا تاکنون در برابر رسانه‌هايي که رسمي و غيررسمي وابسته به برخي دولت‌هاي عربي منطقه هستند و در مواردي مانند مديرمسئول «السياسة» کويت، سخن از حمله اعراب به ايران مي‌‌‌گويند، حتي اقدام به احضار کاردار اين کشورها کرده‌ايم؟آقاي رئيس دستگاه ديپلماسي
گمان نمي‌کنيد اين مدل تعامل با کشورهاي منطقه و اين نوع تعريف از همکاري، در شأن ايران به عنوان يکي از قدرت‌هاي منطقه نيست و چنين رويه‌اي در آينده، هزينه‌هاي بيشتري براي ما خواهد داشت؟,
آقاي وزير اي کاش درد ما تنها نوع تعامل و رفتار دستگاه ديپلماسي با برادران عربمان بود، اما عملکرد اخير وزارتخانه مطبوع شما، نگراني جدي مبني بر نگرش حاکم بر دستگاه ديپلماسي ما را ايجاب مي‌کند
به اين دو موضوعي که در ادامه مي‌آيد، توجه کنيد
نزديک به يک ماه پيش، دولت قبرس، کشتي ايراني حامل قطعات تانک «تي 72» روسي را که داراي همه مدارک قانوني است، به بهانه فرستادن تجهيزات نظامي براي «حماس»، توقيف و پس از چند روز، بار آن را مصادره مي‌کند! ضمن آن‌که در اين ميان کسي نبود که از قبرس بپرسد، قطعات تانک «تي 72» به چه کار «حماس» مي‌آيد؟!؛
موضعگيري سخنگوي وزارت خارجه، جالب توجه است؛ آقاي قشقاوي به جاي اشاره به اين موضوع، از حضور رئيس‌جمهور آن کشور در مراسم سي‌امين سالگرد انقلاب اسلامي، قدرداني مي‌کند!؛ در اين ميان، اخباري مبني بر بازداشت يک ديپلمات سوئيسي به جرم ارتباط غير اخلاقي با فردي در تهران، در رسانه‌ها منتشر مي‌شود. سخنگوي وزارت خارجه ما، موضوع را تکذيب مي‌کند، غافل از آن‌که گويي طرف سوئيسي، خود را پايبندتر به رعايت شأن و جايگاه ايران مي‌داند و در همان هنگام، از چنين پيشامدي عذرخواهي مي‌کند!؛
البته تنش‌زدايي و رفتارهاي همگرايانه و تقويت همکاري‌ها در سطح منطقه‌اي و بين‌المللي، استراتژي مهم و مناسبي براي کشورمان خواهد بود، اما چگونگي راهبري و اجرايي کردن اين استراتژي، به مراتب اهميت بيشتري دارد
در اينجا قصد بر آن نيست تا با يادآوري و مرور چند مورد از عملکرد وزارت خارجه، نتيجه‌اي کلي گرفت، اما نگراني در اينجا تداوم چنين روندي است. به نظر مي‌رسد تصور ما از همگرايي در عرصه بين‌المللي، صرفا محدود به همکاري و جلوگيري از بروز هرگونه چالش يا تنشي است، در صورتي که در مدلي ديگر، مي‌توان با رفتارهاي چالشگر، زمينه همکاري را با لحاظ شأن و جايگاه خويش، بهتر فراهم ساخت
چند نکته در ارزيابي آنچه در پيش آمد، ضروري است
نخست اين‌که وزارت خارجه، بايد فضاي لازم را براي بخش غيررسمي و غيرحکومتي اعم از شخصيت‌ها، سازمان‌ها و نهضت‌هايي که جايگاه فراملي دارند و از سوي ديگر، اشخاص حقيقي يا حقوقي رسمي و ديپلماتيک به شمار نمي‌روند، فراهم سازد و خود نيز با رفتارهاي هدفمند، پيام اين جدايي بين بخش رسمي و غيررسمي را به محيط بين‌الملل منتقل سازد
دوم آن‌که، تناسب بين کنش و واکنش در عرصه بين‌الملل و رويارويي با ديگر کشورها را رعايت کند.سوم، به ياد داشته باشيم،‌ نوع رويارويي و رفتار ما با چالش‌ها در روابط بين‌الملل در گذر زمان شخصيت بين‌المللي ما را رقم خواهد زد، پس هر يک از رفتارهايمان در شکل‌دهي شخصيت يادشده، تأثير جدي خواهد داشت
و چهارم اين‌که، کشورهاي منطقه بايد بدانند به همان ميزان که خود بر مسائلي مانند تماميت ارضي و رعايت شأن بين‌المللي خود، حساسيت دارند، دولتمردان و مردم ايران نيز نسبت به چنين موضوعاتي حساسيت دارند و چشم‌پوشي ما از برخي سخنان سنجيده و رفتارهاي غيردوستانه آنان، نه بر اساس سکوت ناشي از نياز، بلکه مبتني بر نگرش همزيستي مسالمت‌آميز و رعايت هم‌کيشي است
در پايان، به موضوع بحرين بازمي‌گرديم؛ در يک بررسي ديپلماتيک، بيشترين واکنش بحريني‌ها به سخنان آقاي ناطق نوري، بايد در اندازه احضار سفير کشورمان در بحرين رخ مي‌داد و در مقابل نيز وزارت خارجه ما، ضمن اعتراض به برخوردهاي نسنجيده آنان با مسافران و شناورهاي ايراني، اعلام موضع مي‌کرد که اين سخنان از نظر دولت ايران رسميت نداشته و به تماميت ارضي شما احترام مي‌گذاريم. بنابراين، نوع برخورد دستگاه ديپلماسي ما با اين چالش، نه تنها در شأن و مطابق با شخصيت منطقه‌اي و بين‌المللي ايران نبود، بلکه ممکن است اين رويه را پديد آورد که هر يک از کشورهاي منطقه با راه‌اندازي جنجال رسانه‌اي، تقاضاهايي فراتر از اين داشته باشند
البته اميدواريم وزارت خارجه و ديگر دست‌اندرکاران ديپلماسي ما در موضوع بحرين به طرف مقابل خود در قبال بروز چنين حسن‌نيتي! تفهيم کرده باشند که برادران بحريني ما، همان‌گونه که تا اين اندازه نسبت به هر گونه اظهارنظري درباره تماميت ارضي و استقلال خود حساسند، حساسيت ايران درباره جزاير سه‌گانه را نيز درک کرده و در موضعگيري‌هاي آينده خود، اشتباهات پيشين خويش را تکرار نکنند
سرانجام اين‌که جناب وزير
لطفا بهاي تنش‌زدايي، حسن همجواري و همکاري‌جويي را تزلزل و تنزل اعتبار و جايگاه ايران منطقه‌اي قرار ندهيد

No comments: